پیشنهاد مجلس موسسان و تکرار خطای راهبری ۱۴۰۱/ براندازی یا بی‌خبری میرحسین موسوی از واقعیات جنگ ۱۴۰۴؟!

بیانیه اخیر میرحسین موسوی؛ حاکی از یک در جا زدن تاریخی در پافشاری برای تشکیل مجلس موسسان و برگزاری همه‌پرسی آن هم اندکی پس از جنگ ۱۲ روزه است. مفاد این بیانیه و زمان صدور آن از نظر منتقدان، تلاشی برای براندازی تلقی شده است.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز؛ بیانیه اخیر میرحسین موسوی درباره تجاوز نظامی اسرائیل با واکنش منفی بسیاری از فعالان رسانه‌ای و سیاسی از هر دو طیف اصلاح‌طلب و اصول‌گرا مواجه شده است.

بیشتر بخوانید؛

پزشکیان و ترورهای طنازانه تندروها؛ مرجفون سیاسی چگونه آشغال‌ها را زیر فرش پنهان می‌کنند؟

وی در این بیانیه دیرهنگام هرچند از «ایستادگی» مردم در جریان جنگ ۱۲۰ روزه تمجید کرد اما در پارادوکسی آشکار با تاکید بر حق شهروندان برای تعیین سرنوشت خود، خواستار برگزاری «همه‌پرسی» در کشور شد. وی مدعی شد برگزاری «همه‌پرسی» برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرز و بوم را از دخالت در امور کشور مایوس می‌کند.

موسوی در بخش دیگری از بیان نیز نوشته است: «وضعیت تلخی که برای کشور پیش آمد نتیجه یک رشته خطاهای بزرگ بود.» اما نخست وزیر کشور در دوران جنگ هشت ساله مشخص نکرده است که کدام خطاهای بزرگ سبب شد تا کشوری که به تمام قوانین بین‌المللی در زمینه انرژی هسته‌ای پایبند است؛ به یک باره در میان مذاکرات با انبوهی از موشک‌های رژیمی مواجه شد که به هیچ یک از قوانین بین‌المللی پایبند نیست؟!

اساسا کدام خطای بزرگ داخلی میز مذاکره را تبدیل به میدان جنگ کرد تا آمریکا به بهانه تلاش برای برقراری صلح، به تاسیسات هسته‌ای ایران حمله کند؟!

اگر در این جنگ ۱۲ روزه مردم در کنار نیروهای دفاعی کشور ایستادگی نمی‌کردند شاید سخن گفتن از «خطاهای بزرگی» که «وضعیت تلخ» فعلی را رقم زده است تا حدی منطقی بود، اما این «ایستادگی ملی» نشان داد هرچند علیرغم ایراداتی که از سوی بخشی از جامعه نسبت به شیوه حکمرانی وجود دارد اما هنگامی که کل ساختار و به تبع آن حیات فردی و اجتماعی مردم به خطر می‌افتد، گلایه‌مندان و ناراضیان نیز برای حراست از خود و میهنشان در کنار مدافعان کشور قرار می‌گیرند.

پس از انتشار بیانیه اخیر میرحسین موسوی به طور طبیعی بسیاری از اصول‌گرایان آن را زمینه‌ساز براندازی و تعمیق شکاف‌های اجتماعی قلمداد کردند؛ آن هم درست در زمانه‌ای که انسجام و وحدت ملی رمز ایستادگی و پیروزی مردم ایران است.

حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی نوشت: «مجلس مؤسسان‌ به مجلسی اطلاق می‌شود که برای نگارش یا بازنگری قانون اساسی یک کشور تشکیل می‌شود و مقصود از آن تغییر در نظام حاکم است! تشکیل مجلس مؤسسان برای تغییر نظام ‌(!) دقیقاً همان هدف تغییر رژیم (Regime change) است که آمریکا و اسرائیل به عنوان اصلی‌ترین راهبرد خود طی
چهل و چند سال گذشته علیه جمهوری اسلامی ایران دنبال کرده‌اند و در جنگ ۱۲ روزه اخیر با صراحت روی آن تاکید ورزیده بودند.»

علی‌اکبر رائفی‌پور نیز با انتشار پستی در ایکس، بیانیه موسوی را «پیوست داخلی حمله اسرائیل» نامید.

اصلاح‌طلبان چه واکنشی به بیانیه میرحسین موسوی نشان دادند؟

بیانیه موسوی فقط مورد نقد اصول‌گریان قرار نگرفت بلکه برخی از چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب در برابر انتقادات از آن سکوت کردند و برخی دیگر نیز نقدهای تندی به آن وارد کردند.

رحمت‌الله بیگدلی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در توییتی با اشاره به این بیانیه نوشت: «در حالی که هنوز خطر حمله مجدد رژیم صهیونیستی و حامیانش، بالاخص آمریکا از سر وطن عزیز ما رفع نشده است، طرح مسأله رفراندوم و مجلس مؤسسان می‌تواند بهانه‌ای به‌دست دشمن وطن بدهد که با فضاسازی رسانه‌ای، کشور را به آشوب بکشند تا زمینه حمله مجدد دشمن فراهم آید.»

