از دیر باز تاکنون به ویژه در دهه‌های گذشته و سال‌های اخیر هر روز شاهد اقدامات جنایتکارانه و تروریستی رژیم غاصب صهیونیستی علیه مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران بوده‌ایم. از اقدامات ضد بشری از جمله، کودک‌کشی ،حملات تروریستی ،ترور دانشمندان علمی و سران نظامی و امنیتی کشور گرفته تا عملیات‌های خرابکارانه و جاسوسی و همچنین اقدامات سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی. اسرائیل از هیچ تلاشی دریغ نکرده و حتی این بار نیز پیرو سلسله اقدامات ضد بشری این رژیم علیه مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران، گام‌های خود را فراتر گذاشته و اقدام به حمله نظامی به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق کردند که ضمن شهادت تنی چند از سران نظامی کشور که مستقر در ساختمان کنسولگری بوده‌اند، واکنش‌ها و حواشی داغی پیرامون این اقدام ضد بشری و جنگ جویانه و غیر قانونی اسرائیل در صدر رسانه‌های جهانی قرار گرفت و ما نیز برآن شدیم تا از دریچه سیاسی و اجتماعی به تحلیل این مسئله بپردازیم. در همین راستا در گفتوگو با علیرضا بیابان‌نورد، استاد علوم سیاسی و معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی به این موضوع پرداخته شد که مشروح آن را می‌خوانید:

بیابان‌نورد در ابتدا ضمن حمایت از اقدام نظامی کوبنده متقابل و به موقع نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در انهدام برخی از مواضع اسرائیل در خصوص اهداف حمله رژیم اسرائیل به کنسولگری ایران به خبرنگار ایسکانیوز فارس در شیراز گفت: رژیم اشغالگر قدس در ابتدا تمایلی به جنگ همه جانبه نداشت و تمرکز خود را بر مسائل غزه گذاشته بود؛ اما پس از چند ماه بعد از عملیات طوفان الاقصی توسط حماس، اوایل دی ماه ۱۴۰۲ (اواخر دسامبر ۲۰۲۳) سیاست این رژیم دچار تغییر شد. چون متوجه شده بود که درون بن‌بستی در غزه گرفتار شده است و اهداف سه گانه‌ی نتانیاهو، محقق نشده بود؛ و همزمان فشارهای داخلی شدید، فشار دولت‌ها و افکار عمومی بین‌المللی و فشار سازمان‌های بین‌المللی باعث شده بود به ماجراجویی و پذیرش ریسک بسیار بالا متوسل شود. او به رغم جنایات بی‌سابقه در غزه، هیچ پیروزی قابل توجهی کسب نکرده بود، از طرف دیگر طبق نظرسنجی‌ها محبوبیت نتانیاهو حتی در رژیم صهیونیستی و بین طرفدارانش روند به شدت کاهشی داشت.

وی افزود: چون از دید ساکنان شهرک‌ها هیچ راهبرد سیاسی و نظامی مشخصی نداشت. از این رو از اوایل دی درگیری‌های فراوانی را با اعضای جبهه مقاومت پدید آورد و ترورهای فراوانی در خاک سوریه و نیز فرماندهان میدانی حزب‌الله در لبنان انجام داد تا بلکه بتواند فشار سیاسی در داخل رژیم را علیه خود کاهش دهد و از سوی دیگر تصور می‌کرد ایران در برابر همه تجاوزات او از خود خویشتن‌داری نشان دهد و وارد درگیری‌های گسترده‌تر نمی‌شود؛ از این رو در ابتدا، سردار رضی فرمانده پشتیبانی و لجستیک سپاه قدس در سوریه را طی ترور ناجوانمردانه به شهادت رسانید، و پس از آن، حمله به کنسولگری ایران را نیز برخلاف تمام قوانین بین‌المللی رقم زد و بابت عدم ورود و موضع‌گیری کشورهای غربی علیه خود در این زمینه مطمئن بود.

