والدین و معلمان ناراضی از روند هدایت تحصیلی/ وقتی استعدادیابی قربانی نظام نمره‌محور می‌شود

هدایت تحصیلی در مدارس ایران، به جای تمرکز بر کشف استعدادها و توانایی‌های دانش‌آموزان، به روندی چالشی و اغلب اجباری تبدیل شده است؛ وضعیتی که موجب نارضایتی والدین و سردرگمی نسل آینده شده و اهداف اصلی آن را زیر سؤال برده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، هدایت تحصیلی یعنی مشاوره به دانش‌آموز برای اینکه بداند، کدام رشته متناسب با استعداد و توانمندی‌های او است و اگر خدا بخواهد وقتی فارغ‌التحصیل شد، یک راست برود سراغ رشته دلخواه خود و بعد هم به جمع بازار کاری‌ها بپیوندد و گوشه چرخ مملکت را گرفته و بچرخاند اما آنچه در جامعه می‌بینیم خلاف این است و افراد فارغ‌التحصیل می‌شوند، دانشگاه هم می‌روند، بعضا کار هم می‌کنند و یکباره می‌فهند که ای دل غافل، رسالتشان چیز دیگری است و چه در دوران مدرسه و چه در دانشگاه بخشی از خیل عظیم آدم‌هایی هستند که اشتباه کرده‌اند.

همه می‌خواستند دکتر و مهندس شوند

بیایید کمی عقب‌تر را نگاه کنیم، حدود دهه هشتاد، هدایت تحصیلی به این شکل بود که براساس معدل و برخی درس‌های تخصصی به دانش‌آموز پیشنهاد می‌شد که وارد چه رشته‌ای شود. جو جامعه آن روزها در جهت تجلیل از پزشک و مهندس‌ها بود و خانواده‌ها هم کسرشان می‌دانستند که مثلا فرزند شاگرد اولی‌ آن‌ها سر از رشته‌های کار و دانش دربیاورد و این شد که جمعیت زیادی راهی تجربی و ریاضی شدند.

آیین‌نامه جدید داد والدین را درآورد

سال ۱۳۹۵ وزارت آموزش و پرورش به فکر افتاد که بازبینی در این روند انجام داده و شرایط بهتری فراهم کند. شورای عالی آموزش و پرورش در تاریخ ۱۳۹۴/۱۲/۲۴ آیین‌نامه جدید هدایت تحصیلی را به تصویب رساند. دانش‌آموزان براساس این آیین‌نامه در ماه‌های تیر و مرداد سال ۱۳۹۵ برای نخستین بار در پایه نهم هدایت تحصیلی شدند و ثبت‌نام از آن‌ها انجام گرفت.

مرکز پژوهش‌های مجلس در همان سال در گزارشی نوشت که از همان روزهای پایانی خردادماه که نمونه‌برگ‌های هدایت تحصیلی به دست دانش‌آموزان داده شد، هدایت تحصیلی با چالش‌های جدی روبه‌رو بود. دانش‌آموزان پس از دریافت نمونه‌برگ‌های هدایت تحصیلی به نتایج آن اعتراض داشتند، خانواده‌ها نیز از این که فرزندان خود را با معدل بالا در رشته‌های غیردلخواه ثبت‌نام کنند، رضایت نداشته و به شدت در برابر آن مقاومت نشان می‌دادند.

تعداد زیادی از والدین به همراه دانش‌آموزان هر روزه به ادارات مناطق، شهرستان‌ها، استان‌ها و حتی وزارتخانه جهت اعتراض به روند هدایت تحصیلی و نتیجه آن مراجعه می‌کردند و این امر به موضوعی فراگیر در سراسر کشور تبدیل شد.

براساس این گزارش جدا از صحیح یا ناصحیح بودن هدایت تحصیلی از نگاه کارشناسی، بسیاری از دانش‌آموزان به رشته مورد نظر نمونه‌برگ هدایت تحصیلی علاقه و رغبتی نداشتند و مجبور به انتخاب بودند و این کار از نظر آن‌ها باعث افت تحصیلی‌شان می‌شد و برخی از آنان تهدید به ترک تحصیل می‌کردند. اظهارنظرهای متناقض مسئولان وزارت آموزش و پرورش مبنی بر بودن یا نبودن اجبار در هدایت تحصیلی دانش‌آموزان نیز بر شدت این مسئله می‌افزود و از طرفی بازتاب این اعتراضات و نارضایتی‌های اجتماعی در رسانه‌ها نیز بر فراگیری آن دامن می‌زد.

فرآیند هدایت تحصیلی به چه شکل است؟

البته این نارضایتی‌ها تمام نشده و همچنان ادامه دارد. حالا بیایید نگاهی به آیین‌نامه جدید بیاندازیم. در این فرایند تمامی دانش آموزان پایه نهم ابتدا مورد ارزیابی قرار می‌گیرند و با اجرای آزمون‌های مشاوره‌ای، ویژگی‌های شخصیتی آنان به صورت یک کارنامه شخصی‌سازی شده به آنان نمایش داده می‌شود؛ سپس اجرای فرم‌های نظرخواهی انجام می‌شود که براساس آن نظر خود دانش آموز، والدین آنان، دبیران تمامی دروس در پایه نهم همچنین نظر مشاوره مدرسه در سامانه هدایت تحصیلی برای هر دانش آموز جمع آوری می‌شود.

فرایند هدایت تحصیلی دانش آموزان از طریق بررسی‌های مشاوره‌ای و امتیاز عملکرد تحصیلی انجام می‌شود. بررسی‌های مشاوره‌ای شامل امتیاز آزمون‌های رغبت و توانایی و فرم نظرخواهی دانش آموز، والدین، دبیران تمام دروس پایه نهم و مشاور مدرسه است که در مجموع ۶۵ درصد از امتیازات را به خود اختصاص می‌دهد، به علاوه ۳۵ درصد عملکرد تحصیلی سه ساله دانش آموز در پایه‌های هفتم، هشتم و نهم به ترتیب با ضرایب یک، یک و سه است.

اولویت الف و ب برای ثبت نام با توجه به امتیاز عملکرد تحصیلی سه ساله دانش آموز همچنین ظرفیت رشته و زمینه موجود در منطقه محاسبه می‌شود. دانش آموزان دارای الویت «الف» می توانند ظرف مدت ۲ هفته پس از صدور نمون برگ هدایت تحصیلی نسبت به ثبت نام در رشته مورد نظر اقدام کنند. دانش آموزان دارای اولویت «ب» پس از اتمام مهلت دو هفته‌ای گروه الف، می‌توانند نسبت به ثبت نام اقدام کنند.

آموزش و پرورش به زور متوسل شد

وقتی آیین‌نامه را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که آموزش و پرورش به جای حذف نظام طبقه‌بندی براساس نمره و جایگزینی آن با استعدادیابی، شرایط را جبری کرده و تنها با زمان‌بندی سعی کرده که توزیع افراد در رشته‌ها را متوازن کند. مشاوران مدارس که گاهی سیبل اعتراضات والدین هستند، می‌گویند: ما به بچه ها آموخته بودیم یادگیری مهمتر از نمره است. « هرچه رِشتیم پنبه کردید! »چه بسیار دانش آموزانی که با معلم خصوصی و بهترین امکانات نمره ۲۰ گرفته‌اند و در رشته تجربی یا فنی اولویت الف را کسب کرده‌اند و دانش آموز دیگری با توان بسیار بیشتر و یادگیری بهتر و امکانات کمتر نمره ۱۸ یا ۱۹ گرفته است و او اولویت ب را کسب کرده است. می گویند بخشی از این اقدامات، عامدانه به خاطر آن است که صنعت مدارس غیردولتی هم بچرخد. فکر می‌کنم اینها حرف دشمنان باشد. مگر می شود در جامعه اسلامی و جمهوری اسلامی آن هم با این شرایط اقتصادی، حواسمان به دانش آموزان با وضعیت اقتصادی - اجتماعی پایین نباشد؟ آخر آن کس که پول دارد که غصه ای ندارد. اصلاً کارش به این الف و ب نکشیده است. معلم خصوصی داشته و یا اگر ب آورده باشد، نهایتاً خودش می‌رود با سلام و صلوات و احترام، مدرسۀ غیردولتی ثبت نام می کند اما آن دانش آموزی که از پایگاه اقتصادی خوبی بهره ندارد و حالا به او می‌گویند جا نداریم و ظرفیت نداریم؛ بنابراین زودتر برو از بین رشته‌های کاردانش تا ظرفیتش پر نشده است، یا مدرسه غیر دولتی یکی را انتخاب کن، چه کند؟ با این همه انتخاب که برایش باقی مانده کدام تصمیم عقلانی را بگیرد؟

انگار در میان چالش متوازن کردن تعداد دانش‌آموزان در رشته‌های مختلف، هدف اصلی که همان استعدادیابی و جلوگیری از سردرگمی دانش‌آموزان است، به فراموشی سپرده شده است. دیگر کسی اهمیت نمی‌دهد که این دانش‌آموز چند سال بعد دانشجو می‌شود و بعد از صرف بودجه کشور برای او، رشته تحصیلی را به خاطراتش می‌سپارد و سراغ شغل دیگری می‌رود.

انگار برای کسی مهم نیست که با کمبود متخصص رو به رو شویم و بر جمعیت بیکاران افزوده شود. یا کسی اهمیت نمی‌دهد که وقت، هزینه و جوانی افراد صرف رشته‌ای می‌شود که چند سال بعد استفاده و فایده‌ای برای کشور نخواهد داشت.

طرح‌های استعدادیابی که باری روی دوش معلمان شدند

طرح‌های بسیاری هم مثل «شهاب» یا «ایران مهارت» اجرا شدند که بیشتر وقت و زمان معلم را گرفت و سودی نداشت. از یکی از معلمان پایه ابتدایی تهران پرسیدیم که واقعیت اجرای طرح در مدارس به چه شکل است و در پاسخ به ایسکانیوز گفت: طرح شهاب در راستای استعدادیابی دانش‌آموزان و کمک به انتخاب رشته در مقاطع بعدی اجرا شد. حدودا ۱۲ سال است که این طرح اجرا می‌شود اما کاستی‌های بسیاری دارد. در این طرح معلم باید دانش‌آموزان را در هشت دسته هوشی مورد بررسی قرار دهد. هر کدام از این دسته‌ها ۱۰ بخش دارد که در مجموع ۸۰ بخش می‌شود. مثلا معلم باید بررسی کند که این دانش‌آموز استعداد موسیقی دارد یا خیر یا میزان هوش کلامی و غیره او را بسنجد.

معلم چطور در کلاس‌های ۴۸ نفره استعدادیابی کند؟

وی افزود: امروز به دلیل کمبود معلم و فضای آموزشی، کلاس‌های ما تراکم بالایی دارند و در مدرسه‌ای که من تدریس می‌کنم و واقع در منطقه ۱۶ تهران است، کلاس‌های درس بین ۳۵ تا ۴۸ دانش‌آموز دارند و چطور می‌توان چنین کار پیچیده‌ای را برای هر دانش‌آموز انجام داد؟ علاوه بر این حجم کتاب‌ها هم بسیار زیاد است و تعداد طرح‌هایی که آموزش و پرورش در حیطه وظایف معلم قرار داده، بسیار زیاد است. چطور می‌توان با چنین شرایطی انتظار کیفیت مطلوب در اجرای طرح داشت؟

این معلم توضیح داد: از جهتی این طرح برای اجرا شدن نیازمند جمع‌آوری اسناد بسیار است که با این حجم کاری که معلم دارد، انجام مطلوب آن دشوار است. من به عنوان معلم باید در طول سال ویژگی‌های رفتاری و عملکرد دانش‌آموز را بررسی کنم اما هم تعداد دانش‌آموزان زیاد است و هم من باید تلاش کنم که مطالب کتاب را تا پایان سال تحصیلی به طور کامل تدریس کنم که دیگر زمانی برای اجرای طرح شهاب باقی نمی‌ماند.

این معلم معتقد است که هدف از طرح شهاب این بود که استعداد دانش‌آموزان کشف شود و در قالب گزارشی جامع به مقاطع بعدی ارسال شود اما بعد از اتمام دوره ابتدایی، در دوره متوسطه توجهی به این گزارش نمی‌شود و عملا اهداف طرح تحقق پیدا نمی‌کند. وی در این باره توضیح داد: نتیجه همین می‌شود که بعد از ۱۲ سال همچنان مشکل استعدادیابی و هدایت تحصیلی بر مبنای توانمندی‌های دانش‌آموزان چالش مهمی در آموزش و پرورش است. این پرونده باید در انتخاب رشته به دانش‌آموز کمک کند اما این اتفاق نمی‌افتد.

وی ادامه داد: علاوه بر این به دلیل کاستی‌های موجود معلمان ترجیح می‌دهند که امتیاز کامل هر بخش را به دانش‌آموز بدهند که در مقاطع بعدی دچار مشکل نشود چراکه مثلا وقتی خود من آموزش ندیده‌ام که چطور هوش موسیقیایی کودک را تشخیص بدهم، برای یک کودک امتیازی قرار بدهم که مانع تحصیل او در رشته هنر شود درحالی که شاید واقعا این فرد در حوزه هنر مستعد باشد. معلمان نمره می‌دهند که اگر در مقاطع بعدی ملاک انتخاب رشته این پرونده باشد، دانش‌آموز دچار مشکل نشود.