احمد زید آبادی روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب و از چهره‌های نزدیک به موسوی نیز در این باره نوشت: «اگر او در این بیانیه صرفاً توصیه‌ای کرده است که مثل بسیاری از توصیه‌های دیگر قابل احترام است، اما اگر منظور ایجاد یک تحرک سیاسی خاص بین حامیان جنبش سبز است، متأسفانه باید بگویم که انطباقی با این شرایط بی‌نهایت پیچیده ندارد و وضعیت را برای طرف‌های مختلف پرهزینه می‌کند.»

همچنین صادق زیباکلام در خلال مصاحبه‌ای به شدت از بیانیه میرحسین موسوی درباره حمله اسرائیل به ایران انتقاد کرد و گفت: «عبور از نظام نشدنی است. در این جنگ ۱۲ روزه مردم پشت حکومت درآمدند و کار رضا پهلوی و اپوزیسیون را تقبیح کردند.»

ما در این میان فعالان سیاسی اصلاح‌طلب انتقادات محمدعطریانفر به بیانیه میرحسین موسوی بسیار برجسته شد. این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با اشاره به شرایط فعلی کشور گفت: «در حوزه فلسفه سیاست مدرن آموزش داده می‌شود که در بزنگاه‌ها و بحران‌ها که استقلال کشور درخطر است ، جفاست با نظام سیاسی حاکم ولو اینکه قبولش نداشته باشیم درافتیم و پایه های استحکام آن را مخدوش کنیم. سخن بر سر این است در چنین بحران‌هایی، ولو اینکه کسی مخالف نظام سیاسی باشد و به تغییر نظام بیاندیشد لاجرم باید مخالفت خود را متوقف و به اصل صیانت و استقلال کشور اهتمام کند.»

البته پیگیری‌های خبرنگار ایسکانیوز حاکی از این است برخی دیگر از چهره‌های برجسته جریان اصلاحات نیز علیرغم مخالفت با مفاد این بیانیه به دلایل مختلفی از موضع‌گیری در برابر آن خودداری کرده‌اند.

بیانیه میرحسین موسوی باعث شد تا بی بی سی فارسی به این بهانه، نامه ۱۸۰ اقتصاددان به رئیس‌جمهور درباره «تغییر پارادایم حاکم بر نظام حکمرانی برای برون‌رفت از بحران کنونی» را نیز در چارچوب مطالبه موسوی برای تغییر نظام ارزیابی کند.

ردپای اولیه پیشنهاد مجلس موسسان در بیانیه سال ۱۴۰۱

البته این اولین باری نیست که موسوی در هنگامه بحران دست به یک موقعیت‌نشناسی بزرگ می‌زند. وی پیشتر نیز در جریان حوادث سال ۱۴۰۱ نیز با صدور بیانیه‌ای پیشنهاد تغییر قانون اساسی فعلی را مطرح کرده بود.

موسوی در آن برهه سه پیشنهاد مطرح کرده بود که عبارت بودند از: «۱- برگزاری همه‌پرسی آزاد و سالم در مورد ضرورت تغییر یا تدوین قانون اساسی جدید. ۲- در صورت پاسخ مثبت مردم، تشکیل مجلس مؤسسان مرکب از نمایندگان واقعی ملت از طریق انتخاباتی آزاد و منصفانه. ۳- همه‌پرسی درباره متن مصوب آن مجلس به منظور استقرار نظامی مبتنی بر حاکمیت قانون و مطابق با موازین حقوق انسانی و برخاسته از اراده مردم.»

البته آن زمان نیز پیشنهاد مجلس موسسان به معنای «عبور از نظام» تفسیر شد و با واکنش‌های بسیار زیادی روبرو شد. جمیله کدیور، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در واکنش به بیانه میرحسین موسوی نوشته بود: «یک طیف با نگاه صفر و صدی، با غیر قابل اصلاح دانستن امور، به جز تغییر نظم موجود و گذار از نظام و استقرار نظامی جدید به راه حلی دیگر راضی نیست. این رویکرد در گفته‌ها و نوشته‌های اپوزیسیون داخل، بخصوص بعد از صدور بیانیه میرحسین موسوی پر رنگ‌تر شد.»

وی در ادامه این یادداشت تلگرامی نیز با اشاره به سه شرط بیانه موسوی، آورده بود: «بیانیه میرحسین موسوی تلویحا این خواسته را با بیان ساختار تناقض‌آلود و غیرقابل دوام نظام اساسی کشور به عنوان بحرانِ بحران‌ها و تاکید بر نیاز به تحولی بنیادین و پیشنهاد سه محور برای نجات ایران مطرح می‌کند؛ سه خواسته‌ای که معمولا نتیجه انقلاب ها، اعم از انقلاب‌های از پایین یا از بالا هستند.»

در آن سال با فاصله اندکی بیانیه‌ای نیز از سوی سیدمحمد خاتمی منتشر شد اما وی در بیانیه‌ای خود تلاش کرد تا برخلاف موسوی براندازی و گذر از جمهوری اسلامی را با عدم درخواست اصلاح قانون اساسی نفی کند. رئیس‌جمهور اصلاحات در سخنانش گفته بود: «با قانون اساسی فعلی نیز انجام اصلاحات ممکن است.» هر چند برخی از صاحبنظران اصول‌گرا به علت صدور این دو بیانیه در فاصله زمانی دو روز آن هم در شرایطی که هنوز التهابات پاییز ۱۴۰۱ فروکش نکرده بود؛ آن‌ها را مکمل یکدیگر و در راستای عبور ازجمهوری اسلامی معرفی کردند.

در هر صورت نکته شگفت‌انگیز این جاست که پس از قریب به سه سال و در زمانی که با تهاجم دوباره بیگانگان روبرو هستیم؛ بار دیگر نخست‌وزیر دشوارترین سال‌های انقلاب خطای راهبردی خود را تکرار کرده است. تکرار چنین خطایی در خوشبینانه‌ترین حالت حاکی از بی‌خبری این سیاستمدار ۸۴ ساله از واقعیات امروز کشور و نحوه مواجهه مردم با دشمنان در جنگ ۱۲ روزه است.

«مجلس مؤسسان»، «انتخابات آزاد»، «همه‌پرسی» واژگان به جا مانده از دوران فعال شدن یک گسل اجتماعی سال ۱۴۰۱ است که با هیچ عقل سلیمی در میان صف محکم و منسجم مردم در ۱۴۰۴ نمی‌گنجد. این صف به قدری محکم بود که رهبر انقلاب در بیانیه سوم تلویزیونی خود آن را شایسته تقدیر و تبریک دانستند. ایستادگی مردم حتی مورد ستایش بخشی از اپوزیسیون خارجی نیز قرار گرفت. اما انجماد موسوی در حوادث تلخ ۱۳۸۸ باعث شده است لحن آن سالش را در برهه‌های زمانی مختلف، تکرار کند. این نوع کنش‌ورزی برای مردی که بخش عمده زندگی خود را در کوران حوادث سیاسی گوناگون گذرانده است، عجیب و البته تاسفبار است.

آیا موسوی در زمان جنگ ۸ ساله پیشنهاد «همه‌پرسی» را می‌پذیرفت؟

نخست‌وزیر زمان جنگ، در شرایطی پس از جنگ ۱۲ روزه از همه‌پرسی برای احقاق حقوق عامه مردم سخن می‌گوید که باید پاسخ دهد آیا در زمان جنگ ۸ ساله وی پیشنهاداتی مانند تشکیل مجلس موسسان و همه‌پرسی را می پذیرفت؟ شاید در پاسخ گفته شود ساختار فعلی به علت وجود طیفی از ناراضیان و مخالفان اکثریت جامعه را نمایندگی نمی‌کند اما باز هم می‌توان گفت آیا در دهه ۶۰ ساختار مستقر همه گروه‌های سیاسی و نگرش‌های فکری را نمایندگی می‌کرد و برساخته از اندیشه تک تک آن‌ها بود؟

آیا در آن زمان چنین پیشنهاداتی پاس گل به دشمن نبود؟ شرایط فعلی چه تفاوتی با آن زمان دارد که پیشنهاد تشکیل مجلس موسسان، توجیه منطقی داشته باشد؟ آیا عدم حضور مهندس در سطوح عالی تصمیم‌سازی باعث شده تا شرایط دشوار آن سال‌ها را از بین ببرد؟

سعید رضوی فقیه، نویسنده و فعال سیاسی اصلاح‌طلب در یادداشتی که از سوی انصاف نیوز، رسانه یکی از مشاوران مسعود پزشکیان منتشر کرده است، بیانیه اخیر موسوی را نقض غرض، غیرمحتاطانه و پرسش‌برانگیز دانسته و نوشته است: «پیشنهاد همه‌پرسی به عنوان آغاز دوران گذار و تغییر ساختار قدرت سیاسی مطرح شده؛ امری که ذکرش با توجه به شرایط خاص کنونی، آن هم با آن لحن، نه تنها به تقویت همبستگی ملی کمک نمی کند بلکه شاید موجب شکاف و نقار شود و به مشاجرات در فضای مجازی و حقیقی حتی در میان همفکران آقای موسوی دامن بزند.»

وی در ادامه نیز نوشته است:«در این صورت می‌توان گفت اگر این بیانیه به قصد تقویت همبستگی ملی در برابر دشمن متجاوز منتشر شده عملا مصداق نقض غرض است.طرح مقولۀ همه‌پرسی برای گذار به سوی یک نظام سیاسی دموکراتیک بر پایۀ ارادۀ اکثریت مردم؛ فارغ از شرایط و موقعیت امری عادی است ولی در شرایط جنگی کنونی کمی تا قسمتی غیر محتاطانه است و بیانش بر زبان نخست وزیر دوران جنگ هشت ساله پرسش‌برانگیز.»

انتهای پیام/

کد خبر: 1274268

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =