به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، در آستانه سفر قریبالوقوع دونالد ترامپ به خاورمیانه، مجموعهای از اقدامات سیاسی و امنیتی از سوی او و تیم همراهش در دستور کار قرار گرفته که نشاندهنده تلاش هدفمند برای جلب رضایت دولتهای عربی و همزمان ارسال پیام به رقبای منطقهای از جمله ایران است.
یکی از گامهای معنادار در این راستا، کنار گذاشتن پیششرط عادیسازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل از دستور کار مذاکرات منطقهای است؛ تصمیمی که نهتنها با سیاست رسمی دولت بایدن تفاوت دارد، بلکه با مواضع پیشین خود ترامپ نیز در تضاد است و میتواند بهعنوان امتیازی آشکار به ریاض تلقی شود.
بیشتر بخوانید:
طرح پیشنهاد تغییر نام خلیج همیشه فارس توسط ترامپ/ توهمات رئیس جمهور آمریکا همچنان ادامه دارد
این در حالی است که مذاکرات هستهای با عربستان به پیشرفت در عادیسازی روابط با اسرائیل و ایجاد یک پیمان دفاعی سهجانبه مشروط شده بود.
اما زمانی که جنگ در غزه آغاز شد و با طولانی شدن آن و همچنین افزایش کشتارها توسط رژیم صهیونیستی باعث شد که عربستان سعودی تأکید کند که بدون تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی با پایتختی قدس شرقی، روابط دیپلماتیک با اسرائیل برقرار نخواهد کرد.
حتی در یک کنفرانس خبری مشترک با بنیامین نتانیاهو، ترامپ اظهار داشت که عربستان دیگر خواستار تشکیل کشور فلسطینی بهعنوان شرط صلح نیست. اما وزارت امور خارجه عربستان بلافاصله با صدور بیانیهای این ادعا را رد کرد و بر موضع ثابت خود در حمایت از راهحل دوکشوری تأکید نمود.
همچنین ترامپ در روزهای گذشته در جهت جلب رضایت اعراب منطقه با طرح مسئله تغییر نام خلیج فارس به «خلیج عربی» – موضوعی حساس و همواره مورد مناقشه در ادبیات سیاسی منطقه – تلاش داشت تا بر احساسات قومگرایانه جهان عرب سرمایهگذاری کند و پایگاه مقبولیت خود در میان برخی دولتهای عربی را تقویت نماید. این موضعگیری اگرچه واکنش منفی ایران را در پی داشته، اما برای مخاطبان عرب آن، نشانهای از همراستایی با اولویتهای ژئوپلیتیکی آنان تلقی میشود.
همچنین این نمایش رسانهای در ابعاد دیگر نیز در حال گسترش است؛ آن هم تلاش در جهت بازیای است که به ظاهر دلخوری بین اسرائیل و آمریکا را به نمایش میگذارد.
در حالی که به گزارش رویترز، مواضع ترامپ نشان از چرخش رویکردی در سیاست آمریکا نسبت به نظم جدید خاورمیانه دارد. رسانه های اسرائیلی و غربی همچنین به این موضوع اشاره کردهاند تصمیم ترامپ در مورد کنار گذاشتن شرط عادی سازی روابط با اسرائیل در تعامل با عربستان، ممکن است به تلاشها برای عادیسازی روابط بین اسرائیل و عربستان آسیب برساند.
زیرا عربستان به عنوان مهره مهمی برای اسرائیل محسوب میشد و تمایل زیادی داست تا به عادی سازی روابط با آن بپردازد. زیرا به دنبال آن بقیه کشورهای عربی نیز با خیالی آسوده تر این مسیر را طی میکردند.
همزمان، روزنامه اسرائیل هیوم نیز نوشت که ترامپ در مورد سیاستهای خاورمیانهای خود با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، هماهنگی مستقیمی ندارد.
همچنین رسانههای اسرائیلی و آمریکایی گزارش دادهاند که ترامپ در زمینه مسائل منطقهای، بهویژه در قبال ایران، با نتانیاهو مشورت نکرده و اکسیوس نیز فاش کرده که رئیسجمهور سابق آمریکا پیش از سفرش به منطقه، در تماس با مشاور نتانیاهو، گفتوگوهایی درباره ایران داشته است؛ گفتوگوهایی که بهصورت غیرعلنی انجام شده و بیانگر نوعی دور زدن رهبری رسمی اسرائیل توسط ترامپ تلقی میشود.
این موضوع در رسانهها بهعنوان نشانهای از اختلاف یا سردی روابط میان دو طرف مطرح شده، اما با توجه به همسویی منافع کلی آمریکا و اسرائیل در منطقه، بسیاری از ناظران سیاسی این "قهر رسانهای" را ساختگی و هدفمند میدانند.
به خصوص که رسانههای بینالمللی از جمله نیوزویک گزارش دادهاند که ارتش ایالات متحده چهار فروند بمبافکن سنگین بی-52 را به پایگاه دیهگو گارسیا در نزدیکی ایران اعزام کرده است. این بمبافکنها که به بمبهای سنگرشکن مجهز هستند، به جمع شش بمبافکن پنهانکار بی-2در این پایگاه اضافه شدهاند و تحلیلگران این اقدام را پیامی آشکار به ایران در بحبوحه مذاکرات با ایران میدانند.
با توجه به این موضوع به نظر میرسد تیم رسانهای ترامپ تنها قصد دارد تا به جوسازی بپردازد و سفر ترامپ به منطقه را با هیجان بیشتری به خورد مخاطبان منطقهای بدهد. آمریکا هیچ گاه نمیتواند متحد منطقهای خود را دور کند. حتی در زمانی که رسانهها به دنبال پررنگ نشان دادن دلخوریها بین ترامپ و نتانیاهو هستند میبینیم که استقرار بمب افکن ها در نزدیکی ایران چیزی است که حتی عربهای منطقه را نیز مضطرب میسازد و تنها رژیم صهیونیستی است که بیشترین رضایت را خواهد داشت.
همچنین حتی اگر ترامپ بخواهد دست به اقدامی این چینین و دوری از اسرائیل بگیرد لابی قدرتمند اسرائیل در کنگره هرگز مجوز چنین اقدامی را نخواهد داد وترامپ نیز به خوبی این موضوع را میداند.
در این چارچوب، اقدامات او نشاندهنده نوعی امتیازدهی سنجیده به بازیگران عرب، بدون خدشه به شراکت امنیتی دیرینه با تلآویو است. تنشهای ظاهری با اسرائیل و برخی تغییر جهتهای تاکتیکی، بهنظر میرسد بیشتر در خدمت یک استراتژی گستردهتر برای نمایش استقلال، بازگشت به صحنه سیاست خارجی، و اعمال فشار چندجانبه بر جمهوری اسلامی ایران باشد.
خبرنگار: ماری ملکی
انتهای پیام/
نظر شما