به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، هفته گذشته سقف آشپزخانه خوابگاه قدس دانشگاه تهران، بیهیچ هشدار و بیهیچ پیشگیری، روی سر دانشجویان ساکن آن خوابگاه فرو ریخت. اینبار، خوششانسی دانشجویان مانع از فاجعه جانی شد، اما سؤال اصلی این است: تا کی قرار است مدیریت دانشگاه با سکوت، کمکاری و وعدههای توخالی، جان دانشجویان را به خطر بیندازد؟
محمدحسین شاهسنایی، دانشجوی ادبیات فارسی و از ساکنان خوابگاه قدس به خبرنگار ایسکانیوز گفت: ساختمان خوابگاه قدس بسیار قدیمی است و قدمت آن به اوایل تاسیس دانشگاه حدود 40 سال پیش برمیگردد. تاکنون چندین مورد ریزش سقف در خوابگاه رخ داده که سه یا چهار مورد آن در سالهای اخیر اتفاق افتاده است. یکی از جدیدترین این اتفاقات نیز در هفته گذشته و در آشپزخانه این خوابگاه رخ داد.
وی افزود: محلی که سقف آن ریزش کرده است، آشپزخانه است که هیچ آسیبی به دانشجویان وارد نشده است. تمامی آسیبهای وارد شده مثل خوابگاه حسابی نیز بارها و بارها در قالب نامهنگاری های رسمی و حتی از طریق بیانیهها و جلسات دانشجویی، خطرات این فرسودگی را به مسئولان گوشزد کردهایم. حتی اعضای برخی تشکلها نیز به وزیر علوم تذکر داده بودند. جالب است که درست یک هفته بعد از آن تذکر، سقف ریزش کرد.
شاهسنایی با ابراز ناامیدی از پیگیریهای ناکام چندساله، تصریح کرد: در سه سال اخیر بارها وعده داده شده که پنج خوابگاه شامل طاهری، نصرت، حافظ، حسابی و قدس از رده خارج میشوند و بازسازی میشوند.
او افزود: مشکلات خوابگاهها فقط به ریزش سقف محدود نمیشود. شکستگی لولهها، نشتی آب، رطوبت شدید در دیوارها، و فرسودگی شدید تأسیسات، بخشی از واقعیت زندگی دانشجویان در این ساختمانهاست. در یکی از اتاقها در پاییز گذشته، رطوبت به حدی بود که کف اتاق کاملاً خیس شده بود.
وی به موضوع بیثباتی در مدیریت دانشگاه نیز اشاره کرد و گفت: در یک سال گذشته، سه بار مسئول خوابگاهها عوض شده و این بیثباتی موجب شده هیچ برنامه بلندمدت و جدیای برای بهبود وضعیت خوابگاهها عملی نشود. از طرفی، هنوز ریاست دانشگاه بهصورت قطعی تعیین نشده و تغییرات پیاپی مدیرکلها باعث سردرگمی در اجرای هر پروژهای شده است.
در سه سال گذشته، مدیریت دانشگاه تهران هر سال وعده داده پنج خوابگاه فرسوده از جمله خوابگاه قدس، بازسازی یا از رده خارج خواهند شد؛ اما هر سال در آستانه ورود دانشجویان، تنها ظاهر خوابگاهها با رنگآمیزی دیوارها کمی بهبود مییابد و مسائل زیرساختی همچنان بیپاسخ میماند. رنگآمیزی دیوارها و تعویض چراغها! در واقع، با بزک کردن دیوارهای نمکشیده است که این همان چهرهی بحران را پنهان میکنند، نه حل بحران
بعد از گذشت یک هفته نه تنها هیچ یک از مسئولین دانشگاه تهران هیچ پاسخ رسمی را ندادهاند بلکه حتی میتوان این فکر را هم کرد که جان هیچ یک از دانشجویان برایشان مهم نیست. با گریزی از واقعه فوت امیر محمد خالقی تنها دلسوزی مسئولین دانشگاه به ایجاد امنیت و اقداماتی انجام شد که هنوز هم که هنوز است در بعضی دانشگاه ها درحال پیگیری است؛ اما واقعا این شرایط زیبنده دانشگاهی است که خود را نماد علم، فرهنگ و تمدن ایران میداند؟ چرا برای حفظ جان جوانی که امید یک خانواده و یک جامعه است تدبیری اندیشیده نمیشود؟
بسیاری از دانشجویان با تلخی میگویند: «دیگر خوابگاه نیست، سوله بحران است!» کف اتاقها خیس از رطوبت، آشپزخانهها در آستانه ریزش، تأسیسات پوسیده، و هر بار که لولهای میترکد، دست دانشجویان به جایی بند نیست.
حادثه اخیر تنها یک ریزش ساختمانی نبود؛ یک نشانه واضح از بیکفایتی مدیریتی، نادیدهگرفتن هشدارها و تحقیر جایگاه دانشجو در سیاستگذاری دانشگاهی بود. اگر این حادثه با تلفات جانی همراه بود، چه کسی پاسخگو بود؟ آیا هنوز هم برای مسئولان دانشگاه تهران «ریزش سقف» یک خبر معمولی است؟
اگر دانشگاه تهران به این خواستهها پاسخ ندهد، نهتنها اعتماد دانشجویان فرو میریزد، بلکه دیوارهای مشروعیت آن نیز ترک برمیدارد؛ درست مثل سقف خوابگاه قدس.
انتهای پیام/
نظر شما