«نمایش، مصرف و حسرت: مواجهه‌ای با مقاله‌ی ریچ‌کیدز تهران»

 مهدی بخشی*

به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز؛ پدیده‌ی «ریچ کیدز آو تهران» یا همان صفحه‌ی معروف اینستاگرامی که زندگی لوکس عده‌ای از جوانان تهرانی را به نمایش می‌گذارد، سال‌هاست در فضای عمومی ایران محل بحث و جدل بوده است. مقاله‌ی دکتر شاه‌قاسمی با عنوان «مصرفِ مصرف در اینترنت در ایران» تلاش می‌کند این پدیده را نه صرفاً به‌عنوان یک سرگرمی فضای مجازی، بلکه به‌مثابه یک نشانه‌ی مهم اجتماعی و فرهنگی تحلیل کند. او با بهره‌گیری از نظریه‌ی کلاسیک تورستین وبلن درباره‌ی «مصرف نمایشی» و به‌ویژه «مصرف نیابتی»، تصویری تازه از تجربه‌ی کاربران ایرانی در مواجهه با این نوع محتوا ارائه می‌دهد. به‌نظرم اهمیت مقاله دقیقاً در همین است: اتصال یک مفهوم جهانی به شرایط خاص ایران، و باز کردن بحثی که معمولاً در سطح گفت‌وگوهای روزمره باقی می‌ماند.


نقاط قوت مقاله

یکی از برجسته‌ترین نقاط قوت مقاله انتخاب موضوع است. در جامعه‌ی ایران، که همزمان با بحران اقتصادی، تحریم‌ها، تورم شدید و شکاف طبقاتی روبه‌رو است، ظهور و محبوبیت صفحه‌ای مثل RKOT تناقضی جدی به نظر می‌رسد. نویسنده با دقت این تناقض را صورت‌بندی می‌کند: از یک طرف اکثریت مردم با مشکلات معیشتی و فقر دست‌وپنجه نرم می‌کنند، و از طرف دیگر گروه کوچکی از جوانان با نمایش افراطی ثروت و تجملات در شبکه‌های اجتماعی هزاران دنبال‌کننده دارند. این تضاد در مقاله نه فقط به‌عنوان یک امر اجتماعی عجیب، بلکه به‌عنوان نشانه‌ای از تحول فرهنگی و رسانه‌ای بررسی می‌شود.

از نظر چارچوب نظری هم مقاله نقطه‌ی قوت مهمی دارد. نویسنده با ارجاع به وبلن، مفهوم «مصرف نیابتی» را بازخوانی کرده و آن را به تجربه‌ی کاربران ایرانی تعمیم داده است. او توضیح می‌دهد که کاربران RKOT در واقع مصرف‌کننده‌ی مصرف دیگران هستند؛ یعنی لذت تماشای زندگی لوکس و پرزرق‌وبرق را جایگزین تجربه‌ی واقعی مصرف می‌کنند. این ایده باعث می‌شود مقاله فراتر از نقد اخلاقی ساده (مثل «این بچه‌ها ولخرج‌اند» یا «جوانان نباید دنبالشان بروند») حرکت کند و تحلیلی عمیق‌تر ارائه دهد.

نویسنده به‌خوبی از داده‌های اجتماعی و اقتصادی هم بهره گرفته است. اشاره به آمار فقر، نابرابری، کاهش ارزش ریال و افزایش میلیاردرها در ایران کمک می‌کند تا بستر اقتصادی پدیده روشن شود. همین‌طور آوردن نمونه‌هایی از فرهنگ ایرانی، مثل مواضع رهبران مذهبی درباره‌ی مصرف‌گرایی یا جایگاه قناعت در ادبیات کلاسیک، به مقاله عمق فرهنگی داده است. این ترکیب چندلایه (اقتصادی، فرهنگی، رسانه‌ای) باعث می‌شود تحلیل مقاله جامع و چندبعدی به نظر برسد.
نکته‌ی مثبت دیگر این است که مقاله صرفاً به توصیف RKOT بسنده نکرده، بلکه ابعاد مختلف کارکرد آن را بررسی کرده است: از depoliticization یا بی‌اثر کردن گرایش‌های سیاسی تا تبدیل جوانان به «سلبریتی‌های بی‌هنر» (celebutantes)، از فروش سبک زندگی مصرفی تا شباهت ساختاری با «پورنوگرافی مصرف». هر یک از این بخش‌ها به‌خوبی نشان می‌دهد که چرا RKOT چیزی فراتر از یک صفحه‌ی سرگرم‌کننده است و چه پیامدهایی می‌تواند برای جامعه داشته باشد.


