ماجراهایی از کارآزمایی بالینی واکسن HPV

کتاب محکمه HPV به بررسی اثرات واکسن می‌پردازد و توضیح می‌دهد که حتی اگر این واکسن‌ها صد درصد هم در کاهش سرطان موثر باشند که البته نیستند، باز هم نمی‌توانند از ابتلا به همه موارد سرطان دهانه رحم جلوگیری کنند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران، کتاب محکمه HPV یک بازرسی حقوقی-پزشکی درباره پرونده واکسن مقابله با ویروس پاپیلومای انسانی یا همان HPV و اثرات واکسن گارداسیل بر دختران اروپایی و آمریکایی است. این کتاب ضمن بررسی‌های خود مدعی شده واکسن مورد اشاره آثار مخرب بسیاری بر دختران اروپایی و آمریکایی داشته است. کتاب مذکور توسط محمد مظفرپور به فارسی ترجمه شده و در اختیار عموم مردم قرار گرفته است. باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران با هدف ترویج فضای گفتمان علمی بخش‌هایی از کتاب را منتشر می‌کند.

لازم به ذکر است مسئولیت صحت اطلاعات مندرج در کتاب بر عهده نویسندگان بوده و به مخاطبان عزیز توصیه می‌شود درباره استفاده یا عدم استفاده از واکسن یا داروهای مربوط، تنها از نظر و مشورت پزشکان و متخصصان امر استفاده کنند. بخش یازدهم از محتوای کتاب محکمه HPV به این شرح است؛

تنها چند مایل دور از کپنهاگ، یک زن جوان دیگر هم داشت مثل کسیا از ماجرا خبردار می‌شد. سسیلیا هم در فیوچر۲ شرکت کرده بود و وضعیت سلامتی او هم مثل کسیا دچار مشکل شده بود. این دو زن جوان در جولای ۲۰۱۶ از طریق گروه حمایت از قربانیان واکسن با هم دیدار کردند. ماجرای سسیلیا بسیار شبیه به ماجرای کسیا است ولی یک تفاوت مهم با آن دارد: سسیلیا دارونما دریافت کرده بود. اگر سسیلیا دارونمای سالین دریافت کرده بود پس چه چیزی می‌توانست او را بیمار کرده باشد؟ مشخص نبود.

سسیلیا نیز در بیمارستان محل خودش در فردریکزبرگ کپنهاگ، همان بروشور ارسالی برای کسیا در مورد کارآزمایی بالینی را دریافت کرده بود. او هم مثل کسیا فکر می‌کرد کمک به یک اقدام درمانی مهم برای مراقبت از زنان در برابر سرطان، مهیج خواهد بود. این دختر ۲۱ ساله که آن روزها در دانشگاه تحصیل می‌کرد، می‌توانست این پول زیاد را خرج کند. او خوانده بود که در این کارآزمایی از دارونمای سالین استفاده شده است. سسیلیا با خودش می‌گفت کاش دارونما دریافت کند چون مشغول امتحانات بود و اصلا نمی‌خواست بی‌دلیل خطر کند.

با این حال این مطالعه، دوسوکور بود و او هیچ راهی نداشت تا بفهمد آیا در گروه واکسن قرار دارد یا در گروه دارونما. او به تمام خوبی‌هایی که یک کارآزمایی می‌تواند داشته باشد و همچنین به پول فکر می‌کرد و همین باعث شد تصمیم به شرکت در کارآزمایی بگیرد؛ به ویژه با توجه به اینکه در بروشور گفته شده بود این واکسن، ایمن است. سسیلیا پس از دریافت دوز اول واکنش شدیدی در بدن خود حس نکرد ولی آن تزریق، درد زیادی داشت. در ماه اول پس از آن واکسن، عادت ماهیانه او غیرعادی شد ولی او فکر نمی‌کرد ربطی به واکسن داشته باشد. پزشکان کلینیکی هیچ جزوه یا فرمی به او ندادند تا علایمش را ثبت کند. آنان به او نگفتند که در محل تزریق، واکنش‌هایی مشاهده خواهد کرد و شاید دچار سردرد هم بشود.

او تصور می‌کرد این خون‌ریزی، کاملا تصادفی است.یک ماه بعد، سسیلیا به بیمارستان مراجعه کرد تا دوز دوم را دریافت کند. درست مانند مورد کسیا این بار هم پزشکان کلینیکی از او فهرستی از واکنش‌ها را پرسیدند. سسیلیا با ادامه روند موافق بود چرا که واکنش‌های بدنش ملایم بودند. آنان به او گفتند باید درباره مشکل قاعدگی به پزشکی شخصی خود مراجعه کند چرا که این ربطی به واکسن ندارد. شش ماه گذشت و او برای دریافت دوز سوم مراجعه کرد. آنان به او گفتند هر سوالی دارد بپرسد ولی باز هم هیچ راهی پیش پای او نگذاشتند تا واکنش‌های احتمالی را ثبت نماید. پس از تزریق سوم بود که او متوجه علایمی غیرعادی علاوه بر قاعدگی سنگین شد. پوستش آسیب دید، سردرد گرفت و حس آنفلوانزا داشت.

معده‌اش دچار مشکل جدی شد و طی چند هفته ۱۲ پوند وزن کم کرد. سسیلیا به سراغ پزشک شخصی خود رفت ولی پزشک، چیزی درباره دلیل علایم او نفهمید. سسیلیا دلیل این وضع را متوجه نمی‌شد چون همیشه بدن سالمی داشت. وقتی سسیلیا برای {پیگیری مشکلات ناشی از} تزریق سوم {به بیمارستان} مراجعه کرد، کادر درمان بار دیگر به او گفتند مشکلات اخیر، ربطی به واکسن ندارند. آنان گفتند او دوباره باید به سراغ پزشک شخصی خود برود و به توصیه‌های آنان نیز توجه نماید. آنان به او اطمینان دادند که ادامه کار برایش ضرری نداشته است.

در سال ۲۰۰۳ که تزریق این سری واکسن تمام شد، به سسیلیا گفتند باید تا سال ۲۰۰۷ صبر کند تا ببیند واکسن دریافت کرده است یا دارونمای سالین. علایم او ادامه داشتند ولی هیچ پزشکی نمی‌توانست علت آن‌ها را بفهمد. او به خوش‌بوکننده و کرم‌های پوست مختلفی که استفاده می‌کرد حساسیت پیدا کرد. او به یک متخصص پوست مراجعه کرد و از او شنید که باید برند آن‌ها را عوض کند ولی این هم فایده‌ای نداشت. سسیلیا به علت اینکه بخشی از مطالعاتش به حوزه تحقیقات پزشکی مربوط می‌شدند همیشه با متخصصین سلامت سر و کار داشت. هیچ کدام از آنان نتوانستند توضیح دهند او چرا به این شدت بیمار شده است. او هم مثل کسیا به این نتیجه رسید که باید مبارزه کند.

ادامه دارد...

کد خبر: 1280047

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =