به گزارش خبرنگار استانی ایسکانیوز از همدان، امیر علی غلامی مشاور، روانشناس و استاد دانشگاه در گفتوگو اختصاصی با ایسکانیوز گفت: به عنوان یک روانشناس، نه تنها مخالف فناوریهای نوین نیستم بلکه همواره تلاش کردهام با نگاهی علمی و پژوهشی به آنها بپردازم. معتقدم که نباید با تکنولوژی تضاد داشته باشیم؛ بلکه باید آن را درک کنیم و مهارت استفاده صحیح از آن را بیاموزیم.
غلامی در پاسخ به این پرسش که نقش فضای مجازی در افزایش نارضایتیهای خانوادگی چیست، بیان کرد: متأسفانه، ما سواد رسانهای، سواد دیجیتال و به طور کلی سواد فضای مجازی را نداریم. در چنین شرایطی، بهجای حل مسئله، صورت مسئله را پاک میکنیم. به عنوان مثال، بسیاری از خانوادهها میپرسند: از چه سنی باید گوشی در اختیار فرزندمان قرار دهیم؟ این در حالیست که کودکان امروز هوش دیجیتالی بالایی دارند و نمیتوان به سادگی ابزار را از آنها گرفت، بلکه باید مهارت استفاده را به آنها آموزش داد.
این استاد دانشگاه با اشاره به داده ها و آمار ادامه داد: از دهه ۹۰ به بعد، تغییرات قابلتوجهی را در کیفیت روابط زوجین شاهد بودهایم. بنده از سال ۱۳۸۸ در حوزه مشاوره پیش از ازدواج و خانواده فعال هستم و بین سالهای ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲ نیز به طور خاص با دادگستری در حوزه مشاوره طلاق همکاری داشتم. در این بازه، سه عامل اصلی بروز طلاق و اختلافات شدید زناشویی را شناسایی کردم: اعتیاد، فقر و خیانتهای زن و شوهری.
غلامی در موضوع افزایش خیانت در روابط زناشویی، تصریح کرد: به صراحت میتوان گفت که خیانت در روابط زناشویی، پیش از دهه ۹۰، به هیچ عنوان به این شدت و گستردگی نبود. البته خیانت تنها یک مؤلفه نیست و عوامل متعددی مانند سن ازدواج، الگوهای ارتباطی و تربیت خانوادگی نیز دخیل هستند، اما یکی از تأثیرگذارترین عوامل بیشک فضای مجازی است.
او با اشاره به اینکه فضای مجازی میتواند به آسیبپذیری روابط عاطفی دامن بزند، بیان کرد: فضای مجازی در کشوری مانند ایران، که هنوز چارچوبهای مشخصی برای استفاده از آن تعریف نشده و مردم نیز به طور عمومی از سواد رسانهای کافی برخوردار نیستند، به بستری برای آسیبپذیری بیشتر روابط عاطفی تبدیل شده است.
غلامی با تاکید بر اینکه تحولات اجتماعی و ساختاری نیز در تشدید گسستهای عاطفی مؤثر بودهاند، توضیح داد: در تمام جوامع صنعتی، یکی از چالشهای اساسی، حرکت افراد به سوی زندگی انفرادی است. ما نیز در حال گذار به مدرنیته و پستمدرنیته هستیم، جایی که روابط بینفردی کاهش مییابد. این پدیده حتی در ساختارهای اداری نیز بازتاب یافته؛ به عنوان مثال، با اجرای طرح دورکاری، افراد حتی از تعاملات روزمره کاری نیز محروم شدهاند.
او ادامه داد: این تغییرات ناگهانی، شکافی در زندگی اجتماعی افراد ایجاد کرد. در گذشته، ما نیاز مبرمی به گفتوگو، ابراز احساسات و ارتباط مستقیم داشتیم. اما امروز، فشارهای کاری، اقتصادی و اجتماعی باعث شده افراد حتی فرصت یک تماس ساده را نیز نداشته باشند.
غلامی با اشاره به اینکه گرایش به فضای مجازی بسیار گسترده شده است، بیان کرد: فضای مجازی، اپلیکیشنها و شبکههای اجتماعی در دسترس قرار گرفتند و افراد، هویت گمشده اجتماعی خود را در این فضا جستوجو کردند. چون دیگر همسر یا نزدیکترین افراد، نقش تأییدکننده و حمایتگر را نداشتند، افراد برای دریافت تأیید و پذیرش، به دنیای مجازی روی آوردند.
او در این خصوص بیان داشت : در این مسیر، افراد به ساختن هویتهای جعلی، تغییر ظاهر، سن و حتی نام خود پرداختند تا در آن فضا مورد توجه و تأیید قرار گیرند؛ فرآیندی که متأسفانه میتواند بنیان خانواده را به شدت تهدید کند.
وی به تشریح ریشه اصلی بحران در روابط زوجین امروزی پرداخت و گفت: متأسفانه وارد نوعی گمگشتگی روابط شدهایم که هم مرد و هم زن را درگیر کرده است. این انشقاق در روابط به تدریج شکل گرفت و به اواخر دهه ۹۰ و اوایل دهه ۱۴۰۰ رسید. با قاطعیت میتوانم بگویم که یکی از عوامل اصلی بروز اختلافات زناشویی، سردی رابطه است و این واقعیتی دردناک است.
این استاد دانشگاه با اشاره به آمار جمعآوری شده در خصوص انواع طلاق گفت: طبق آماری که طی سالهای اخیر جمعآوری کردهام، حدود ۳۲ تا ۳۳ درصد طلاقها فیزیکیاند، اما چیزی بین ۶۰ تا ۶۳ درصد از زوجین، دچار طلاق عاطفی هستند. یعنی زن و مرد در خانهای مشترک زندگی میکنند اما هیچ پیوند عاطفی و احساسی میان آنها وجود ندارد. صرفاً همخانهاند؛ شاید نیازهایی از یکدیگر را برآورده سازند، اما نیازهای عاطفی اساساً نادیده گرفته میشود.
او ادامه داد: یک رابطه در شرایطی که هیچ تأیید، احساس و عاطفهای میان زن و شوهر وجود ندارد، حتی بدتر از طلاق است.
غلامی در خصوص اینکه چرا برخی زوجین از ارتباط عاطفی با همسر خود فاصله گرفتهاند، تصریح کرد: امروزه ما با زن و شوهری روبهرو هستیم که درگیر تأییدهای مجازی شدهاند و از تأیید فیزیکی و واقعی در دنیای حقیقی دور افتادهاند. آنها به تأییدهایی که در شبکههای اجتماعی دریافت میکنند خو گرفتهاند و دیگر نیازی به تعامل احساسی با همسر خود نمیبینند.
وی ادامه داد: حالا تصور کنید کودکی که در چنین خانوادهای به دنیا میآید، در چه فضای سرد و بیاحساسی رشد خواهد کرد. چنین فرزندی نه تنها احساس امنیت و محبت نمیبیند، بلکه از اساس، مفهوم خانواده گرم و همراه را تجربه نمیکند.
این استاد دانشگاه با اشاره به عواملی که موجب تغییرات رفتاری در نسل جوان امروزی شده است، گفت: در حال حاضر، شاهد تربیت نسلی هستیم که شباهت زیادی به شرایط اجتماعی ۱۰ یا ۱۵ سال پیش در غرب، اروپا و آمریکا دارد. نسلی که فاقد تعهد، مسئولیتپذیری و احساس تعلق است. این مسئله ریشه در نداشتن سواد رسانهای و ناتوانی در مدیریت ارتباطات دارد.
او در این رابطه بیان داشت : ما به عنوان انسان، نیاز عمیق و ریشهداری به روابط اجتماعی داریم. اما امروز، در فضای فعلی، نتوانستیم این نیاز را در دنیای واقعی تأمین کنیم. در نتیجه، پناه بردهایم به دنیایی که در آن، تنها تأیید دریافت میکنیم. اینجا دیگر مسئله هویت مطرح است. افراد از هویت واقعی خود فاصله گرفتهاند چون در جستوجوی تأیید دائمی هستند.
غلامی با اشاره به اینکه امروزه نرخ جراحیهای زیبایی در ایران به شدت افزایش یافته است گفت: امروز نرخ جراحیهای زیبایی و پلاستیک در ایران، بیش از ۲.۵ برابر میانگین جهانی است. این آمار هشداردهندهای است. چون افراد نتوانستهاند ابتدا شخصیت خود را در بستر خانواده شکل دهند و حفظ کنند. وقتی پا در مرحله ازدواج میگذارند، نمیتوانند با هویت واقعی خود وارد رابطه شوند. بهجای اینکه بگویند: "من این هستم، اگر میخواهی بپذیر"، به دنبال تغییر برای جلب تأیید دیگران هستند
وی در این خصوص افزود: نتیجه این روند، یا طلاق عاطفی است، یا آشفتگیهای جنسی، بیتعهدی و بیمسئولیتی. یا ادامه دادن یک زندگی زناشویی کاملاً بیروح، بیهیجان و فاقد مهر و محبت. فرزندانی که در چنین فضاهایی رشد میکنند، وارثان خوبی برای فرهنگ و خانواده ایرانی نخواهند بود.
