داستان هیروشیما و فراموشی دشمنی با آمریکا/ «کاهن معبد جینجا» روایتی از ژاپن مدرنیته

هیروشیما برای مردم ژاپن نمادی از رنج عظیم و شکست ملی است اما این خاطره در فرهنگ عمومی آن‌ها به جای پرورش «کینه»، به سمتی رفته که بیشتر بر صلح، بازسازی و آینده تأکید دارد. در روایت‌های عمومی، آمریکا کمتر به‌عنوان «دشمن» برجسته می‌شود و بیشتر بر بازسازی و فراموشی گذشته تمرکز دارند.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، وحید یامین‌پور نامی است که علاوه بر چهره سیاسی او هر فرد درگیر هنر و ادبیاتی را یاد کتاب های او می اندازد که در میان آنان رمان «نخل و نارنج» از بقیه آثار بارزتر و مشهورتر است. رمانی که به زندگی شیخ مرتضی انصاری مرجع بزرگ قرن سیزدهم پرداخته است.

«ارتداد»، سفرنامه «عربیکا»، «ماجرای فکر آوینی»، «داستان فراموشی» و در نهایت سفرنامه «کاهن معبد جینجا» از جمله آثار دیگر یامین پور هستند که در این سالها توسط ناشران مختلفی به چاپ رسیده است.

در بین آثار یامین پور سفرنامه‌ی «کاهن معبد جینجا» نگاهی به فرهنگ ژاپن است که نویسنده در طول سفر حدودا یک هفته ای خود به این کشور با آن روبرو بوده است. اثری با نثری صریح، روان و البته کتابی که نقدهایی را به همراه خواهد داشت.

درونمایه و ساختار کلی این اثر روایتگر سفر یامین‌پور به ژاپن در یادمان سالگرد بمباران هیروشیما و مشارکت در نمایشگاه صلح آن است. سفری دولتی با میزبانی موزه صلح ژاپن و با پیشنهاد حبیب احمدزاده و همراه ۷نفر دیگر از اهالی فرهنگ و سینما و چهره ای همچون پرویز پرستویی و تعدادی جانبازان دفاع مقدس به فرودگاه اوساکا آغاز می شود.

نویسنده محوریت کتابش را به نقد روحیه و تفکر مردم ژاپن در مواجهه با بمب اتمی هیروشیما که حدود ۴۰۰هزار نفر جان خود را از دست دادند پرداخته است. اینکه چرا و چگونه به جای دشمنی با آمریکا جهت این کشتار بی رحمانه خودشان را مدیون و ممنون آمریکا می دانند. در این بین نیز سنت‌های ژاپنی از قبیل سامورایی‌ها و پوشیدن کیمونو تا آداب نوشیدن چای سبز و تعادل میان سنت و مدرنیته و از بین رفتن ساختار سنتی ژاپن و حرکت سریع به سمت مدرنیته را مورد تحلیل قرار می دهد.

لحظات درخشان این سفرنامه به بخشی تعلق دارد که تیم ایرانی با حاضر شدن در فضایی غیررسمی شبیه به فرهنگسرا با یکی از بازماندگان بامباران اتمی هیروشیما دیدار کنند؛ دیداری که در آن علاوه بر فرد مذکور حدود ۲۰نفر از دانشجویان ژاپنی در آن حضور دارند و در سوالی که از ایرانی در خصوص تفاوت نظام اسلامی ایران با حکومت داعش مطرح می شود پاسخ داده می شود این تفاوت دقیقا مانند تفاوت بودایی هایی که در میانمار مسلمانان را کشتار می کنند با بودایی های آرام ژاپن است و اینکه ژاپنی‌ها به این پرسش پاسخ دهند که «چرا پس از حمله اتمی، کینه‌ای از آمریکا ندارند؟» پاسخ‌هایی نه تنها هیات ایرانی را قانع نمی کند که حتی مشخصا خود ژاپنی ها اعتقادی به آن ندارند و زندگی مدرنیته و تحمیل روایت آمریکایی آنان را به سمت دوستی با آمریکا کشانده است.

مردم ژاپن با رویکردی بودایی ـ شینتویی به زندگی نگاه می‌کنند؛ در این جهان‌بینی، رنج و مصیبت بخشی از سرنوشت و چرخه‌ی زندگی است. بنابراین، به‌جای ماندن در گذشته، سعی می‌کنند آن را به‌عنوان حقیقتی غیرقابل تغییر بپذیرند. پاسخ ژاپنی‌ها به نویسنده که «باید فراموش کنیم تا بتوانیم ادامه دهیم» دقیقاً بر همین مبناست.

در سطح اجتماعی، فراموش‌کردن به‌نوعی تاکتیک سیاسی نیز بوده است. ژاپن پس از جنگ جهانی دوم برای بازسازی و رسیدن به جایگاه اقتصادی کنونی‌اش نیاز داشت که به جای غرق‌شدن در نفرت، به همکاری با غرب تن دهد. این «فراموشی انتخاب‌شده» نه صرفاً یک موضع اخلاقی، بلکه راهی برای بقا بوده است.

هیروشیما برای مردم ژاپن نمادی از رنج عظیم و شکست ملی است اما این خاطره در فرهنگ عمومی آن‌ها به جای پرورش «کینه»، به سمتی رفته که بیشتر بر صلح، بازسازی و آینده تأکید دارد. در روایت‌های عمومی، آمریکا کمتر به‌عنوان «دشمن» برجسته می‌شود و بیشتر بر بازسازی و فراموشی گذشته تمرکز دارند.

اما در فلسفه و فرهنگ ایرانی عدالت با یادآوری ظلم، ایستادگی در برابر ستمگران، و زنده نگه داشتن حقیقت همراه است. در این نگاه، «فراموشی» به معنای خیانت به تاریخ و باز گذاشتن راه برای تکرار ظلم است. لذا در فرهنگ شیعی-ایرانی، یادآوری و بازخوانی تاریخ راهی برای بقا و مقاومت در برابر ظلم است.

از نقاط ضعف کتاب می توان به تکرار مکرر عدم تمایل نویسنده به استفاده از غذاهای محلی ژاپن به خصوص ماهی و جلبک اشاره کرد. این تکرار از بی زاری نسبت به خودن غذاهای دریایی از یک جایی به بعد زننده می شود و نثر کتاب را به تکرار می اندازد که بهتر بود یامین پور در همان ابتدای ابتدای که به آن اشاره کرده توقف میکرد و هرچند صفحه انزجار خودش از میگو و ماهی را اعلام نمیکرد.

در نهایت باید گفت چه در فرهنگ شیعی ایرانی و چه در فرهنگ بودایی ژاپن هر دو مورد ظلم نظام غرب و در راس آن آمریکا قرار گرفته اند با این تفاوت که یکی آینده را با پاک‌کردن گذشته ساخته و دیگری با زنده نگه داشتن گذشته؛ هر دو فرهنگ در نهایت برای بقای خود راهی برگزیده‌اند، اما در مسیرها کاملاً متضاد ازهم، ژاپنی‌ها با فراموشی و بازسازی به قدرت اقتصادی رسیدند و ایرانی‌ها با یادآوری و مقاومت انسجام فرهنگی و هویتی خود را حفظ کردند.

انتهای پیام/

کد خبر: 1278381

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =