به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، کمبود آب امروز به چالش مهم کشور تبدیل شده است و حتی در شرایطی قرار گرفتهایم که تصمیم به تعطیلی ادارات گرفته میشود تا کمی از فشار مصرف کاهش پیدا کند.
اگرچه تغییرات اقلیمی در این اتفاق دخیل هستند و با کاهش بارندگی در کشور مواجهیم اما کارشناسان معتقدند که سیاستگذاریهای غلط در حوزه مدیریت آب باعث شده تا در این شرایط قرار بگیریم و میشد با کمک روشهای سادهتر از سدسازی هم آب را ذخیره کرد.
حمید سینیساز کارشناس سیاستگذاری آب معتقد است که تاکید بر سدسازی و روشهای غلط مدیریتی باعث شده که بخش مهمی از آب باران هدر برود. وی در این خصوص به ایسکانیوز گفت: براساس بیلانهای آبی که چند سال یک بار بروزرسانی میشوند، تقریبا بین ۶۹ تا ۷۱ درصد ورودی آب از محل بارش، تبخیر میشود. حدودا ۸ تا ۱۰ درصد هم به شکل خارج شدن از مرزهای آبی و خاکی کشور، هدر میرود. در مجموع چیزی حدود ۲۰ درصد از بارشها برای استفاده باقی میمانند.
از طرفی در فصل بارش، شاهد سیلابهایی در نقاط مختلف کشور هستیم که در اثر آن هم خسارت بسیاری وارد میشود و هم حجم زیادی از آب هدر میرود و ذخیره نمیشود. حسین ظفری سخنگوی وقت سازمان مدیریت بحران حوادث طبیعی در گفتوگویی که سال ۱۴۰۳ با ایسکانیوز داشت، درباره خسارت سیل گفت: براساس آمار بلایای طبیعی سالانه به طور میانگین پنج میلیارد دلار به کشور خسارت میزنند و معمولا سیلاب اولین عامل خسارت است.
براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، حجم سیلاب تخلیه شده در برخی سالها، مانند سال ۱۳۹۸، حدود ۲۰ میلیارد متر مکعب گزارش شده است که بیش از هفت برابر کل مصرف آب در بخش صنعت در کشور (۲/۶میلیارد متر مکعب) است. این درحالی است که مدیریت اصولی آب باران میتواند باعث افزایش آبِ در دسترس و حفظ منابع آب، کاهش خطر سیل و فرسایش خاک و بهبود کیفیت آب شود.
یکی از روشهایی که کشورهای مختلف از آن استفاده میکنند، استحصال آب باران است که میتواند تا حدی تبخیر غیرمفید را ذخیره کند و در اختیار آبخوانها، خاک یا گیاهان قرار دهد.
استحصال آب باران به تجمیع آب باران با مدیریت روانآب و ذخیره آن به منظور استفاده مؤثر و مفید اطلاق میشود. در این مفهوم، آب باران در مناطقی که غیرمفید بوده یا در معرض تلفات تبخیر یا سیلاب مخرب است، باید جمعآوری شود و برای تأمین افزایش ذخیره رطوبتی خاک و رفع نیاز آبی گیاهان زراعی و باغی، مراتع و جنگلها صرف شود یا موجب افزایش آب مخازن آب سطحی یا زیرزمینی نظیر آببندانها، تالابها و آبخوانها شود.
استحصال آب باران هم به طور طبیعی و هم با دخالت انسان در طبیعت و به صورت مصنوعی امکانپذیر است. معمولا پس از وقوع بارشهای تند و طوفان، جریان آب مازاد روی سطح زمین به سمت گودالها و اراضی پست حرکت میکند و در آنجا جمعآوری و درنتیجه برای بهرهمندی آماده میشوند که این، روش طبیعی استحصال آب است. جمعآوری آب باران به روش مصنوعی عبارت است ا ز کمک به افزایش روانآب از سطح آبگیر و سپس جمعآوری یا هدایت آب به سمت منطقهای معین به منظور استفاده از آن. آب استحصال شده علاوه بر مصارف زراعی و باغبانی، در مواردی از جمله تأمین آب شرب مورد نیاز انسان، دامها، حیاتوحش و اهداف زیست محیطی دیگر نیز قابل بهرهبرداری است.

تجربه موفق کشورهای دیگر
مرکز پژوهشهای مجلس در این گزارش به تجربه موفق کشورهایی مثل هندوستان و استرالیا اشاره میکند. بر این اساس هندوستان با استفاده از سامانههای استحصال آب توانسته است سطح کشت را تا ۳۴ درصد و عملکرد را تا ۶۴ درصد افزایش بدهد.
کشور استرالیا هم به دلیل تجربه خشکسالیهای طولانی مدت، به سرعت به سمت پیادهسازی سامانههای گسترده استحصال آب باران حرکت کرده است. قوانین ملی و ایالتی در استرالیا، استفادها ز سامانههای استحصال آب باران را در ساختمانهای جدید و حتی برخی ساختمانهای قدیمی الزامی کردهاند. در شهرهایی مانند ملبورن و سیدنی، استحصال آب باران به بخش جداییناپذیری از زیرساختهای آبی شهری تبدیل شده است.

در ایران اگرچه قوانینی در این خصوص داریم اما توجه جدی نسبت به اجرای آنها نشده است. برای مثال در بند ۳ سیاستهای کلی «منابع آب» آمده که میزان استحصال آب و به حداقل رساندن ضایعات طبیعی و غیر طبیعی آب در کشور از هر طریق ممکن باید در دستور کار باشد.
علاوه بر این در ماده ۲۷ قانون افزایش بهره وری بخش کشاورزی و منابع طبیعی دولت مکلف شده که به گونه ای برنامهریزی کند که تا سال ۱۴۰۴ هجری شمسی و با استفاده بهینه از منابع مندرج در فصل تأمین آب بودجههای سنواتی، حداقل ۱۵ درصد متوسط بلندمدت نزولات آسمانی سالانه کشور (هفت و نیم درصد از محل کنترل آبهای سطحی و هفت و نیم درصد از طریق آبخیزداری و آبخوانداری) به حجم آب استحصالی کشور اضافه شود و صددرصد ترازنامه (بیلان) منفی آبهای زیرزمینی دشتهای کشور (با اولویت دشتهای ممنوعه آبی) جبران شود.
شواهد نشان میدهد که باوجود هدفگذاری در قوانین، تحول ویژهای در نگاه به استحصال آب باران صورت نگرفته است و برنامه اساسی در این زمینه مشاهده نمیشود.
مطالعات مرکز پژوهشهای مجلس نشان داده که اجرای پروژههای آبخیزداری و سامانههای استحصال آب میتواند تا ۱۰ تنُ در هکتار در سال میزان فرسایش خاک را کاهش دهد. درنتیجه کاهش فرسایش میزان رسوبگذاری در مخازن نیز کاهش پیدا میکند و موجب کاستن از هزینه نگهداری سازهها میشود. کماینکه برخی از سدهای کشور، نظیر سد وشمگیر در استان گلستان، به دلیل حجم بالای رسوبات عملاً غیرقابل استفاده شده و حجم مفید خود را از دست دادهاند.
به گزارش ایسکانیوز، در مجموع مطالعات نشان داده که حرکت به سمت استحصال آب باران و آبخیزداری، بیش از روش سنتی جمعآوری آب پشت سدها، میتواند در این شرایط به مدیریت آب کشور کمک کند. البته این اقدامات باید همسو با آموزش مردم و تشویق آنها به استفاده از فناوریهای نوین باشد تا نتیجه مطلوب حاصل شود.
انتهای پیام /

نظر شما