به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، ۱۲ اردیبهشت رنگ و بوی دیگری دارد، خنکای ماه بهشت بهار با حضور بچه مدرسهایهای شاخه گل به دست، شهر را رنگی میکند. قشنگترین ماه بهار را به درستی به نام معلم نامگذاری کردهاند چراکه بهار به ویژه اردیبهشتش فصل شکوفایی است و معلمی هم یعنی کمک به شکوفایی یک استعداد و پرورش آدمهایی که دنیا را جای بهتری برای زندگی میکنند.
بیشتر بخوانید
مهمترین دغدغههای معلمان نمونه کشور در دیدار با رهبری
احترام استاد و شاگردی در این دیار ریشه دارد و کافی است صفحههای ادبیات این مرز و بوم را ورق بزنیم تا ببینیم معلمی و آموختن چه جایگاهی نزد نیاکان ما داشته است. جایگاه معلم در نزد ایرانیان جایی مشخص میشود که حافظ میگوید «مزد اگر میطلبی طاعت استاد ببر» یا سعدی جور استاد را به ز مهر پدر میداند.
شهریار میگوید «از معلم جان روشن یافتیم» و دست آموزگار را ز بوسیدنیهای این روزگار میداند. فریدون مشیری هم خود را در قامت معلمی میگذارد و در توصیف زیبایی از لطافتهای این شغل میگوید: « من معلّم هستم/ نیمکتها/ نفس گرم قدمهایِ مرا میفهمند/ بالهایِ قلم و تخته سیاه/ رمز پرواز مرا میدانند/ سیبها دست مرا میخوانند/ درد فهمیدن و فهماندن و مفهوم شدن/ همگی مال من است.»
برخی معلمان هم در این دیار هستند و در لوح سپید کودکان، از عشق مینویسند؛ چراکه تاریخ نشان داده اگر عشق بکاری، شاعری زاده میشود چون سعدی و میسراید: «مرا معلم عشق تو شاعری آموخت».
معلمی که آموزش را برای کودکان روشن دل جذاب کرد
میرحافظ حسینی معلم روشندلی است که ۱۲ سال از عمر خود را صرف تدریس به کودکانی با نیازهای ویژه کرده است. حسینی وقتی میبیند که نیازهای کودکان روشن دل مورد توجه قرار نمیگیرد، آستین همت بالا میزند و تلاش میکند تا آموزش را برای آنها سادهتر کند.
وی در توضیح فعالیتهایش به ایسکانیوز گفت: اعتقاد من این است که همه افراد با نیازهای ویژه نه به عنوان سربار جامعه بلکه باید به عنوان فرد موثری در اجتماع فعالیت داشته باشند. یکی از فعالیتهای من استفاده از تکنولوژی برای قابل درک کردن دروس برای دانشآموزانی با نیازهای ویژه بود؛ برای مثال سعی کردم نقشه جغرافیا را طوری طراحی کنم که دانشآموزان نابینا با لمس آن درک بهتری از این درس داشته باشند؛ چرا که آموزش تنها تئوری نیست و باید از ابزارهای مختلف استفاده کرد.
معلم نمونه افزود: نویسندگان کتابهای آموزشی باید نیازهای دیگر کودکان مانند کودکان نابینا را نیز در نظر بگیرند. کتابهای درسی باید بروز باشند تا نسل جدید انگیزه تحصیل داشته باشد اما آموزش و پرورش همچنان بر شیوه سنتی تدریس تاکید دارد.
تاسیس موزه فرهنگ و تاریخ آموزش و پرورش به دست یک معلم
زهرا سلیمانی هم از معلمانی است که تلاش کرده تا خلاقیت را چاشنی کارش کند. وی در این باره به ایسکانیوز گفت: از سال ۱۳۹۹ موزه فرهنگ و تاریخ آموزش و پرورش استان زنجان را تاسیس کردم. هدف من این بود که موزه باعث شود که گوشهای از نمادهای بیبدیل دانش و تمدن در حوزه آموزش و پرورش نشان داده شود.
وی افزود: من تلاش کردم تا اسناد تصویری و نوشتاری آموزش و پرورش و کتب قدیمی درسی، نشریات تاریخی و ابزارهای آموزشی را از زمان تاسیس مدارس نوین تا امروز را در این موزه جمع کنم. این یک موزه کاملا تخصصی در حوزه آموزش و پرورش است.
معلم نمونه کشوری توضیح داد: دلایل مختلفی باعث شد تا این موزه شکل بگیرد. کلاسهای درسی ما خشک و سنتی هستند و کلاسی که من امروز در آن تدریس میکنم و شیوه آموزش همان روشی است که زمان تحصیل من بود. این فضای خشک و سنتی باعث میشود که دانشآموز انگیزهای برای حضوردر کلاس نداشته باشد.
برنده جایزه معلم عنوان کرد: من سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را مطالعه کردم و راهکاری در این سند پیدا کردم که میتوانست برای تنوعبخشی به فضای آموزشی راه گشا باشد. تصمیم گرفتم که کلاس تاریخ را به فضایی موزه مانند تبدیل کنم تا مثلا اگر در مورد اتفاقی در دهه ۵۰ صحبت میکنم، اسناد تاریخی مربوط به آن هم در دسترسش باشد و خود مطالعه کند.
نجات دانشآموزان از دام اعتیاد
مصطفی اینانلو از معلمان تاثیرگذار و برنده جایزه معلم در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز درخصوص فعالیتهای خود گفت: من معلم رسمی نیستم و روحانی هستم اما تلاش کردم تا با نوجوانان آسیب دیده ارتباط برقرار کرده و راهی برای نجات آنها از آسیبهای اجتماعی پیدا کنم.وی افزود: در محلات جنوب تهران با دانشآموزانی آشنا شدم که اعتیاد داشته و حتی به دلیل دزدی یا نزاع سابقه زندان داشتند. این دانشآموزان معمولا در خانوادههای آسیب دیده اجتماعی که یکی از اعضا اعتیاد یا سابقه بزه داشته، زندگی میکنند.
اینانلو ادامه داد: دانشآموزی داشتم که در کودکی فروخته شده بود و پدر جدیدش به رحمت خدا رفته و مادر هم او را رها کرده بود. این کودک با مادربزرگ ناتنی خود زندگی میکرد. شرایط باعث شده بود تا او در دوران نوجوانی تا مرز خودکشی پیش برود و در نهایت کمک کردیم تا به زندگی بازگردد. او که امروز دیگر نوجوانی را پشت سر گذاشته و جوان برومندی است، ازدواج کرده و هویت و شخصیت واقعی خود را پیدا کرده است.
برنده جایزه معلم توضیح داد: میخواستم که این بچهها اول خودشان را باور و آن هویت پنهان و مستعد درون خودشان را شناسایی کنند تا بتوانند از دل آسیبهای اجتماعی متعدد بیرون آمده و زندگی خود را بسازند.
این معلم نمونه عنوان کرد: یکی از دلایلی که کمک به نوجوانان آسیب دیده را در پیش گرفتم، این بود که خودم نوجوانی پرتنش داشتم و مدام اهل نزاع بودم اما در نهایت مسیر زندگی من تغییر کرد و سراغ درس و ورزش رفتم. در دوران طلبگی فکر میکردم که چطور میتوانم تاثیرگذار باشم؟ پدرم مخالف طلبه شدن من بود و تنها به شرط اینکه اهل نماز شب باشم و به مردم کمک کنم اجازه داد که طلبه شوم. قسمت اول شرط را نتوانستم انجام دهم اما تلاش کردم در حوزه محرومیتزدایی فعالیت کنم.
وی که سالها در محله دروازهغار و شوش تهران برای رفع آسیبهای اجتماعی فعالیت کرده، درخصوص کمک به نوجوانان گفت: تلاش کردم تا کمپی برای ترک اعتیاد جوانان و نوجوانان تاسیس کنم و بعد با کمک خیرین مدرسه و باشگاه ورزشی تاسیس کردیم. یکی از تیمهای ورزشی محله حتی به بازیهای آسیایی صعود کرده است. تمام تلاش من این بود که بچهها مستقل و با اعتماد به نفس باشند.
به گزارش ایسکانیوز، جامعهای که مدرسه قوی و معلمان خلاق کارآمد دارد، میتواند به شکوفایی و رشد امیدوار باشد. به همین جهت نه تنها در روز معلم بلکه در دراز مدت آموزش و پرورش باید برای ارتقای معلمان تلاش و برنامهریزی کند. امروز نباید معیشت و فشار کاری باعث شود که معلم از انتخاب خود پشیمان شود و عطای این شغل کلیدی را به لقایش ببخشد.
انتهای پیام /
نظر شما