کتاب، در هر عصر و هر شکلی، همیشه نماد انتقال دانش، حفظ خاطرات و پالایش روح انسان بوده است. از طومار های پاپیروس مصر باستان گرفته تا کتیبههای گلی بینالنهرین، و سپس صفحات کاغذی که انقلاب گوتنبرگ را به ارمغان آوردند، کتاب همواره پلی میان گذشته، حال و آینده بوده است. در دنیای پرشتاب امروز که جریان سیال اطلاعات، مرز میان حقیقت و شایعه را کمرنگ کرده است، نقش کتابخانهها از یک بایگانی صرف فراتر رفته و به یک “سنگر دانایی” تبدیل شده است. این موضوع به بررسی جایگاه کنونی کتابخانهها به عنوان مراکز فرهنگی و اجتماعی میپردازد و دلایل اهمیت آنها را برای عموم مردم تحلیل میکند. این مراکز، نه تنها نگهبان میراث مکتوب بشر هستند، بلکه موتور محرک توسعه سواد اطلاعاتی و تفکر انتقادی در عصر دیجیتال محسوب میشوند.
بسیاری تصور میکنند با وجود دسترسی آسان و تقریباً نامحدود به اینترنت، کتابخانهها کارکرد خود را از دست دادهاند. این تفکر، درک درستی از ماهیت مطالعه عمیق و تفکر انتقادی نیست. اینترنت انبوهی از دادهها را در اختیار ما میگذارد؛ حجمی از اطلاعاتی که اغلب فاقد ساختار، اعتبار سنجی و عمق لازم هستند. در مقابل، کتاب، ساختار و عمق لازم برای تبدیل “داده” به “دانش” و در نهایت “دانش” به “حکمت” را فراهم میکند.
اینترنت سرشار از اطلاعات سطحی و گذرا است؛ اخبار لحظهای، خلاصه سازی های سریع و محتوای تولید شده توسط الگوریتمها. این حجم وسیع، اغلب منجر به پدیدهای به نام “خستگی تصمیمگیری اطلاعاتی” میشود. در این میان، کتابها (اعم از چاپی یا الکترونیکی استاندارد) محصول فرآیندی طولانی و دقیق هستند.
در جامعهشناسی شهری، اغلب از سه “فضا” نام برده میشود: خانه (فضای اول)، محل کار (فضای دوم) و فضای عمومی که برای تعاملات اجتماعی، فرهنگی و مدنی اختصاص دارد (فضای سوم). کتابخانهها نمونه بارز و موفق این فضای سوم هستند؛ مکانهایی که هویت آنها بر اساس “دسترسی آزاد و بدون قید و شرط” تعریف شده است.
کتابخانهها مکانهایی هستند که در آن، صرف نظر از وضعیت اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی، همه شهروندان میتوانند حضور یابند، یاد بگیرند و با هم تبادل نظر کنند. این اصل، جوهره عدالت اجتماعی را نمایندگی میکند. فردی که توان خرید هزاران دلار کتاب یا اشتراک دیتابیسهای علمی را ندارد، در کتابخانه به همان منابع دسترسی پیدا میکند که یک محقق ثروتمند. این اصل برابری در دسترسی به اطلاعات، برای تضمین یک جامعه مدنی سالم حیاتی است.
حمایت از کتابخانهها، حمایت از ریشههای فکری، اجتماعی و دموکراتیک یک ملت است. این نهادها، در تضاد با مدلهای تجاری فضای مجازی، عدالت آموزشی را ترویج میکنند، پیوند بین نسلها را تقویت مینمایند و به شهروندان ابزارهای لازم برای تفسیر جهان پیچیده پیرامونشان را میدهند.
وقتی یک جامعه سرمایهگذاری روی کتابخانه هایش را کاهش میدهد، در واقع کیفیت مدارک و اعتبار دانش در دسترس عموم را کاهش داده است. فراموش نکنیم که هر جامعهای که از کتاب و منابع معتبر فاصله بگیرد، ناگزیر به تکرار اشتباهات تاریخی خود خواهد بود، زیرا تواناییاش برای درک علل و معلولها تضعیف شده است. کتابخانه، ایستگاه امن ما در مسیر بیپایان جستجوی معنا، حقیقت و توسعه فردی است. این سنگر دانایی باید تقویت شود تا بتواند در طوفان اطلاعات جاری، به عنوان لنگری مطمئن برای جامعه عمل کند.
انتهای یادداشت/
نظر شما