بررسی ابعاد شخصیتی احمد بن موسی‌الکاظم(ع) / شاهچراغ چه معنایی دارد؟

حضرت سید امیر احمد (ع) ملقب به شاهچراغ، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم(ع) است که در میان فرزندان امام موسی کاظم (ع) به کرم و جلالت و شجاعت و عبادت معروف بود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز، ششم ذی القعده روز بزرگداشت حضرت احمد ابن موسی شاهچراغ (ع) فرزند بزرگوار امام موسی کاظم (ع) است، این روز در دهه‌ی کرامت واقع شده است که ابتدای این دهه با ولادت حضرت معصومه (س) شروع، با بزرگداشت حضرت احمد ابن موسی (ع) ادامه و با ولادت حضرت امام رضا (ع) به پایان می‌رسد،به همین منظور آیین بزرگداشت روز ملی حضرت احمد بن موسی الکاظم(ع) شاهچراغ، عصر روز شنبه ۷ تیرماه در حرم مطهر آن حضرت به مناسبت دهه کرامت برگزار شد.

احمد بن موسی بن جعفر (ع)، از فرزندان امام موسی کاظم (ع) معروف به "سید السادات" و "شاه چراغ" است.وی از شخصیتهای عالی مقام و جلیل القدر و پرهیزکار بود.

در خصوص رابطه احمد با پدرش این اندازه آورده‏اند که امام کاظم (ع) او را دوست می داشتند و احترام فراوانی برایش قائل بودند؛ به خاطر جایگاهی که احمد نزد پدر داشت امام موسی بن جعفر(ع) ملکی از خود را بدو بخشید و او را به بخشندگی و دلیری ستود.

بیشتر بخوانید:

حضرت معصومه(س) الگویی بی‌بدیل برای دختران / نقش معرفت در بهره‌مندی از شفاعت کریمه اهل بیت(ع)

بنا به نقل شیخ مفید(ره)، احمد بن موسی(ع) مردی فاضل و با ورع و محدث و کریم النفس و جلیل القدر بوده و پس از علی بن موسی الرضا علیه السلام ارجمندترین جایگاه را نزد پدر داشت.

بعد از شهادت امام موسی بن جعفر(ع)عده ای پیش احمد آمده اعلام کردند حاضرند با وی بعنوان امام بیعت کنند؛ در این حال فرمود: ای مردم، همانطوری که شما در بیعت من هستید من نیز در بیعت برادرم علی الرضا (ع) هستم، پس بدانید که اوست امام و خلیفه و حجت بعد از پدرم و اوست ولی خدا و حجتش از ناحیه خدا و رسولش، بر من و بر همه شما اطاعتش واجب است و هر چه ما را فرمان دهد باید پذیرا باشیم و اطاعت نمائیم". این امر بیانگر نهایت ولایت پذیری آن بزرگوار است.

آمدن شاهچراغ به ایران

درباره آمدن احمد بن موسی به ایران باید گفت که بنا به نقل برخی منابع، احمد پیش از در گذشت امام رضا (ع) و مقارن با ولایت عهدی آن حضرت همراه جماعتی از اقوام و یاران و برخی از برادران قصد ایران کرده تا به برادرش ملحق شود. براساس این گزارش حرکت او به طرف فارس بود. همچنین در این گزارش ها به درگیری کاروان احمد بن موسی با نیروهای مامون عباسی نیز به صورت‏های گوناگون اشاره شده است. برخی آورده‏اند که عامل مأمون بنام قتلغ خان در نزدیکی شیراز با او جنگید. هنگامی که یاران احمد شنیدند امام رضا (ع) شهید شده است، متفرق شدند و به سوی شیراز رفتند. طوری که سپاه قتلغ خان در هشت فرسخی شیراز و نقطه ای به نام (خان زینان) با احمد بن موسی (ع) و همراهانش مواجه گردید و جنگ سختی روی داد. در گرما گرم نبرد، یکی از نظامیان قتلغ خان فریاد بر آورد،(اگر شما به قصد دیدار حضرت رضا (ع) به این سفر و این سرزمین آمده اید، او دیگر در میان ما نیست، او در گذشته است).پس از انتشار خبر شهادت امام رضا(ع)غالب همراهان احمدبن موسی(ع) پراکنده شدند و تنها تعدادی از برادران و اقوام نزدیکش از او جدا نشده وتا آخر مقاومت کردند.

البته برخی از مورّخان در خصوص شهادت و یا وفات و محل دفن احمد بن موسی اختلاف دارند. این اختلاف مبتنی بر آن است که برخی معتقدند وی به اسفراین رفته و در آن جا به شهادت رسیده و یا در شیراز وفات یافته و یا به شهادت رسیده است. برخی عقیده دارند وی در اسفراین به شهادت رسید و در همان جا دفن شد و زیارتگاه او همان جا است. بر این اساس قبر احمد در اسفراین و یا مکان‏های دیگر بوده و آرامگاه شیراز مربوط به احمد بن موسی نیست.

حقیقت امر آن است که به طور قاطع نمیتوان گفت قبر وی در کجاست، ولی شواهد و قرائن دیدگاه آنانی را که قائل هستند شیراز محل دفن احمد می باشد، تأیید میکند و مشهور همین است. محسن امین بعد از بیان عقیده آنانی که محل دفن احمد بن موسی را در اسفراین و یا مکان دیگر می دانند، می نویسد: این عقیده بعید و مخالف با عقیده مشهور است که محل شهادت و قبر او شیراز می باشد.

شخصیت و فضایل احمد بن موسی(ع)

حضرت سید امیر احمد(ع) ملقب به شاه چراغ و سیدالسادات الاعاظم، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم(ع) است. پسران امام هفتم علیه السلام بنا به مشهور نوزده نفر می باشند. حضرت احمد بن موسی (علیهما السلام) و محمد بن موسی (علیهما السلام) از یک مادر که «ام احمد» خوانده میشد متولد گردیدند. ام احمد در میان همسران امام موسی کاظم(ع) محبوبترین و داناترین بودند. در فضیلت احمد بن موسی (علیهما السلام) سخنان بسیاری است. آن جناب پس از برادر گرامی خود امام رضا(ع) و در میان فرزندان امام کاظم (ع) از شخصیتی بس والا و صفاتی نیکو برخوردار بود. به طور کلی از آنچه نسب شناسان، علمای رجال، محدثان، محققان، مورخان، مولفان و نویسندگان در خصوص احمد بن موسی (علیهما السلام) و فضایل وی نوشته اند، بر می آید که او کریم، شجاع، فاضل، صالح، پرهیزگار، صاحب ثروت و منزلت، بزرگوار و با عزت بوده و نزد پدرش منزلتی خاص داشته است. شب ها تا صبح به عبادت مشغول بود، با قلم خود، قرآن بسیار نوشت و شخصی موثق و راوی احادیث زیادی از نیای خود بود. شیخ مفید علیه الرحمه در کتاب خود بنام (ارشاد) در شرح حال حضرتش می فرماید: «حضرت احمد بن موسی (علیهما السلام) جلیل القدر، کریم و پرهیزگار بود و حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) او را دوست و مقدم می داشت و مزرعه خود که معروف بود به «بسیره» به او بخشید.» (مفید، 1413ق، ص273)

کرامت و سخاوت

بسیاری از تذکره نویسان و رجال شناسان جناب احمد بن موسی(ع) را به عنوان مردی کریم و اهل جود و سخاوت معرفی کرده اند. شیخ مفید و نیز صاحبان کتابهای «نقدالرجال» و «جامع الرواه» درباره او نوشته اند: « کان کریما. . . و یقال: ان احمد بن موسی (رضی الله عنه) اعتق الف مملوک. احمد بن موسی(ع) مردی کریم و بخشنده بود و گویند ایشان هزار بنده خرید و در راه خدا آزاد نمود. (مفید، 1413ق، ص244)

دانش و آگاهی و سخن وری

بر اساس برخی شواهد احمد بن موسی(ع) مردی سخن ور و برخوردار از صفت بلاغت و صفاحت بوده است. تعبیراتی مانند: «کان. . . عالما نبیلا، او عالمی برجسته بود.» و «کان. . . فاضلا من أحب ابناء موسی کاظم (ع) و أوثقهم بعدالرضا (ع)، او شخصیتی با فضل و از محبوب ترین پسران امام موسی کاظم(ع) و از مورد وثوق ترین آنان پس از امام رضا(ع) بود.»، «کتب ألف مصحف بیده المبارکه، با دست مبارک خود، هزار جلد قرآن کتابت نمودو تعبیرات مشابه دیگر در حق احمد بن موسی(ع) همه دلایل روشنی بر مراتب دانش و آگاهی و تلاش علمی آن جناب است. (خوانساری، 1390ق، ص22)

شجاعت

آن حضرت در مبارزه با سربازانی که به فرمان مامون جهت مواجهه با ایشان و جمعیت همراه آمده بودند، رشادت و دلاوری بزرگی نشان دادند، به گونه ای که سربازان مزبور به منظور به زانو درآوردن وی و همراهان متوسل به برخی حیله ها شدند. در اشاره به این صفت احمدبن موسی(ع) صاحب اعیان الشیعه، به نقل از ابوجعفر محمد بن هارون نیشابوری که از نسب شناسان برجسته زمان خود است نقل می کند: «کان احمد بن موسی کریما شجاعا» (عاملی، 1357ق، ص308) حسن بن محمد بن یحیی برای من حدیث کرد از جدش که گفت: شنیدم از اسماعیل فرزند حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) که می گفت: پدرم با فرزندان خود از شهر مدینه بسوی برخی از اموال خود بیرون رفت و با احمد بن موسی (علیهما السلام) بیست مرد از خدمتگزاران و خادمین پدرم همراه بودند و چنان مراسم احترام و ادب نسبت به آن جناب بجای می آوردند که هرگاه احمد بن موسی (علیهما السلام) می نشست آن بیست تن می نشستند و چون برمی خاست بپا می ایستادند. در چنین شرایطی پدرم احمد را قلباً چنان دوست می داشت و باطناً به وی مهر می ورزید که چون احمد از پدر غافل می گردید پدرم مخفیانه با گوشه چشم بر او نگاههای گرم و محبت آمیز می نمود و چشم از وی برنمی داشت و ما متفرق نمی شدیم تا اینکه احمد از جمع ما خارج نمی گشت.

محمد کشی در کتاب خود، احمد بن موسی (علیهما السلام) را یکی از فضلای عصر خود نام می برد و او را از محدثانی می شمارد که احادیث زیادی از پدر و اجداد بزرگوارش نقل کرده است. (مفید، 1413 ق، ص237)

ولایت مداری و دفاع از امامت

در این مورد گزارشات ارزنده ای در دست است که نشان می دهد وی حقانیت امامت و ولایت را بعد از شهادت پدرش آشکار ساخته است. بیعت احمد بن موسی (ع) و مردم مدینه با علی بن موسی الرضا (ع) از مهمترین روایت هایی است که در فضایل احمد بن موسی(ع) نقل شده است. (عرفان منش 1391، ص98و 99) آیت الله سیدعلی اصغر دستغیب می فرمایند: «بعضی شخصیت ها بی مرز هستند یعنی اینکه در گوشه و کنار عالَم هستی هر انسانی که دارای معرفت و بینش باشد نسبت به آن ها سر تعظیم فرود آورده و به عنوان الگوی کرامت و فضیلت قبولشان دارد که یک نمونه از این شخصیت های بدون مرز امین ولایت حضرت احمد بن موسی(ع) هستند که صرف نظر از پیوندهای نسبی به پیامبر و ائمه(ع) ازلحاظ مقامات عالیه انسانی و خصوصیاتی که اولیا الله دارند شهره اند. آن حضرت به ویژه در امتحان امانت داری ولایت سربلند خارج شد که شرایط زمان ایشان به گونه ای بود که افراد زیادی خواستار ولایت و امامت ایشان بودند و اگر ایشان چنین کاری را انجام می دادند، فرقه ای بر فرقه های مشکل ساز عالَم اسلام افزوده می شد؛ اما ایشان امانت داری نموده و شرایط امام شدن را تبیین کرد که امام بعدی را باید الزاماً امام قبلی تعیین کند. باید قدردان آنچه داریم باشیم و عطیه های الهی در حق خود را باور کنیم و اگر کسی درجایی شایستگی های بیشتری نسبت به ما دارد آن را کتمان نکنیم و این درسی است که از حضرت احمد بن موسی(ع) می گیریم.»

 پیدایش فرق شیعه بعد از شهادت حضرت امام موسی کاظم(ع) و مساله امامت احمدبن موسی(ع)

برای بررسی مساله امامت احمدبن موسی(ع) لازم است به طور اجمالی به بررسی فرق مختلف بعد از شهادت امام موسی کاظم(ع) بپردازیم. پس از شهادت امام موسی کاظم(ع) در میان پیروان آن حضرت، اختلاف و چند دستگی پیدا شد و فرقه هایی به وجود آمد که عمده ترینشان عبارتند از:

1- موسویه: این گروه در رحلت امام شک ورزیدند و گفتند که ما نمی دانیم که امام رحلت کرده یا در قید حیات است. امام به زندان هارون رفته ولی بیرون نیامده و در رحلت وی تردید داریم و به رحلت وی گواهی نمی دهیم و چون چشم به راه حضرت امام موسی کاظم (ع) بودند به موسویه معروف شدند و برخی از منابع آنها را «ممطوره» یا «ممطوریه» نیز نامیده اند. (عرفان منش، 1396، ص29)

2- واقفیه: این گروه که عده ای از کارگزاران مالی امام موسی کاظم(ع) بودند و بیشتر گرایش مادی داشتند؛ رحلت امام را منکر شدند و آن حضرت را مهدی نامیدند و سلسله امامت را در حضرت موسی کاظم(ع) ختم کردند تا با رواج این عقیده اموال امام را نزد خود نگاه دارند. (عرفان منش 1391، ص 89)

3- قطعیه: یک گروه که بخش اعظم شیعیان را شامل می شد با توجه به وصیت امام(ع) و دلایل و شواهد کافی، امامت فرزند ایشان، علی بن موسی الرضا (ع) را پذیرفتند و وی را به عنوان امام هشتم تأیید نمودند. این دسته که بزرگان اصحاب امام کاظم (ع) را هم شامل می شد به نام قطعیه مشهور شدند. (عرفان منش 1391، ص89)

4- احمدیه: گروهی به دلیل اینکه احمد بن موسی(ع) از سیمایی ملکوتی و چهره ای نورانی برخوردار بود و به سبب اینکه از وصیت خاص امام کاظم(ع) در مورد امامت امام رضا(ع) آگاهی نداشتند، معتقد به امامت ایشان شدند. گرچه این شبهه با روشن گری به موقع حضرت احمد بن موسی(ع) برطرف شد.

علت نامگذاری به شاهچراغ

در مورد دلیل نامگذاری احمد بن موسی،به شاه چراغ گفته شده است که: تا زمان دیلمیان (قرن چهارم هجری) کسی از مدفن حضرت احمد ابن موسی (ع) اطلاعی نداشت و آنچه روی قبر را پوشانده بود تل گلی بیش به نظر نمی رسید که در اطراف آن، خانه های متعدد ساخته و مسکن اهالی بود. تا اینکه به اطلاع حاکم شهر رساندند که چراغی در نهایت روشنایی در بالای تلی از خاک می‌درخشد و تا طلوع صبح نورافشانی می‌کند.او پس از مشورت با علما و مشایخ زمان دستور داد محل مزبور را شکافتند تا بر لوحی از سنگ یشم رسیدند که بر آن نوشته بود «السید امیر احمد بن موسی الکاظم»(ع). چون سنگ را برداشتند سردابی عمیق آشکار گشت.

جسد مطهر آن حضرت صحیح و سالم و بدون تغییر و تبدیل در حالی که نوری بس شگفت از آن ساطع بود مشاهده شد و انگشتری در دست راست حضرتش یافتند که بر نگین آن منقوش بود «العزه لله احمد بن موسی» (ع). سپس امیر دستور داد تا بنایی شایسته بر مرقد مبارکش ساختند. البته زمان پیدایش قبر حضرت احمد را یکسان ننوشته اند. گروهی آن را در زمان امیر عضدالدوله دیلمی (373-338) و گروهی دیگر، در زمان امیر مقرب الدین مسعود بن بدر (متوفی به سال 665 ه.ق) نوشته اند.

اینکه چرا به شیراز هم مقدس نمی گویند باید گفت نه چنین چیزی در روایات وارد شده و نه صددرصد معلوم است که شیراز مدفن احمد بن موسی هست از طرفی هم به برخی از شهرهای مختلف که عنوان مقدس داده شده است این امر یا به خاطر وجود روایت و نصی از معصومین (ع) است یا به خاطر این است که لفظ "مقدس" اضافه شده است به زمینی که محل دفن اشخاص منسوب به پیامبر (ص) می باشد. با این حساب به محل دفن حضرت احمد بن موسی "آستان مقدس" گفته می شود.

انتهای پیام/

کد خبر: 1143140

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =