به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، توان موشکی جمهوری اسلامی ایران یکی از مهمترین مؤلفههای قدرت دفاعی کشور در دهههای اخیر بوده است. در فضایی که تهدیدهای منطقهای و بینالمللی همواره بر کشور سایه افکندهاند، اتکاء به نیروی بازدارندهای چون موشک، نه تنها ضرورتی امنیتی، بلکه نمادی از اقتدار ملی به شمار میرود. در این میان، نام شهید حسن طهرانیمقدم بهعنوان بنیانگذار اصلی این قدرت موشکی، جایگاهی منحصربهفرد دارد؛ او را «پدر موشکی ایران» مینامند، و این عنوان بهدرستی نشان از نقش بیبدیل او در طراحی، توسعه و پیادهسازی استراتژی موشکی کشور دارد.
در سالهای ابتدایی جنگ، امکانات بسیار محدود بود و ایران تنها به تعدادی موشک «اسکاد بی» از لیبی و کره شمالی دسترسی داشت. اما طهرانیمقدم با پشتکار و تفکری فراتر از زمان خود، موفق شد طی سالها تلاش، تیمی از متخصصان متعهد و خلاق را گرد هم آورد و پایهگذار یک سیستم پیچیده بومیسازی فناوری موشکی شود.
با گذشت زمان، پروژههای بومی موشکی تحت هدایت شهید طهرانیمقدم گسترش یافت. موشکهای شهاب ۱، ۲ و ۳ نمونههایی از پیشرفت تدریجی این حوزه بودند که برد و دقت آنها بهمرور افزایش یافت. پس از آنها، نسلهای جدیدی از موشکها همچون عماد، قدر، سجیل، خرمشهر و اخیراً موشکهای هایپرسونیک فَتّاح و موشک بالستیک خیبر معرفی شدند که نشان از پویایی و توسعه مستمر این صنعت دارند.
یکی از ویژگیهای برجسته این موشکها، دقت بالا و قابلیت مانور در برابر سامانههای دفاعی دشمن است؛ عاملی که آنها را به ابزاری بازدارنده در برابر تهدیدات تبدیل کرده است. امروزه توان موشکی ایران نه تنها در بردهای بلند، بلکه در موشکهای نقطهزن با برد کوتاه و میانبرد، پهپادهای انتحاری، و سامانههای ترکیبی هوافضایی به سطح قابلتوجهی از کارآمدی رسیده است.
توان موشکی ایران نقشی راهبردی در بازدارندگی در برابر تجاوزهای نظامی ایفا کرده است. در سالهای اخیر، حملات موشکی به پایگاه عینالاسد در پاسخ به ترور سردار سلیمانی، یا حملات دقیق به مواضع داعش در دیرالزور سوریه، نشان داد که این قدرت تنها برای نمایش نیست، بلکه ابزاری عملیاتی برای پاسخ قاطع به تهدیدات است. این عملکرد بازدارنده، همزمان با قدرت سایبری، پهپادی و جنگال، به ایران امکان داده است تا بدون نیاز به جنگ کلاسیک، هزینه هرگونه اقدام خصمانه را برای دشمنان بالا ببرد.
شهید طهرانیمقدم نه تنها یک مهندس نظامی، بلکه یک طراح استراتژیک و دارای نگاهی بلندمدت بود. او میدانست که ایران نمیتواند بر فناوریهای وارداتی متکی باشد، لذا تأکید داشت که هر موشک باید بر پایه طراحی بومی ساخته شود. بر همین اساس، او ساخت مراکز تحقیقاتی، آزمایشگاهها و تیمهای علمی را در اولویت قرار داد.
از منظر فرهنگی، طهرانیمقدم الگویی از ترکیب تخصص علمی، ایمان دینی و تعهد ملی است. او بارها گفته بود: «اگر قرار است دفاع کنیم، باید علمی دفاع کنیم.» این دیدگاه باعث شد نگاه جدیدی به علم در بدنه نظامی ایران شکل بگیرد.
فیلم سینمایی «خدای جنگ» به کارگردانی حسین دارابی و تهیهکنندگی سعید سعدی اثری است که به صورت غیرمستقیم به زندگی شهید حسن طهرانیمقدم میپردازد. این فیلم، نخستین تجربه جدی سینمای ایران در ژانر زندگینامهای نظامی-علمی در مورد یک چهره راهبردی است و از همین رو، توجه زیادی را به خود جلب کرده است.
«خدای جنگ» سعی میکند از نگاه احساسی صرف فراتر برود و تصویری مستندگونه، اما هنرمندانه از ذهن شهید طهرانیمقدم و یارانش که نقش مهمی در توان موشکی ایران داشتند ارائه دهد. تمرکز فیلم بر تضاد میان امکانات اندک اولیه و عزم راسخ شهید برای رسیدن به هدف بزرگ است.
سکانس آغاز فیلم هم جالب و نمادین است. بر فراز ابرها به ناگاه موشکی را مشاهده میکنیم که بر سر مردم بیدفاع در پارکی واقع در دزفول فرود میآید و همین شروع تکاندهنده و دلخراش، باعث درگیری مخاطب با درام و قصۀ فیلم میشود و انصافاً باید گفت که تلاش کارگردان و عوامل برای بهرهگیری درست از قدرت روایی فیلمنامه در اینجا ارزشمند و قابل تقدیر است.
هرچند فیلم به درستی حس غرور ملی را به تصویر میکشد اما شخصیتپردازی شهید در این فیلم بهخوبی انجام نشده است و در فیلم هیچ نامی از حسن طهرانی مقدم به میان نیامده و شخصیت اصلی داستان را فردی به نام ابراهیم جلو میبرد و تمام قصه تحت تاثیر شخصیت اوست. در نتیجه فیلم را میتوان سفر ابراهیم در دالان پیچ در پیچ قصه ای جنگی دانست.
در کنار پرداخت شخصیت اصلی بدلیل اینکه فیلم درباره دفاع مقدس است باید فضای جنگی کشور و مردم نیز بخوبی به نمایش درآید تا هم درد و رنج های مردم در آن مقطع را بیننده درک کند و هم دستاورد مهم ابراهیم و تیم همکاران او برای مخاطب عظیم جلوه کند.
اما قهرمان قصه از ابتدا تا انتهای فیلم هیچ تغییری ندارد و اساسا تحولی در شخصیت او دیده نمیشود. توکل کردن ها و انشالله گفتن های وی مصنوعی است. ابراهیم ابتدای فیلم همان ابراهیم انتهای فیلم است. نه رشد می کند نه متحول می شود. همین مساله عمق شجاعت و ایثار او برای کشورش را الکن میگذارد.
در کل فیلم نیز، جز چند سکانس محدود که رجعت به گذشته ابراهیم را داریم از فضای ملتهب جنگی ایران خبری نیست. اساسا کارگردان این را پیشفرض ذهنی مخاطب پنداشته که همه آن دوران را درک کرده و نیازی به توضیح ندارد.
یکی از نقاط قوت فیلم، طراحی صحنهها و جلوههای ویژه واقعگرایانه است. از سکانسهای آزمایش موشکی تا پرتابها و انفجارها، همه به شکل دقیق و باورپذیری طراحی شدهاند. موسیقی متن نیز بهخوبی در خدمت حس فیلم است و فضای حماسی و گاه تراژیک را منتقل میکند.
توان موشکی ایران امروز نه تنها یک ابزار دفاعی، بلکه نماد خودکفایی، ابتکار و مقاومت است. در این مسیر، نقش شهید حسن طهرانیمقدم بهعنوان بنیانگذار این قدرت، بیبدیل و ماندگار است. فیلم «خدای جنگ» تلاش میکند این نقش را به زبان سینما ترجمه کند و تصویری عمیق از تلاش هایی که برای رسیدن به قدرت موشکی شده است را ارائه دهد که در سکوت، یکی از بزرگترین معادلات قدرت در منطقه را دگرگون کرد. این فیلم نه تنها یادبودی برای یک شهید است، بلکه درسی برای نسل امروز است که علم، تعهد و ایمان چگونه میتوانند تاریخساز شوند.
انتهای پیام/
نظر شما