به گزراش خبرنگار ایسکانیوز، در عصری که بسیاری از جوانان ایرانی تحصیل در رشتههای مهندسی و پزشکی را به علوم انسانی و علوم پایه ترجیح میدهند، دکتر مهدی گلشنی، عضو هیئت علمی گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف، هشدار میدهد که فقدان بینش کلنگر و غفلت از آموزش علوم انسانی، تهدیدی جدی برای آینده علمی و فرهنگی کشور است.
گلشنی با نگاهی ژرف و تجربهای چند دههای، درباره ضرورت بومیسازی علوم انسانی منطبق بر فرهنگ ایرانی-اسلامی، تأثیر نفوذ فرهنگی غرب، اهمیت تربیت از پایه در مدارس و دانشگاهها، و لزوم انتخاب مسئولان شایسته برای تقویت هویت ملی و دینی سخن میگوید.
وی با اشاره به نمونههای موفق در جهان و بررسی وضعیت آموزشی ایران، نشان میدهد که بدون اصلاح ساختارها و بازگشت به ارزشهای علمی و فرهنگی خود، جامعه ما همچنان در نقطهای بین سنت و مدرنیته معلق خواهد ماند.
در ادامه، گفتوگوی تفصیلی ایشان با خبرنگار ایسکانیوز را میخوانید و با دیدگاهها و تحلیلهای عمیق دکتر گلشنی درباره علوم انسانی، آموزش، فرهنگ ایرانی-اسلامی و آینده علمی کشور آشنا میشوید.
خبرنگار: میخواستم با شما درباره دو موضوع صحبت کنم. یکی درباره علوم انسانی و جامعه، و دیگری درباره بحثی که این سالها باب شده و بعضیها میگویند باید علوم انسانی را بومیسازی کنیم، یعنی منطبق بر فرهنگ ایرانی-اسلامی باشد.
گلشنی : بسم الله الرحمن الرحیم. متاسفانه علوم انسانی و علوم پایه در کشور ما جایگاه مناسبی ندارند. اکثر دانشجویان تیزهوش معمولاً رشتههای مهندسی یا پزشکی را انتخاب میکنند و کمتر به سراغ علوم انسانی یا علوم پایه میروند.
اما در غرب، در ۳۰ سال اخیر تحولات مهمی اتفاق افتاده است. وقتی که من چند دهه قبل در آمریکا بودم، نه علوم انسانی رونق داشت و نه علوم پایه، ولی حالا وضعیت کاملاً تغییر کرده است. آن زمان، عدهای از اساتید دانشگاه MIT مقالهای در روزنامه نیویورک تایمز نوشتند که فارغالتحصیلهای مهندسی ما در جامعه آمریکا موفق نیستند. رئیس دانشگاه جلسهای بین اساتید علوم انسانی و مهندسی برگزار کرد. حاصل این جلسه این بود که دانشجویان مهندسی باید از یک لیست شش-هفت درس علوم انسانی پاس کنند تا بتوانند فارغالتحصیل شوند.
قدم بعدی، راهاندازی لیسانس مشترک علوم انسانی و مهندسی بود. یعنی اگر دانشجو چند درس از هر دو رشته را پاس میکرد، لیسانس مشترک دریافت میکرد. پس از آن، علوم انسانی در دانشگاههای تراز اول آمریکا و اروپا احیا شد.
خبرنگار: واقعاً فهمیدند که دانشجویان نیاز به بینش وسیع دارند.
گلشنی: دقیقاً. علوم انسانی، از جمله فلسفه علم، جامعهشناسی، انسانشناسی و غیره، نقش بسیار مهمی در آموزش دانشجویان ایفا میکند. حتی فیزیکدانها با فلاسفه مشورت میکنند، همانطور که انیشتین صد سال پیش توصیه کرده بود. اما این تحولات هنوز به محیط ما منتقل نشده است؛ نه دانشکدههای علوم پایه خبر دارند، نه علوم انسانی.
دلیل این تأخیر، نفوذ عوامل غرب در جاهای حساس است. شواهد مصاحبهای دارم که نشان میدهد نفوذ فرهنگی غرب تا سطح دبستان و دانشگاه پیش رفته و فرهنگ ما را هدف گرفته است.
خبرنگار: بنابراین میتوان گفت ما فقط ظاهر فرهنگ غرب را گرفتهایم و عمق آن منتقل نشده؟
گلشنی: بله. نکات مثبت غرب مثل دیدگاه کلنگر، به روز بودن و علم نوآورانه منتقل نشده، ولی اداهای زشت غرب همه جا پخش شده است. راه حل این است که در تمام رشتهها چند درس علوم انسانی بگنجانیم.
این درسها شامل فلسفه علم، فلسفه و اصول علوم انسانی است. دلیل آن این است که علم به تنهایی کافی نیست و باید دیدگاه کلنگر داشته باشیم. مثلاً پزشکی کلنگر شده و پزشک به محیط و سبک زندگی فرد توجه میکند.
خبرنگار: فکر نمیکنید ما در فرهنگمان بین سنت و مدرنیته معلق ماندهایم؟
گلشنی: دقیقاً. برخی نکات مدرنیته حتی در غرب ایراد دارد و آنجا فهمیدهاند، ولی در محیط ما منتقل نشده است. وقتی من دانشآموز بودم، کلاس ششم ابتدایی میدانستم سعدی کیست، ابنسینا چه کرده، اما الان دانشآموزان نمیدانند.
انتخاب مدیران و وزرا باید بر اساس شایستهسالاری باشد، نه رفاقتبازی یا حزببازی. مسئولین شایسته، برنامهریزی جامع و کلنگر داشته باشند. معیارهای انتخاب استاد هم باید بر اساس شایستگی واقعی باشد، نه شهرت کاذب یا رانتهای سیاسی.
خبرنگار: با این شرایط، توانایی تولید علم منطبق بر فرهنگ ایرانی-اسلامی داریم؟
گلشنی: بله، کاملاً. نمونههایش را در دانشجویان دکترا و فوقلیسانس دیدهام. آنها دیدگاه کلنگر دارند و دغدغه جامعه را دارند. مشکل اصلی، عدم شایستهسالاری و تمرکز قدرت در دست افراد معمولی است.
خبرنگار: برخی معتقدند علوم انسانی غربی با فرهنگ ما ناسازگار است، بنابراین موفق به پیادهسازی آن نشدهایم. نظر شما چیست؟
گلشنی: علوم انسانی غربی با زیستبوم ما سازگار نیست، اما ما حتی از فرهنگ خودمان به خوبی استفاده نکردهایم. در نتیجه در حالت معلق بین غرب و فرهنگ خودمان ماندهایم. باید آموزشهای دبستان تا دانشگاه منطبق بر فرهنگ ایرانی-اسلامی باشد تا بتوانیم نسلهای بعدی را تربیت کنیم.
خبرنگار: نقش خانواده و جامعه در تربیت فرزندان چگونه است؟
گلشنی: جامعه نقش دارد، اما والدین بیشترین نقش را دارند. خانوادههایی که به تربیت فرزندانشان توجه دارند، تفاوت چشمگیری ایجاد میکنند. در مدارس فعلی، برخی مدیران هنگام ثبت نام میگویند “ما فقط درس میدهیم، تربیت وظیفه خانه است”، این دیدگاه بسیار مضر است.
خبرنگار: بنابراین اصلاح باید از مدیران سطح بالا شروع شود، سپس به سطح میانی و در نهایت جامعه برسد؟
گلشنی: بله، اصلاح باید از بالا شروع شود. مدیران باید شایسته، کلنگر و آگاه باشند. آموزش معلمان و انتخاب دقیق آنان نیز بسیار مهم است.
خبرنگار: فکر میکنید ایرانیها میتوانند تولید علم و نظریه منطبق با فرهنگ خودشان داشته باشند؟
گلشنی: کاملاً. ما نمونههای موفق داریم. برخی تصور خودتحقیرانه دارند، فکر میکنند ایرانیها عقبماندهاند، اما تاریخ و تمدن اسلامی نشان میدهد که ما تواناییهای بسیاری داریم. مشکل، عدم توجه به فرهنگ ملی و دینی است و تقلید کورکورانه از غرب باعث عقبماندگی شده است.
خبرنگار: چه توصیهای برای اصلاح فرهنگی دارید؟
گلشنی: باید از دبستان تا دانشگاه آموزش اسلامی-ایرانی باشد. آموزشها باید به زبان مناسب و بدون تحمیل ارائه شود. مدارس، دانشگاهها، رسانهها و خانوادهها باید همراستا عمل کنند تا فرهنگ مثبت و هویت ملی تقویت شود.
خبرنگار: کوشا ساسانیان
انتهای پیام/
نظر شما