به گزارش خبرنگار ایسکانیوز از تهرانغرب، شامگاه دوشنبه ۲۸ مرداد، تالار وحدت میزبان اجرای اوراتوریوی «نامیرا» با آهنگسازی بهزاد عبدی و ارکستر سمفونیک تهران به رهبری نصیر حیدریان بود. در این اجرا، نقشخوانان به شرح زیر روی صحنه حاضر شدند: وحید تاج در مقام راوی، حسین علی شاپور در نقش امام حسین (ع)، مجتبی عسگری در نقش حضرت عباس (ع) و حبیب بن مظاهر، هادی فیضآبادی در نقش حضرت علیاکبر (ع)، محمود صالحی در نقش جناب حر، محسن زرآبادیپور در نقش شمر، حسین میرزائیان در نقش عمرسعد، بهناز نادری در نقش حضرت زینب (س) و سعید بحرالعلومی در نقش خولی.
این اثر با همراهی ۷۸ نوازنده از ارکستر سمفونیک تهران و ۴۳ خواننده گروه کُر در ۹ پرده آهنگسازی شده که به روی صحنه رفت و به دلیل استقبال مخاطبان، اجرای آن برای روز ۲۹ مرداد نیز تمدید شد.
«نامیرا» اثری در قالب اوراتوریو است؛ فرمی بزرگ برای آواز و ارکستر که از نظر ساختار به اپرا شباهت دارد، اما بدون دکور، صحنهپردازی و بازیگری اجرا میشود. این قالب موسیقایی عموماً بر موضوعات مذهبی استوار بوده است؛ بهویژه در سنتهای کاتولیک و پروتستان، هرچند از قرن هجدهم به بعد، موضوعات غیرمذهبی نیز به آن راه یافتهاند.
از نظر موسیقایی، اوراتوریو ترکیبی از بخشهای گوناگون چون آریا، رسیتاتیف (آوازی گفتار گونه)، کُر و اورتور را در بر میگیرد و همین امر آن را به یکی از اشکال غنی و متنوع موسیقی کلاسیک بدل کرده است.
واژهی «Oratorio» ریشهای ایتالیایی دارد و از واژهی oratorio به معنای «محل دعا» گرفته شده است. نخستین نمونههای این قالب هنری در قرن هفدهم و در ایتالیا شکل گرفتند؛ همزمان با تولد اپرا.
آهنگسازی و اجرا
با وجود آنکه بلیتهای این اجرا «سولد اوت» اعلام شده بود، در سالن همچنان صندلیهای خالی چه در طبقهی همکف و چه در بالکنها به چشم میخورد. در ابتدای اجرا نیز ناهماهنگیهایی در ورود سازها و صدای ارکستر شنیده شد، اما با گذر زمان گروه به انسجام بیشتری رسید و در ادامه، اجرای ارکستر پختهتر و منسجمتر جلوه کرد.
از منظر آهنگسازی، قطعه ساختاری ساده و بیآلایش داشت و همین امر موجب شد تا ارکستر با چالشهای فنی چندانی روبهرو نباشد. در عین حال، استفاده از مدهایی با حالوهوای ایرانی و شرقی، کاملاً با مفهوم داستان هماهنگ بود و به فضاسازی اثر کمک شایانی کرده بود. همچنین استفادههای افکتیو در بخش پرکاشنها و دیگر گروههای ارکستر با سلیقه و دقت همراه بود و به غنای بافت موسیقایی افزوده بود.
یکی از نقاط برجستهی این اجرا، تنوع در شیوههای آوازی بود. از آواز کلاسیک ایرانی گرفته تا گونه های نمایشی در اثر بهکار گرفته شده بود و همین تنوع، نقش مهمی در ایجاد جذابیت و تازگی در طول اجرا ایفا کرد.
پرده اول
پرده اول با اورتور آغاز شد و با ارائه مقدمهای موسیقایی، فضای کربلا و حالوهوای حماسی داستان را برای مخاطبان ترسیم کرد. کر و راوی با اجرای منسجم خود، شرح آغاز حماسه کربلا و شرایط تاریخی و معنوی آن را روایت کردند.این پرده به طور خاص به بار افکندن کاروان امام حسین (ع) در مسیر کربلا اشاره داشت. این بخش، با هماهنگی میان ارکستر و گروه کُر، توانست بیننده را از همان لحظات ابتدایی در دل داستان قرار دهد و با فضا سازی به وسیله موسیقی، تنش و حس دراماتیک صحنه را به خوبی منتقل کند. همچنین استفاده از مدهای ایرانی و شرقی در این بخش به تقویت حس مذهبی روایت کمک شایانی کرد و مقدمهای مناسب برای ورود به بخشهای بعدی اثر فراهم آورد.
پرده دوم
پرده دوم با محوریت خطابه امام حسین (ع) به یاران و اصحاب و سپاه کوفه دنبال شد و حال و هوای حماسی اثر را تقویت کرد. این بخش با ریتمهای تندتر و مهیجتر، تنش و هیجان صحنه را افزایش داد و مخاطب را بیش از پیش با فضای نبرد و ایستادگی امام و همراهانش همراه ساخت. هماهنگی میان ارکستر و گروه کُر در این پرده، توانست شدت و انرژی لحظات را به خوبی منتقل کند و ریتمهای قوی و پرانرژی و سازبندی ارکستر، جذابیت و دراماتیک بودن اجرا را حفظ کرده بود.
پرده سوم
پرده سوم به شهادت جناب حر اختصاص داشت و ترکیبی از حزن و حماسه را در بر میگرفت. آوازها به شکل رجزخوانی اجرا شدند و جنبهای نمایشی گونه به اثر میدادند. لحظات التماس حر به پیشگاه امام حسین (ع)، همراه با شعر و آواز، تاثیرگذار و احساسی بود و توانست ارتباط مخاطب با داستان را عمیقتر کند.
تنوع ریتمیک در این پرده نیز نقش مهمی در داینامیک حسی اثر داشت؛ از ریتمهای تند و مهیج در بخشهای حماسی گرفته تا ریتمهای آرام و حزنانگیز در لحظات تأمل و غم، همه در ایجاد شدت و عمق عاطفی کار موثر بودند و حس تراژدی و شکوه داستان را همزمان منتقل کردند.
پرده چهارم
پرده چهارم به شهادت حضرت علیاکبر (ع) اختصاص داشت و فضایی آرام و با معنویت حزنانگیز ارائه کرد، در عین حال لحظاتی از شکوه و حماسه نیز در آن دیده میشد. تقسیم آواز بین نقش خوان ها، باز هم توانست تنوعی در روایت ایجاد کند و شنونده را با احساسات متفاوت هر شخصیت همراه سازد.
همچنین مکالمات رجزگونه سپاهیان دشمن، توجه مخاطب را به خود جلب میکرد و تضاد میان خیر و شر در نوع روایت این حماسه، به خوبی نمایش داده شد. این پرده با ترکیب حزن، شکوه و حماسه، یکی از بخشهای تاثیرگذار اثر به شمار میرفت و توانست عمق داستان و تراژدی شهادت را منتقل کند.
پرده پنجم
پرده پنجم به شهادت حضرت علیاصغر (ع) اختصاص داشت و لحظاتی بسیار تاثیرگذار را ارائه کرد. نکته قابل توجه این پرده، استفاده از بخش صدای زنانه در گروه کُر بود که با لطافت و ظرافت، شخصیت خردسال این شهید بزرگوار را برجسته میکرد و حس معنویت و معصومیت را در اثر تداعی مینمود.
این پرده با ترکیب موسیقی نرم و حزنانگیز، مخاطب را به عمق تراژدی واقعه میبرد و نشان میدهد که چگونه ارکستر و کر توانستند با تدابیر هنرمندانه، احساسات لطیف و حزنآلود را همزمان با پیام حماسی داستان منتقل کنند.
پرده ششم
پرده ششم به رجزخوانی شمر و عمر اختصاص داشت و اجرای محسن زرآبادیپور و حسین میرزاییان، هنرمندانه و تاثیرگذار بود. این پرده توانست شدت و هیجان لحظات پایانی نبرد را به خوبی منتقل کند و نقش منفی دشمنان را برجسته سازد.
با این حال، به دلیل صدابرداری با میکروفون و قدرت بسیار بالای صدای جناب محسن زرآبادیپور، در برخی مقاطع صدای ایشان غالب بر ارکستر میشد. کنترل بهتر فاصله از میکروفون یا شدت فریادها میتوانست تعادل بهتری میان آواز و ارکستر ایجاد کند. ولی در کل، اجرای این پرده هنرمندانه و تاثیرگذار بود.
پرده هفتم
پرده هفتم به شهادت حضرت عباس (ع) اختصاص داشت.آغاز این پرده با ملودی معروفی که در مراسم عزاداری مرتبط با حضرت عباس مرسوم است («ای اهل حرم میر و علمدار نیامد») اجرا شد و برای ارکستر تنظیم شده بود.
متن اثر نیز به خوبی داستان حضرت عباس را بیان میکرد و مخاطب را با ابعاد حماسی، انسانی و معنوی این شخصیت همراه میساخت. از وفاداری و شجاعت او گرفته تا دلسوزی و مسئولیتپذیریاش، همه در روایت و بیان موسیقایی اثر بازتاب داشت و توانست ارتباط عاطفی عمیقی با شنونده برقرار کند. این متن بهعنوان مکمل موسیقی، حس تقدس و قداست شخصیت حضرت عباس را برجسته میکرد و لحظات پایانی پرده را تاثیرگذارتر و به یادماندنیتر میساخت
پرده هشتم
پرده هشتم به شهادت امام حسین (ع) اختصاص داشت و شاید بتوان آن را نقطه اوج احساسی اثر دانست. این پرده همچنان ترکیبی از حماسه و حزن را در خود داشت؛ در بخشهای حماسی، ریتمهای تندتر و وزنهای غیرمعمول ۷/۸ و ۱۰/۸ استفاده شد تا تنش و هیجان لحظات نبرد به خوبی به تصویر کشیده شود. همچنین برای موقعیتهای مختلف، حالتهای موسیقایی متفاوتی به کار گرفته شده بود که بر غنای اثر افزود و شنونده را در دل حادثه همراه میکرد.
جالب توجه آن است که در پایان پرده، موسیقی به گام ماژور رسید که حال و هوای روشن و شاد ایجاد میکند؛ به نظر میرسد پیام این انتخاب موسیقایی این باشد که شهادت امام حسین نه تنها حزنآلود بلکه نشانهای از سعادت و خوشبختی است و همچنین یادآور جمله حضرت زینب (س) در رابطه با واقعه کربلا: «ما رایت الا جمیلا»است، که بر قدرت روحانی و پیام انسانی این حماسه تاکید میکرد.
پرده نهم
پرده نهم به کاروان کربلا و مویه حضرت زینب (س) اختصاص داشت و اجرای بهناز نادری بسیار تاثیرگذار بود. متن مرتبط با حضرت زینب به خوبی بیان شد و با فضاسازی موسیقایی، لحظات پایانی اوراتوریو را به شکلی عاطفی و دراماتیک کامل کرد. این پرده به عنوان پایانبندی اثر، توانست حس غم و همزمان شکوه و عظمت حماسه را به مخاطب منتقل کند و تجربه شنیداری اوراتوریو «نامیرا» را به نقطه اوج احساسی خود برساند.
اجرای اوراتوریوی «نامیرا» با آهنگسازی بهزاد عبدی و رهبری نصیر حیدریان، تجربهای شنیداری و بصری منحصر به فرد بود که توانست حماسه و معنویت واقعه کربلا را به مخاطب منتقل کند. هر پرده از اثر با دقت در موسیقی و متن، ابعاد مختلف داستان را بازگو میکرد و با هماهنگی میان ارکستر، گروه کر و نقشخوانان، فضایی دراماتیک و تاثیرگذار خلق شد.
این اجرا نشان داد که موضوعات مذهبی چقدر قابلیت پرداخت به گونههای مختلف هنری را دارند و تا چه اندازه میتوانند تاثیرگذار باشند. استقبال مخاطبان نیز گواهی بر این اثرگذاری و جذابیت بود. پردههای پایانی، به ویژه هفتم تا نهم، با ترکیبی از حزن، شکوه و حماسه، اوج عاطفی اثر را برای مخاطب فراهم آوردند و پیام معنوی واقعه کربلا را به شکلی روشن و اثرگذار منتقل کردند.
اگرچه «نامیرا» یک اوراتوریوی کلاسیک بود و این فرم سنتی موسیقی، ساختاری مشخص و کلاسیک دارد، اما امروز با پیشرفت هنر و فناوری، شاهد تلفیق انواع هنرها با یکدیگر هستیم و حتی استفاده از تکنولوژی برای تقویت روایتهای هنری رایج شده است. چنین تجربههایی میتواند اوراتوریوهای مذهبی را به سطحی نوین از جذابیت و تاثیرگذاری برساند. با توجه به استقبال گسترده مخاطبان از این اثر، چه خوب میشد که در آینده المانهای نمایشی بیشتری، مانند انیمیشن داستانی پشت صحنه، موشنگرافیک، یا تکنیکهای بصری مدرن، به اجرا اضافه شوند تا داستان عاشورا به شکلی زندهتر و ملموستر ارائه گردد و میراث این واقعه با شیوههای نوین هنری همچنان زنده نگه داشته شود.
این پروژه قابلیت توسعه دارد و میتواند مخاطبان بیشتری را به خود جذب کند و با بهرهگیری از امکانات مدرن، تجربه شنیداری و بصری اثر برای نسلهای جوانتر و علاقهمندان به هنرهای مختلف غنیتر شود.
خبرنگار: فرید پریش
انتهای پیام/
نظر شما