به گزارش خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز، محمود بصیری بازیگر نقش آقا اصلان در سریال آرایشگاه زیبا و آقا منوچهر در سریال بدون شرح مدتهاست که در هیچ فیلم و سریال و حتی برنامههای زنده و تولیدی تلویزیونی دیده نمیشود. البته بازپخش سریالهای پرمخاطب او علاوه بر بدون شرح، آرایشگاه زیبا، هتل و فیلمهایی سینمایی چون مادر، دستفروش، زرد قناری و مهریه بیبی کمی از دلتنگیهایمان را کاهش میدهد.
اما سوالی که اکنون مطرح است اینکه چرا تهیهکنندگان امروز سراغ بازیگران کاربلد و پیشکسوتانی که سالها اندوخته هنری غنی دارند نمیروند؟ امروز جای امثال محمود بصیری و خیلیهای دیگر در قاب تلویزیون و سینمای ما خالی است. قابی که آنها سالها برایش تلاش کردهاند و مردم با ایفای نقشهای موثر و هنرمندانهشان خاطره دارند. در همین خصوص گفتوگویی داشتیم با محمود بصیری که در ادامه از نگاهتان میگذرد.
- از علت کم کاری خود در این سالها بگویید
من در سال ۸۲ به دلیل حضور در یک کار تبلیغاتی ۲ سال ممنوعالکار شدم، بعد از آن نیز در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد و پس از حضور در سریال کتابفروشی هدهد در سال ۸۵ دوباره همین اتفاق برایم تکرار شد و از آن زمان تا کنون دیگر در فیلمی بازی نکردهام البته در این مدت پیشنهاداتی داشتم اما بهتر دیدم که در آنها حضور پیدا نکنم چرا که هیچ گاه برای پول کار نکردم همیشه در درجه اول برای من خود کار اهمیت داشته است، من با کارگردانهای بزرگی همچون علی حاتمی، شاپور غریب، خسرو پرویزی، امیر نادری و ... کار کردم اما در حال حاضر کارگردانهای بزرگی نداریم.
- در این دوران ممنوعالکاری چگونه امرار معاش میکردید؟
بالاخره زندگی را باید گذراند، زندگی هر شخصی دارای پستی و بلندیهایی است که من نیز با همه آنها کنار آمدهام.
در سالهای دوری از تلویزیون هیچ مسئولی از من سراغ نگرفت
- در این سالهای دوری از سینما و تلویزیون مسئولان از شما سراغی گرفتهاند؟
متاسفانه در این سالها مسئولان از من سراغی نگرفتند، البته چند روز پیش از تلویزیون با من تماس گرفتند تا با پیمان جبلی، مدیر جدید سازمان صداو سیما دیداری داشته باشم، البته من با شخص پیمان جبلی دیدار نکردم و دیدار ما فقط با رئیس روابط عمومی صورت گرفت ولی تصور بنده بر این است که مدیر جدید به عیب و ایرادهای موجود در تلویزیون پی برده و قصد در برطرف کردن آنها دارد و امید ما بر این است که تلویزیون اوضاع بهتری پیدا کند.
- با وجود اینکه اهل قزوین نیستید اما لهجه قزوینی را به خوبی در نقشهایتان ایفا میکنید
خب البته باید بگویم دلیل اصلی این اتفاق این است که من شنونده خوبی هستم و به خوبی گوش میکنم و سعی میکنم از محیط پیرامون خود چیزهایی را یاد بگیرم.
- شما دارای دو نوه هستید، آیا دوست نداشتید که نوههایتان نیز وارد این حرفه شوند؟
نه، اینکه خیلیها خودشان وارد این عرصه شدهاند و اطرافیانشان را هم وارد این حرفه میکنند را اصلا قبول ندارم چرا که از نظر من این امر اشتباه است.
فیلمهای حال حاضر تلویزیون ارزش تماشا کردن ندارد
- فیلمهای تلویزیون را چگونه ارزیابی میکنید؟
در گذشته فیلمها فضای بهتری داشت اما حالا فیلمها ارزش تماشا کردن ندارد. سریالها طوری ساخته میشود که در همان ابتدا به انتهای داستان پی میبری، خب وقتی چنین فضایی حاکم است برای چه انسان باید وقتش را برای تماشای چنین فیلمهایی هدر بدهد.
- شما از نسلی هستید که برای حضور در این عرصه خاک صحنه میخوردند اما برخی بازیگرانی که در حال حاضر وارد این عرصه میشوند با پارتیبازی و کلاسهای آموزشی به این عرصه ورود میکنند نظرتان در این خصوص چیست؟
البته باید بگویم که ما برخی کلاسهای آموزشی خوبی داریم که توسط اساتید بزرگ اداره میشوند و بازیگران خوبی تحویل سینما و تلویزیون میدهند اما اکثر بازیگرانی که در حال حاضر وارد این عرصه میشوند زحمت زیادی نمیکشند و خیلی زود حذف میشوند.
- کمی از رابطهتان با مرحوم داود رشیدی برایمان بگویید
داود رشیدی از نظر مرام و انسانیت واقعا انسان بینظیری بود. اگر جوانی را میدید که استعدادی دارد او را رها نمیکرد، او از آن دسته مدیرانی نبود که منتظر باشد هنرمندان سراغش بروند و پیشنهادی بدهند بلکه خودش پیگیر کارها میشد.
سال ۴۹ برای اولین بار یکدیگر را دیدیم و او به من اجازه داد، به مدت چهار سال در کلاس درسش در دانشگاه به صورت آزاد بنشینم، در حالی که من حتی دیپلم هم نداشتم. او من را به هنرمندانی مانند محمود استادمحمد، علی حاتمی، امیرنادری و... معرفی کرد تا با من کار کنند.
احمدینژاد باعث ممنوع الکاریام شد
- از ارتباطتان با احمدینژاد و ممنوع الکاریتان به خاطر ایشان بگویید
من احمدینژاد را از نزدیک ندیده بودم، معمولا جمعههای آخر ماه رمضان هنرمندان را برای ضیافت افطاری دعوت میکنند. یک سال در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد نیز من و سایر هنرمندان به این ضیافت دعوت شدیم، یادم هست در آن زمان محمد سلوکی که مجری برنامه بود من را به احمدی نژاد معرفی کرد و گفت حقیقت دارد که یک منزل دو طبقه با یک ماشین صفر به من داده است که او تکذیب کرد.
در آن برنامه احمدینژاد از من پرسید چرا دیگر بازی نمیکنم که من گفتم چون از من میخواهند کاپشن شما را تن کنم.
به خاطر دارم دختر خانمی من را در خیابان دید گفت آقای بصیری یک بازیگری هست که نقش اوباما را بازی کرده و اوباما از او تقدیر کرده و گفته اگر کم و کسری داری به تو کمک کنیم اما اینها شما را کنار گذاشتند!
البته باید بگویم که من از احمدینژاد تشکر میکنم که باعث ممنوعالکاریام شد تا در این برنامهها و سریالها بازی نکنم.
- آقای بصیری دلتنگ حضور در تلویزیون نیستید، آیا دلتان نمیخواهد دوباره به آن دوران برگردید؟
بله، من از سال ۴۷ تا کنون یعنی به عبارتی ۵۳ سال پیش وارد تلویزیون شدم و در حال حاضر ۱۷ ، ۱۸ سال است که از این فضا دور هستم، باید بگویم که همه آن استودیوها در ذهن و نظر من باقی مانده و همه آنها را در ذهنم میبینم، اگر کار خوبی پیشنهاد شود حتما میپذیرم.
من به خاطر پول کار نمیکنم باید کاری را انجام دهم که وقتی مردم آن را میبینند باعث خجالت و شرمساریام نشود و مردم از من روی برنگردانند. خدا را شکر میکنم آبرویم در تلویزیونی که این همه سال در آن کار کردم نرفت و در هر سریالی بازی نکردم.
انتهای پیام/
نظر شما