رامین کریمینیا معلم باسابقه و کارشناس آموزش و پرورش در گفتگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز درباره خلاهای تربیتی موجود در آموزش و پرورش گفت: متاسفانه خلا آموزش تربیتی در آموزش و پرورش وجود دارد و از زمانی که پرورش را جدا از آموزش دانستند این مشکل به وجود آمد. آمار موجود در جامعه نشان میدهد که آموزش و پرورش و خانوادهها در حوزه تربیتی موفق عمل نکردهاند. بالا بودن میزان اعتیاد، پرخاشگری، دروغگویی، قانون شکنی و پایین بودن آستانه تحمل مصداق این موضوع در جامعه است. صدا و سیما هم در این زمینه نتوانسته درست عمل کند و در مواردی آموزشهای اشتباه او به بدتر شدن شرایط دامن زده است.
بیشتر بخوانید
فاصله گرفتن رتبه بندی معلمان از هدف ارتقای شأن و منزلت
او افزود: برای مثال در پژوهشی که سعید شفیعی در دانشگاه تهران در سال ۹۸ انجام داده عنوان شده که میانگین مهارتهای زندگی دانشآموزان مقطع متوسطه شهر تهران در مولفههای حل مسئله، تصمیمگیری، ارتباط، شهروند جهانی شدن، مشارکت، همکاری و فناوری اطلاعات پایینتر از حد متوسط بوده و تفاوت معناداری بین مهارتهای زندگی دانشآموزان برحسب جنسیت، رشته، پایه تحصیلی و ناحیه آموزش و پرورش وجود ندارد؛ یعنی در همه جا این مسئله بوده است.
کریمینیا درخصوص دلایل وجود این خلا در آموزش و پرورش توضیح داد: مسئولان، تصمیمگیران و سیاستگذاران نگرش درستی به مقوله تربیت ندارد. از طرفی نیروی متخصصی هم در این حوزه در مدارس حضور ندارد. محتوای کتابهای درسی هم برای آموزشهای تربیتی طراحی نشدهاند. آماده نبودن معلمان و مسئولان هم دیگر مانع موجود بر سر راه تربیت است؛ درواقع چندان به درسهایی در حوزه آموزش مهارت زندگی اهمیت داده نمیشود.
او ادامه داد: هم نسلیهای من هنوز داستانهایی را که در مدرسه میشنیدیم و نکتهای تربیتی داشت را به خاطر میآوریم اما یادمان نیست که در کلاس شیمی و فیزیک چه چیزی آموخته بودیم. بنابراین مسئله تربیت میتواند در ذهن کودک بسیار ماندگار باشد.
این کارشناس آموزش و پرورش با شاره به بیتوجهی خانوادهها به مسئله تربیت عنوان کرد: خانوادهها هم به اهمیت موضوعات تربیتی واقف نیستند. آنها پولهای هنگفتی برای کلاسهای کنکور هزینه میکنند اما از موضوع تربیت غافل هستند.
او اضافه کرد: از جهتی خانوادههایی که آموزش ندیدهاند خود ضد تربیت عمل میکنند؛ برای مثال مادری که با قطع شدن برق مدام به کودک میگوید نترس ناخودآگاه به او آموزش داده که از تاریکی بترسد. این مادر کودک خود را به سمت ترسو بودن سوق میدهد.
کریمینیا توضیح داد: گاهی بازیهایی که مدارس تحت عنوان جشنواره و موارد این چنین برگزار میکنند، بیش از آنکه موثر در تربیت باشد ضد آن عمل میکند؛ زیرا مسئولان مدرسه آموزش ندیدهاند که چه بازی و فعالیتی برای کودک مفید است. برای مثال چند صندلی را میگذارند و دانشآموزان باید سریعا یک صندلی برای خود انتخاب کنند اما این بازی بیشتر بدآموزی دارد و به کودک میآموزد که با تهدید و قلدری برای خود جایگاه انتخاب کند و دیگران را پس بزند.
او تاکید کرد: آموزشهایی برای خلاقیت، مهربانی، شهروند جهانی شدن، نرم سخن گفتن، خود آرامسازی، همراهی، همدلی با دیگران، وطن دوستی، توانایی برقراری ارتباط مناسب، رعایت اخلاق، امانت داری و آموزش تصمیمگیری در زمان مناسب مواردی هستند که میتوان در قالب داستان، شعر و نمایش به دانشآموزان آموزش داد. هم زمان اولیا هم باید بیاموزند که چطور با کودک رفتار کنند و صدا و سیما هم باید همراه آموزش و پرورش و خانواده شود.
کریمینیا بیان کرد: بیان مسائل تربیتی به شیوهای مناسب، استفاده از تصاویر و فیلمهایی که برای کودک جذابیت داشته باشد و اجرای نمایش توسط مربیانی که آموزش دیدهاند، میتواند در آموزش مهارتهای زندگی و تربیتی به کودک موثر باشد. زیرا اگر مفهوم تربیتی را مستقیما به دانشآموز بیاموزید تاثیری در او نخواهد داشت. تنها یادآوری این نکته به کودک که پسر یا دختر خوبی باش این سوال را در ذهن او ایجاد میکند که برای پسر یا دختر خوب بودن باید چه کاری انجام دهم؟
او افزود: برای اینکه دانشآموز با مفاهیم تربیتی آشنا شود باید شاخصهای یک فرد خوب بودن را شفاف برای او به نمایش بگذاریم. آموزشهای کلی تاثیری در دانشآموز ندارند و مربی و معلم باید به صورت مصداقی موضوع را آموزش دهند. این سبک آموزشهای مصداقی باید در کتابها هم گنجانده شوند. علاوه بر این میتوان آموزههای تربیتی را در قالب داستان به کودک آموخت.
انتهای پیام /
نظر شما