کاملیا رضوی در هافینگتون پست در مقاله ای به نگاه اقتصادی چین به ایران برای مراودات اقتصادی بیشتر پرداخته است.
به گزارش ایسکانیوز ترجمه این مقاله را در ادامه میخوانید.
در سال ١٣٨ پیش از میلاد، یکی از فرستاده های چین به نام ژانگ چیان تصمیم گرفت از دشت های پر خطر آسیای مرکزی با اسب عبور کند و در نهایت وارد امپراتوری پارس شود. در ٣٠ ژوئن سال ٢٠١٦ میلادی، شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، در تهران از هواپیمای خود پیاده شد تا ادامه روابط دو هزار ساله میان دو تمدن را نشان دهد.
دکتر لو سانگ، استاد "دانشکده تاریخ دانشگاه پکن" گفت: «ایران در طول تاریخ یکی از مهم ترین شرکای تجاری چین بوده است. ... ایران و چین از راه دریا و خشکی، قرن ها سرگرم تجارت بوده اند. در زمان سلسله تانگ، ایران فن آوری های مهمی را برای سفر دریایی، به چین منتقل کرد.»
امروز، رهبران و کارآفرینان چینی جان تازه ای به تاریخ روابط اقتصادی میان این دو کشور می بخشند. رئیس جمهور شی نخستین رئیس کشور خارجی بود که پس از توافق هسته ای اخیر و تعلیق تحریم های بین المللی بر ضد ایران، به تهران سفر کرد. پس از سلسله نشست هایی میان رئیس جمهور شی و مقامات ایرانی (یعنی [آیت الله] علی خامنه ای، رهبر معظم، [آقای] حسن روحانی، رئیس جمهور و آقای لاریجانی رئیس مجلس این کشور)، دو دولت با اشتیاق فراوان با افزایش روابط تجاری دو جانبه از ٥٥ میلیارد دلار به ٦٠٠ میلیارد دلار در ده سال آینده موافقت کردند . در سپتامبر سال ٢٠١٥ میلادی، فقط چند ماه پس از نهایی شدن توافق هسته ای از سوی گروه ١+٥ ، فقط یک تاجر چینی به نام شنگ کوان لی٢٠٠ میلیون دلار در معدن فولادی در زرین آباد سرمایه گذاری کرد و حتی کارگرانی را از چین برای کار در این مرکز با خود [به ایران] آورد.
محمود منشی پور استاد دانشگاه برکلی و کارشناس مسایل خاورمیانه گفت: «ایران و چین به علت ضرورت های عملی و بی تردید نه به علت سازگاری عقیدتی، به متحدانی طبیعی و قابل انتظار تبدیل شده اند. ... ایران کشوری با ثبات در منطقه ای بی ثبات از نظر سیاسی است و منابع عظیمی در اختیار دارد که چین نیازمند آنها است.»
اما تصمیم رئیس جمهور شی به افزایش تجارت دو جانبه با ایران، با مشکلات اقتصادی اخیر در چین همزمان شده است. سال گذشته، نرخ ٩/٦ درصدی رشد ناخالص داخلی در چین نشان دهنده پایین ترین میزان رشد در این کشور در ٢٥ سال گذشته بود. علاوه بر این، فعالیت اقتصادی بخش های تولیدی و خدماتی در چین با کاهش مواجه بوده اند. چین با وجود چنین چالش هایی در داخل، همچنان حساب زیادی روی تجارت با ایران و سرمایه گذاری در این کشور باز کرده است.
تعامل بیشتر چین با ایران را می توان راهی برای تقویت جای پای راهبردی و اقتصادی چین در خاورمیانه دانست. پل هینل مدیر پیشین امور چین در "شورای امنیت ملی" دولت های بوش و اوباما و مدیر و بنیانگذار "مرکز کارنگی - شینگهوا" گفت: «مقامات چینی بارها بر علاقه خود به حفظ توازن قدرت در منطقه تأکید می کنند. ... چین ایران را شریکی در خاورمیانه برای تضمین مسلط نشدن آمریکا بر این منطقه می داند.» به علاوه، شراکت چین با ایران و مذاکرات چند جانبه اخیر درباره برنامه هسته ای این کشور ممکن است به طور متقابل تقویت شده باشد.
با وجود توجه کم رسانه ها، رابطه اقتصادی ایران و چین نقش مهمی در نتیجه مذاکرات هسته ای ایفا می کند. آقای هینل گفت: «چین در جریان مذاکرات گروه ١+٥ توانست چشم انداز همکاری اقتصادی دو جانبه گسترده تری را پیش روی ایران قرار دهد که در صورت حاصل شدن توافق، به سود اقتصاد تحت فشار قرار گرفته ایران بود.» در واقع چین این طور استدلال می کرد که تعلیق تحریم ها منافع اقتصادی بسیار زیادی برای ایران دارد. به گفته آقای هینل «چین بارها از ایران خواسته بود فرصت برداشته شدن بار اقتصادی حاصل از نگرانی های بین المللی از برنامه هسته ای این کشور را غنیمت شمرد و از منافع اقتصادی پس از آن، از جمله سرمایه گذاری چین و توسعه مشترک زیر ساخت ها، بهره برداری کند.»
در حالی که برخی کارشناسان و سیاست گذاران درباره محسنات روی آوردن آمریکا به آسیا بحث و گفتگو می کنند، چین به جهان روی آورده و با ایران شروع کرده است.
اما پیش از این توافق، تحریم ها مانع از دسترسی کشورهای اروپایی به بازارهای نفت ایران شد و چین این فرصت را یافت از ایران نفت بخرد و در بخش تولید انرژی ایران سرمایه گذاری کند. در واقع در سال ٢٠١٤ میلادی، چین سهم خود را در سرمایه گذاری در زیر ساخت های ایران دو برابر کرد. همان طور که در گزارشی در روزنامه "شین هوا" چین آمده است، رئیس جمهور شی گفت: «چین و ایران "شرکایی طبیعی" طرح ابتکاری "یک کمربند، یک جاده" هستند؛ [چین] در این ابتکار تلاش می کند ارتباط اقتصادی گسترده تر میان چین، آسیای مرکزی و خاورمیانه را تقویت کند.»
اما برخی از کارشناسان به این نکته اشاره کردند که شراکت میان دو کشور بیشتر در عمل گرایی ریشه دارد، تا باورهای سیاسی. منشی پور، گفت: «ایران و چین به علت ضرورت های عملی و بی تردید نه به علت سازگاری اعتقادی، به متحدانی طبیعی و قابل انتظار تبدیل شده اند. ... ایران کشوری باثبات در منطقه ای بی ثبات از نظر سیاسی است و منابع عظیمی در اختیار این کشور است که چین به آنها نیاز دارد.» جنگ های نیابتی میان ایران و عربستان سعودی می تواند بر بی ثباتی منطقه بی افزاید و مخاطراتی را برای دسترسی آسان چین به منابع ایران به وجود آورد.»
با وجود تنش ها میان ایران و عربستان سعودی، توجه به سفر رئیس جمهور شی به هر دو کشور، در جریان سفر وی به خاورمیانه، مهم است. همزمانی دیپلماسی اقتصادی رئیس جمهور شی با دو رقابت ژئو پلتیک منطقه احتمالاً می تواند این فرصت را در اختیار چین قرار دهد که به عنوان طرفی سوم در صورت درگیری، نقش میانجی ایفا کند. به گفته منشی پور، شاید منطق این سفرهای راهبردی این است که به جهان نشان داده شود چین «بسیار مشتاق حفظ ثبات در منطقه است و با مداومت، تلاش و پشتکار بسیار برای داشتن روابط دو جانبه با همه کشورهای مهم منطقه فعالیت کرده است.» ثبات بیشتر در منطقه، به نوبه خود، می تواند اعتماد سرمایه گذاران چینی را که در نظر دارند به سرمایه گذاری در خاورمیانه خطر کنند، تقویت کند.
گرایش ها به تجارت و سرمایه گذاری در ایران پس از توافق هسته ای دریچه ای مهم را به روی بلند پروازی های راهبردی احتمالی چین در خاورمیانه
می گشاید. سفر تاریخی رئیس جمهور شی به ایران و توافق تجاری ٦٠٠ میلیاردی تازه، در بحبوحه چالش های اقتصادی داخلی [چین] و تنش های رو به افزایش در خاورمیانه ممکن است بخشی از راهبرد کلان تر چین در حفظ توازن قدرت در برابر آمریکا و در عین حال، بهره برداری از منافع اقتصادی، اقتصاد ایران باشد که تعامل آن با اقتصاد جهان بیشتر شده است. در حالی که بسیاری از کارشناسان و سیاست گذاران درباره مزایای روی آوردن آمریکا به آسیا بحث و تبادل نظر می کنند، چین به دنیا روی آورده و کار را از ایران آغاز کرده است.
۳۰۰۳۰۰