وی در خصوص ارزیابی پاسخ کوبنده نظامی ایران به تهاجم اسرائیل گفت: عملاً ایران علی‌رغم اتخاذ خط مشی «صبر استراتژیک»، در مواجه با حمله به کنسولگری در سوریه، با عبور این رژیم اشغالگر، از خط قرمز مواجه شد. حمله‌ای که از نظر ایران و بسیاری از دولت‌های دیگر همانند حمله به قلمرو ایران است. دولت رژیم غاصب اسرائیل کم کم بر این باور بود که اکنون به جایگاهی رسیده است که می‌تواند از پیامدهای هر عمل خبیثانه‌ای مصون بماند.

تحلیلگر مسائل سیاسی خاورمیانه ادامه داد: از این رو دامنه و سرشت حملات اسرائیل در گذر سال‌ها از تمرکز بر زدن محموله‌های جنگ افرازی، به شهید کردن رهبران عملیاتی و اطلاعاتی ایران از جمله شماری از اشخاص موثر نظامی ایران تغییر کرد. (هرچند غافل بود که نوع نگاه رزمندگان ایرانی با آنچه خود در ارتش با آن مواجه بود کاملا متفاوت بود). اما بالاخره ایران پس از «صبر استراتژیک» وارد فرایند « انتقامی هوشمندانه» شد. با عملیات «وعده صادق»، آغازی بر پایان هیبت پوشالی این رژیم رقم خورد و به آنها نشان داد سیستم دفاعی (فلاخن داود، گنبد آهنین و ختس) چه قدر در برابر موشک‌های ایران آسیب پذیر هستند.

وی همچنین اشاره کرد: گرچه در «صبر استراتژیک» دو هفته‌ای ایران نیز حکمتی نهفته است. این صبر که توسط «واشنگتن پست» با عنوان عملیاتی «شگفت انگیز» مطرح شد؛ نشان داد که عملیات، قبل از حمله مستقیم آغاز شده است و این مطلب فقط برای نتانیاهو و ساکنین شهرک‌های صهیونیستی، قابل درک است.

وی افزود: که اثر تخریبی این «صبر استراتژیک» به مراتب از جنگ بیشتر بود و در این زمینه کافی است به تلاش‌های فراوان ایالات متحده آمریکا و سایر متحدین برای جلوگیری از حمله مستقیم و یا لااقل پاسخی در خور و اندک از طریق رسانه‌ها و واسطه‌های فراوان توجه کرد و از طرفی وحشت و اضطراب سیاستمداران و نظامیان این رژیم را دید، به گونه‌ای که در مناطق اشغالی داروهای آرامش بخش، نایاب و بی‌تاثیر شده‌اند.

علیرضا بیابان نورد تشریح کرد: که در این عملیات ایران موفق شد چهره واقعی قدرت خود را سال‌ها پس از جنگ تحمیلی نشان دهد و تلاش‌های رسانه‌های غربی برای کوچک انگاری دستاوردها چندان نتیجه بخش نبوده‌ است و روز به روز بیشتر ابعاد آن مشخص خواهد شد.

در بخش دیگری از این گفت‌وگو کارشناسی، بیابان نورد به ارزیابی توان نظامی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران و میزان اثربخشی آن در به عقب راندن رژیم صهیونیستی و برقراری امنیت بیشتر در منطقه پرداخت و بیان کرد: مبنا و اساس قدرت جمهوری اسلامی ایران، دفاعی است. بر این اساس هیچ اقدام نظامی نسبت به خاک هیچ کشوری انجام نمی‌دهد و مبنای سیاست خارجی این کشور نیز بر اساس دوستی و همکاری با کشورهای منطقه قرار گرفته است و به گفته وزیر امور خارجه، این دفاع که با عنوان عملیات «وعده صادق» نام گرفته است پس از ۶ ماه خودداری و تحمل و صبر ایران صورت گرفته و تنها از قالب دفاع مشروع قابل بررسی است، اما جمهوری اسلامی ایران برای دفاع از خاک خود و نیز جنبه‌های بازدارندگی و تنبیه متجاوز در صورت ضرورت، سال‌هاست تقویت سخت‌افزاری نظامی را در برنامه‌های خود قرار داده است. این کشور با تغییر در شاخصه‌های قدرت، توانسته است در صنایعی همچون پهپاد، موشک با قابلیت‌ و کاربردهای مختلف، قایق‌های گسترده تندرو و غیره به جایگاه ویژه‌ای دست پیدا کند که علاوه بر مصارف خود، بازار آن را نیز به سایر کشورها صادر کند و البته قدرت ایران صرفاً جنبه سخت‌افزاری و فیزیکی ندارد و نباید از جنبه‌های نرم‌افزارانه آن غافل شد، کما اینکه با شکل‌دهی و تقویت گروه‌های مختلف در منطقه و جهان، تلاش دارد آرمان‌ها و اهداف مشروع خود را دنبال نماید.

متخصص علوم سیاسی در ادامه با بیان اینکه به عنوان مثال انقلاب ایران توانسته است به «دیالوگی» در عرصه جنگ دست یابد که حمایتگر، رویکردی نوین است؛ افزود: رویکردی که در آن دیگران با استراتژی, تفکر و نگاه خود در راستای منافع خود می‌جنگند. اما در همین راستا، رژیم صهیونیسم به سمت افول خود حرکت می‌کند و این همان آرمان انقلاب اسلامی یعنی «دفاع از مظلوم» است.

استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز در بخش دیگری از این گفتوگو در باره بازخورد سیاسی اقدام نظامی ایران در انهدام مواضع اسرائیل از سوی دیگر کشورها و محافل سیاسی و مجامع بین المللی و دیپلماتیک به ویژه سازمان ملل متحد اظهار کرد: رژیم غاصب صهیونیستی تاکنون بیش از ۳۳۰۳۷ شهید، ۷۵۶۶۸ زخمی، ۷۰۰۰ مفقودی و تخریب و ویرانی گسترده‌ای به رزمندگان جهان اسلام در همین چند ماه اخیر تحمیل کردند؛ اما هیچ کدام از کشورها و سازمان‌های بین المللی و مدافع حقوق بشر تاکنون موضع‌گیری جدی نسبت به این امر نداشته‌اند.

بیابان نورد گفت: پس از آنکه در سیزدهم فروردین ۱۴۰۳، رژیم صهیونیستی با زیر پا گذاشتن و نقص صریح کنوانسیون ژنو، کنوانسیون وین و اساسنامه رم، رسماً به گواهی آگاهان حقوق بین‌الملل، حقوق کشور ایران را زیر پا گذاشته است اما هیچ کدام از نهادهای بین‌المللی و کشورهای مدافع حقوق بشر حمله به کنسولگری ایران در سوریه را نه تنها محکوم نکردند بلکه به جمله «در حال بررسی ماجرا هستیم» اکتفا کردند.

وی خاطر نشان کرد: اما هم اکنون، جمهوری اسلامی ایران در قالب قاعده دفاع مشروع و بر اساس بند ۵۱ منشور سازمان ملل، اقداماتی ناگزیر را در هدف قرار دادن مراکز جاسوسی و موثر در حمله این رژیم به کنسولگری و نیز فرودگاهی که آغاز حمله در آنجا بوده است، انجام داده است و عملاً از حقوق قانونی خود دفاع کرده است و البته در روند کنونی، سازمان‌های بین‌المللی نشان داده‌اند که کاملاً ناعادلانه و بی‌توجه به حقوق کشورها عمل می‌کنند و از این لحاظ نمی‌توان چندان به موضع‌گیری‌های آنها وقعی نهاد. اگر غیر از این بود، بارها می‌بایست عمل جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به صورت جدی محکوم می‌شد.

