صدا و سیما با نگاه امنیتی و سلبی در جذب مخاطب شکست می‌خورد

رییس اسبق سازمان صدا و سیما گفت: با نگاه امنیتی و سلبی در کار رسانه‌ای نمی‌توان به موفقیت رسید. افراد با استعدادی که با استفاده از ظرفیت رسانه ملی، چهره‌های محبوبی شده‌اند، سرمایه صدا و سیما محسوب می‌شوند. این سازمان اگر به یک گرایش سیاسی یا فرهنگی محدود شود، دیگر رسانه ملی نیست و نمی‌تواند توقع مخاطب فراگیر داشته باشد.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز؛ نمایندگان مجلس شورای اسلامی بودجه سال ۱۴۰۳ صدا و سیما را ۲۴ هزار میلیارد تومان تعیین کرده‌اند، بودجه این سازمان در سال ۱۴۰۲ کمتر از ۸ هزار میلیارد تومان تعیین شده بود. افزایش سه برابری بودجه رسانه ملی، به سرعت به پربحث‌ترین بخش بودجه سال آینده تبدیل شد. کارشناسان و فعالان رسانه‌ای می‌گویند صدا و سیما در شرایطی که کشور تحریم است باید به جای توقع افزایش بودجه، سیاست چابک‌سازی رسانه ملی و مدیریت هزینه‌ها را در پیش بگیرد.

منتقدان افزایش بودجه صدا و سیما، با استناد به آمارهای سال‌های گذشته نگران شتاب گرفتن روند معکوس افزایش بودجه صدا و سیما و کاهش کیفیت آثار این رسانه هستند. آن‌ها می‌گویند، حاتم‌بخشی مجلس به صدا و سیما منجر به کندی روند اصلاحی این سازمان در جذب مخاطبان می‌شود.

بیشتر بخوانید:

افزایش سه برابری بودجه چه بر سرصدا و سیما می‌آورد؟ / رسانه ملی نه تحول محتوایی داشته نه هزینه‌ای

در ادامه مشروح گفتگوی خبرنگار سیاسی ایسکانیوز با محمد سرافراز؛ رییس سازمان صدا و سیما در سال‌های ۹۳ تا ۹۵ را درباره مولفه‌های موثر در افزایش مخاطبان این سازمان می‌خوانید:

بخش قابل توجهی از بودجه صدا و سیما به جای تولید محتوا، صرف تشکیلات اداری می‌شود

تصویب افزایش ۵۷ درصدی بودجه صدا و سیما برای سال ۱۴۰۳ در کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی انتقادات متعددی را در پی داشته، موافقان می‌گویند این تصمیم‌گیری در راستای مقابله سازمان صد ا و سیما با تاثیر مخرب شبکه‌های فارسی زبان خارج از کشور است. تا چه حد افزایش بودجه این سازمان را عاملی در جهت افزایش مخاطبان این رسانه می‌دانید؟

صدا و سیما مانند تمامی دستگاه‌های دولتی گرفتار بورکراسی مزمن، تورم نیرو وساختار اداری ناکارآمد است. در چنین ساختاری بخش قابل توجهی از بودجه صرف پرداخت حقوق و دستمزد و نگهداری ساختمان‌ها و خودروها و تشکیلات اداری می شود تا تولید محتوا و انجام مأموریت اصلی.

وقتی تشکیلات اداری به شکل بی‌رویه و نامتوازن گسترش می‌یابد، در اغلب موارد خود عامل کاهنده در میزان بهره¬وری و افزایش هزینه تولید می‌شود.

نظر کلی من این‌ است که دولت و نهادهای وابسته به حکومت به دو دلیل عمده باید در هزینه‌هایشان صرفه‌جویی کنند:

اول اینکه ما در شرایط تحریم قرار داریم و دولت و مجلس باید صرفه¬جویی را از خود آغاز کنند نه این‌که بار آن را بر دوش مردم بگذارند.

متاسفانه دولت و مجلس سالانه هزینه‌های جاری را از افزایش می‌دهند و احتمالاً با نگاه به تورم ۴۰-۵۰ درصدی سالانه تصمیمی می‌گیرند و در توجیه آن به افزایش حقوق کارکنان و بازنشستگان اشاره می‌کنند. این یک دور باطل است. زیرا افزایش هزینه‌ها منجر به افزایش تورم می‌شود و در زمانی که تورم بیش از ۴۰ درصدی در کشور وجود دارد، افزایش ۲۰ درصدی حقوق یعنی کاهش حدود ۵۰ درصدی قدرت خرید کارمندان و بازنشستگان در یک سال.

این سیکل معیوب اصلاح نمی‌شود جز با صرفه‌جویی در هزینه‌ها، افزایش واقعی درآمدها. (که توضیح جداگانه‌ای دارد)، مبارزه با فساد، چابکسازی تشکیلات و انجام کارهای با کیفیت به جای کمیت‌گرایی.

افزایش نامتعارف بودجه هیچ منفعتی برای کشور ندارد. چنانچه مجلس شورای اسلامی در اقدامی عجیب و سوال برانگیز بودجه جاری کشور در سال ۱۴۰۰ را حدود ۱۰۰درصد افزایش داد اما این تصمیم کمکی به بهبود اوضاع کشور نکرد.

در مورد صدا و سیما در شرایطی که تورم افزایش می‌یابد، افزایش متوازن پرداخت به عوامل تولید، لازم است اما کاهش تأثیرگذاری شبکه‌های خبری فارسی زبان خارج کشور و افزایش مرجعیت رسانه‌ای سازمان صدا و سیما به عوامل متعددی بستگی دارد که نیازمند توضیح جداگانه است.

بعید است که دولت با توجه به رویه گذشته، مابه‌التفاوت افزایش بودجه صدا و سیما را تخصیص بدهد.

با نگاه امنیتی و سلبی نمی‌توان در رسانه‌ به موفقیت رسید/ سلبریتی‌زدایی بی‌رویه منجر به سلبریتی‌زایی بی‌منطق می‌شود

صدا و سیما در سال‌های اخیر به دلایلی رویکرد سلبریتی‌زدایی در پیش گرفته، آیا رسانه ملی می‌تواند بدون بهره گرفتن از سلبریتی‌ها در جذب مخاطب به موفقیت دست یابد؟

با نگاه امنیتی و سلبی در کار فرهنگی و رسانه‌ای نمی‌توان به موفقیت رسید. افراد با استعدادی که با استفاده از ظرفیت رسانه ملی، چهره‌های محبوبی شده‌اند و مخاطب فراوانی جذب کرده‌اند، سرمایه صدا و سیما محسوب می‌شوند و نباید آن‌ها را به راحتی کنار گذاشت.

مانند دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه‌های معتبر کشور که نباید گذاشت به راحتی مهاجرت کنند.

مانند سایر هنرمندانی که نباید آن‌ها را به راحتی حذف کرد. متأسفانه در سال‌های اخیر لیست هنرمندان، خصوصاً هنرپیشه‌ها، کارگردان‌ها و مجریانی که ممنوع‌الکار شده‌اند فراوان است.

سلبریتی‌زدایی بی‌رویه منجر به سلبریتی‌زایی بی‌منطق می‌شود، مانند آن‌چه در شب‌های نزدیک به شب یلدا در تلویزیون اتفاق افتاد. رسانه ملی باید هنرمندان، پیشکسوتان و با تجربه‌ها را حفظ کند و از آن‌ها برای شناسایی و پرورش استعدادهای جوان و جدید بهره ببرد.

صدا و سیما به همه اقشار، افکار، فرهنگ‌ها و طبقات اجتماعی تعلق دارد و اگر به یک گرایش سیاسی یا فرهنگی محدود شود، دیگر رسانه ملی نیست و دیگر نمی‌تواند توقع مخاطب فراگیر داشته باشد. هر چقدر نظام حکمرانی به تنوع سلیقه‌ها و گرایش‌های گوناگون رسمیت بدهد و رسانه ملی از آن‌ها نمایندگی کند، قدرت بیشتری پیدا می‌کند.

در سال ۹۳ برای اولین بار کمک دولت به جای افزایش، کاهش یافت

چابک‌سازی و کوچک‌سازی سازمان صدا و سیما از جمله تغییرات دوران شما در راستای مدیریت هزینه‌های این سازمان بود، آیا امروز هم صدا و سیما می‌تواند چنین راهبری را ادامه دهد؟

در دوره ۱۸ ماهه‌ای‌ که ریاست رسانه ملی به عهده من بود، اصلاح ساختار و چابک سازی را در ۴ مرحله انجام دادم:

۱- ادغام و حذف واحدهای غیر ضروری و کاهش تعداد مدیران.