غلامی در مورد مقایسه افراد در فضای مجازی عنوان کرد : امروز افراد به طور دائم در معرض مقایسههای سطحی و نادرست در فضای مجازی قرار دارند. افراد مدام با خود میگویند: "فلانی اینطور است، تو چرا اینطور نیستی؟"، یا "زمانه عوض شده، تو باید مثل دیگران باشی". این مقایسهها، به ویژه در روابط عاطفی و زناشویی، بسیار آسیبزا هستند.
وی در ادامه به موضوع روابط افراد با یکدیگر پرداخت و بیان کرد: در گذشته، رابطهها بر پایه تعهد، مسئولیت، علاقه و رابطه جنسی سالم ،استوار بود. اما امروزه افراد با تصاویر و روایتهای غیرواقعی فضای مجازی زندگی واقعیشان را مقایسه میکنند. نتیجه آن، افزایش نارضایتی و کاهش کیفیت روابط است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه جامعه ما از ساختار تکلیفمحور به سمت حقوقمحور در حرکت است، تصریح کرد: ما از یک جامعه تکلیفمحور (که البته خودش هم اشکالاتی داشت) به جامعهای کاملاً حقوقمحور رسیدهایم. امروز بسیاری از افراد، صرفاً به حقوق خود فکر میکنند، نه تعهداتشان. نه زن و نه مرد حاضر نیستند مسئولیتهایی را که در کنار حقوقشان تعریف میشود، بپذیرند. نتیجه این عدم تعادل، تضعیف نهاد خانواده و سرد شدن روابط است.
غلامی در ادامه دربارهی روابط انسانی در عصر دیجیتال، با تأکید بر مفهوم "حقوقمحور شدن" روابط گفت: امروز روابط بیشتر بر مبنای حقوق فردی تعریف میشود. افراد از خود میپرسند «من از این رابطه چه میخواهم؟» و اگر طرف مقابل نتواند آن خواستهها را برآورده کند، به راحتی کنار گذاشته میشود. این وضعیت باعث میشود حتی روابطی که روزگاری بر پایهی تعهد بنا شده بودند، دیگر دوام نیابند، چون نگاه «دوست داشتن» جایگزین «پایبندی به تعهدات» شده است. که بخشی از این نگاه محصول مقایسههای پیدرپی در فضای مجازی است.
وی در خصوص دلیل نارضایتی افراد از روابط عاطفی خود، بیان کرد: ما به صورت دائمی در حال مقایسه شدن هستیم. فیلمها، تصاویر و محتواهایی که در فضای مجازی میبینیم، خواستهها و انتظارات ما را شکل میدهند. این مقایسهها باعث نارضایتی از زندگی عاطفی و روابط فعلی میشود، چرا که توقعات افراد دیگر بر اساس واقعیت شکل نمیگیرد، بلکه تحت تأثیر «خوراک تصویری» فضای مجازی است.
استاد دانشگاه در ادامه به رشد بیسابقهی هوش مصنوعی طی یکسال اخیر اشاره کرد و به بررسی ابعاد مختلف این پدیده را پرداخت و گفت : امروز با چند دستور ساده در چتجیبیتی میتوان یک مقالهی علمی با رفرنسهای معتبر دریافت کرد. دانشی که پیشتر نیاز به تلاش و جستوجو داشت، حالا به سادگی و بدون زحمت در دسترس قرار دارد. این فرآیند باعث نوعی «دانشزدگی» شده است. یعنی ما همهچیز را میدانیم اما هیچچیز را زندگی نمیکنیم یا به آن عمل نمیکنیم.
وی یادآور شد: پیشتر انسانها دانش را برای پاسخ دادن به پرسشهایشان خلق میکردند، اما حالا ما منتظر نشستهایم تا دانش خودش به ما برسد، حتی بدون اینکه سؤالی بپرسیم. نمونههایی مثل لباسهای هوشمند که بدون تعامل انسانی پاسخ نیازها را بدهند، نه پیشرفت، بلکه دور شدن از انسانیت است.
غلامی به بیان توصیهای برای خانوادهها و زوجها در عصر تکنولوژی پرداخت و گفت: استفادهی آگاهانه از فضای مجازی ضروری است. «اعتیاد به فضای مجازی» از سال ۲۰۱۵ به بعد در DSM به عنوان یک اختلال روانی شناخته شده و روند درمان آن شباهت زیادی به اعتیاد به مواد مخدر دارد، با این تفاوت که در اینجا اعتیاد، روحی، ذهنی و عاطفی است.
او با بیان اینکه یکی از معضلات دنیای امروز، پناه بردن افراد به فضای مجازی است اظهار کرد: باید زمان بیشتری برای ارتباطات ملموس انسانی اختصاص داد. در حالی که چالشهای اقتصادی باعث دوری افراد شده، نیاز به تأیید و محبت همچنان پابرجاست. اگر این نیازها از سمت همسر یا شریک زندگی تأمین نشود، افراد برای جبران، ناخودآگاه به فضای مجازی پناه میبرند.
این روانشناس در توضیح علت چالشهای هویتی ناشی از فضای مجازی بیان کرد: زمانی که افراد برای تأیید گرفتن وارد فضای مجازی میشوند، بهتدریج با ساختن یک «خود مجازی» احساس هویت میکنند. این هویت، واقعی نیست اما چون بازخورد میگیرد، فرد تصور میکند که باید همان باشد. این وضعیت، در بلندمدت منجر به «تناقض شخصیتی» میشود و روابط عاطفی و هویتی فرد را دچار چالشهای جدی میکند.
این استاد دانشگاه بر نقش خانوادهها در حفظ و تقویت روابط زوجین تأکید کرد و گفت: نباید تصور کنیم که پس از ازدواج، همه چیز به خود زوجین مربوط است و خانوادهها باید کنار بکشند. در گذشته، روابط خانوادگی نزدیکتری وجود داشت که در تقویت زندگی مشترک مؤثر بود. امروز هم باید خانوادهها در ماهها و سالهای ابتدایی ازدواج، نقش حمایتی خود را ایفا کنند و از ارتباطات صمیمی بین دو خانواده غافل نشوند.
غلامی در مورد سن ازدواج تصریح کرد: موضوع مهم دیگر، سن ازدواج است، یکی از اشتباهات رایج، ازدواج در سنین پایین است؛ یعنی زمانی که هنوز فاکتورهای انتخاب شکل نگرفتهاند. در دورهی نوجوانی یا اوایل جوانی، انتخابها بیشتر بر پایهی هیجانات، جذابیتهای ظاهری و برداشتهای سطحی شکل میگیرند، اما وقتی فرد وارد دورهی میانسالی میشود، معیارهای جدیدی برایش اهمیت پیدا میکند و ممکن است شریک قبلی دیگر با این معیارها تطابق نداشته باشد.
وی در این باره ادامه داد: به همین دلیل تأکید میکنم که بلوغهای چندگانه—یعنی بلوغ عاطفی، اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی و... باید قبل از ازدواج کامل شده باشد.
غلامی با اشاره به دادههای آماری و مشاهدات میدانی مربوط به سن ازدواج افزود: سنین حدود ۲۶ تا ۲۷ سالگی برای خانمها و ۳۱ تا ۳۲ سالگی برای آقایان، معمولاً مناسبترین بازه برای تصمیمگیری درست در ازدواج است. البته این اعداد قطعی نیستند اما با شرایط فعلی جامعه ما، منطقیترین بازه زمانی برای آغاز یک زندگی مشترک آگاهانه هستند.
این استاد دانشگاه به عنوان سخن پایانی در مورد فضای مجازی و هیجانات ناشی از آن، خاطر نشان کرد: فضای مجازی با تحریک هیجانات و لذتهای آنی، میتواند تصمیمگیریهای احساسی را تقویت کند. اگر ازدواج هم در دورهی هیجانی و ناپخته شکل بگیرد، احتمال آسیب بالا میرود. پس قبل از ازدواج، باید هم خود را بشناسیم و هم به شناخت درستی از دیگری برسیم، نه بر اساس ظاهر، بلکه بر اساس بلوغی که با تلاش، زمان و تجربه حاصل میشود.
خبرنگار: مهدی میرزائی
انتهای خبر/
نظر شما