به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، آموزش عالی قلب تپنده هر کشوری است که اگر وظایف خود را به درستی انجام ندهد، خونرسانی به همه نهادهای جامعه با اختلال مواجه میشود. از این جهت، تربیت نیروی انسانی توانمند به عنوان مسئولیت محوری آموزش عالی اهمیت دوچندان پیدا میکند.
تربیت نیروی انسانی توانمند نیازمند آموزش عالی باکیفیت و ارتقا یافته است. کارشناسان معتقدند ارتقای کیفیت آموزش عالی در گرو ارزیابی دقیق و مبتنی بر استانداردهای علمی است. در این راستا با عباس بازرگان استاد دانشگاه تهران در مورد ارزیابی کیفیت آموزش عالی گفتوگو کردیم که در ادامه میآید؛
سوال: ارزیابی کیفیت آموزش عالی به عنوان یک رشته تخصصی و مورد نیاز برای ارتقای آموزش عالی در جهان، چه پیشینهای در تاریخ آموزش عالی جهان داشته است؟ به عبارت دیگر، ارزیابی آموزش عالی در جهان از چه زمانی آغاز شده و چه مسیری را پشت سرگذاشته است؟
موضوع کیفیت در آموزش عالی جهان چند دهه است که به عنوان یکی از دغدغههای اصلی این حوزه مطرح است. دانشگاههایی که نسبت به کیفیت حساسیت داشتهاند در زمره دانشگاههای برتر جهان قرار گرفتهاند. در مقابل دانشگاههایی که نسبت به کیفیت حساسیت نداشتهاند به تدریج از رونق افتاده و دچار عقبماندگی شدهاند. سابقه ارزیابی کیفیت در آموزش عالی جهان نشان میدهد که دانشگاههای امریکا از اوایل قرن بیستم نسبت به ارزیابی و بهبود کیفیت دانشگاهی اقدام کردهاند. علاوه برآن، از نیمه دوم قرن بیستم، دانشگاههای امریکا به طور نظام یافته به ارزیابی مستمر و ارتقای کیفیت خود اقدام کردهاند. در این راستا، انجمنهای تخصصی ارزشیابی، استانداردهای ارزیابی آموزش عالی را تدوین و به اجرا درآوردهاند. در حال حاضر، ارزیابی کیفیت آموزش عالی در آمریکا به صورت منطقهای یا تخصصی انجام میشود. شش منطقه جغرافیایی برای ارزیابی دانشگاههای امریکا وجود دارد. به طوری که هر منطقه جغرافیایی تحت پوشش یک انجمن قرار دارد. بدین طریق، دانشگاهها ملزم هستند که استانداردهای منطقه خود را رعایت کنند.
در جامعه کشورهای اروپایی، فرانسه نخستین کشوری است که ارزیابی مستمر کیفیت آموزش عالی را در دهه ۱۹۸۰ میلادی آغاز کرد. این کشور در ابتدا نهادی تحت عنوان کمیته ملی ارزشیابی (E.N.C) را برای ارزیابی و ارتقای کیفیت دانشگاهی تاسیس کرد. بعدا این نهاد به شورای عالی ارزشیابی تحقیق و آموزش عالی تبدیل شد (HCERES). سایر کشورهای اروپایی هم اقداماتی در زمینه ارزیابی کیفیت آموزش عالی به عمل آوردند. جامعه کشورهای اروپایی با تاسیس شبکه اروپایی تضمین کیفیت (ENQA)، استانداردها و رهنمودهای ارزیابی کیفیت آموزش عالی (ESG) برای کشورهای اروپایی را تدوین کرد و از کشورهای ذیربط خواست که آنها را رعایت کنند.
به دنبال این امر، هریک از کشورهای اروپایی استانداردهای یادشده را در سطح ملی مورد استفاده قرار دادهاند. در آسیا هم کشورهایی مانند هند، ژاپن، کره جنوبی، اندونزی و مالزی، اقداماتی در زمینه ارزیابی مستمر کیفیت آموزش عالی انجام دادهاند. برای مثال کشور هند در دهه ۱۹۹۰ میلادی شورای ملی ارزیابی و اعتبارسنجی (NAAC) را به منظور ارزیابی و اعتبارسنجی مؤسسات آموزش عالی (HEI) برای ارزیابی کیفیت کالجها و دانشگاهها تشکیل داد. این نهاد همه واحدهای آموزش عالی هند را مورد ارزیابی قرار میدهد و نهادهای ذیربط ملزم به رعایت الزامات پیشنهادی از طرف آن هستند. در سال ۲۰۰۳ میلادی کشورهای آسیایی و اقیانوسیه شبکه ارزیابی کیفیت آموزش عالی در آسیا و اقیانوسیه (APQN) را تاسیس کردند؛ اما این شبکه هنوز استانداردهایی مانند کشورهای اروپایی برای کشورهای زیر پوشش خود ندارد. در این شبکه کشورهایی عضویت دارند که به امر ارزیابی برونی و اعتبارسنجی (accreditation) نهادهای آموزش عالی میپردازند. ایران هنوز به عنوان یک کشور عضو این شبکه نیست؛ اما دانشگاه تهران به عنوان «عضو موسسهای» به عضویت آن در آمده است.
سوال: اشاره فرمودید به اقدامات کشورهای جهان در زمینه ارزیابی کیفیت آموزش عالی. سوالی که مطرح میشود این است که ایران در زمینه ارزیابی کیفیت آموزش عالی چه اقداماتی انجام داده است؟
ایران از سال ۱۳۷۴ خورشیدی کوششهای مربوط به ارزیابی مستمر در آموزش عالی را آغاز کرده است. نخستین اقدام از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی انجام شد. در این سال، وزارت یادشده از اینجانب، به عنوان کسی که در زمینه ارزشیابی و تحقیقات آموزشی تحصیل کرده و تجربه داشته است، درخواست کرد که در راستای ارزیابی کیفیت آموزش پزشکی نظر مشورتی خود را عرضه کنم. برای این منظور، جلسهای با حضور وزیر وقت، معاونان و مشاوران وزارتخانه و نیز نمایندگان دانشگاههای علوم پزشکی تشکیل شد. در آن جلسه در مورد کلیات ارزیابی کیفیت در آموزش عالی با تاکید برارزیابی درونی و ارزیابی برونی در آموزش پزشکی در سطح بین المللی صحبت شد.
پیشنهاد این بود که طرح ارزیابی درونی به صورت پایلوت در برخی از گروههای آموزش پزشکی در دانشگاههای زیر پوشش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به اجرا درآید، همچنین پیشنهاد شد که اگر نتایج طرح موفقیتآمیز بود، میتوان آن را به طور گستردهتری در دانشگاههای علوم پزشکی به اجرا درآورد. در اجرای پیشنهاد یادشده، ۶ گروه آموزشی از دانشگاههای علوم پزشکی داوطلب شدند.
طرح ارزیابی درونی در این گروههای آموزشی در سال ۱۳۷۵ به اجرا درآمد. نتایج آن رضایتمند بود. پس از آن نتایج طرح پایلوت ارزیابی درونی مورد توجه وزارت علوم قرار گرفت. اجرای این طرح سبب شد که مسئولان وزارت علوم نیز به اهیت ارزیابی درونی پی ببرند و تصمیماتی اتخاذ کنند که ارزیابی درونی در دانشگاههای وابسته به این وزارتخانه نیز اجرا شود. دراین راستا،در دی ماه سال ۱۳۷۹ خورشیدی وزارت علوم جلسهای با حضور معاونان دانشگاهها در بندر عباس برگزار کرد و موضوع ارزیابی مستمر کیفیت آموزش عالی در دانشگاههای وابسته به این وزارتخانه را مطرح کرد.
سوال: ارزیابی کیفیت آموزش عالی با چه رویکردهایی قابل پیگیری است؟ و در ایران چه رویکردهایی مورد نظر مدیران آموزش عالی بود؟
ارزیابی کیفیت آموزش عالی با دو رویکرد (ارزیابی درونی و ارزیابی بیرونی) قابل انجام است. اتقافی که در دانشگاههای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی رخ داد بیشتر ارزیابی درونی کیفیت بود و مشابه همین روند هم در دانشگاههای وزارت علوم انجام شد.
همزمان با تدوین طرح ارزیابی مستمر آموزش عالی، برنامه ۵ ساله توسعه کشور هم در حال شکلگیری بود. سازمان برنامه وقتی در جریان فرایند ارزیابی کیفیت آموزش عالی در وزارت علوم قرار گرفت، برای این منظور یک ردیف بودجه مشخص برای ارزیابی و اعتبارسنجی دانشگاهی تعیین کرد. تعیین منبع مالی برای اجرای طرح ارزیابی کیفیت دانشگاهها قطعا میتوانست ارزیابی و ارتقای کیفیت آموزش عالی را یاری دهد؛ اما در آن زمان هیچ نهاد تخصصی برای ارزیابی مستمر کیفیت آموزش عالی در کشور وجود نداشت.
در این موقعیت، وزیر علوم از سازمان سنجش آموزش کشور درخواست کرد که کار تخصیص اعتبار برای انجام ارزیابی درونی در دانشگاههای مختلف را به عهده گیرد. سازمان سنجش عهدهدار این موضوع شد و علاوه بر این، کارگاههای آموزشی تخصصی ارزیابی هم برگزار کرد .این سازمان در ابتدا تلاش کرد دانشگاهها را با چگونگی اجرای طرح ارزیابی آشنا کند. دانشگاهها هم نسبت به این طرح اظهار علاقمندی کرده و سعی کردند مسیر ارزیابی درونی را دنبال کنند.
سوال: سوالی که هماکنون مطرح میشود این است که آیا اجرای طرح ارزیابی کیفیت آموزش عالی سبب بهبود کیفیت شرایط دانشگاههای ایران شد؟
به این سوال با قاطعیت نمیتوان پاسخ داد. چرا که ارزیابی کیفیت آموزش عالی نیازمند یک ساختار منسجم و فرایند کاملا تخصصی است. با توجه به این که سازمان سنجش معمولا درگیر کنکور و برگزاری انواع آزمونهاست، نمیتوانست این نقش را به خوبی ایفا کند. اجرای طرح ارزیابی کیفیت آموزش عالی نیازمند یک ساختار سازمانی و کادر کاملا حرفهای است تا آییننامهها و ضوابط لازم را تهیه کرده و در نهایت بتواند اهداف طرح ارزیابی درونی را در دانشگاهها پایش کند؛ همچنین، اجرای ارزیابی درونی را در دانشگاهها هدایت کند. علاوه برآن، از نظر سیاستگذاری در ارزیابی و ارتقای کیفیت در آموزش عالی شرایطی به وجود آورد که دانشگاهها پس از اجرای ارزیابی درونی و تدوین گزارش آن، خود را برای انجام ارزیابی برونی نیازمند احساس کنند. بدین سان، دانشگاهها ترغیب میشدند که برای ارزیابی برونی کیفیت داوطلب شوند. این چنین، فرایند ارزیابی مستمر کیفیت دانشگاهی میتوانست به ارتقای کیفیت آموزش عالی بیانجامد.
به نظر من سازمان سنجش در ابتدا انتخاب مناسبی برای اجرای طرح ارزیابی مستمر و توزیع منابع مالی بود؛ اما به طور کلی اجرای این طرح نیازمند سازمان جداگانهای بود. مانند کشورهای هند، ژاپن، کره جنوبی و سایر کشورهای فعال در ارزیابی مستمر کیفیت که در این زمینه نهاد ملی تاسیس کردهاند. وزارت بهداشت اقدامات مهمی در زمینه ارزیابی مستمر آموزش پزشکی انجام داده است؛ هم به نتایج پژوهشهایی که در این زمینه انجام شده بود توجه کرد و هم به تجربه بینالمللی ارزیابی آموزش پزشکی ارج نهاد. برای این منظور، نهادهای بینالمللی در زمینه ارزیابی آموزش پزشکی را شناسایی کرد. با یکی از سازمانهایی که در زمینه استاندارسازی و ارزیابی کیفیت آموزش پزشکی فعالیت داشت (WFME =فدراسیون جهانی آموزش پزشکی)، تماس گرفت و درخواست همکاری کرد. پس از آن، وزارت بهداشت اعلام کرد که قصد دارد استانداردهای این نهاد را بپذیرد و دوره دکتری آموزش پزشکی عمومی خود را با آن استانداردها بسنجد.
در این راستا، نمایندگان WFME به ایران آمدند و چارچوب ارزیابی کیفیت دوره دکترای پزشکی عمومی ایران را بر اساس چارچوب بین المللی ارزیابی کردند و مورد تائید قرار دادند. به دنبال این امر، آموزش پزشکی عمومی ایران در سال ۲۰۱۹ میلادی موافقتنامه تایید فدراسیون جهانی آموزش پزشکی را برای یک دوره ۱۰ ساله (برای هدایت ارزیابی درونی و انجام ارزیابی برونی مورد تائید نهایی یادشده) دریافت کرد. این چنین، آموزش پزشکی عمومی در ایران تنها رشته دانشگاهی است که توانسته استانداردهای بین المللی ارزیابی کیفیت را در ایران اجرا کند و مورد تایید نهادهای بین المللی قرار گیرد. بدین طریق، وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی فرایندی را ایجاد کرده است که تمام دانشگاههای علوم پزشکی در ایران برای انجام ارزیابی درونی و برونی و ارتقای کیفیت دوره دکتری آموزش پزشکی عمومی خود را نیازمند احساس کنند و در انجام آن بکوشند.
متاسفانه تاکنون هنوز هیچ رشته دانشگاهی دیگری در ایران نتوانسته است برای ارتقاء کیفیت آموزشی، مشابه فرایند ارزیابی مستمر کیفیت در آموزش پزشکی، نیاز به ارزیابی کیفیت را نهادینه کند. برای مثال موسسه ارزشیابی آموزش مهندسی ایران که در سال ۱۳۹۰ خورشیدی تاسیس شده است ،نه تنها نتوانسته احساس نیاز به ارزیابی کیفیت آموزش مهندسی را در دانشگاههای صنعتی و دانشکدههای فنی مهندسی برانگیزد، بلکه کوششهای این نهاد ،آن طور که انتظار میرفته است ،به نتیجه مطلوب نرسیده است.
سوال: درباره اقدامات جزئیتری که در زمینه ارزیابی کیفیت آموزش عالی در کشور رخ داده هم لطفا توضیح بفرمایید.
یکی از اقدامات دیگری که خوشبختانه در ایران انجام شد این بود که مرکز ارزیابی کیفیت دانشگاه تهران در سال ۱۳۸۴ خورشیدی تاسیس شد. این مرکز از سال ۱۳۸۵ مستقیما زیر نظر رئیس دانشگاه به اجرای ارزیابی درونی پرداخت. ساختار سازمانی مرکز یادشده چنان بود که شورای ارزیابی کیفیت دانشگاه تهران، سیاستگذاری و هدایت فعالیتهای ارزیابی را به انجام میرساند. رئیس دانشگاه ریاست شورا و رئیس مرکز سمت دبیری شورا را برعهده داشتند. مثلا در فاصله سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ خورشیدی ۴۰ گروه آموزشی با مشارکت هیات علمی به ارزیابی درونی پرداختند.
ارزیابی درونی یادشده که با مشارکت اعضای هیات علمی انجام شد، رسالت و ماموریت هر گروه آموزشی را مورد نظر قرار داد و براساس آن کیفیت گروهها مورد قضاوت قرارد گرفت. در این راستا، گروههای آموزشی به یاری اعضای هیات علمی اهداف، برنامهها و چشمانداز خود را مرور کردند و مورد تجدید نظر قرار دادند. مرکز ارزیابی کیفیت دانشگاه علاوه بر یاری دادن به ارزیابی درونی گروهها، به ارتقای کیفیت فرایندهای تدریس و یادگیری در دانشکدهها نیز پرداخت. برای این منظور، مرکز یادشده، در هر دانشکدهای به برگزاری کارگاه آموزشی «طرحی تجربههای یادگیری» برای اعضای هیات علمی پرداخت تا مهارتهای تدریس آنان ارتقا یاید. مرکز ارزیابی کیفیت دانشگاه برای بازنمائی چگونگی فرایند ارزیابی برونی، سه گروه آموزشی که ارزیابی درونی را انجام داده و گزارش آن را با دقت تمام تهیه کرده بودند، مورد ارزیابی برونی قرار داد. این سه گروه در دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی شامل روانشناسی ،مدیریت آموزشی و مبانی فلسفی و اجتماعی تعلیم و تربیت است. تاثیر ارزیابی درونی و برونی در این گروهها قابل توجه بوده است.
همان طور که قبلا اشاره شد، شبکه کیفیت آموزش عالی در آسیا و اقیانوسیه درسال ۲۰۰۳ میلادی (۱۳۸۲ خورشیدی) تاسیس شد و دبیرخانه آن ابتدا در کشور استرالیا بود. سپس به کشور چین انتقال یافت. متاسفانه ایران تاکنون نتوانسته است به عنوان یک عضو کشوری (national member) به عضویت این شبکه درآید. زیرا هیچ یک از نهادهای ملی ایران به امر ارزیابی برونی کیفیت آموزش عالی نپرداخته بودهاند. اما، دانشگاه تهران به واسطه کوششهای پژوهشی، آموزشی و یاری دادن به ارزیابی مستمر کیفیت در سطح دانشگاهی و ملی که از سال ۱۳۸۰ خورشیدی به عمل آورده بود، توانست به عنوان عضو دانشگاهی (institutional member) به عضویت این شبکه درآید.
البته مرکز ارزیابی کیفیت دانشگاه تهران در سال ۱۴۰۱ خورشیدی در اثر تغییر رئیس دانشگاه و تصمیم های بعدی، اهمیت خود را از دست داد. هم اکنون به عنوان یک واحد کوچک زیر نظر معاون آموزشی فعالیت میکند. به نظر میرسد، این تصمیم نامناسب بوده است. چرا که نهاد تحت نظارت رئیس دانشگاه توان اجرایی بیشتری داشته و از دامنه عمل گستردهتری برخوردار بود. بنابراین کوششهای قبلی ارزیابی مستمر کیفیت در دانشگاه تهران کاهش یافت. به رغم این امر، برخی دانشگاههای دیگر با الگو گرفتن از دانشگاه تهران ،اقدام به ایجاد مرکز ارزیابی کیفیت کردند. البته، باید یادآوری کرد که موفقیت چنین مراکزی به این بستگی دارد که مسئول آن مرکز، متخصص ارزیابی آموزشی باشد. سایر تخصص ها نمیتوانند امور مرکز را در مسیری درست هدایت کنند. در غیر این صورت مرکز ناکارآمد خواهد شد. زیرا ارزیابی آموزشی هماکنون یک رشته کاملا تخصصی است. به طوری که دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد و نیز دکتری به پذیرش دانشجو در این رشته میپردازد.
سوال: آیا کیفیت آموزش عالی فقط محدود به معاونت آموزشی است؟ کیفیت در زمینه امور پژوهش یا فرهنگی در چه جایگاهی قرار دارد؟
ارزیابی کیفیت آموزش عالی جدا از ارزیابی کیفیت پژوهش است. در برخی کشورها ، مثلا انگلستان مرکز ارزیابی آموزش عالی جدای از مراکز ارزیابی پژوهش فعالیت میکنند. وزارت علوم ایران هم در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی دفتری تحت عنوان دفتر نظارت و ارزیابی تاسیس کرد و در سال ۱۳۹۰ به مرکز نظارت، ارزیابی و تضمین کیفیت در آموزش عالی، پژوهش و فناوری «ناتک» تبدیل شد. این انتقاد مطرح بود که «ناتک» نمیتواند همزمان متولی ارزیابی آموزش، پژوهش و فناوری باشد، و برای ماموریتهای محوله توانایی لازم را ندارد. هرچند این انتقاد مورد توجه قرار نگرفت؛ اما در عمل پس از چند سال، ملاحظه شد که این انتقاد درست بوده است.
در ادامه فعالیتهای «ناتک»، هیاتهای نظارت و ارزیابی آموزش عالی تشکیل شد. هرچند ارزیابی کیفیت توسط این هیاتها در شناسائی مراکز آموزش عالی با «کیفیت نازل» موفقیت آمیز بود؛ اما اقدامات یادشده به ارزیابی کل نظام آموزش عالی و بهبود کیفیت مستمر آن منجر نشده است.
در راستای ارزیابی و ارتقای کیفیت آموزش عالی ،لازم است در اینجا به این نکته اشاره کنم که گفته میشود «ایران حدود ۲ هزار و ۵۰۰ واحد دانشگاهی دارد». این گفته یک نوع سوءتعبیر است. باید تعریف دانشگاه را بررسی کنیم. درسال ۱۴۰۰ خورشیدی در این زمینه مقاله ای منتشر شد (فصلنامه نقد و بررسی کتاب تهران) و نشان داد که با توجه به تعریف بین المللی دانشگاه، در ایران کمتر از ۲۰۰ دانشگاه وجود دارد.
سایر واحدها یا اقمار یک دانشگاه کشوری هستند یا این که صرفا مراکز پشتیبانی آموزش عالی هستند. باید توجه داشته باشیم که یک مرکز آموزش عالی وابسته به دانشگاه گسترده کشوری مانند پیام نور مثلا مرکز آموزش عالی پیام نور در دهکده ارسطو در صفادشت شهر ملارد از توابع استان البرز، نمیتواند یک «واحد دانشگاهی» به حساب آید. در حالی که اگر تعداد دانشگاههای کشور را بیش از تعداد واقعی اعلام کنیم، خودمان نوعی عدم کیفیت را رقم زدهایم. به نظر میرسد، برای بهبود کیفیت آموزش عالی نخست باید استانداردهای واژگانی را رعایت کنیم. در این راستا، باید توجه داشت که به «کدام نهاد باید نام دانشکده یا دانشگاه اطلاق کنیم ؟» ما از سال ۱۳۷۲ در این زمینه پژوهشهای چندی انجام دادهایم و در سوی تربیت نیروی انسانی لازم به طراحی و تاسیس دورههای تحصیلات تکمیلی کوشش کردهایم. در این راستا، رشتههایی مانند دکترای سنجش آموزش را راه اندازی کردیم. این اقدامات دستاورد هم داشته است. برای مثال هم اکنون رئیس بعضی از نهادهای ذی ربط از فارغالتحصیلان همین رشتهاند.
سوال: اشاره فرمودید به پژوهشهایی که در زمینه ارزیابی کیفیت آموزش عالی انجام دادید، چه اقدامات دیگری در سالهای گذشته در این زمینه انجام شده است؟
از جمله اقداماتی که از سال ۱۳۸۳ آغاز شد، برگزاری کنفرانسهای ارزیابی کیفیت آموزش عالی بود. ۲ دهه از برگزاری این کنفرانسها میگذرد. هجدهمین کنفرانس در دانشگاه تهران به میزبانی دانشکده کارآفرینی در تاریخ ۲ و ۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ برگزار شد. نوزدهمین کنفرانس سال ۱۴۰۵ در دانشگاه گیلان برگزار خواهد شد. به نظر میرسد برگزاری این کنفرانسها از طریق تبادل نظر درباره تجربهها و یافتههای پژوهشی به دست آمده در سطح ملی ،فرهنگ ارزیابی کیفیت را در آموزش عالی کشور اشاعه میدهد. برای مثال هر دانشگاهی که میزبان کنفرانس ارزیابی کیفیت باشد، اعضای هیات علمی نهاد میزبان خودشان به اهمیت ارزیابی مستمر کیفیت آموزش عالی پی میبرند و در راستای آن میکوشند.
هرچند در دو دهه گذشته، اقداماتی در زمینه تدوین استانداردها ارزیابی کیفیت آموزش عالی در ایران انجام شده ، اما متاسفانه در حال حاضر استانداردی در اختیار نداریم. چرا که تدوین استاندارد نیازمند انجام فرایندی است که ذینفعان در آن مشارکت داشته باشند. در عوض الزامات ارزیابی کیفیت گروههای آموزشی دانشگاهی تدوین شده است. در هر دانشگاه بر اساس اهداف گروههای آموزشی الزامات مورد نظر قرار میگیرند و ارزیابی انجام میشود. لازم است یادآوری شود که کیفیت عبارت است از تطابق وضعیت موجود یک گروه آموزشی با استانداردهای ذی ربط؛ اما در نبود استاندارد، میتوانیم کیفیت یک گروه آموزشی دانشگاهی را این گونه تعریف کنیم؛ تطابق وضعیت گروه آموزشی با هدفها، ماموریتها و رسالت گروه آموزشی.
سوال: با توجه به موضوعاتی که در مورد ارزیابی کیفیت آموزش عالی مطرح شد، میخواستم در مورد نقش فناوری و هوش مصنوعی در ارزیابی کیفیت آموزش عالی توضیح بفرمایید.
هوش مصنوعی که در سال های اخیر رواج یافته است، کاربردی بسیار موثر در آموزش عالی خواهد داشت. به نظر میرسد، هوش مصنوعی بتواند کمکی موثر در پایش الزامات کیفیت داشته باشد. چنانچه امکان تاسیس نهاد ملی ارزیابی و اعتبارسنجی فراهم شود، در دسترس بودن هوش مصنوعی، به دانشگاهها این امکان را می دهد که با تشکیل شبکه ارزیابی کیفیت آموزش عالی کشور ،از فناوری اطلاعات استفاده کنند . این امر ، سهولت گردآوری داده های مورد نیاز ارزیابی مستمر و تحلیل آنها را فراهم می کند. سپس نتایج آن در اختیار تیم ارزیابی قرار می گیرد تا قضاوت لازم را در باره کیفیت بعمل آورند و برای بهبودی پیشنهاد های لازم را عرضه کنند. به عبارت دیگر، گردآوری و تحلیل دادههای دانشگاهی با استفاده از هوش مصنوعی تسهیل میشود ولی تیم ارزیاب با به کارگرفتن نتایج، قضاوت در باره کیفیت را بهعمل میآورد.
از آنجا که ارزیابی درونی آیینهای میسازد که گروه آموزشی، دانشکده و دانشگاه تصویر واقعی امورشان را ببینند، هوش مصنوعی در ساختن این آیینه نقش موثری میتواند داشته باشد. البته لازمه این اتفاقات، داشتن یک مرکز ملی ارزیابی و اعتبارسنجی است. این مرکز میتواند در گام اول سیاستی اتخاذ کند که دانشگاهها خود را برای ارزیابی و ارتقای کیفیت نیازمند احساس کنند. در حال حاضر دانشگاهها به نیازهای مالی خود واقف هستند؛ اما احساس نیاز چندانی به ارزیابی و ارتقای کیفیت ندارند. تا زمانی که بودجه دولتی و شهریه دانشجویان در اختیار دانشگاهها باشد، نیاز به ارتقای
کیفیت به وجود نخواهد آمد. مدرک خواهی از سوی جامعه هم یکی دیگر از مواردی است که به ادامه فعالیت دانشگاههای بی کیفیت دامن میزند. تشنگی برای دریافت مدرک دکتری در جوامع در حال توسعه بسیار زیاد است و این مشکل را تشدید می کند.
انتهای پیام/
نظر شما