۲-اصلاح الگوی نیروی انسانی.

۳-اصلاح گردش کار، روندها و فرآیندها.

۴-اصلاح دستورالعمل‌ها، بخشنامه‌ها، آئین نامه‌ها و مقررات.

پس از حذف واحدهای غیرضروری و ادغام برخی از معاونت‌ها و ادارات کل، ۸۰۰ پست مدیریتی حذف شد که همراه آن امتیازاتی برای مدیران وجود داشت که کاهش یافت و صرفه‌جویی شد. مانند صدها خودرو سازمانی، ساختمان‌ها و نیروهایی که در خدمت آن مدیران بودند.

در آن زمان سازمان صدا و سیما دارای ۴۴ هزار الگوی نیروی انسانی بود که ما آن را با کمک کارشناسان سازمان به ۳۳ هزار نفر کاهش دادیم یعنی ۱۱ هزار الگوی نیروی انسانی را کم کردیم. هدف این بود که سازمان اداری ناکارآمد به سازمان رسانه‌ای چابک تبدیل شود.

صرفه‌جویی در هزینه‌ها، یکی از برنامه‌هایی بود که من دنبال می‌کردم، این کار از دفتر و خودروی در اختیار رئیس سازمان شروع شد و در همه بخش‌ها گسترش یافت. مانند کاهش دفاتر خارج از کشور، کاهش خرید تجهیزات خارجی، کاهش تعداد ماهواره‌های اجاره‌ای، کاهش ساختمان‌های استیجاری و قطع بودجه مراکزی که نباید از بودجه عمومی استفاده می‌کردند. به گونه‌ای شد که در سال ۱۳۹۳ از بودجه مصوب ۲۰۰۰ میلیارد تومانی سازمان حدود ۲۰۰ میلیارد تومان صرفه‌جویی کردیم. ( این بودجه شامل کمک دولت و درآمدهای اختصاصی است).

این در حالی بود که سهم کمک دولت از این بودجه ۸۶۰ میلیارد تومان بود، لیکن سهم کمک دولت در بودجه سال ۱۳۹۲ مبلغ ۹۰۰ میلیارد تومان بود. یعنی برای اولین بار کمک دولت به جای افزایش کاهش یافته بود و ما توانستیم با این صرفه‌جویی سازمان را اداره کنیم.

برخی از نمایندگان حامی افزایش بودجه صدا و سیما از جمله نمایندگان کمیسیون فرهنگی مجلس از چهره‌های شاخص جبهه پایداری هستند، این موضوع سبب گمانه‌زنی‌هایی در زمینه پررنگ شدن حوزه نفوذ این حزب در تولیدات سیاسی سازمان شده، تا چه حد این گمانه‌زنی را به واقعیت نزدیک می‌دانید؟

من نمی‌دانم که چه مقدار از افزایش بودجه سازمان به خاطر گرایش مشترک سیاسی برخی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس و مدیران سازمان، صورت گرفته است. اما می‌دانم که با پول‌پاشی فراوان هیچ دستگاهی موفق نمی‌شود. اگر این‌گونه بود باید صنعت خودروسازی، بانک‌ها، شرکت‌های دولتی و... موفق می‌شدند که نشدند.

ایجاد شبکه‌های جدید برای سازمان صدا و سیما هزینه زیادی ندارد

در جایی گفته‌اید:‌ «شبکه آی فیلم را بدون صرف یک ریال راه‌اندازی کردید»، آیا امروز هم شرایط تحقق چنین ایده‌هایی فراهم است؟

شبکه آی فیلم فارسی از دل شبکه آی فیلم عربی متولد شد. به این صورت که نیروهای شبکه آی فیلم در یک نیم طبقه از ساختمان شبکه پرس تی وی جانمایی شدند و برای دوبله فیلم‌ها و سریال‌ها و میان برنامه‌ها به زبان عربی هزینه متعارفی صورت گرفته بود اما از آن‌جا که سازمان صدا و سیما در داخل کشور تا آن زمان یک شبکه فیلم و سریال نداشت ما توانستیم از میز صدای این شبکه دو خروجی صدا به زبان فارسی و عربی بگیریم و پس از موافقت آقای ضرغامی شبکه آی فیلم در داخل کشور هم پخش شد که برای آن هیچ هزینه جداگانه‌ای نکردیم.