نقدها و محدودیت‌ها

با وجود این نقاط قوت، مقاله بی‌نقص نیست و می‌توان چند نکته‌ی انتقادی مطرح کرد. نخست اینکه رویکرد مقاله بیشتر توصیفی و نظری است و کمتر بر داده‌ی تجربی مستقیم تکیه دارد. مثلاً نویسنده می‌توانست با تحلیل محتوای پست‌های RKOT یا بررسی نظرات کاربران در زیر پست‌ها شواهد عینی بیشتری ارائه کند. همین‌طور نبود مصاحبه یا پرسش‌نامه از دنبال‌کنندگان، باعث می‌شود فهم ما از تجربه‌ی واقعی کاربران کمی یک‌طرفه باقی بماند.
دومین محدودیت مقاله نگاه نسبتاً بدبینانه و یکنواخت به پدیده است. تقریباً همه‌ی پیامدهایی که برای RKOT ذکر می‌شود منفی‌اند: از ایجاد حس خشم و سرخوردگی تا بی‌توجهی به سیاست و تقویت شکاف طبقاتی. هرچند این پیامدها واقعی‌اند، اما می‌شد به امکان‌های مثبت هم پرداخت. مثلاً برای برخی کاربران، دیدن این تصاویر می‌تواند به‌نوعی انگیزه‌ی فردی یا حتی شکل‌گیری هویت انتقادی منجر شود. در واقع، مصرف نیابتی الزاماً همیشه به ناامیدی منجر نمی‌شود؛ گاهی هم باعث ایجاد آگاهی نسبت به نابرابری یا حتی سوژه‌سازی انتقادی می‌شود.

نقد دیگر به استفاده‌ی نویسنده از بعضی استعاره‌ها مثل «پورنوگرافی مصرف» برمی‌گردد. این تشبیه از نظر بلاغی جذاب است، اما از نظر روش‌شناختی می‌تواند کمی مبالغه‌آمیز تلقی شود. مقایسه‌ی RKOT با صنعت پورنو، بدون داده‌های کافی درباره‌ی چگونگی تجربه‌ی کاربران، ممکن است بیشتر به یک شعار انتقادی شبیه باشد تا یک استدلال علمی محکم.
همچنین جای خالی مقایسه‌ی تطبیقی با پدیده‌های مشابه در دیگر کشورها احساس می‌شود. RKOT بخشی از یک جریان جهانی است (#RichKids در شهرهای مختلف دنیا وجود دارد)، اما مقاله تمرکز اصلی‌اش بر ایران است. اگر نویسنده نشان می‌داد که مصرف نیابتی در ایران چه تفاوت‌ها یا شباهت‌هایی با دیگر کشورها دارد، تحلیل کامل‌تر و جهانی‌تری به دست می‌آمد.

در نهایت، مقاله در بخش نتیجه‌گیری بیشتر بر لزوم «سواد رسانه‌ای» تأکید می‌کند، اما توضیح نمی‌دهد این سواد دقیقاً چگونه باید توسعه یابد یا چه نهادهایی مسئول آن هستند. این بخش می‌توانست با ارائه‌ی راهکارهای عملی یا پیشنهادهای سیاست‌گذاری غنی‌تر شود.

جمع‌بندی و تأمل شخصی

با همه‌ی این نقدها، مقاله‌ی دکتر شاه قاسمی ارزش زیادی دارد، چون نگاه ما را به یک موضوع به‌ظاهر ساده تغییر می‌دهد. پیش از خواندن مقاله شاید من هم مثل خیلی‌ها RKOT را صرفاً یک صفحه‌ی جنجالی و سرگرم‌کننده می‌دیدم، اما حالا بهتر می‌فهمم که این نوع فضاها چه پیامدهای فرهنگی و اجتماعی پیچیده‌ای دارند. به‌ویژه ایده‌ی «مصرف نیابتی» برایم الهام‌بخش بود؛ اینکه چطور ما وقت و انرژی‌مان را صرف تماشای لذت‌های دیگران می‌کنیم و در نهایت چیزی نصیبمان نمی‌شود جز حسرت و دلخوری.

در عین حال، به‌نظرم همان‌طور که نویسنده هم تلویحاً اشاره کرده، برخورد ما با این پدیده نباید صرفاً منع یا نفی باشد. نیاز داریم که یاد بگیریم چگونه با چنین محتوایی مواجه شویم، بدون آنکه در دام مصرف‌گرایی نمایشی بیفتیم یا دچار سرخوردگی بشویم. این همان جایی است که بحث سواد رسانه‌ای اهمیت پیدا می‌کند. اگرچه مقاله بیشتر به هشدار دادن پرداخته، اما می‌توان گام بعدی را در مسیر آموزش و توانمندسازی کاربران دید.
برای آینده، پژوهش‌های میدانی درباره‌ی تجربه‌ی واقعی دنبال‌کنندگان RKOT می‌تواند مفید باشد.

مثلاً بررسی اینکه کاربران چه انگیزه‌ای از دنبال کردن این صفحه دارند، آیا صرفاً سرگرمی است یا منبع مقایسه‌ی اجتماعی، و اینکه این تجربه در زندگی روزمره‌شان چه اثری می‌گذارد. چنین داده‌هایی می‌تواند به غنی‌تر شدن بحث‌های نظری کمک کند.

در مجموع، این مقاله نمونه‌ی خوبی از پیوند میان نظریه‌ی کلاسیک و پدیده‌های معاصر است. دکتر شاهقاسمی توانسته نشان دهد که مفاهیمی مثل «مصرف نمایشی» و «مصرف نیابتی» همچنان در تحلیل رسانه‌های اجتماعی کاربرد دارند. حتی اگر با بعضی برداشت‌های او موافق نباشیم، باز هم ارزش کارش در این است که دریچه‌ای تازه برای دیدن واقعیت‌های اجتماعی ایران به روی ما باز می‌کند.

مهدی بخشی

دانشجوی ارشد دانشگاه تهران*

کد خبر: 1279151

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =