تهران- ایسکانیوز: نشست نقد و بررسی فیلم مستند «جایی برای زندگی» دوشنبه 26 مهر در تالار استاد ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در هفتاد و دومین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران پس از پخش مستند «جایی برای زندگی»، نشست نقد و بررسی این فیلم با حضور محسن استادعلی؛ کارگردان فیلم و همایون امامی؛ منتقد سینمایی برگزار شد.
در ابتدای این برنامه همایون امامی به بررسی سبک این مستند اجتماعی پرداخت و گفت: بهطور کلی در سینمای مستند میتوان به دو سبک فیلمسازی اشاره کرد؛ مستند مشاهدهگر است که کارگردان در آن هیچ دخالتی ندارد و فقط شاهد و ثبتکننده وقایع است، و مستند تعاملی که در آن کارگردان نقش فعالی در واقعیت بازی میکند، و با دخالت هوشیارانه و آگاهانه در قسمتهایی از فیلم به خلق موقعیت کمک میکند. اگرچه در مستند تعاملی هم صحنهها طبیعی به نظر میرسند، اما در واقع از قبل طراحی و برنامهریزی شدهاند تا واقعیتهای پنهانی را آشکار سازند.
وی با بیان اینکه به نظر میرسد سبک «جایی برای زندگی» ترکیبی از این دو سبک باشد، آنرا فیلمی موفق دانست و درباره دلایل موفقیت آن سخن گفت: یکی از دلایل موفقیت این فیلم بهرهگیری خلاقانه از عامل صدا است؛ کارگردان توانسته از طریق صدا تضادهایی را شکل دهد و از این طریق مفاهیم و احساسات و عواطف را بهتر به نمایش بگذارد. اگرچه در فیلم همه چیز حکایت از آوار تنهایی دارد، اما به شکلی متناقضنما صدای آواز سرخوشانه کاراکترهای فیلم به گوش ما میرسد.
این منتقد سینمایی یکی دیگر از عوامل موفقیت این مستند را بیان عریان واقعیات تلخ اجتماعی دانست و ادامه داد: توانایی کارگردان در جلب اعتماد شخصیتهای حاضر در فیلم باعث شده این افراد بتوانند به راحتی حرف دلشان را بزنند و همین امر آن را به اثری شاخص بدل ساخته است.
سپس محسن استاد علی به بیان روند تولید فیلم پرداخت و گفت: کلیات سکانسها و چگونگی معرفی و مطرح شدن شخصیتها را در طراحی اولیه میدانستم. در اندک صحنههایی نیز از پیش طراحی داشتیم و سعی کردیم واقعیت خشک و خالی را کمی زندهتر نمایش دهیم.
وی به طرح ایده ساخت این فیلم پرداخت و گفت: اگرچه زندگی روزمره برای همه ما تکراری شده و به نظر میرسد هیچ چیز خاصی در آن پیدا نمیشود، اما من معتقدم که همین زندگی سرشار از واقعیتهای جذاب است و در این فیلم هم کوشیدهام درگیر زندگی روزمره آدمهایی بشوم که هر روز بیتفاوت از کنارشان گذر میکنیم. از اینرو سراغ آدمهای خاص یا آدمهای دارای جایگاه اجتماعی خاص نرفتم، کاراکترهای فیلم همگی آدمهای خیلی معمولی هستند. از سوی دیگر اگرچه سال ها درباره حقوق زنان صحبت شده و سعی شده به مشکلات آنها پرداخته شود، اما مردهای تنها خیلی کم دیده شده و فیلمهای کمی در مورد آنها ساخته شده است و این هم دلیل دیگر ساخت این فیلم بود.
در ادامه این نشست همایون امامی یکی از ویژگیهای مهم این نوع فیلمسازی را حضور بندبازانه مستندساز دانست و گفت: کارگردان چنین فیلمی در واقع بر روی یک بند باریک راه میرود که کوچکترین غفلتی باعث سقوط او میشود. کارگردان نیاز به تمرکز و هوشیاری بالایی دارد تا بتواند اعتماد جلب شده شخصیتها را تا انتهای فیلم نگه دارد، چرا که کوچکترین حرکت غیرانسانی میتواند کل پروژه را از بین ببرد، و ارتباط خوب کارگردان و تعامل او با واقعیت باعث میشود که روند فیلم به خوبی پیش برود.
این منتقد سینمایی در بیان نقطه ضعف این فیلم به بحث ایده داشتن یا نداشتن فیلم پرداخت و ادامه داد: اگر این فیلم را صرفا یک مستند مشاهدهگر بدانیم، از منظر ایده کاستی کمتری در فیلم دیده میشود. اما اگر آن را یک مستند تعاملی بدانیم که سعی در برانگیختن شخصیتها دارد، در اینصورت فیلم ایده روشنی را دنبال نمیکند.
وی ادامه داد: اگر فیلم را در کلیت خودش ببینیم دارای حلقه ساختار و معنای کاملی است، اما نمایش زندگی آدمهایی که به دلایلی و عمدتا بهدلیل اعتیاد از جامعه رانده شدهاند در واقع موضوع فیلم را شکل میدهد و نه ایده حاکم بر آن را. اندیشه حاکم بر این فیلم به این امر برمیگردد که با این موضوع و نمایش آن قصد بیان چه چیزی را داریم؟ نمایش یک واقعیت و موضوع به خودی خود ایده نیست، هرچند موضوع جذاب و دوست داشتنی باشد.
امامی در بیان دیگر نقاط قوت فیلم گفت: موضعگیری این فیلم کاملا انسانی است، نگاهی آیندهنگر دارد، آدمها و زوایای وجودی آنها را به خوبی نشان میدهد، حضور دوربین و کارگردان را حس نمیکنیم و این کار بسیار خوب انجام پذیرفته است، و بهطور کلی باید گفت فیلم شرافتمندی است که در آن حتی برخی از صحنهها به درخواست شخصیتهای فیلم حذف شده است. واقعیتهای تلخ و سیاه فیلم هم هرگز به معنای سیاهنمایی نیست، چرا که واقعیت زندگی این افراد را بهشکلی دقیق به نمایش گذاشته است. در حالی که جشنوارههای خارجی تمایل دارند که فیلمهای ساخته شده در خصوص این مسائل به نمایش اغراقآمیز واقعیت دست بزنند، اما شاهدیم که این فیلم تا چه اندازه به واقعیت پایبند و متعهد است. از تکتک فریمهای فیلم میتوان به همدلی درونی کارگردان با شخصیتهای فیلم و هدف انسانی کارگردان پی برد.
در ادامه کیوان کثیریان مدیر سینماتک خانه هنرمندان ایران، به طرح پرسشی در خصوص جغرافیای فیلم و میزان اهمیت آن در مقایسه با اهمیت شخصیتهای حاضر در فیلم پرداخت و استادعلی با تایید گفتههای کثیریان گفت: این اتفاقات میتوانست هرجای دیگری هم اتفاق بیفتد، در این فیلم ما از شهر به یک خیابان، به یک خانه و سپس آدمهای درون آن خانه رفتهایم و در ادامه، این حرکت را در جهت عکس از آدمها به شهر داشتهایم.
وی سپس به بحث ایده فیلم پرداخت و ادامه داد: به نظر من موضوع فیلم و خط و ربطی که به ما میدهد، ایده فیلم را نیز به ما نشان میدهد. من به دنبال جریان زندگی روزمره یکسری آدمهای معمولی و برجسته ساختن همین زندگی بودهام. به دنبال این نبودهام که صرفا بحث اعتیاد را برجسته کنم. از نظر من ایده از دل انتخاب آگاهانه موقعیتهایی که کاراکترها در آنها حضور دارند، حاصل میشود. اگرچه برخی از صحنههای این فیلم به ناچار حذف شده است و در واقع فیلم اصلاحیه خورده است، که در غیر اینصورت می توانستیم با واقعیت برخی از شخصیتهای فیلم بیشتر آشنا شویم.
در قسمت پرسش و پاسخ این نشست نیز مهدی قربانپور که در جمع تماشاگران حضور داشت به تقدیر از این مستند اجتماعی پرداخت و با جذاب توصیف کردن فیلمِ پیشین استادعلی گفت: «عادت می کنیم» فیلمی اکتیو و جذاب بود و در تاریخ سینمای مستند اجتماعی ایران ماندگار شد. هوش و ذکاوت کارگردان در این فیلم و فکتهای جالبی که به نمایش میگذارد نیز دیده میشود. این فیلم همذاتپنداری زیادی با جامعه امروز خودش دارد و در جامعه آدمهایی شبیه شخصیتهای این فیلم زیاد میبینیم و از این جهت هم فیلم تحسینبرانگیزی است و احساس خوبی از کاراکترهای فیلم به مخاطب دست میدهد. به کارگردان فیلم تبریک میگویم و از کثیریان برای فراهم آوردن فرصت تماشای چنین فیلمهای تشکر میکنم.
کد خبر: 145789