به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، طرحهای متعددی از سوی مسئولان برای توانمندسازی زنان مطرح میشود که چندان نتوانستهاند تاثیر به سزایی در مهارتآموزی یا کمک به معیشت این قشر از جامعه موثر باشند.
طرح دادن بذر به زنان سرپرست خانوار دردی از آنها دوا نمیکند / بیشتر بودجه کمیته امداد خرج کارمندانش میشود
برخی معتقدند برای توانمندسازی زنان باید به آنها کمکهای مالی داده شود، اما در مقابل عدهای هم بر این باورند که باید با یاد دادن مهارت به زنان آنها را توانمند کنیم. کمیل حسینی استاد دانشگاه و جامعهشناس در این باره به ایسکانیوز گفت: زنان سرپرست خانوار با درآمدزایی و سرمایهگذاری به شادکامی میرسند. به قول معروف شما یک زمانی باید به شخصی ماهی میدهی که نمیگوییم نبابد بدهی اما گاهی هم باید به او ماهیگیری یاد بدهی. علاوه بر اقتصاد، در حوزه سبک زندگی نیز باید این فقر فرهنگی را حل کنیم.
حسینی با اشاره به نقش مشکلات فرهنگی در این حوزه گفت: در حوزه زنان سرپرست خانوار یا قشر آسیبپذیر غیر از فقر اقتصادی با نوعی فقر فرهنگی نیز مواجهیم. شخصی که دچار فقر مادی شده و به همین دلیل تن به ازدواجی اشتباهی میدهد که در نهایت منجر به طلاق میشود، علاوه بر فقر مادی دچار یک نوع فقر فرهنگی و دانشی هم هست.
وی افزود: این فقر فرهنگی و دانشی ناشی از عوامل متعددی مانند مسائل اقتصادی، سبک زندگی و آداب و رسوم غلط است. اگر به دنبال حل مسئله قرار بگیریم، باید تلاش کنیم این فقر فرهنگی را هم جبران کنیم چراکه فرد در این صورت از نظر فرهنگی توانمند میشود و میتواند شغل بهتری پیدا کند، کارآفرین شود، مهارتهای لازم را کسب کند و رضایت بیشتری از زندگی داشته باشد و ادامه زندگیشان با آسیبها و خطاهای کمتری همراه باشد.
سیستم باید ضابطهمند شود
اما اقلیما پدر مددکاری اجتماعی ایران نظری متفاوت دارد. اقلیما معتقد است که سیستم باید ضابطهمند شود تا افراد فرصت یادگیری و کسب درآمد داشته باشند و در مقابل دولت هزینه زندگی افرادی که توان کسب مهارت را ندارند، به طور کامل پرداخت کند. وی در این باره به ایسکانیوز گفت: در جهان سوم همه چیز بیحساب و کتاب است. در آمریکا اگر فردی بالای ۷۰ سال سن دارد، بازنشسته شود و حقوق بازنشستگی دریافت نکند، دولت حق و حقوقی را به او میدهد. مثلا تمامی مخارج درمان را بیمه میدهد و اگر این افراد کسی را نداشته باشند که از آنها نگهداری کنند، مراکزی هستند که به خوبی از آنها مراقبت میکنند و اگر نخواهند در بهزیستی بمانند هم همان پول را گرفته و با آن زندگی میکنند. درحالی که در کشور ما بهزیستی ۲۰ میلیون میگیرد و باز هم به خوبی از سالمندان مراقبت نمیکند. اگر ما سیستمهای خود را ضابطهمند کنیم، دیگر نیازی به توانمندسازی زنان سرپرست خانواده نیست. زمانی که جوان آماده به خدمت و دارای تخصص خود را نمیتوانیم توانمند کنیم ، چطور میخواهیم زنان سرپرست خانواده را توانمند کنیم؟ هر تخصصی هم به این زنان دهیم برایشان کار نمیتوانیم پیدا کنیم و صرفا وقت خود را تلف کردهایم.
وی افزود: به همان اندازهای که یک پدر در جامعه کار میکند و درآمد دارد، دولت هم باید به زنان سرپرست خانواده حقوق دهد که این زنان به جای کارکردن بتوانند با تربیت کردن کودکان خود، افراد لایقی را تحویل جامعه دهند. پس زن سرپرست خانواده خودش کار دارد و آن کار بهترین کار دنیا است که آن هم تربیت فرزندانش است تا با نظارت بر آینده سازان جامعه، آنهارا به یک جایی برساند.
پدر مددکاری اجتماعی ایران عنوان کرد: دولت بررسی کرده برای نگهداری هر زندانی که وارد زندان میشود، حدود ۱۳ تا ۱۵ میلیون تومان هزینه میشود؛ در صورتی که اگر نصف این هزینه را به مادران سرپرست خانواده دهیم بعد از ۲۰ سال که این کودکان بزرگ شدند، میتوانند۵۰ سال به جامعه خدمت کنند نه اینکه این کودکان به دلیل وضع بد اقصاد خانواده بزهکار شوند، به زندان بروند و از بودجه مردم استفاده کنند و هزینهها را ۲ برابر کنند.
خلا نظارت به اجرای قوانین
اقلیما با اشاره به ضعف در اجرای قوانین در کشور، توضیح داد: قوانین در کشور ما بسیار هستند اما هیچکس آنها را اجرا نمیکند. مصوبههای بسیاری هستند که اجرا نمیشوند. روزانه کلی قانون درست میشود که نظارتی در اجرای آنها صورت نمیگیرد ما جلسات میگذاریم قوانین مینویسیم ولی وقتی پای بودجه و اجرا که به میان میآید کنار میکشیم.
تبعات اجتماعی نادیده گرفتن زنان سرپرست خانوار
از جهتی نادیده گرفتن این قشر از جامعه میتواند تبعات اجتماعی متعددی داشته باشد، حسینی در این باره گفت: با توجه به جذابیتهای ظاهری بانوان، متاسفانه امکان سواستفاده از آنها در جامعه وجود دارد. اگر نتوانیم برای آنها فرصتی ایجاد کنیم، ممکن حتی یک زن به این فکر بیفتد که میتواند با استفاده از زیباییهای خودش درآمدزایی کند و برا پر کردن خلعهای خودش مجبور به تن فروشی شود یا مورد سواستفاده قرار گیرد.
وی افزود: به نظر میآید با بالاتر رفتن آمار طلاق و ضعیفتر شدن بنیان خانوادهها در دهههای گذشته، در آینده زنان سرپرست خانوار بیشتری هم از نظر تجرد قطعی و هم از نظر شکستهای زناشویی خواهیم داشت. لذا کاری که باید کنیم این است که نباید نسبت به این قشر بیتفاوت باشیم که هم ممکن است برای سلامت خودشان و جامعه آسیب داشته باشند.
جامعهشناس در رابطه با چالشهای توانمندسازی زنان گفت: چالشهایی مقابل توانمندسازی زنان در سطح کلان در حوزه فرهنگی وجود دارد. یکی از چالشهای این حوزه در سطح کلان، چالشهای فرهنگی است. یعنی ما یک مقاومتهای فرهنگی داریم که در کف جامعه زنان را در معرض آسیب قرار میدهد. مثلا دیدگاهی که جامعه به یک زن تنها و یا مطلقه دارد از جمله این موارد است.
وی اضافه کرد: چالشهای دیگر، در حوضه دولت است. تقریبا همه شوراهایی که در حوزه سیاستگذاری زنان فعال بودند، غیرفعال شدهاند و علی القاعده زمانی که شما نتوانی در حوزه دولت روشها را عوض کنی، اندیشهها و اهداف را عوض کنی، نمیتوانی توقع داشته باشی که کنشگری حاکمیت به سمت بهبود رود. نگاههایی که در دولت هست، همان نگاههای گذشته است. چالش دیگری که وجود دارد، موضوع حضور خانمها در نهادهای تصمیمگیر است.
وی افزود: چالش اصلی در نهادهای مسئول ما، این است که کار میدانی نمیکنند. به دلیل محدودیتها، مقاومتهای اجتماعی و نداشتن شجاعت در برابر متعصبین و روشنفکران به پشیزی راضی میشوند که کاری را از پیش نمیبرد و نمیتواند تحولی ایجاد کند. این شجاعت که من بتوانم با صلابت و قدرت رویکردها را عوض کرده و تغییر ایجاد کنم و نه از متعصب هراسی داشته باشم و نه از روشنفکر و با تدبیر به این که چه چیز به نفع زنان است، تصمیمگیری کنم، از حلقههای مفقوده اصلی در حوزه زنان است و ما در این دولت شاهد تغییری در حوزه زنان نیستیم.
به گزارش ایسکانیوز، طلاق، اعتیاد و بیماری همسر و مشکلات دیگر باعث افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار شده، این زنان که بیشتر آنها دارای فرزند هستند، اغلب از سطح سواد کمی برخوردارند و به خاطر مراقبت از فرزندانشان نمیتوانند زمان زیادی را در محیط کار باشند، به همین خاطر بیشتر آنها نمیتوانند از پس مخارج خانواده خود بر بیایند که این میتواند بستر سواستفاده از این زنان در ازای پول را فراهم کند. برخی از این زنان برای تامین مخارج خود کودکانشان رابه خیابان میفرستند که خود این امر باعث افزایش تعداد کودکان کار میشود که آسیبهای زیادی هم برای خود آن کوک و هم برای جامعه به همراه دارد. دولت میتواند برای این زنان شغلهای پاره وقتی در نظر بگیرد که این زنان علاوه بر تامین مخارج خود و خانواده هایشان بتوانند از فرزندانشان نیز محافظت کنند.
انتهای پیام /
نظر شما