چند وقتی میشود که خودرو های برقی به دلیل استهلاک کمتر و میل شرکتهای خودرو ساز به تولید خودروهای تمام برقی در مسیر بازار ایران قرار گرفتهاند. حال پرسشی که مطرح است این است که آیا زیرساخت برق کشور از پس موج سبز حمل و نقل برقی بر میآید یا خیر؟
در حال حاضر، تنها ۱۶۹ ایستگاه شارژ خودرو برقی در کشور فعال است که عمده آنها از طریق شبکه برق سراسری شرکت توانیر تغذیه میشوند. البته معدود نمونههایی نیز با انرژیهای تجدیدپذیر، از جمله برق خورشیدی، فعالیت میکنند؛ از جمله ایستگاه شارژ پایانه شرق تهران که با بهرهگیری از پنلهای خورشیدی، توان شارژ روزانه ۱۹۲ تاکسی برقی را دارد. این عددها در مقایسه با حجم نیاز آینده، تنها نقطهای کوچک بر نقشهی بزرگ توسعه حملونقل برقی در ایران هستند.
در سال ۲۰۲۳، ایران حدود ۳۶۷.۴ تراواتساعت برق تولید کرده و نزدیک به ۳۰۲ تراواتساعت آن را مصرف کرده است؛ یعنی در ظاهر، با ۶۵ تراواتساعت ظرفیت خالی، فرصت کافی برای اضافهشدن بار مصرفی ناشی از خودروهای برقی وجود دارد. حتی اگر طبق مصوبهٔ شورای اقتصاد، از ابتدای ۱۴۰۴، تمامی جایگاههای سوخت کشور ( ۴۲۱۳ نقطه) به یک شارژر سریع ۵۰ کیلوواتی مجهز شوند و هرکدام بهطور متوسط روزانه ۱۰ ساعت فعالیت داشته باشند، بار جدید تنها حدود ۰.۷۷ تراواتساعت خواهد بود، یعنی کمتر از یک درصد ظرفیت بلااستفادهٔ موجود.
ایران با این میزان تولید برق در میان ۱۲ کشور برتر جهان از نظر تولید برق قرار دارد. با وجود چالشهایی مانند تلفات بالا در شبکه و رشد سریع مصرف، ایران از ظرفیت تولیدی مناسبی برخوردار است. بنابراین، با مدیریت بهینه منابع و توسعه زیرساختهای توزیع، ایران توانایی لازم برای تأمین برق مورد نیاز ایستگاههای شارژ خودروهای برقی را دارد؛ بهویژه که مصرف برق این ایستگاهها در مقایسه با صنایع یا مصارف خانگی، بسیار کمتر و قابل کنترلتر است.
نگاهی به تجربهٔ دیگر کشورها
هند، با وسعتی گسترده و جمعیتی انبوه، با چالشهایی مشابهی روبهرو است. با اینکه بهدلیل یارانهها و سیاستهای حمایتی، بازار خودروهای برقی در حال رشد است، اما کمتر از ۲٪ خودروهای جدید در این کشور برقی هستند. علت؟ زیرساخت شارژ ناکافی و شبکه برق ناپایدار. ترکیه نیز، علیرغم رشد سریع صنعت خودرو برقی، در مناطق کمتراکم هنوز به پریزهای معمولی ۲۲۰ ولت اتکا دارد که زمان شارژ را به بیش از ۱۰ ساعت میرساند و خطرات ایمنی را در ساختمانها بالا میبرد. این تجربهها نشان میدهد که بدون برنامهریزی دقیق، صرفاً نصب شارژر به معنای دسترسی واقعی نیست.
در ایران، گروه مپنا با ورود به حوزه شارژرهای برقی از سال ۲۰۲۲، گامهای خوبی در این زمینه برداشته است. نخستین ایستگاه آنها در برج میلاد تهران با شارژرهای ۴۳ کیلوواتی و مدل سریع CHAdeMO راهاندازی شد. مدلهای جدید آنها با توان ۳۰ تا ۱۲۰ کیلووات، حتی در زمان قطع برق با باتری داخلی به کار خود ادامه میدهند. اگر چنین فناوریهایی بهصورت گسترده در شهرهایی مانند شیراز، تبریز و اهواز مستقر شوند، میتوان به شکلگیری یک شبکه پایدار و قابل اعتماد امیدوار بود.
از سوی دیگر، ترغیب شهروندان به نصب شارژرهای خانگی بهویژه در پارکینگ مسقف ساختمانهای نوساز، یک راهکار هوشمندانه است. این کار با استفاده از مشوقهای مالیاتی و تعرفهٔ برق ترجیحی میتواند بخشی از بار مصرف را از دوش شبکه سراسری بردارد.
فرصت تولید و صادرات فناوری
نکتهای که کمتر به آن پرداخته شده، ظرفیت زیاد صنعت داخلی برای تبدیلشدن به صادرکنندهٔ فناوری در حوزه شارژرهای برقی است. اگر شرکتهایی مانند مپنا بتوانند محصولات خود را بومیسازیشده، قابل رقابت و دارای پشتیبانی منطقهای تولید کنند، بازارهای اطراف ایران از آسیای میانه گرفته تا عراق و افغانستان میتوانند به مقصد بعدی صادرات بدل شوند.
در کلانشهر تهران، با جمعیتی حدود ۹ میلیون نفر، اگر تنها برای هر ۱۰ هزار نفر یک شارژر سریع عمومی پیشبینی شود، به حدود ۹۰۰ نقطهٔ شارژ در مکانهایی مانند مراکز تجاری، پارکینگهای عمومی، ایستگاههای مترو و مسیرهای پرتردد نیاز داریم. اصفهان و مشهد نیز با جمعیت کمتر، به ترتیب حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ ایستگاه را میطلبند تا از ایجاد صفهای شارژ و ترافیک انرژی جلوگیری شود. ظرفیت تولید برق ایران، دستکم در حال حاضر، توان تأمین انرژی خودروهای برقی را دارد. اما بدون بازسازی شبکه انتقال، کاهش تلفات و حمایت هوشمندانه از بخش خصوصی، این توانایی بالقوه به نتیجه نخواهد رسید و جوابگو نیاز آینده نخواهد بود.
قانون الزام نصب ایستگاه شارژ برقی در هر جایگاه سوخت، گرچه در نگاه نخست با چالشهایی مانند تأمین زیرساخت، ارتقای شبکه برق و هزینههای اجرایی همراه است، اما در بلندمدت تصمیمی هوشمندانه و سودمند برای کشور و مردم محسوب میشود. این قانون به شکلگیری یک شبکهٔ فراگیر و پراکنده از شارژرها در سراسر کشور کمک میکند که نقش مهمی در کاهش نگرانی کاربران نسبت به برد خودرو و دسترسی به انرژی ایفا میکند. همچنین با کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی، فشار وارد بر منابع ارزی کشور برای واردات بنزین کاهش مییابد. این یک گام تدریجی اما رو به جلو برای آینده زیرساخت حملونقل کشور است.
ظرفیت تولید برق ایران، دستکم در حال حاضر، توان تأمین انرژی خودروهای برقی را دارد. اما بدون بازسازی شبکه انتقال، کاهش تلفات و حمایت هوشمندانه از بخش خصوصی، این توانایی بالقوه به نتیجه نخواهد رسید.
* کارشناس رشته مهندسی کامپیوتر- فعال رسانهای
انتهای پیام/
نظر شما