به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، سال ۱۳۹۰ بود که سندی به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید که میخواست آموزش و پرورش را متحول کند. نامش را گذاشتند «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» و شرط کردند که هر پنج سال این سند بروز شود و تا ۱۴۰۴ سیستم آموزشی متحول شده باشد. حالا در سال ۱۴۰۴ هستیم و هیچ گاه این سند بروز نشد و از این بدتر بیشتر بخشهای آن اجرا هم نشد.
حجتالله بنیادی کارشناس و پژوهشگر حوزه آموزش و پرورش و رئیس اسبق مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش در گفتوگویی که با ایسکانیوز داشت گفته بود که بخشی از مشکل اجرا نشدن آن، در نحوه تنظیم سند است.
سندی بدون شاخص
بنا به گفته وی: این سند یک سند اجرایی نیست و با رویکرد اینکه راهنمای اجرا باشد، تدوین نشده است. معمولا اسناد این چنین در سطح راهبردی موضوعات را مطرح میکنند و وارد بحث عملیات نمیشوند. در سندهایی که وارد عملیات میشوند، شاخص تعریف شده و اهداف به صورت شفاف مشخص میشوند. سند تحول بنیادین را نمیتوان به عنوان برنامهای راهبردی و عملیاتی تنظیم کرد.
بنیادی توضیح داد: یکی از بخشهای مهم آموزش و پرورش نسبت دانشآموز به معلم است و آیا در سند تحول مثلا تعیین شده این نسبت در سال ۹۰ چه عددی است و در سال ۱۴۰۰ به چه عددی خواهد رسید؟ سهم سرانه دانشآموزی از تولید ناخالص داخلی هم از موارد این چنین است که در سند مشخص و هدف گذاری نشده است. اینها نشان میدهد که سند تحول فاقد شاخص است و نمیتوان به عنوان برنامه عملیاتی به آن نگاه کرد که با جزئیات راهنمای کار مدیران باشد. این بزرگترین ایرادات سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است.
سند بالادستی که بودجه جداگانه نمیخواهد
وی افزود: آقایان برای اجرای سند بودجه جداگانهای مطالبه میکنند اما اجرای سند به این مفهوم است که از امروز هر کاری که قرار است انجام شود، براساس سند باشد. اجرای سند باید در تمام برنامههای آموزش و پرورش جاری شود؛ این تفکر و برداشت ناصحیح از سند دیگر مانع بر سر راه اجرای آن است.
اسفندیار نظری مدرس دانشگاه هم به نادیده گرفتن جایگاه معلم در این سند اشاره و به ایسکانیوز گفت: سوال اینجاست که "جایگاه معلم" به عنوان قهرمان بیبدیل ،در اهداف تربیتی و در تنظیم این سند دقیقأ کجا قرار داشت و دارد؟ صدای خاموش معلمان در تحول بنیادین آموزش وپرورش، یکی از عوامل مهم در اجرای تمام و کمال سند تحول بنیادین است. تغییر بنیادین نظامهای آموزشی، موضوعی پیچیده، پویا، سازگار شونده واتلافی پیچیده است.
وی افزود: تغییر و تحول، فقط کتاب درسی و تغییر در آن را شامل نمیشود بلکه تغییر و تحول در معلم، تغییر در برنامه درسی، تغییر در سیستم و ساختار آموزشی، نوآوری و اصلاح را در بر میگیرد. تغییر و تحول بنیادین در زمانها و مکانهای مختلف است.
استاد دانشگاه بیان کرد: آموزش و پروش ما در سه واژه بخوان، حفظ کن و امتحان بده خلاصه میشود. سند تحول بنیادین سال ۹۰ تصویب شد، ۹۱ عجولانه اجرا شد و تنها بخشی از سند که به اجرا رسید، تغییر پایههای تحصیلی، ۶ ساله شدن پایه ابتدایی و دو قسمتی شدن دوره متوسطه بود.
ساحتهای تربیتی فقط روی کاغذ
وی ادامه داد: کتب درسی باید براساس ساحتهای تربیتی ۶ گانه سند تحول که شامل تربیتهای اخلاقی و عبادی، اقتصادی و حرفهای، علمی، اجتماعی و سیاسی، زیستی و بدنی و زیباشناختی و هنری میشود، تدوین شوند اما امروز به جز اشاره محدودی که در مقدمه هر کتاب به این ساحتها شده، تغییری صورت نگرفته است.
این تنها بخشی از مصادیق اجرا نشدن سندی است که امسال ۱۴ ساله شده است. در راهکار ۵/۶ـ سند، دستگاههای مسول موظف به تنظیم و اجرای برنامه جامع کارآفرینی و مهارت آموزی برای تمام دورههای تحصیلی به ویژه دانشآموزان دوره متوسطه تا پایان برنامه پنجم توسعه در برنامه درسی و آموزشی شدهاند اما آیا آیا دانشآموزان بعد از فارغ التحصیلی درصورتی که نخواهند وارد دانشگاه شوند، میتوانند با مهارتهایی که آموختهاند کسب درآمد کنند؟
همچنین در راهکار ۴- ۲۱ که با هدف بازنگری و باز مهندسی ساختارها و رویهها و روشها تعیین شده است؛ آمده است: استقرار نظام راهنمایی و مشاوره تربیتی مبتنی بر مبانی اسلامی و افزایش نقش معلمان در این زمینه و به کارگیری مشاوران متخصص برای ایفای وظایف تخصصی در تمام پایههای تحصیلی.
اما چقدر از این اهداف عملی شده است؟ چند درصد مدارس مشاوران و برنامههای تربیتی ویژهای برای کمک به حل مشکلات دانشآموزان به ویژه در سنین نوجوانی دارند؟ صادق حسین زاده ملکی اخیرا درباره کمبود مشاور در مدارس گفته که حدود ۵۰ درصد کمبود نیرو در این حوزه وجود دارد.
تکرار یک اشتباه
حالا بعد از ۱۴ سال شورای عالی انقلاب فرهنگی تصمیم گرفته نسخه ترمیم شده از این سند را ارائه کند اما مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی توضیح داده که نسخه ترمیم شده همان نسخه اصلی با ادبیات متفاوت است و ایرادات همچنان پابرجاست.
در این گزارش عنوان شده که یکی از مشکلات سند، نداشتن اولویت برای انجام امور است که در نسخه ترمیم شده همچنان این مشکل وجود دارد. نبود اولویت باعث شده بود تا وزرا در هر دورهای به فراخور بودجه بخشی که دوست داشتند را اجرا میکردند و از مباحث مهم عبور میکردند.
یکی از ایراداتی که مرکز پژوهشها از نسخه ترمیم شده گرفته، نبود چشمانداز و تصویر مشخص و شفافیت عملیاتی در راهکارهاست. برخی راهکارها در سند پیشین تفسیرپذیر بودند که همین رویه در سند فعلی ادامه پیدا کرده است. مثلا راهکار طراحی و اجرای الگوی بالندگی شغلی منابع انسانی دقیقا به چه معناست؟ چگونه باید این بالندگی را ایجاد کرد؟
این گزارش توضیح میدهد که برخی راهکارها مثل راهکار بهینهسازی پرداخت هیچ گاه در ۱۴ سال گذشته اجرا نشده اما مجدد در نسخه ترمیم یافته تکرار شده و تنها ادبیات آن تغییر کرده است.
به گزارش ایسکانیوز، به نظر میرسد که نسخه ترمیم یافته سند، تنها تمدید دوباره آن برای چندین سال دیگر است. شعارهایی بدون قابلیت اجرا، مبهم و تفسیرپذیر منجر به تحول در نظام آموزشی نمیشوند و صرفا فرصتی به مدیران میدهند که ادعا کنند به قوانین بالادستی عمل کردهاند درحالی که خروجی قابل مشاهدهای وجود ندارد.
انتهای پیام /

نظر شما