خوشبختانه این شبکه توانست با برنامه‌ریزی متفاوتی که برای آن کردیم در یک فاصله کوتاهی جزو سه شبکه پرمخاطب تلویزیون شود که فکر می‌کنم همچنان این جایگاه را حفظ کرده است. البته در ادامه کار شبکه فارسی از عربی و انگلیسی جدا شد و به تولید برنامه پرداخت و بودجه جداگانه‌ای نیز دریافت کرد.

سازمان صدا و سیما دارای پرسنل فراوان، استودیوها و امکانات فنی زیادی است که سازماندهی مجدد آن‌ها و حذف و ادغام و ایجاد شبکه‌های جدید می‌تواند، مخاطبان بیشتری جذب کند.(ایجاد شبکه‌ها یا برنامه‌های تأمینی هزینه زیادی ندارند).

نگاه حکمرانی نسبت به انتشار اخبار در رسانه ملی باید تغییر کند

بخش‌های خبری سازمان صدا و سیما چگونه می‌توانند اعتماد اقشار مختلف مردم و به طور خاص نسل z را جلب کنند تا در مقاطع حساس مثل پاییز ۱۴۰۱ کمتر شاهد سوءاستفاده رسانه‌های بیگانه باشیم؟

اولین جایی که می‌تواند اعتماد مخاطب را به رسانه ملی جلب کند، بخش‌های خبری و رویکرد سیاسی آن است. انتشار اخبار یک سوئه، عدم انتشار اخبار با دربرگیری بالا، انتشار اخبار کلیشه‌ای و سفارشی، همگی عامل کاهش مخاطب هستند.

انتشار اخبار باید منصفانه باشد. در هر موضوعی که دو یا چند طرف دارد باید مواضع همه آن‌ها را به درستی توضیح دهد. به همه واقعیت‌های جامعه به صورت مستقل بپردازد.دستگاه‌های حاکمیتی و خصوصاً دولت‌ها از این‌که مورد انتقاد قرار بگیرند و ضعف‌ها و ناکارآمدی‌ها و فسادها و وعده‌های غیرعملی آن‌ها مورد نقد قرار بگیرد، خوشحال نمی‌شوند. اما رسانه ملی باید مستقل باشد و نگاه عمیق و بلند مدت نسبت به حکمرانی داشته باشد.

اعتراضات مردمی نسبت به وضعیت آب و هوا در کشور، نسبت به پرونده‌های فساد، نسبت به فشارهای اجتماعی به زنان، نسبت به افزایش بی‌رویه قیمت‌ها و ده‌ها موضوع دیگر وجود دارد که اگر رسانه ملی تحت فشار دستگاه‌های امنیتی به آن‌ها نپردازد، مرجعیت خبری به شبکه‌های ماهواره‌ای و شبکه‌های اجتماعی اینترنتی منتقل خواهد شد.

در این جا علاوه بر مدیران صدا و سیما نگاه حکمرانی نسبت به انتشار اخبار در رسانه ملی باید تغییر کند. رویکرد خبری به جای پروپاگاندا برای دستگاه‌های اجرایی و انتشار اظهارات یکسویه مسئولان کشور می‌بایست به نظارت رسانه‌ای بر آن‌ها ارتقا یابد.

تکالیفی که در جداول ماده ۷۷ برنامه هفتم برای صدا و سیما ایجاد شده با رویکرد امنیتی نسبت به هنرمندان همخوانی ندارد

رییس سازمان صدا وسیما در واکنش به انتقادات درباره افزایش بودجه صد ا و سیما گفته‌: «دستمزد عوامل تولید هیچ‌گاه بر اساس افزایش ۲۰ درصدی حقوق و دستمزد محاسبه نمی‌شود و بر اساس تورم سالانه محاسبه می‌شود، صدا و سیما اگر بخواهد با افزایش ۲۰ درصدی سالیانه کارش را جلو ببرد، سال به سال ضعیف‌تر می‌شود»؛ او همچنین گفته «رسانه ملی مکلف به انجام تکالیفی است که درماده ۷۷ برنامه هفتم آمده است و این تکالیف فراتر از بودجه‌ای است که در اختیار سازمان قرار گرفته است»؛ ارزیابی شما از اظهارات او چیست؟

تورم سالیانه همان مالیات پنهانی است که دولت از تمام مردم می‌گیرد. تورم حاصل ریخت وپاش‌ها و افزایش بی‌رویه هزینه‌های حکمرانی است.

افزایش حقوق کارمندان دولت همواره کسری از تورم بوده و آن‌ها هم مانند همه کسانی که زیر خط فقر زندگی می‌کنند، هر ساله قدرت خرید کمتری پیدا می‌کنند. تنها صاحبان درآمدهای نجومی و حقوق‌های نجومی از این وضعیت سود می‌برند. یکی از اشکالات رسانه‌های ملی مانند سایر دستگاه‌های دولتی و حکومتی این است که بخش قابل توجهی از بودجه صرف پرداخت حقوق و دستمزد و امور جاری می‌شود و نه پرداخت به تولیدکنندگان فیلم و سریال و برنامه‌ها.

یکی دیگر از اشکالات این است که در پرداخت به عوامل تولید در شبکه‌ها و معاونت‌های سازمان تفاوت زیادی وجود دارد. با این حال به نظر من ارزش‌گذاری برای تولیدات هنری نه بر مبنای تورم که بر مبنای ارزش‌های هنری می‌بایست صورت گیرد.

تکالیفی که در جداول ماده ۷۷ برنامه هفتم برای سازمان صدا و سیما ایجاد شده به نظر من دارای چندین ایراد است:

با رویکرد سلبی-امنیتی و خطوط قرمز فراوان فعلی نسبت به هنرمندان و صاحبان نظران، همخوانی ندارد.

با توان بودجه‌ای کشور در شرایط تحریمی همخوانی ندارد.

با توان تولید و بروکراسی موجود و ساختار ناکارآمد سازمان همخوانی ندارد.

جا داشت به جای گسترش کمی به کیفیت بیشتر توجه می‌شد. گاهی یک تولید فاخر از ده‌ها تولید ضعیف، تأثیر بیشتری دارد. روش ما حذف تولیدات کم مخاطب و بی¬تأثیر از آنتن بود.

کاربران و مسئولان به سمت سکوها و سایت‌های فیلتر شده بازگشته‌اند

چه راهکار جایگزینی برای فیلترینگ و کنترل فضای مجازی وجود دارد؟ گویا برخی در کشور ما از فیلترینگ به مثابه پاک کردن صورت مساله استفاده می‌کنند که این راهبرد بر اساس نظرسنجی‌ها تا کنون نتیجه مطلوبی نداشته است.

فیلتر کردن گسترده برنامه‌های کاربردی، سکوها و شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی در زمانی‌که دنیا به سمت استفاده از هوش مصنوعی و هوش فرا صنعتی می‌رود، زیان جبران‌ناپذیری برای کشور و مردم و سود فراوانی برای فروشندگان وی پی ان دارد.

در عمل هم این فیلترینگ در ۱۵ ماه گذشته اثربخش نبوده و کاربران اینترنت و مسئولان کشور به تدریج به سمت سکوها و سایت‌های فیلتر شده بازگشته‌اند. تجربه تاریخی ممنوعیت ویدیوهای خانگی و شبکه‌های ماهواره‌ای هم نشان می‌دهد که زیان روش‌های سلبی بیشتر از منافع آن است و نظام حکمرانی به صورت چراغ خاموش یا علنی مواضع خود را تغییر خواهد داد.

راهکار این است که خدمات گسترده و تسهیلات فراوان در سکوهای داخلی برای مردم ایجاد شود، ابزارهای هوش مصنوعی تولید شود تا گرایش کاربران به سمت آن‌ها برود. به عنوان مثال اگر برای هر فرد ایرانی از زمان تولد یک شناسنامه بهداشتی ایجاد شود و تمام مراحل و اقدامات و گزارش‌های پزشکی و درمانی تا پایان عمر در یک مرکز ثبت شود و تمام نیازها از این طریق برطرف شود، صرفه‌جویی فراوانی در وقت و هزینه‌ها صورت می‌گیرد و ده¬ها میلیون کاربر برای رفع نیاز خود به آن‌جا مراجعه می‌کنند.

انتهای پیام/

کد خبر: 1219815

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =