به گزارش خبرنگار ایسکانیوز، سارا طاهری- سیاست جدید بنزینی دولت این روزها محل گفت و گو و گمانه زنیهای بسیاری شده است؛ هر چند دولت اساس و هدفش از افزایش قیمت بنزین را کمک به خانوارهای متوسط و کم درآمد که در شرایط تحریم اقتصادی به لحاظ معیشتی در فشار هستند اعلام کرد اما در سوی مقابل همان اقشار کم درآمد و متوسط در صف اول مخالفت با این سیاست ایستاده و برندگان این سیاست را متمولان یا همان دهک دهم درآمدی دانستند. افزایش قیمت بنزین در ساعت صفر روز جمعه، باعث شد مخالفان و موافقان مقابل هم صف آرایی کرده و هر کدام از ظن خود به مخالفت و یا موافقت از این سیاست بپردازند.
موافقان میگویند اقتصاد ایران بیمار است و برای آن که از این بیماری به مرگ تدریجی نرسیم باید تن به یک جراحی بزرگ دهیم! آنها این جراحی را در گران کردن قیمت حاملهای سوخت میدانند چرا که تداوم وضع موجود فشار زیادی را بر قشر کم درآمد جامعه منتقل میکند؛ موافقان تنها راه را بازتوزیع یارانهها میدانند.
در سوی مقابل مخالفان میگویند درست است که جراحی ناگزیر است اما طرح افزایش قیمت بنزین با این روش نه تنها طرح مناسبی نبود بلکه در آینده نیز تبعات زیادی را به دنبال خواهد داشت. آنها بر این باورند که دولت باید در طول زمان و بهطور سالانه نسبت به افزایش نرخ سوخت و رساندن قیمت آن به نرخ فوب خلیجفارس اقدام میکرد. برخی میگویند اصلاحات اقتصادی در بستر اصلاح قیمت حاملهای انرژی اتفاق میافتد و این همان چیزی است که پاستورنشینان آن را دنبال میکنند ولی برخی نیز معتقدند بهتر بود کسری بودجه دولت به جای افزایش قیمت بنزین با گرفتن مالیات از فراریان مالیاتی جبران میشد.
در نهایت طرح سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین به هر ضرب و زوری که بود بالاخره به اجرا درآمد، هرچند افزایش شاید تنها گزینه روی میز دولت بود اما واکنشهای زیادی را به دنبال داشت. از نمایندگان مجلس گرفته تا دانشگاهیان! نمایندگان مردم در ساختمان مخروطی بهارستان از همان روز اول با ذکر اینکه مجلس بیاطلاع بوده، از اقدام یکسویه دولت و رایزنی صرف با سران قوا انتقاد کردند و گفتند بهتر است مجلس بعدی را تعطیل کرد چرا که دیگر مجلس در راس امور نیست، حتی کار به استعفای برخی از نمایندگان و جمع آوری امضا برای استیضاح لاریجانی و روحانی هم رسید.
البته دعوای بنزینی دولت و مجلس قصه امروز و دیروز نیست. افزایش قیمت در فصل بودجه ریزی 98 کلید خوره بود و در نهایت هم گویا سنبه دولت پر زورتر بود و در شورای اقتصادی سران قوا و با تایید آنها به تصویب رسید.
با تمام این واکنشها الان چند روزی است که سیاست جدید دولت دنبال میشود اما هنوز افکار عمومی اقناع نشده است. توجیه مردم درباره تصمیم بنزینی سران قوا و تببین کارشناسی این تصمیم مهمترین موضوعی است که باید از سوی مسئولان در وهله اول و کارشناسان اقتصادی در وهله دوم دنبال شود. برای پاسخ به سوالات بنزینی مردم به سراغ چند تن از اقتصاددانان رفتیم تا از یک تریبون رسمی به این سوالات پاسخ دهیم. هرچند بسیاری از آنها هر کدام به دلایلی حاضر به پاسخگویی نشدند؛ از دکتر عبدالملکی عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق که معتقد است تعیین قیمت 1500 و 3 هزار تومانی هیچ مبنایی ندارد تا کارشناسی که به دلیل داشتن یک سمت اجرایی «سکوت» را بر پاسخگویی ترجیح داد. برخی نیز گفت و گوهای بنزینی را خط قرمز میدانند و نمیخواهند فعلا ازهیچ خط قرمزی عبور کنند!
با این حال همگی متفقالقول میگویند آمادهسازی افکار عمومی برای اصلاح نظام یارانهها و واریز یارانه همزمان با اجرای قانون از پیش پا افتادهترین حقوقی بود که باید انجام میشد اما دولت دوازدهم به هیچ یک از آنها توجهی نکرد.
اکبر ترکان مشاور اقتصادی رئیس جمهور و قدرت الله امام وردی عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در گفت و گو با خبرنگار ایسکانیوز هر کدام به نوبه خود به برخی از سوالاتی که این روزها ذهن مردم را درگیر کرده است پاسخ دادند. شاید مهمترین پرسشی که این روزها از سوی افکار عمومی مطرح میشود این باشد که در کشوری که روی نفت خوابیده چرا باید یک شبه قیمت بنزین سه برابر شود؟ ترکان میگوید در کشور 80 میلیارد دلار یارانه انرژی پرداخت میشود و جمعیت ایران نیز حدود 80 میلیون نفر است. یعنی هزار دلار در سال به ازای هر نفر! او با یک حساب سرانگشتی تخمین زد که هزار دلار به قیمت 12 هزار تومان امروز، حدود 12 میلیون تومان به ازای هر یک نفر در کشور میشود. ترکان معتقد است این عدد ثروتی متعلق به خود مردم است که هدر سوزی میشود. او با طرح این سوال که آیا راه بهتری برای مصرف کردن این ثروت به نفع مردم وجود ندارد تاکید کرد که این هزینه منصفانه توزیع نمیشود چرا که خانوادههای ثروتمند برخودارتر و فقیر کمتر برخودار میشوند و این موضوع باید اصلاح شود.
به اعتقاد مشاور اقتصادی رئیس جمهور اگر قرار است توزیع یارانهای صورت بگیرد اولا باید در مسیر درستی باشد و مسیر درست هم یعنی پرداخت یارانه به خانوادههای ضعیف. ثانیا آن که به جای هدر سوزی سوخت این هزینه تبدیل به بن مواد غذایی، بهداشت، درمان و .. شود.
به گفته ترکان مصرف سوخت سال به سال زیاد میشود، در زمان احمدی نژاد مصرف بنزین 63 میلیون لیتر در روز بود ولی در این دوره که سهمیه را برداشتند و کارت سوخت را حذف کردند از 63 میلیون لیتر به 105 میلیون لیتر رسیده است. موضوعی که باعث میشود او صراحتا اعلام کند این میزان باید صرف بهبود زندگی مردم شود.
او در پاسخ به این که چطور صرف بهبود زندگی مردم شود، منطقی کردن قیمت ها را تنها راه میداند. این کارشناس اقتصادی میگوید: با ادامه دادن روند فعلی پارس جنوبی را ده ساله مصرف میکنیم و 20 سال دیگر منابع پارس جنوبی به صفر میرسد. باید در مصرف انرژی صرفه جویی کنیم تا به جای آن که 20 سال دیگر پارس جنوبی به صفر برسد این عدد را به 40 سال برسانیم.
یکی از ابهاماتی که این روزها مردم مطرح کردند درباره نحوه نگرش مردم به درآمدها و قیمت حاملهای انرژی است. آنها میگویند چرا مسئولان قیمت بنزین را با دلار مقایسه میکنند اما درآمدهای ما را با ریال؟ ترکان این سوال را با سوال پاسخ داده و میگوید: شما تصور کنید در بانک مرکزی مقدار زیادی طلا وجود دارد؛ چون درآمد مردم پایین است ما باید طلاها را ارزان بفروشیم؟ طلا سرمایه مردم در بانک است و نمیتوان آن را نصف قیمت داد. ثروت باید صرف مردم شود و این ابهام که چون ما درآمدمان پایین است باید طلاها را ارزان بفروشیم درست نیست بلکه باید درآمد خود را بالا ببریم.
هرچند او پاسخی برای چگونگی افزیش درآمد ندارد و تنها به جمله « مردم باید درآمدهای خود را بالا ببرند تا سطح رفاه نیز افزایش پیدا کند» بسنده میکند.
البته ترکان در خلال صحبتهایش صراحتا اعلام میکند که مردم ایران نمیتوانند مانند مردم سایر کشورها در رفاه زندگی کنند.
او میگوید: درآمد سرانه ایران 5 هزار دلار و در کشورهای صنعتی درآمد سرانه بین 30 تا 40 هزار دلار است. بنابراین مردمی که درآمد آنها 5 هزار دلار است آیا میتوانند مانند مردمی که درآمدشان بالغ بر 40 هزار دلار است زندگی کنند؟ قطعا پاسخ خیر است.
مهمترین ابهام مردم درباره قیمت بنزین جهش سه برابری آن است. مشاور اقتصادی رئیس جمهور معتقد است قیمت مهم نیست.
ترکان برای توجیه خود دلیل آورده و توضیح میدهد: نفت، گاز ، گازوئیل و تمام موادی که مربوط به انرژی میشوند قیمتی در دنیا دارند و ما باید قیمتی روی این مواد بگذاریم که به نفع زندگی مردم باشد در غیر این صورت منصفانه نخواهد بود. یک فرد با گاز استخر خود را گرم میکند و یک نفر تنها یک اتاق دارد. آیا این ها منصفانه استفاده می کنند؟ بهتر است زندگی اقشار ضعیف مورد پشتیبانی قرار بگیرد.
با تمام این اوصاف ترکان خود نیز نگران است؛ نوعی نگرانی که نشان میدهد او خود نیز از فواید اجرای این سیاست مطمئن نیست.
او می گوید: البته نگرانم که ما از این سیاست حمایت کنیم و فردا یارانه را صرف موضوع دیگر کنند. به طور مثال به حقوق کارمندان داده و به سبد خانوادههای کم درآمد ریخته نشود. بنابراین پیشنهاد کردم که درآمد حاصل از این موضوع را به صندوق توسعه ملی برده و در داخل صندوق توسعه ملی یک صندوق انرژی راه اندازی کنیم و بدانیم که این پول قرار است به مردم بازگردانده شود و قرار نیست در خزانه به حقوق و دستمزد کارمندان اختصاص یابد.
مشاور اقتصادی رئیس جمهور از این که این یارانه به مردم بازگردانده نشود و پاسخی برای افکار عمومی نداشته باشد نگران است بنابراین تاکید میکند منابعی که از اصلاح قیمت انرژی به دست میآید باید به مردم آن هم نه به طور مساوی پرداخت شود. هرچند او تضمیمی برای پرداخت این یارانه به خانوادهها ندارد. ترکان البته معتقد است سازمان حمایت از مصرف کننده باید از تغییر قیمتها مراقبت کند وگرنه سودجویان به جان مردم افتاده و قیمتها را بدون هیچ دلیلی افزایش میدهند.
مردم به رفتار و گفتار دولت بیاعتماد هستند
قدرت الله امام وردی عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی اما مخالف نظرات اکبر ترکان است.
به گفته امام وردی مردم نسبت به رفتار و گفتار دولت بی اعتماد هستند. دولت در راستای بحث ارائه خدمات، تنظیم بودجه و هم طرازی درآمدها و هزینهها قیمت بنزین را افزایش داده است. درآمدهای دولت ارزی است و طبق عادت همیشگی یعنی زمانی که به نیمه دوم سال میرسد دچار کسری بودجه شده و عمدتا از طریق افزایش خدمات عمومی مثل کالاهای عمومی این مشکل را حل میکند. لذا طبیعی است برای این که مردم را توجیه کند، چاره ای جز مقایسه قیمت بنزین با کشورهای همسایه ندارد.
عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی معتقد است دولت برای اقناع افکار عمومی با این توجیه که چون سوخت در کشور ارزان است دست به افزایش قیمت زده افزایشی که بدون توجه به قدرت خرید بوده است.
امام ورودی جهش 3 برابری قیمت بنزین را نیز منطقی نمی داند و توضیح میدهد: با توجه به سهم بنزین و سوخت از درآمدهای افراد از جامعه و با توجه به این که امسال نرخ تورم بسیار بالا و قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرد این جهش 3 برابری بیش از اندازه و خارج از توان مردم است.
او اعتراضات مردم را طبیعی دانسته و تاکید کرد: توجیه دولت منطقی به نظر نمیرسد؛ دولت مدعی است که پول بنزین را از دهکهای بالا جامعه که از رانت یارانه های بنزین استفاده میکنند گرفته و به طبقات پایین پرداخت میکند. این جا یک ابهام مطرح است؛ دولت پارسال با اتفاقاتی که در بازار ارز پیش آمد یک رانت چند میلیاردی را برای دهکهای بالا ایجاد کرد و موجب فاصله طبقاتی بین کسانی که خودرو یا مسکن ندارند با طبقات بالادست شد و الان مدعی است که با پرداخت درصد کمی یارانه این موضوع جبران میشود.
او ادامه داد: نکته بعدی این که در این سیاست صداقت وجود ندارد. درآمدی که دولت به عنوان درآمد بنزین دریافت می کند حداقل 20 درصد آن مالیات است و درصدی هم سهم شرکت پخش پالایش. بنابراین عملا نصف این درآمدی که دولت مدعی است سهمی از آن ندارد متعلق به دولت است و برای نصف دیگر نیز هیچ تضمینی وجود ندارد که به خانواده های کم درآمد پرداخت شود.
عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی معتقد است این افزایش قیمت با توجه به قدرت خرید مردم و وضعیت فعلی اقتصاد معقول به نظر نمیرسد و خارج از توان و قدرت خرید مردم است.
به هر حال چند روزی است که قیمت بنزین با نرخ جدید عرضه میشود و در شرایط فعلی مردم نسبت به آینده اقتصادی کشور و افزایش قیمت کالاهای اساسی نگران و معترضند. در نظر نگرفتن طرحهای کارشناسان اقتصادی و در نهایت افزایش یک شبه یک طرح شتابزده، این شائبه را در اذهان مردم ایجاد کرده است که دولت تدبیر و امید، تدبیری برای شرایط اقتصادی کشور ندارد.
انتهای پیام/