تفسیر غزل حافظ / زلفت به هزار دل به یکی تار مو ببست

برای گرفتن فال حافظ و تعبیر و تفسیر آن باید علم و سواد کافی داشت. به همین دلیل تصمیم گرفته‌ایم تا هر روز تفسیر یکی از غزل های حافظ شیرازی را برایتان بگذاریم.

به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، برای گرفتن فال حافظ و تعبیر و تفسیر آن باید علم و سواد کافی داشت. به همین دلیل تصمیم گرفته‌ایم تا هر روز تفسیری یکی از غزل های حافظ شیرازی را برایتان بگذاریم. امروز ۱۲ مردادماه غزل شماره ۳۰ می‌پردازیم:

فال حافظ/ احمد الله علی معدله السلطان

زلفت به هزار دل به یکی تار مو ببست / راه هزار چاره گر از چارسو ببست
تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان / بگشود نافه ای و درِ آرزو ببست

شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو / ابرو نمود و جلوه گری کرد و رو ببست
ساقی به چند رنگ می اندر پیاله ریخت / این نقش ها نگر که چه خوش در کدو ببست

یا رب چه غمزه کرد صُراحی که خون خم / با نعره های قلقلش اندر گلو ببست
مطرب چه پرده ساخت که در پرده سماع / بر اهل وجد و حال درِ های و هو ببست

حافظ هر آنکه عشق نورزید و وصل خواست / احرام طوف کعبۀ دل بی وضو ببست

شرح و تفسیر غزل شماره ۳۰ دیوان حافظ شیرازی

شرح و تفسیر بیت یکم

زلفت به هزار دل به یکی تار مو ببست / راه هزار چاره گر از چارسو ببست

زلف جانان هزار دل را به یک تار موی خود گرفتار کرد و راهِ هزار چاره گر را از چهار جانب ببست . یعنی از هیچ طرف امکانی برای چاره نگذاشت . [ تار = موی و گیسو . چاره گر = چاره کننده . چارسو = چهار جانب ]

شرح و تفسیر بیت دوم

تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان / بگشود نافه ای و درِ آرزو ببست

برای اینکه هر کسی به امید بوی خوشی جان دهد . نافۀ زلفش را باز کرد . اما مرادِ کسی را نداد . یعنی کسی را در بر نگرفت و با بوی خوش زلفش را معطر نکرد . [ نافه = غلاف مشک را گویند . آرزو = در اینجا به معنی مراد است و درِ آرزو ببست یعنی مراد کسی را نداد ]

شرح و تفسیر بیت سوم

شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو / ابرو نمود و جلوه گری کرد و رو ببست

برای آن دیوانه شدم که نگارم چو ماه نو ابروی هلالی خود را نشان داد و عرض جمال نمود و مستتر شد . یعنی گاه اظهار و گاه اخفا کردنش دیوانه ام کرد . [ شیدا = دیوانه . نگار = محبوبه . جلوه گر = عرض جمال . رو ببست = رویش را مستور کرد ]

شرح و تفسیر بیت چهارم

ساقی به چند رنگ می اندر پیاله ریخت / این نقش ها نگر که چه خوش در کدو ببست

ساقی باده های رنگارنگ به پیاله ریخت و یا ، ساقی باده را با چند فن و حیله به پیاله ریخت . حالا تماشا کن این نقوش غریبه که در پیاله ظاهر شد همان نقوشی است که در کدو بسته .

شرح و تفسیر بیت پنجم

یا رب چه غمزه کرد صُراحی که خون خم / با نعره های قلقلش اندر گلو ببست

عجبا ، چه نفاق و چه جرم کرد صراحی ، که خون خم با نعره ها و یا با نغمه های قلقلش در گلویش بسته شد که قادر به تکلم نیست . یعنی فقط قلقل می گوید و قادر به کلام دیگر نیست . خلاصه یک کار ناشایسته کرده است که خون خم یعنی شراب در گلویش گیر کرده همانطور که لقمۀ طعام یا شراب در گلوی انسان گیر می کند . همین است که به جز قلقل به کلام دیگر مجال ندارد . [ غمزه = اشاره چشم است ولی اینجا به معنی نفاق آمده است . صراحی = از ظروف خمر است . خم = خمره . نعره = فریاد ]

شرح و تفسیر بیت ششم

مطرب چه پرده ساخت که در پرده سماع / بر اهل وجد و حال درِ های و هو ببست

مطرب با چه نغمه به روی اهل وجد و حال که در حالت سماع بودند . درِ های و هوی را بست . یعنی فریاد و فغانشان را قطع کرد . حاصل کلام : نغمۀ مطرب به قدری به اهل وجد و حال اثر کرد که های و هوی خود را ترک کردند و به استماع نغمۀ او مشغول شدند . و یا اینکه ، مطرب در حالی که خود در پردۀ سماع بود به روی اهل وجد و حال درِ های و هوی را ببست و به نغمه سماع خود مشغول شان ساخت . [ مطرب = کسی که با ساز و آواز موجب سرور می گردد . پرده = مراد پرده های نغمات است چون عراق ، اصفهان و حجاز . ]

شرح و تفسیر بیت هفتم

حافظ هر آنکه عشق نورزید و وصل خواست / احرام طوف کعبۀ دل بی وضو ببست

ای حافظ ، هر آن کس که بدون عاشق شدن طالب وصل ، و بدون تحمل رنج و محن و غموم عشق ، راغب وصل گشت . برای طواف کعبۀ دل ، احرام را بی وضو بست . یعنی دل که بیت الله می باشد و نیت به زیارت آن بدون طهارت بی حاصل است . پس بدون کشیدن درد و غم عشق ، طالب وصلت جانان بودن هم بی نتیجه می باشد . [ نورزید = فعل ماضی از مصدر ورزیدن . طوف = گشتن به دور چیزی ]

کد خبر: 1192155

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =