به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، جنبش دانشجویی قبل و بعد از انقلاب اسلامی همواره در کشورمان پیشرو در مطالبهگری، تولید گفتمان و نقش آفرینی است. به طور قطع هر زمان این جریان پویا بوده و به درستی در مسائل مختلف کشور و در حوزههای گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ورود کرده، توانسته مثمرثمر باشد.
با توجه به اهمیت فعالیت و وظایف جنبش دانشجویی در مسائل مختلف کشور و بهانه روز دانشجو (۱۶ آذر)؛ به سراغ آسیب شناسی و بررسی مشکلات جریان دانشجویی رفتهایم.
در همین راستا ایسکانیوز در آستانه روز دانشجو، نشستی تحت عنوان «آسیبشناسی فعالیت جریان دانشجویی» برگزار کرد که معصومه محمد زاده عضو شورای مرکزی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان و محمد مصطفی باغبانی مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر در آن حضور داشتند. در ادامه بخش اول این گفتوگو آورده شده است:
شما به عنوان یک فعال دانشجویی اگر بخواهید عملکرد تشکلهای دانشجویی در چند سال اخیر را بررسی کنید، بزرگترین انتقاد شما به این فعالیت این جریان چیست؟ آیا برای رفع آن راهکاری دارید؟
باغبانی: در حال حاضر نقد و چالشهای بسیاری بر فعالیت جریان دانشجویی تاثیر گذاشته است؛ اما نداشتن شناخت کافی از مخاطبان در نتیجه ارتباط نداشتن با سایر دانشجویان از جمله مشکلاتیست که جریان دانشجویی با آن مواجه شده است. ما نمیتوانیم ماهیت فعالیت این جریان را به بقیه دانشجویان نشان دهیم. بنابراین آنان تعریف بسته و غیر جامعی از جنبش دانشجویی دارند.
با توجه به فقدان شناخت کافی، در حال حاضر دانشجویان نمیتوانند بین بسیج دانشجویی و بسیج محلات یا شهری تفاوت قائل شوند.
در همین راستا میتوان گفت که ما نتوانستیم به درستی با جامعه هدف، ارتباط مناسب برقرار کنیم و آرمانها، ایدههای خود را با آنان به اشتراک بگذاریم. البته از سوی دیگر طیف مقابل بسیج دانشجویی بسته به جهت گیری سیاسی میدان را خالی کردهاند و دیگر مسئولیتی بر دوش خود احساس نمیکنند و کنار گذاشته شدهاند. به زبانی دیگر رسالتی که یک فعال دانشجویی باید داشته باشد را کنار گذاشتهاند.
متاسفانه شرایط اجتماعی به گونهای شده است که افراد تمایلی به شنیدن صدای یکدیگر ندارند. در چنین شرایطی تاثیر جریان دانشجویی بر سایر دانشجویان و جامعه بسیار سخت است؛ البته برخی از ابزار در هموار کردن این مشکل کمک کننده هستند. مثلا رسانهها یکی از ابزارهایی هستند که ما میتوانیم صدای خود را از این طریق به سایر دانشجویان برسانیم.
دانشگاه محلی برای تولید گفتمان
در چند سال گذشته جریان دانشجویی یا فضای فکری دانشجویان غیر سیاسی همراه بود و تقریبا گلایههایی بسیاری از دولتمردان و سایر نهادها مطرح میشد که چرا دانشگاهها را غیر سیاسی کرده و فعالیت دانشجویان را محدود کردهاید. بنابراین میتوان گفت شاید هم اکنون فضای گفتوگو در دانشگاهها فراهم نباشد؛ اما ما امیدواریم هستیم که نا آرامیهای اخیر دانشگاهها باعث شده باشد که تعداد قابل توجهی از دانشجویان از انزوای سیاسی خارج شده باشند.
همواره در اتفاقات سیاسی کشور، دانشگاهها محلی برای تولید گفتمان بودهاند و جنبشهای سیاسی در |آن تشکیل شده است. اما اکنون این گفتمان شکل نگرفت و دانشگاه محلی برای تجمعات گاها تندتر از شهرها بود.
انتقال تجربه موضوعی بوده که همواره در تمامی فعالیتها و نهاد دارای اهمیت است. از سوی دیگر چند سال است که نقد جدی به عدم ارتباط ادوار جریان دانشجویی با اعضای فعلی مطرح شده است. چرا در این باره شورایی وجود ندارد یا اگر هم همچنین شورای است، چرا به صورت منظم تشکیل جلسه نمیدهد؟
باید توجه داشت میزان انتقال تجربه بین افراد یا ارتباط با ادوار، دانشگاه به دانشگاه متفاوت است. البته باید به این نکته توجه کرد که فردی که مسئولیت یک تشکل را برعهده دارد یا اعضای شورای مرکزی، تمایل دارند که از استقلال در فکر و تصمیم گیری و عمل برخوردار باشند. بنابراین خیلی مناسب نیست که برخی از اعضای ادوار جنبش دانشجویی، به تشکل های فعلی، موضوعی را دیکته کنند یا این موضوع فرمایشی و دستوری باشد. زنده بودن تشکل به فعالیت و استقلال آن است.
البته با وجود تمام این تفاسیر، فعالان این حوزه نباید از کسب تجربه سایر ادوار غافل شوند. بوم هر دانشگاه با دانشگاه دیگر متفاوت است، در نتیجه انتقال تجربه از ادوار هر دانشگاه به اعضای فعلی آن، بسیار مفیدتر از انتقال تجربه از ادوار شورای مرکزی سازمان بسیج به دفاتر است.
به عقیده برخی از فعالان دانشجویی و کارشناسان حوزه فرهنگی برخی از مسئولان در دانشگاهها سلیقهای عمل کرده و در واقع فعالیت تشکلهای دانشجویی را مهندسی میکنند. نظر شما چیست؟
با نگاهی به یک دهه اخیر یعنی از ابتدای دولت اول حسن روحانی رئیس جمهور سابق کشورمان ما مدیریت و مهندسی تشکلها و فعالان سیاسی در دانشگاها را شاهد بودیم. به این معنا که با هر مدیریتی، سطح فعالیت تشکلها نیز افول پیدا کرد و به معنایی شاهد، غیر سیاسی شدن دانشگاهها بودیم.
مدیریت سلیقهای در برخی از دانشگاه، نمود بسیاری دارد. به عنوان مثال در اتفاقات اخیر، برخی از مدیران و معاونان دانشگاهها پیشرو بودند تا در دانشگاه برنامه و مناظره برگزار کنند. هرچند که احتمال دهند، حواشی و اتفاقاتی رخ خواهد داد.
اما در برخی از دانشگاها شاهد هستیم نه تنها فضای گفتوگو از سوی مسئولان شکل نمیگیرد؛ بلکه جلوی تشکل های فعال هم گرفته شده و مانع تراشی میشود.
به عقیده بنده، این تفکر اشتباه است که اگر دو طیف مختلف در دانشگاه با یکدیگر مناظره کنند، فضای تقابل ایجاد خواهد شد.
مسئولان نباید با ایجاد خفقان در دانشگاهها مانع از ایجاد گفتوگو شوند. حتی اگر ما از پیچ خطر اتفاقات اخیر عبور کنیم، بازهم باید مهندسی فضا در دانشگاهها توسط مسئولان، میتواند غیر مفید باشد.
اساسنامه تشکیل تشکلهای دانشجویی میتواند یکی از اسناد بالا دستی برای فعالیت دانشجویان باشد. اما به عنوان مثال در این اساسنامه، سیاستهای اجرایی قید نشده است. نبود این اسناد تا چه میزان بر فعالیت دانشجویان اثر گذار است؟
اگر اسناد بالا دستی را شیوهها و نحوه تصمیم گیری در نظر بگیریم؛ به این معنا که دستورالعملها برای اینکه مسئول بسیج دانشجویی چگونه عمل کند یا انتخاب آن و روندهای اداری، درگیر این موضوعات شویم، البته اختلاف نظرهایی در این باره بین حوزهها و ناحیههای بسیج دانشجویی وجود دارد. این اختلاف بین ردهها مختلف است؛ اما غالبا اکثر موضوعات مربوط به مسائل اداری بوده است. البته گاهی امکان دارد؛ اعمال سلیقههایی نیز صورت بگیرد.
بله اگر دستو العمل ها با نگاه بسته و سیاسی صورت بگیرد؛ میتواند مانع از عملکرد صحیح و مناسب جریان دانشجویی شود.
گرایش و تفکر برخی از حزوه ها دانشگاه ها صورت بگیرد. اما اصل فعالیت در بسیج دانشجویی فارغ از روالهای اداری و دستور العملهای اجرایی، دستور العملی بوده که امام خمینی(ره) در زمان صدور فرمان تاسیس بسیج بیان کردهاند.
شاخصههای اجتماعی، فرهنگی واقتصادی میتواند بر روند جذب اعضای جریان دانشجویی اثر گذار باشد.
البته زمانیکه عدالتخواهی، آرمان طلبی و تلاش برای رسیدن به اهداف، سر لوحه فعالیت دانشجویان باشد، این دستورالعملها یا نبود سیاستهای اجرایی در اسناد بالا دستی، تاثیرگذار باشند. البته بسیج به گونه ای نیست، که در سندی نحوه فعالیت آن مشخص شده باشد. میپذیرم که درسالهای اخیر اشتباهاتی صورت گرفت یا درگیر وقایع روز بودند و فرصتی نداشتند که بر اساس اهداف خودشان، فعالیت کنند.
سوال: به عقیده شما شاخصهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بر میزان جذب دانشجویان در اتحادیههای دانشجوی و نحوه فعالیت آنها تا چه میزان تاثیر گذار است؟
تعطیل شدن دانشگاه ها یا مجازی شدن در ۲ سال کرونا، فرآیند عضوگیری در بسیاری از تشکل ها به مشکل خورده است.
البته در این میان برخی از تشکلها بودند که توانستند با انتقال فعالیت خودشان به فضای مجازی، پویایی تشکل خود را حفظ کنند و ادامه دهند. اما از سوی دیگر برخی از تشکلها نیز دو سال عملا جذابیتی برای عضو گیری نداشتند. این باعث شد فرایند جذب مختل شده و تشکل از هم پاشیده شود.
شاخصههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی میتواند بر روند جذب اعضای جریان دانشجویی اثر گذار باشد. مثلا به دلیل مشکلات اقتصادی دانشجویان فرصت کافی برای فعالیتهای فوق برنامه، هنری، اجتماعی و فرهنگی را نداشته باشند و تلاش کنند با فعالیت اقتصادی، کمک هزینه تحصیلی برای خود فراهم کنند.
البته برخی از دانشجویان با مشاهده تلاش اعضای جنبش دانشجویی برای حفظ آرمانها، برای عضویت نیز ترغیب میشود.
اغتشاشات اخیر دانشگاهها عاملی برای ترغیب فعالیت دانشجویی
در حال حاضر برخی از دانشجویان هیچ فضایی را برای فعالیت دانشجویی خود در دانشگاهها متصور نیستند یا تمایلی برای فعالیت ندارند؛ اما با وقوع اتفاقات اخیر این دانشجویان، برای انجام برنامههای فوق درسی ترغیب شدهاند. امیدواریم بعد از پایان یافتن اتفاقات و ناآرامیهای رادیکالی در دانشگاهها، شاهد پویایی دوباره فعالیتهای دانشجویی باشیم. دانشجویان با افکار و سلایق مختلف، حول محور فکری مشترک فعالیت داشته باشند.
انتهای پیام/
نظر شما