احتمال شکست مذاکرات هسته‌ای ضعیف است / غرب به توافق با ایران نیاز دارد

غلامحسین یوسفی معتقد است، شکست مذاکرات می‌تواند ایران را از چتر کنترلی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی خارج کند و این امر مفایر با خواست آنهاست؛ لذا کشورهای غربی نیز به منظور جلوگیری از این موضوع به توافق با ایران نیاز دارند.

به گزارش خبرنگار بین‌الملل ایسکانیوز، مذاکرات هسته‌ای بین ایران و 4+1 همچنان ادامه دارد و اخبار متفاوت و حتی ضد و نقیض از وین به جهان مخابره می‌شود. به نظر می‌رسد طرفین در حال زورآزمایی و تحمیل طرح‌ها  و انتظارات خود به طرف مقابل هستند. ایران از لغو تحریم‌ها به عنوان پیش شرط احیای توافق صحبت می‌کند و طرف‌های غربی –تحت فشار ایالات متحده- بازگشت به تعهدات برجامی را شرط لغو تحریم‌ها عنوان می‌کنند. برخی تحلیلگران معتقدند با توجه به شرایط طرفین امکان دستیابی به توافق وجود ندارد؛ اما از نظر دکتر غلامحسین یوسفی –استاد و کارشناس مسائل بین‌الملل- غرب به توافق با ایران نیاز دارد و از همین رو می‌توان گفت که احتمال شکست در مذاکرات بسیار ضعیف است. ایشان نیز اعتقاد دارد که لغو کل تحریم‌های علیه ایران شدنی نیست اما خواست ایران مبنی بر لغو تحریم‌های برجامی کاملا منطقی و دست یافتنی است.

متن کامل این گفتگو بدین شرح است:

- پیشرفت مذاکرات وین را چطور ارزیابی می‌کنید و از نظر شما امکان دستیابی به توافق وجود دارد؟

روند مذاکرات با پیشنهاداتی که ایران در ابتدا ارائه کرد، توسط غربی‌ها به چالش کشیده شد. قصد آنها این بود که ایران را زمین گیر کرده و وانمود کنند که امکان ادامه مذاکرات، به دلیل خواسته های غیر منطقی ایران، وجود ندارد. اما پس از اصرار ایران و بررسی مجدد طرح ایران، به منطقی بودن آن پی بردند و آن را مورد بحث قرار دادند. لذا همانطور که اعلام شده، می‌توان پیشرفت مذاکرات را مثبت دانست. بنابر این طرف‌های غربی با وجود اینکه به دنبال شانتاژ بودند، روند مذاکرات را مثبت، ارزیابی کردند.

اما به سه دلیل عمده می‌توان گفت، که روند مذاکرات مثبت خواهد بود و امکان دستیابی به توافق وجود دارد. اول اینکه، به هر حال آمریکا به صورت قهری باید از غرب آسیا خارج بشود و نیروهای نظامی خود را از این منطقه بیرون ببرد. دلیل دوم این است که ایالات متحده قصد دارد بر مهار چین تمرکز کند، که با پراکندگی توانایی ها، امکان تمرکز و مهار چین و حتی روسیه برای ایالات متحده وجود ندارد. بنابراین لازم است، که توان آمریکا بر چین متمرکز شود. دلیل سوم که با موضوعات قبلی نیز ارتباط دارد، این است که خروج آمریکا از غرب آسیا و تمرکز بر مهار چین، مستلزم اقنای متحدین این کشور –یعنی کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس و رژیم صهیونیستی- در غرب آسیاست. این متحدین، بیش از پنج دهه به حمایت ایالات متحده تکیه کرده و امنیت شان را به حضور  آن گره زده بودند. لذا لازمه خروج آمریکا از غرب آسیا، از نگاه متحدین این کشور، پایان یافتن منازعات منطقه است (که در این پرونده، افزون بر پرونده هسته ای ایران، جنگ عربستان علیه یمن، صلح اعراب و اسراییل و مسایل دیگر منطقه را می توان لحاظ کرد). پس می‌توان نتیجه گرفت، به این سه دلیل عمده، ایالات متحده باید در مذاکرات وین از موضع طلبکار، کوتاه بیاید تا مسیر منطقی و درست را بتواند پیش بگیرد.

البته به نظر می‌رسد، رژیم صهیونیستی و لابی‌های مرتبط با آن در تلاش هستند، تا دو راهی «توافق یا جنگ» را علیه ایران رقم بزنند، که در بحث پروپاگاندا تقریبا موفق شده‌اند؛ در همین رابطه اگر به اخبار و تحلیل‌ها توجه بکنید، تمامی اتاق‌های فکر، رسانه‌ها و نظریه پردازان بر این مسئله تمرکز کرده‌اند، که اگر مذاکرات به بن بست برسد، حتی اگر آمریکا به ایران حمله نکند، اسرائیل این کار را انجام خواهد داد! بر این پایه، ایران باید از سایه جنگ بترسد و به خواسته های بی پایان غربی‌ها تن بدهد. اما این تهدیدها، تنها لاف در غریبی است، تا با فشار، جمهوری اسلامی ایران تسلیم آنها شود.

همانطور که گفته شد، این جنگ روانی توسط رژیم صهیونیستی به راه افتاده تا افزون بر ایران، دولت بایدن را نیز مجبور به پذیرش خواسته های خود کند. اما تلاش‌ آنها برای تحمیل خواسته‌هایشان به بایدن و تیم او نیز بی نتیجه بوده است. به اعتقاد من، با وجود تلاش آنها برای قرار دادن جمهوری اسلامی  ایران بر سر دو راهی «جنگ و صلح»، این ایالات متحده و شرکای غربی آن هستند که بر سر یک دو راهی قرار دارند، که عبارت است از: الف) «توافق منطقی و تداوم قرار داشتن ایران زیر چتر کنترلی آژانس و پادمان ها» و ب) «عدم توافق و در نتیجه خروج ایران از چتر کنترلی آژانس وسایر پادمان ها».

ایران از ابتدا اعلام کرده که در چارچوب پادمان‌ها و مقررات آژانس فعالیت خواهد کرد. نتیجه تمام بازرسی‌ها نیز موید پایبندی ایران به مقررات بوده است. بر پایه این منطق، غرب باید در همین چارچوب با جمهوری اسلامی ایران کار کند. اما راه دومی که جلوی آنها قرار دارد، ایران را از چتر کنترلی آژانس خارج می‌کند که خلاف خواست غربی‌هاست. هر چند که از لحاظ شرعی، نیز ایران اعلام کرده که به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نیست، اما خروج ایران از چتر کنترلی آژانس، برای آنها بسیار نگران کننده خواهد بود.

به عبارت بهتر، ترس صهیونیست ها از گزینه «الف»، این است که اگر با ایران توافق بشود و تحریم ها برداشته شود، فنر توسعه و رشد ایران در خواهد رفت. بنابر این نمی خواهند ایرانی پیشرفته تر از این را شاهد باشند. در صورتیکه گزینه «ب»، عملیاتی شود، فنر هسته ای ایران رها خواهد شد! این موضوع نیز تحت هیچ شرایطی خواست آمریکا و اروپا نیست.

مسئله‌ای که بسیار اهمیت دارد و سبب شده تا سران رژیم صهیونیستی به دوره گردی روی بیاورند، این است که آنها جمهوری اسلامی را تهدید وجودی برای خود می‌دانند. بنابراین تلاش می‌کنند تا این تهدید وجودی را به آمریکا، اروپا و کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز تعمیم دهند. این در حالی است که نه آمریکا، نه اروپا و نه حتی کشورهای همسایه ایران، هیچ کدام تهدید وجودی از سوی ایران احساس نمی کنند. بنابر این اگر کشورهای غربی حاضر در مذاکرات وین به اضافه آمریکا، خواهان پایان دادن به آنچه هستند، که خود ادعا می کنند، خواستارند، باید توافق با جمهوری اسلامی را به سرانجام برسانند، که من فکر می کنم، شرایط برای انجام این توافق، بسیار مناسب است.

 

- برخی کارشناسان معتقدند که احتمال لغو تمام تحریم‌ها تقریبا صفر است و بر همین اساس خواسته ایران را غیرمنطقی می‌دانند. نظر شما در این خصوص چیست؟

بنده نیز اعتقاد دارم برداشتن همه تحریم‌های گسترده و چند لایه‌ای که از گذشته و خصوصا در دوره ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران وضع شد، کار زمان بر و مشکلی است. همچنین خواست غربی‌ها و خصوصا لابی‌های فشار صهیونیست‌ها این است، که تحریم‌ها برداشته نشود. اما کف خواسته‌های ایران این است، که تحریم‌های برجامی باید برداشته شود؛ در غیر این صورت، توافق برجام و مذاکرات پیرامون آن بی‌معنا خواهد بود. توافق برجام  که انجام شد، جمهوری اسلامی ایران پیش از اینکه طرف غربی کمترین تعهد خود را به اجرا بگذارد، تمامی تعهدات خود را انجام داد. بنا بود پس از انجام توافق، تمامی تحریم‌ها برداشته شود. اما با شیطنت از نوع دیپلماسی آمریکایی، که در آموزه های سیاسی آنها مرسوم است و ساده انگاری طرف ایرانی، نه تنها تحریم ها برداشته نشد، بلکه به شدت افزایش یافت.

اما دیگر زمان بندبازی طرف غربی پایان یافته و باید به موضع قبل از خروج از برجام بازگردد. لذا مذاکره کردن بر امری که یک طرف تعهداتش را انجام داده و طرف دیگر بدون عمل به وعهده‌هایش بخواهد بار جدیدی را تحمیل کند، کاملا بی‌معنا خواهد بود. ایران نیز به هیچ وجه از خواسته‌های منطقی خود عقب نشینی نخواهد کرد. لذا لغو تحریم‌های برجامی، که کف خواسته های ایران است، باید برداشته شود.

- فکر می‌کنید در صورت شکست مذاکرات، ایران آمادگی مواجهه با چالش‌های موجود را دارد؟

تصور من این است که در این دور از مذاکرات، نباید شکست وجود داشته باشد و نخواهد داشت. اگرچه از آمریکای غیرقابل اعتماد، هیچ اقدام نابخردانه ای بعید نیست. روی کار آمدن دولت سیزدهم و تیمی که به وین اعزام شده، جمهوری اسلامی ایران نشان داد که با آمادگی کامل و پیشنهادات کاربردی، در مذاکرات حاضر شده است. بناب این شکست در مذاکرات، به مفهوم شکستن استخوان های پوسیده ایالات متحده و در نتیجه به زیر کشیده شدن قدرت آن توسط چین، پیش از زمان مورد انتظار خواهد بود.

ایالات متحده با وجود برقرار بوده مذاکرات وین، نمایندگانی را به امارات عربی، کره و ژاپن اعزام کرده تا این کشورها را که طرف های تجاری ایران هستند، متقاعد کند که از تجارت با ایران بپرهیزند. البته اعلام کرده اند، که مذاکره با کشورهای مذکور را برای احتمال شکست مذاکرات وین انجام می دهند. اما این، دیپلماسی آمریکایی است که برای فشار همه جانبه بر طرف مقابل انجام می دهند.

با وجود این بی اعتمادی ها و شاخ و شانه کشیدن های طرف آمریکایی، احتمال شکست در مذاکرات هسته ای، بسیار ضعیف است. لذا باید مسیری که شروع شده تا حصول نتیجه طی گردد؛ در غیر اینصورت، مشکلات افزون خواهد شد. آنچه که ما از آمریکا و رفتار غیرصادقانه آنها سراغ داریم، نبود تفاوت در سیاست های روسای جمهوری آمریکا است، دولت بایدن نه تنها تحریم‌های برجامی را که در زمان انتخابات، وعده داده بود، به برجام باز خواهد گشت و تحریم های ناشی را آنرا لغو خواهد کرد، لغو نکرد، بلکه در صدد افزایش تحریم‌ها و ادامه راه ترامپ است.

جمهوری اسلامی ایران تمامی تحرکات و فعالیت های مخرب آمریکا را به دقت رصد می کند، بنابراین در صورتیکه مذاکرات به شکست منجر شود -که احتمال آن ضعیف است- دیگر مانند گذشته، اقتصاد کشور، رشد و توسعه آن به مذاکرات پیوند نخواهد خورد. شکست مذاکرات، تبعاتی برای طرفین خواهد داشت، که در این زمان جمهوری اسلامی ایران تنها طرف آسیب پذیر نخواهد بود. افزون بر آن دولت سیزدهم با درس گرفتن از گذشته راه های عبور از تحریم‌ها را پیگیری خواهد کرد. لذا پیشنهادم این است که برای مقابله با تحریم ها، اداره کشور را باید بر فرض وجود تحریم، تنظیم کرد تا اثر تحریم در زندگی مردم حس نشود. 

انتهای پیام/

کد خبر: 1123219

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 1
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • محمد IR ۱۰:۳۶ - ۱۴۰۰/۱۰/۰۷
      0 0
      چه نقطه نظر جالبی