این برگه‌ها با واقعیت قابلیت‌های دانش‌آموزان همخوانی ندارد

ابراهیم باقری‌پور برنده جایزه معلم که پیشنهادی برای اصلاح روند موجود دارد و خود نیز طرحی را در شهر مشهد اجرا کرده، از کاستی‌های هدایت تحصیلی فعلی به ایسکانیوز گفت: متأسفانه برگه‌های هدایت تحصیلی که در پایان پایه نهم به دانش‌آموزان داده می‌شود، بر اساس فرم‌هایی است که دانش‌آموزان در سایت پر می‌کنند. این برگه‌ها با واقعیت قابلیت‌های دانش‌آموزان همخوانی ندارد. دانش‌آموزانی با معدل بالا به سمت رشته‌هایی مثل کشاورزی هدایت می‌شوند، در حالی که حتی از کنار یک مزرعه عبور نکرده‌اند. بخش‌هایی از این برگه هم اهانت است چراکه می‌گوید ما فرزند شما را براساس ظرفیت منطقه هدایت می‌کنیم یعنی کسی به استعداد شما کاری ندارد.

باقری‌پور درباره اقدامات خود توضیح داد: من مسیر را برعکس کردم و مهندسی معکوس انجام دادم. متوجه شدم دانش‌آموزانی که وارد دانشگاه فرهنگیان می‌شوند، بعد از ۲۰ سال متوجه می‌شوند که برای این کار ساخته نشده بودند. من بعد از نوشتن کتاب‌های درسی که در ۳۶ رشته هنرستانی تدریس می‌شود، به مطالعه روان‌شناسی و مشاوره پرداختم و فرم‌هایی را طراحی کردم.

وی ادامه داد: این فرم‌ها را بهینه کردم و سوالات را بومی‌سازی کردم چراکه تست‌های بین‌المللی مثل ام‌بی‌تی‌آی یا ام‌ام‌پی‌آی با علایق و سلایق دانش‌آموزان ایرانی تطابق ندارند. وقتی از دانش‌آموز می‌خواستم در سایت این تست‌ها را انجام دهد، به دلیل بومی نبودن، دانش‌آموز حتی متوجه سوال نمی‌شد.

وی افزود: من سوالات را بومی کردم و به حدود ۶ تا ۱۴ سوال رسیدم که چکیده هزار و ۸۳۹ سوال روان‌شناختی و روان‌سنجی است. این سوالات را با روان‌شناسی چهره ادغام کردم و بیش از سه هزار دانش‌آموز را روان‌سنجی کردم. نتایج این روش برای هیئت داوران جایزه معلم خیلی چشمگیر بود، چون نرخ گذار دانش‌آموزان از نهم به دهم افزایش پیدا کرد و تعداد ترک تحصیل کم شد. اولیا هم تا ۸۰ درصد رضایت داشتند.

باقری‌پور درباره چالش‌های اجرای این طرح گفت: بزرگ‌ترین چالش این طرح، نیروی انسانی است. مشاوران ما در سطح آموزش و پرورش یک چهارم استاندارد جهانی هستند. به ازای هر ۵۰۰ دانش‌آموز، ۱۶ مشاور داریم که بسیاری از آن‌ها بدون مشاوره وارد رشته مشاوره شده‌اند. در واقع این طرح بودجه مالی نمی‌خواهد، بلکه نیاز به بازنگری و بومی‌سازی سوالات دارد.

وی ادامه داد: فرم‌هایی که من طراحی کرده‌ام، در نهایت به یک توصیه‌نامه ۱۲ ساله منجر می‌شود. این طرح اگر در سطح کشور اجرا شود، می‌تواند تأثیر بزرگی داشته باشد. من دوست دارم این طرح به صورت اورژانسی در کشور گسترش پیدا کند.

باقری‌پور درباره تجربیات خود در مدارس تیزهوشان و حضور دانش‌آموزانی در این مدارس که مناسب این سبک مدارس نیستند، گفت: خیلی از مراجعین من دانش‌آموزانی هستند که از مدارس تیزهوشان به دلیل استرس‌هایی مثل ناخن جویدن یا وسواس شستن به من مراجعه می‌کنند. من تست شخصیت می‌گیرم و متوجه می‌شوم که جای این دانش‌آموزان در مدارس تیزهوشان نیست. اول مقاومت والدین زیاد است، ولی بعد از یک سال متوجه می‌شوند که تصمیم درستی گرفته‌اند.

وی گفت: آرزوی من این است که فضایی ایجاد شود تا این طرح گسترش پیدا کند. اگر وزارت آموزش و پرورش به اهمیت این موضوع پی ببرد، می‌تواند تحول بزرگی در سیستم آموزشی ایجاد کند.

به گزارش ایسکانیوز، فرآیند فعلی هدایت تحصیلی در مدارس ایران، به دلیل توجه ناکافی به استعدادهای واقعی دانش‌آموزان و مشکلات ساختاری، نه‌تنها موجب نارضایتی و سردرگمی خانواده‌ها شده، بلکه فرصت‌های شغلی و تحصیلی بسیاری از دانش‌آموزان را از بین می‌برد؛ اصلاح این روند و اجرای روش‌های علمی، گامی ضروری برای آینده آموزش کشور است.

انتهای پیام /

کد خبر: 1266607

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =