به گزارش خبرنگار استانی ایسکانیوز از کرمان؛ طرحهای جامع شهری به عنوان اسناد بالادستی برنامهریزی کالبدی و فضایی شهرها، نقشی حیاتی در هدایت رشد، تخصیص عادلانه خدمات و جلوگیری از توسعه نامتوازن ایفا میکنند. شهرستانهای جیرفت (قطب کشاورزی جنوب) و سیرجان (قطب صنعتی و معدنی شمال غرب) دو کانون جمعیتی و اقتصادی مهم در استان کرمان هستند که رشد سریع آنها، چالشهای جدی در زمینه مدیریت شهری و توسعه متوازن ایجاد کرده است. برای تحلیل اثربخشی طرحهای جامع شهری بر تحقق توسعه متوازن در این دو شهرستان، با سارا یوسفی پژوهشگر ارشد برنامهریزی منطقهای و توسعه پایدار در مرکز تحقیقات آمایش سرزمین به گفتگو نشستیم.
سارا یوسفی در ابتدای گفتگو تصریح کرد: طرحهای جامع شهری در ایران، اغلب با نیت خیرخواهانه برای کنترل بینظمی شهری تدوین میشوند اما در عمل، فاصله زیادی میان اهداف بلندپروازانه طرح و قابلیت اجرایی آن در شهرستانهایی نظیر جیرفت و سیرجان وجود دارد. این طرحها به جای اینکه بر توسعه متوازن و آمایش سرزمین تمرکز کنند، بیشتر بر ضوابط کالبدی و منطقهبندی زمین متمرکز میشوند.
او افزود: سیرجان به دلیل ماهیت صنعتی و قرارگیری منطقه ویژه اقتصادی، نرخ رشد جمعیتی بالایی را تجربه کرده است. طرح جامع در سیرجان باید قادر به مدیریت تقاضای زمین برای اسکان کارگران مهاجر و همچنین تخصیص اراضی مناسب برای توسعه صنایع پاییندستی میبود. با این حال، شواهد نشان میدهد که طرح جامع نتوانسته است به طور کامل بر رشد لجامگسیخته حاشیهنشینی و افزایش قیمت زمین ناشی از تقاضای صنعتی فائق آید. این امر خود یکی از عوامل اصلی توسعه نامتوازن اجتماعی و اقتصادی در این شهرستان است.
یوسفی در تحلیل وضعیت جیرفت گفت: چالش در جیرفت ماهیتی متفاوت دارد. هویت جیرفت با کشاورزی گره خورده است و طرح جامع شهری در این شهرستان باید با ظرافت، توسعه کالبدی را با حفاظت از اراضی درجه یک کشاورزی ترکیب میکرد. متأسفانه، در بسیاری از موارد شاهد بودهایم که به دلیل فشار توسعه شهری و سوداگری زمین، بخش قابل توجهی از زمینهای حاصلخیز حومه شهر، تغییر کاربری یافته و به اراضی مسکونی یا خدماتی تبدیل شدهاند.
او ادامه داد: این امر به معنای نقض آشکار آمایش سرزمین و کاهش توان اقتصادی بومی است. طرحهای جامع در جیرفت اغلب به دلیل عدم تطابق با واقعیتهای اقتصادی محلی (مانند الگوی معیشت کشاورزی و تقاضای زمین برای نگهداری ادوات کشاورزی) و همچنین فقدان ضمانت اجرایی قوی در مقابل نهادهای ذینفوذ، نتوانستهاند مرز روشنی میان توسعه کالبدی شهر و حفاظت از میراث طبیعی و اقتصادی آن ترسیم کنند.
پژوهشگر ارشد برنامهریزی منطقهای، یکی از نقاط ضعف مشترک در اثربخشی طرحهای جامع را فقدان سیستم پایش و اصلاح مستمر دانست و اظهار داشت: طرحهای جامع، اسنادی ایستا هستند که برای یک افق ده ساله یا بیشتر تدوین میشوند. با این حال، تغییرات سریع اقتصادی و جمعیتی در شهرستانهایی نظیر سیرجان (با تکیه بر بازار جهانی معدن) و جیرفت (با تکیه بر بازار فصلی کشاورزی) نیازمند انعطافپذیری و بازنگری میانمدت و کوتاهمدت است.
او تصریح کرد: در عمل، شاهد هستیم که طرح جامع پس از تصویب، تا زمان بازنگری بعدی به صورت یک چارچوب سختگیرانه و اغلب منسوخ، بر مدیریت شهری تحمیل میشود. این عدم انعطاف باعث میشود که توسعههای واقعی و جدید (مانند توسعه محلی صنایع کوچک یا نیازهای جدید حمل و نقل عمومی) به دلیل عدم انطباق با طرح جامع، به سمت توسعه غیررسمی و زیرزمینی سوق یابد که این خود ناقض هدف اصلی طرح جامع یعنی نظمبخشی است.
یوسفی در جمعبندی تأکید کرد: توسعه متوازن، به معنای تساوی صرف در توزیع منابع نیست، بلکه به معنای توسعه بر اساس مزیت نسبی و نیازهای واقعی هر منطقه است. طرحهای جامع در جیرفت و سیرجان نتوانستهاند به طور مؤثر توسعه متوازن را محقق سازند. در سیرجان، توسعه صنعتی بر توسعه خدمات شهری و رفاهی پیشی گرفته و در جیرفت، توسعه کالبدی بر پایداری کشاورزی و حفاظت محیط زیست غلبه کرده است.
او افزود: برای افزایش اثربخشی طرحهای جامع در این شهرستانها، نیاز است که این طرحها به جای تمرکز صِرف بر منطقهبندی، به اسناد برنامهریزی مالی و سرمایهگذاری عمومی تبدیل شوند. باید یک نقشه راه مشخص برای تخصیص عادلانه درآمدهای صنعتی سیرجان به توسعه زیرساختهای رفاهی آن و اعمال محدودیتهای قویتر و تشویقهای مالی برای حفاظت از اراضی کشاورزی جیرفت ایجاد شود. تا زمانی که منافع اقتصادی در توسعه نامتوازن، بیشتر از توسعه متوازن باشد، هیچ طرح جامعی قادر به هدایت رشد پایدار نخواهد بود و این شهرستانها با وجود پتانسیل بالا، همچنان درگیر چالشهای رشد بینظم باقی خواهند ماند.
خبرنگار: زهرا اسکندری
انتهای پیام/
نظر شما