علیرضا بیابان نورد همچنین به تحلیل و برسی موضع گیری و اقدامات کشورهای هم پیمان با اسرائیل از جمله آمریکا و اثرات آن در برابر اقدام نظامی ایران پرداخت و تشریح کرد: جمهوری اسلامی ایران هم اکنون در آستانه پنجاه سالگی خود در حال نزدیک شدن به یک بلوغ سیاسی است، بلوغی که با دوری از هر گونه شتابزدگی، و با تأمل و عقلانیت صرفا به دنبال دفاع از حقیقت و اهداف آرمانی شروع خویش است و همه آرمان جمهوری اسلامی ایران با ( دفاع از مظلوم ) مرتبط است و از طرفی هیچ گونه تجاوز به خاک خود را بر نمی‌تابد. از این رو به دلیل عدم همراهی ایران و سیاست‌های این کشور با ایدئولوژی و اهداف غیر عادلانه و لیبرالیستی موجود در میان همگان مخالفان جدی‌ای داشته است. در جنگ تحمیلی هشت ساله که بلافاصله پس از انقلاب به ایران تحمیل شد نیز وضعیت به همین گونه بود و تقریباً اتحادی جهانی علیه ایران شکل گرفت.

رئیس شورای تخصصی معاونین فرهنگی و دانشجویی دانشگاه‌ آزاد اسلامی استان فارس افزود: در حال حاضر هم این وضعیت طبیعی است، کما اینکه در برابر حمله اسرائیل به منافع ایران در سوریه ، عراق و غیره... همه سکوت پیشه کرده‌اند اما بلافاصله پس از دفاع مشروع ایران طبق قواعد بین المللی، همه کشورها اعم از انگلیس، آمریکا، آلمان، اتحادیه اروپا و ... موضع گرفته‌اند و حتی اسرائیل را در دفاع از خود یاری رسانیده‌اند و او را مورد حمایت‌های مختلف قرار داده‌اند. وی بیان کرد پس در این روابط نا عادلانه چندان نمیتوان به قدرت‌های جهانی امیدوار بود و آنان طبیعتاً هیچ گاه به دنبال آرامش و امنیت در منطقه غرب آسیا نیستند و از این رو این موضع گیری کاملاً طبیعی است و نباید چندان از آن متعجب بود.

علیرضا بیابان‌نورد در پایان درباره اعلام خبر عدم همکاری آمریکا با رژیم اسرائیل در خصوص اقدام نظامی تلافی جویانه علیه ایران توسط مقامات رسمی این کشور و همچنین دلایل این پیام گفت: در اینکه آمریکا در همه موارد حامی و شریک جنایت‌های رژیم صهیونیستی است، شکی نیست و در اخبار آمده است که سیاستمداران این کشور بارها نسبت به اعمال رژیم غاصب اظهار بی‌اطلاعی کرده‌اند و یا با تظاهر به اختلاف نظر با دولت‌ نتانیاهو، می‌کوشند در انظار عمومی خود را کنار بکشند و می‌گویند در جنگ احتمالی بی‌طرف خواهند ماند.

کارشناس مسائل سیاسی در ادامه افزود: در حالی که این موضع بسیار منافق گونه است و کاملاً واضح است که نماینده سیا در همه اتاق‌های عملیات رژیم غاصب حضور دارند و این رژیم بدون اطلاع و حمایت آمریکا هیچ گامی برنمی‌دارد. از طرفی اگر ارتش رژیم صهیونیستی توانسته است ۶ ماه به جنگ ادامه بدهد، به دلیل دریافت انواع سلاح‌ها و مهمات از طرف آمریکاست و در غیر این صورت مدت‌هاست که انبارهای موشک و مهمات رژیم پایان یافته است.

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی واحد شیراز گفت: در واقع اعلام بی‌طرفی آمریکا هیچ پایه و بنیادی ندارد و فقط از ترس مورد هدف قرار گرفتن منافع و پایگاه‌های خود توسط ایران و متحدانی چون حوثی‌های یمن و محور مقاومت در منطقه صورت می‌گیرد، چون در غیر این صورت به تدریج این کشور با فروپاشی مواجه می‌شود، هرچند در پاره‌ای از موارد نیز این اتفاق افتاده است.

خبرنگار:آرش جوابی

انتهای خبر/