شب‌های خاموش همدان؛ اقتصادی که با غروب می‌میرد

حسام رضایی*

همدان، شهری که وقتی آفتاب پایین می‌رود، انگار جان از آن رخت برمی‌بندد. نه که ساکنانش نخواهند، نه که شب برای‌شان بی‌معنا باشد، نه؛ مسئله این است که در این شهر، شب را برای زندگی تعریف نکرده‌اند. وقتی که در خیابان‌های مرکزی ساعت هنوز به ۹ نرسیده، اما کرکره‌ها پایین است، چراغ‌ها خاموش‌اند و کوچه‌ها ساکت‌تر از همیشه. کافی‌ست از میدان امام خمینی تا اکباتان قدم بزنی، تا با چشم خودت ببینی که شب، برای این شهر، زمان تعطیلی است؛ نه رونق، نه شور، نه فروش.

در همدان، اقتصاد شب مفهومی است که هنوز حتی به مرحله طرح نرسیده، چه برسد به اجرا. خبری از بازارهای شبانه نیست، مراکز خرید ساعات کاری‌شان را به وقت اداره‌جات تنظیم کرده‌اند، و حتی کافه‌ها هم بی‌انگیزه‌تر از همیشه، یکی‌یکی در حال خاموش شدن‌اند. انگار از ساعت ۸ به بعد، فقط پمپ‌بنزین‌ها و داروخانه‌های شبانه‌روزی فعال‌اند.

در شهری که جمعیت جوان، بیکار و در جست‌وجوی فرصت، درصد قابل‌توجهی از جامعه را تشکیل می‌دهد، چرا شب‌هایش تا این اندازه بی‌روح است؟ پاسخ شاید در یک جمله خلاصه شود: نبود نگاه مدیریتی به شب. شب در همدان، نه زمان مصرف است، نه گردش، نه تولید. شب، فقط ساعاتی است که باید پشت سر گذاشت.

در سال ۱۴۰۲، بر اساس داده‌های مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در استان همدان حدود ۸.۵ درصد اعلام شد؛ عددی که اگرچه روی کاغذ بهتر از میانگین کشوری به‌نظر می‌رسد، اما در میدان واقعیت، وضعیت دیگری دارد. بخش بزرگی از جوانان تحصیل‌کرده همدان شغلی ندارند یا به کارهای موقتی و نیمه‌وقت رضایت داده‌اند. حال آن‌که اقتصاد شب، در بسیاری از کشورهای جهان، پاسخی است دقیق و آزموده‌شده برای همین معضل.

در شهرهایی مانند بانکوک، استانبول و تفلیس، اقتصاد شب تبدیل به یک صنعت چندمیلیارد دلاری شده. بازارچه‌های شبانه، کنسرت‌های خیابانی، کافه‌هایی که تا نیمه‌شب پر از زندگی‌اند، و مراکز خریدی که شب‌ها تازه نبض می‌گیرند. این شهرها با درک این نکته ساده که شب، بخشی از شبانه‌روز است؛ نه زمان تعطیلی، توانسته‌اند بخش بزرگی از اشتغال و گردش مالی خود را در ساعات بعد از غروب خلق کنند.

در همدان اما، نگاه همچنان سنتی‌ست؛ گویا غروب خورشید، زنگ پایان فعالیت است. حتی در ایام نوروز، که باید اوج مصرف و گردش باشد، بسیاری از واحدهای صنفی بعد از ساعت ۱۰ شب بسته‌اند. در همین سال گذشته، در نوروز ۱۴۰۳، بر اساس آمار اداره‌کل میراث فرهنگی همدان، نزدیک به ۹۵ هزار اقامت رسمی در استان ثبت شد، اما خدمات شبانه محدود بود و گردشگرانی که برای پیاده‌روی شبانه یا خرید بعد از شام به خیابان آمدند، چیزی جز سکوت نصیب‌شان نشد.

اگر همدان به‌راستی می‌خواهد وارد بازی بزرگ توسعه شود، باید این سؤال را جدی بگیرد: چرا شهری با این‌همه جاذبه طبیعی و تاریخی، شب‌هایش این‌قدر خاموش است؟ اقتصاد شب، فقط چراغ کافه و مغازه نیست؛ شبکه‌ای است از اشتغال، فرهنگ، امنیت و امید.

در نگاه اول، شاید این خاموشی شبانه را به فرهنگ نسبت دهند؛ بگویند مردم همدان شب‌زنده‌دار نیستند. اما این فقط بخشی از ماجراست. واقعیت تلخ‌تر از آن است که با واژه‌هایی مثل فرهنگ پنهان شود. زیرساخت‌ها آماده نیستند. سیاست‌گذاری مشخصی هم برای توسعه اقتصاد شب در شهر دیده نمی‌شود. خیابان‌ها به‌اندازه کافی روشن نیستند، سیستم حمل‌ونقل عمومی شبانه وجود ندارد، امنیت اجتماعی برای فعالیت‌های شبانه تأمین نشده، و مهم‌تر از همه: شهرداری و مدیریت شهری، چشم‌انداز روشنی برای اقتصاد شب طراحی نکرده‌اند.

در شهری مثل اصفهان، بیش از ۲۰ درصد از درآمد خرده‌فروشان و کسبه، در ساعات بین ۷ شب تا ۱۲ شب به‌دست می‌آید. در تبریز، رستوران‌ها و بازارهای شبانه‌ای ایجاد شده‌اند که مخصوص خانواده‌ها و گردشگران است. این‌ها تصمیماتی نیست که از دل عادت مردم آمده باشد؛ تصمیم‌هایی‌ست که فرهنگ‌ساز بوده‌اند، نه فرهنگ‌پذیر.

همدان اما، فعلاً درگیر روزمرگی‌ست. مغازه‌داری که امیدی به فروش ندارد، نمی‌ماند تا شب. جوانی که شغل مناسبی ندارد، دلیلی برای بیرون آمدن ندارد. خانواده‌ای که خیابانی روشن، پارکی امن یا رویدادی شبانه نمی‌بیند، خانه‌نشینی را انتخاب می‌کند. اقتصاد شب یعنی ایجاد دلیل برای ماندن، خریدن، گشتن، بودن. اگر این دلایل ساخته نشود، شهر با غروب آفتاب فرو می‌پاشد؛ چراغ‌ها فقط در خانه‌ها روشن می‌مانند، نه در خیابان‌ها.

همدان، شهری است که هزاران سال تاریخ دارد، اما در مدیریت معاصر، شب‌اش را فراموش کرده‌اند.

اقتصاد شب، فقط چراغ روشن نیست؛ زنجیره‌ای‌ست از تصمیم‌گیری‌های پیوسته و شجاعانه. وقتی یک شهر تصمیم می‌گیرد شب را زنده نگه دارد، یعنی باید از رستوران و کافه تا حمل‌ونقل، روشنایی، امنیت، برنامه‌ فرهنگی و تبلیغات، همه را کنار هم بنشاند و یک پازل کامل بسازد.

اما آیا همدان حتی یک پازل ناقص هم چیده؟
رویدادهای فرهنگی شبانه؟ نیست.
سینماهایی که بعد از ۸ شب سانس داشته باشند؟ انگشت‌شمار.
حمل‌ونقل عمومی در ساعات شب؟ وجود ندارد.
روشنایی کافی در بافت تاریخی و گردشگری؟ اغلب تاریک یا متروک.

جالب است بدانیم در سال ۱۴۰۲، در جلسه‌ای در شورای شهر، قول داده شد که با همکاری بخش خصوصی، بازارچه‌های شبانه دائمی راه‌اندازی شود. اما امروز، نه بازارچه‌ای راه افتاده، نه بخش خصوصی رغبت نشان داده. چون اول زیرساخت باید بیاید، بعد اعتماد سرمایه‌گذار.

بگذارید دقیق‌تر شویم. در بانکوک، اقتصاد شب سالانه بیش از ۳ میلیارد دلار درآمد دارد. در استانبول، بسیاری از هتل‌ها بسته‌های «تور شبانه» می‌فروشند که شامل گشت، غذا، موسیقی زنده و خرید است. در این شهرها، شب، بخشی از اقتصاد رسمی‌ست. در همدان اما، شب بخشی از دغدغه هیچ‌کس نیست.

اگر این شهر بخواهد از عصر خوابِ شبانه بیرون بیاید، باید بیدار کردنش را از نهادهای تصمیم‌ساز شروع کرد؛ از استانداری، شهرداری، اتاق اصناف و اداره کل گردشگری. هرکدام باید سهم خود را بپذیرند و وارد میدان شوند.

حسام رضایی کارشناس‌ارشد مدیریت بازاریابی-فعال رسانه‌ای*

انتهای یادداشت/

کد خبر: 1266377

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =