حجم زیاد منابع درسی مانع یادگیری تعاملی می‌شود/ جای خالی شاخص‌های مشارکتی در ارزشیابی رفتارهای دانشجویان

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید رجایی گفت: حجم زیاد مطالب درسی اصلا فرصتی برای اجرای روش‌های نوین تدریس مثل طوفان مغزی ویادگیری معکوس در کلاس باقی نمی‌ماند. در صورت کاهش حجم مطالب درسی، اساتید فرصت بیشتری برای استفاده از روش‌های تعاملی دارند.

علیرضا عصاره مدیر گروه روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید رجایی در گفت و گو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز درباره اهمیت تبدیل دانش به مهارت در دانشجویان اظهار کرد: در مسئله یادگیری سه محور اصلی وجود دارد. محور اول دانشی است که معلم یا استاد در کلاس ارائه می‌دهد؛ این دانش باید مورد علاقه، توجه و رغبت دانشجو یا دانش‌آموز باشد؛ در این صورت می‌تواند تبدیل به نگرش شود. نگرش یعنی دانشی که از طریق استاد یا معلم ارائه شده و دانشجو نیز به آن توجه دارد و علاقمند است. در مرحله بعد نگرش تبدیل به مهارت می‌شود؛ یعنی دانشجو بعد از اینکه از کلاس درس خارج شد دانشی که آموخته را در عمل به کار می‌بندد. با طی چنین مراحلی عملکرد تحصیلی دانشجویان به مهارتی تبدیل میشود که امروزه در دنیای متمدن جایگاه ویژه دارد.

بیشتر بخوانید:

یادگیری تعاملی در دانشگاه‌های آمریکا چگونه پیاده‌سازی می‌شود؟

دانش را دانشجو متولد می‌کند/ استاد تسهیل‌گر است

استاد مطالعات برنامه درسی دانشگاه رجایی تصریح کرد: در دنیای امروز محفوظات انباشته شده در ذهن دانشجویان محلی از اعراب ندارد؛ چرا که خاصیت و فایده‌ای به دانشجویان نمی‌دهد. امروزه باید برای تعلیم و تربیت و یادگیری اهمیت ویژه‌ای قائل شد. طبق مکتب ساختار گرایی ارسطو، دوره انتقال مطلب از معلم به محصل تمام شده است، در عوض دانشجو و دانش‌آموز باید یک موضوع را از ذهن خود متولد کند؛ یعنی اینکه دانش را خودش با روش‌های حل مسئله کشف یا اختراع کند. بنابراین آنچه معلم یا استاد باید سر کلاس انجام دهد این است که به تولد و زایش دانشی که در ذهن دانشجو است کمک کند. در حقیقت استاد باید تلاش و فعالیتی که خود دانشجو برای کسب دانش انجام داده را سازمان‌ بدهد.

روش‌های تعاملی، راه رسیدن به یادگیری مطلوب

عصّاره بر لزوم استفاده عملیاتی از مکتب ساختارگرایی و روش تدریس تعاملی تاکید کرد و گفت: استاد باید در کلاس‌های درس، موضوع یادگیری را در دانشجویان ایجاد کند و آنان را در موقعیت مسئله‌ای(problematic situation) قرار دهد. سپس دانشجویان با جمع آوری اطلاعات و سپس حل مسئله، به یادگیری مطلوب برسند. این همان جریانی است که می‌تواند دانش را به نگرش و سپس مهارت تبدیل کند.

وی ادامه داد: برای تحقق بهتر یادگیری تعاملی، باید از روش‌های نوین و جدید استفاده شود. یکی از انواع این روش‌ها، یادگیری معکوس(flip learning) است. طبق این روش تدریس، جای خانه و کلاس درس عوض می‌شود یعنی به دانشجویان میگوییم مطلبی را که جلسه آینده قرار است روی آن بحث کنیم در خانه بخوانید و بعد در کلاس روی آن بحث و مباحثه میکنیم. روش "سوال" (brainstorming) نیز یکی دیگر از روش‌های یادگیری تعاملی است. بر اساس این روش استاد یا معلم یک سوال را در کلاس مطرح می‌کند و به اصطلاح یک طوفان مغزی به راه می‌اندازد. سپس افراد هرچیزی را که در مورد آن مسئله می‌دانند بیان می‌کنند و این روند تا زمانی که دانشجویان حرفی برای گفتن داشته باشند ادامه می‌یابد.

