تهران-ایسکانیوز: از زمان ارتحال آیت الله مهدوی کنی شایعات و حاشیه های زیادی درباره انتخاب رئیس جدید در رسانه های خبری به نقل از برخی اعضای خبرگان به گوش می رسید...

شهریور ماه 93 بود که دوازدهمین اجلاسیه خبرگان رهبری بدون حضور رئیس این مجلس یعنی آیت الله مهدوی کنی که آن زمان در بستر بیماری بود برگزار شد و به جای وی آیت الله هاشمی شاهرودی به عنوان نائب رئیس اول اداره جلسه را عهده دار شد.
پس از این اجلاسیه آیت الله مهدوی کنی در 29 مهرماه دار فانی را وداع گفت و از همان روزهای پس از وفات، گمانه زنی ها و چالش های جریانات سیاسی بویژه طیف اصولگرا برای ریاست مطرح شد.
البته جایگاه و مرتبه خبرگان با توجه به نقش حیاتی و اثرگذاری که در ساختار نظام دارد بر همگان روشن است و قطع به یقین مجلس خبرگان رهبری تصمیم گیری درباره بالا ترین مقام کشور را به عهده دارد، بنابراین فرا تر از هر نهاد دیگری بوده و بر پایه قوانین کشور باید در لحظات حساس فقدان رهبری، ایفای نقش کند.
هیاهو و جنجال های سیاسی در ماه های منتهی به انتخاب رئیس جدید بیش تر از سال های گذشته و دوره های مختلف خبرگان دیده می شد چراکه در گذشته زمانی که آیت الله مشکینی که بسیاری از اعضای خبرگان بر درجه علمی و اجتهادی وی واقف بودند در دور اول خبرگان ریاست را برعهده می گیرد، بدون هیچ گونه رقیبی از سوی اعضا انتخاب می شود و حتی از آیت الله هاشمی درخواست می کند که وی را در این وظیفه خطیر همراهی و یاری کند.

اما پس از فوت وی اوضاع فرق کرد و در هر دوره ریاست مجلس خبرگان، دو جبهه - یک سو آیت الله هاشمی رفسنجانی و سوی دیگر مثلث آقایان مصباح یزدی، احمد جنتی و محمد یزدی – مقابل هم قرار گرفتند که در بیشتر موارد در نهایت به پیروزی آیت الله هاشمی رفسنجانی انجامیده است.
این حساسیت ها و تقابل دو طیف سبب شد که در برهه های مختلف طی 36 سال گذشته، شاهد سیاسی شدن انتخابات هیات رییسه در این نهاد باشیم
این مثلث در انتخابات سال 87 هم با تلاش های سازمان یافته ای سعی در تغییر ریاست خبرگان کردند اما در نهایت آیت الله هاشمی با اختلاف رای بالایی از آیت الله یزدی رئیس مجلس خبرگان شد.
در دوره بعدی انتخابات هیات رییسه که پس از اتفاقات سال 88 بود آیت الله هاشمی رفسنجانی به خاطر جلوگیری از ایجاد تفرقه در خبرگان و ضمن ابراز گلایه از کشیده شدن این انتخابات به کوچه و خیابان از ریاست کناره گیری و اعلام کرد که اگر آیت الله مهدوی کنی کاندیدای ریاست شوند از وی حمایت می کند. مرحوم مهدوی کنی آن روز در اجلاسیه خبرگان در نطق خود تاکید کرد که آیت الله هاشمی رفسنجانی ریاست خبرگان را به من تفویض کردند.
از زمان ارتحال آیت الله مهدوی کنی شایعات و حاشیه های زیادی درباره انتخاب رئیس جدید در رسانه های خبری به نقل از برخی اعضای خبرگان به گوش می رسید که می توان به ادعای حجت الاسلام والمسلمین احمد خاتمی اشاره داشت.

اظهارات حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی در چهارم آبان ماه بلافصله پس از ارتحال رئیس فقید مجلس خبرگان رهبری در بیست و نهم مهر ماه درباره ریاست خبرگان رهبری واکنش های زیادی به همراه داشت که بسیاری تعیین جایگزنی ریاست خبرگان را محول به زمان دانسته وتعیین تکلیف کردن در اینباره را زودهنگام میدانسته و برخی هم معتقد بودند که ادعای چنین مسایلی در آن شرایط بر اساس هدف خاص و جهت دار است.

خاتمی با اشاره به برگزاری انتخابات هیأت رئیسه مجلس خبرگان در زمستان آینده، آیت الله هاشمی شاهرودی را از گزینه‌های احتمالی ریاست این نهاد دانست و گفت: شنیده‌ها حکایت از آن دارد که آقای هاشمی رفسنجانی تمایلی به نامزدی برای ریاست خبرگان ندارد و معلوم نیست تا ایام انتخابات چه کسانی خود را کاندیدا می کنند، الان چند تا اسم سر زبان ها هست، یکی آیت الله هاشمی شاهرودی که الان نایب رئیس اول مجلس خبرگان است، یکی آیت الله یزدی است که الان نایب رییس دوم است و دیگری آیت الله جنتی که الان دبیر فقهای شورای نگهبان است. یکی هم آیت الله موحدی کرمانی است که الان امام جمعه موقت تهران است.

اما این اظهارات عجولانه خاتمی از سوی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام  بی پاسخ نماند و در اظهار نظری علی رغم هجمه ها و بداخلاقی هایی که از سوی طیفی خاص برای ایجاد جوی منفی علیه وی به وجود آوردند، درباره کاندیدا شدن خود برای ریاست مجلس خبرگان رهبری گفت: در صورتی که بعضی افراد که آنها را برای ریاست خبرگان صالح نمی‌دانم قصد کاندیدا شدن داشته باشند، آمادگی خود را برای کاندیداتوری ریاست این مجلس اعلام خواهم کرد.

تلاش های جریان رقیب با تخریب های مکرر برای بی میل نشان دادن آیت الله هاشمی به حضور در انتخابات نتوانست کارگر شود و آیت الله هاشمی بنا به درخواست طیف وسیعی از مردم با نامه نگاری های بی شماری که در طول چندماه به انتخابات هیئت رئیسه از سوی قشرهای مختلف مردمی و اعضای خبرگان صورت گرفت، بار دیگر احساس تکلیف کرد و پا به میدان گذاشت.

آیت الله هاشمی علی رغم تلاش عده ای خاص که به سکوت وی دلخوش کرده بودند، تنها برای پاسخ به نگاه های منتظری که او را برای این امر مصمم کرده بودند به صحنه آمد آن هم آرام و بدون هیچ توضیحی.

اما در روز انتخابات چهار نفر برای رياست اعلام كانديداتوری كردند:  آیات هاشمی رفسنجانی، مومن، هاشمی شاهرودی و یزدی.

اما در پایان كه گمان می رفت آيت الله هاشمی شاهرودی گزينه ننهایی برای تصدی رياست خبرگان باشد از ادامه رقابت انصراف داد و موجب شد انتخاب رييس مجلس خبرگان از بين آیت الله هاشمی رفسنجانی و یزدی انجام شود.

رقابتی كه اسفند ٨٧ هم تكرار شده بود و نتيجه آن به نفع آیت الله هاشمی رفسنجانی تمام شده بود. اين بار اما ورق برگشت و يزدی گزينه منتخب اعضای خبرگان برای رياست اين مجلس شد.

پس از این انتخاب بود که بار دیگر موج توهین و تخریب علیه آیت الله هاشمی از سوی رسانه های اصولگرایی به راه افتاد و به گفته صادق زیباکلام: رسانه‌های اصولگرا به همراه بسیاری از چهره‌ها و شخصیت‌های وابسته به این طیف، بیش از آنکه از پیروزی‌شان در انتخاب هیات‌رییسه خبرگان خوشحال شده باشند، از آنچه شکست آقای هاشمی‌رفسنجانی لقب داده‌اند به وجد آمده‌ و خرسند شده اند.

وی می گوید: ایشان با علم به اینکه می‌دانستند موضع‌گیری و جهت‌گیری بسیاری از اعضای خبرگان چگونه است، مع‌ذلک به واسطه احساس خطری که داشتند وارد رقابت شدند. از ماه‌ها قبل هم ایشان رسما اعلام کرده بودند اگر ببینند افرادی قصد نامزدی دارند، ساکت نخواهند نشست و این دقیقا کاری بود که انجام دادند. ایشان به هیچ روی نگفته بودند این ورود به صحنه موفقیت‌آمیز خواهد بود و یقینا پیروز خواهند شد. اینها همه از ساخته‌ها و القائات اصولگرایان است. به بیان ساده‌تر نامزدی ایشان از باب وظیفه‌ای بود که در قبال ابرهای سیاسی که به گفته ایشان برخی تندروی‌ها در آسمان کشور ظاهر کرده، احساس می‌کردند. ایشان بعد از اعلام نتایج انتخابات دیروز فقط یک جمله گفتند «نمی‌توانستم و نتوانستم ساکت بنشینم. با پاگذاشتن بر ٨٠ سال آبرو و حیثیت سیاسی‌ام، به آخرین وظیفه و تکلیفم برای انقلاب و نظام عمل کردم.»

اما....متاسفیم با گذشت چند سال باز هم به طرق مختلف شاهد اختلاف افکنی، هجمه، و تداوم دشمنی ها علیه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هستیم و هر بار که ایشان با این هجمه ها مواجه شده، به منظور حفظ منافع انقلاب فقط سکوت  اختیار کرده و این موضوع بیش از پیش بر محبوبیت این شخص انقلابی با پیشینه درخشانش در میان ملت اضافه می کند...