استاد مطالعات برنامه درسی دانشگاه رجایی گفت: روش دیگر حل مسئله است. در این روش استاد، دانشجویان را در موقعیت مسئله‌ای قرار می‌دهد. معمولاً شخصی که به شکل مستقیم با مسئله مواجه شده باشد فکر و عقل او شروع به فوران می‌کند و این فوران باعث می‌شود که به جمع‌آوری اطلاعات بپردازد و راه حل ارائه بدهد و در نهایت بتواند از بین راه حل‌های ارائه شده، بهترین راه را برگزیند. این‌ها برخی از مهمترین روش‌های یادگیری فعالی است که دانشجو را به کشف و واکاوی مسئله وا میدارد.

حجم زیاد منابع درسی، مانع تدریس و یادگیری تعاملی

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید رجایی در پاسخ به این سوال که آیا در حال حاضر منابع و برنامه درسی ظرفیت طرح و حل مسئله را دارد یا خیر گفت: اساساً برنامه‌ریزی درسی یعنی ایجاد فرصت‌های یاددهی یادگیری به منظور بروز تغییرات مطلوب رفتاری. برنامه‌های درسی باید طوری طراحی شود که قابلیت طرح مسئله و حل آن با روش‌های نوین را داشته باشد. در کشور ما به خاطر حجم زیاد مطالب در کتب و منابع درسی، دانشجویان ناخودآگاه به سمت محفوظات پروری می‌روند. نکته دیگر این است که با این حجم از مطالب درسی اصلا فرصتی برای اجرای روش‌های نوین تدریس مثل طوفان مغزی، یادگیری معکوس و ... در کلاس باقی نمی‌ماند. بنابراین لازم است حجم کتاب‌ها کمتر شود و موضوعات، محتوایی‌تر شوند. هرچه حجم مطالب درسی کمتر شود اساتید فرصت بیشتری برای استفاده از روش‌های تعاملی بهتر و مطلوب‌تری خواهند داشت.

جای خالی سنجش رفتارهای تعاملی در ارزشیابی دانشجویان

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید رجایی با اشاره به اینکه در حال حاضر تعامل و نقش فعال دانشجو در فرآیند ارزشیابی او نقش چندانی ندارد تصریح کرد: شیوه تدریس ما اغلب سخنران محور است و محفوظات را به دانشجو تسلیم می‌کنیم و او را از کشف موضوع و حل مسئله محروم می‌سازیم. در نتیجه امتحان هم ارزشیابی همین محفوظات است و این نوع ارزشیابی فاقد اعتبار تربیتی است. وی افزود: همانطور که پیشتر عنوان شد، برنامه‌ریزی درسی یعنی ایجاد فرصت‌های یاددهی-یادگیری به منظور بروز تغییرات مطلوب رفتاری. بر این اساس موضوعی که تدریس می‌شود باید به عملکرد یا همان رفتار در دانشجویان منجر شود. اگر تدریس منجر به محفوظات فاقد اعتبار تربیتی و مهارت لازمه در دانشجو بشود، امتحانی که از این محفوظات قرار است گرفته شود نیز سنجشی برای رفتار و عملکرد او نیست و با تعریف برنامه‌ریزی درسی مغایر است.

عصّاره نقش مدیران و سیاست‌گذاران آموزشی را در یادگیری تعاملی مهم دانست و گفت: مدیران باید از علم و معرفت کافی نسبت به مسائل تربیتی برخوردار باشند و بر حسن انجام یادگیری در کلاس درس نظارت کنند. مدیران می‌توانند معلمانی را که در تدریس و به کارگیری روش‌های یاددهی- یادگیری مطلوب، موفق‌ترند را مورد حمایت و تشویق قرار دهند و از تدریس معلمین و استادانی که نمی‌توانند مسائل را به شکل مهارت حل مسئله و یادگیری فعال منتقل کنند، جلوگیری کنند.

وی در انتها خاطرنشان کرد: ما در دنیای امروز برای رسیدن به پیشرفت و تمدن واقعی، به کلاس‌هایی احتیاج داریم که خلاقیت در آن‌ها دیده شود. برای دستیابی به چنین هدفی، بیش از گذشته به روش‌های یاددهی-یادگیری فعال و نوین، و نیز به اساتید و معلمانی نیازمند خواهیم بود که این روش‌ها را در عمل به کار ببندند.

کارآموز خبرنگاری: فرگاه افشار

انتهای پیام/

کد خبر: 1207913

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =