تفسیر غزل حافظ / دیدی که یار جز سرِ جور و ستم نداشت

برای گرفتن فال حافظ و تعبیر و تفسیر آن باید علم و سواد کافی داشت. به همین دلیل تصمیم گرفته‌ایم تا هر روز تفسیر یکی از غزل های حافظ شیرازی را برایتان بگذاریم.

به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، برای گرفتن فال حافظ و تعبیر و تفسیر آن باید علم و سواد کافی داشت. به همین دلیل تصمیم گرفته‌ایم تا هر روز تفسیری یکی از غزل های حافظ شیرازی را برایتان بگذاریم. امروز ۸ آبان غزل شماره ۷۸ می‌پردازیم:

بیشتر بخوانید:

فال حافظ / از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه

دیدی که یار جز سرِ جور و ستم نداشت / بشکست عهد و ز غمِ ما هیچ غم نداشت
یارب مگیرش ار چه دلِ چون کبوترم / افکنده گشت و عزّتِ صیدِ حَرم نداشت

بر من جفا ز بختِ من آمد و گرنه یار / حاشا که رسمِ لطف و طریقِ کرم نداشت
با این همه هر آنکه نه خواری کشید ازو / هر جا که رفت هیچ کسش محترم نداشت

ساقی بیار باده و با محتسب بگو / انکار ما مکن که چنین جام جم نداشت
هر راهرو که ره به حریمِ درش نبرد / مسکین برید وادی و ره در حرم نداشت
حافظ ببر تو گویِ فصاحت که مدعی / هیچش هنر نبود و خبر نیز هم نداشت

دیدی که یار جز سرِ جور و ستم نداشت / بشکست عهد و ز غمِ ما هیچ غم نداشت

آیا دیدی که یار غیر از جور و ستم آرزو و هوای دیگر نداشت . عهد را شکست ، پیمان را به هم زد و از غمِ ما هیچ غمگین نشد . [ سر = سودا و آرزو ]

شرح و تفسیر بیت دوم

یارب مگیرش ار چه دلِ چون کبوترم / افکنده گشت و عزّتِ صیدِ حَرم نداشت

ای خدا ، یار را مؤاخذه مکن یعنی عفوش بکن . اگر چه دلِ چون کبوترم را افکند و کشت و حرمت و عزتِ صیدِ حرم را رعایت نکرد . [ مگیرش = مؤاخذه مکن / ارچه = اگر چه / درافکند = به زمین انداخت و کشت ، هلاک کرد ]

منظور خواجه از لفظِ حرم در این بیت ، حرم مکۀ معظمه است . و صید شکار در آن حوالی جایز نیست و هر کس که صیدی نماید ملزم به پرداخت غرامت است .

شرح و تفسیر بیت سوم

بر من جفا ز بختِ من آمد و گرنه یار / حاشا که رسمِ لطف و طریقِ کرم نداشت

ستمی که به من رسید از اقبال و طالعِ خودم است و اِلّا حاشا که یار راه و رسمِ کرم را رعایت نکند . یعنی حاشا که لطف و کرم نداشته باشد . خلاصه اینکه یار به راه و رسمِ کرم وارد است . پس این بلاها که به سرم آمده تماماََ از ستارۀ اقبال خودم است نه از جانبِ یار . [ رسم = قانون و عادت ]

شرح و تفسیر بیت چهارم

با این همه هر آنکه نه خواری کشید ازو / هر جا که رفت هیچ کسش محترم نداشت

با این همه لطف و کرمِ یار ، هر آن کس که از او ذلّت و خواری نکشید . هر کجا که رفت هیچ کس احترامش نکرد یعنی هر کس که از جانان ذلّت و خواری ندید و حقارت نکشید ، هرگز موردِ احترامِ دیگران قرار نگرفت . [ با این همه = با تمام لطف و کرم یار ، «این» اشاره به لطف و کرم یار دارد / خواری = خوار و ذلیل / محترم = معزز و شریف ]

شرح و تفسیر بیت پنجم

ساقی بیار باده و با محتسب بگو / انکار ما مکن که چنین جام جم نداشت

ای ساقی باده بیار و به مدعی و محتسب بگو ما را انکار مکن . که چنین جامی حتی جم نداشت یعنی جم هم چنین جامی نداشت . خلاصه باده ای که ما داریم حتی جم هم مالک آن نبوده است .

شرح و تفسیر بیت ششم

هر راهرو که ره به حریمِ درش نبرد / مسکین برید وادی و ره در حرم نداشت

هر عاشقِ سالک که به حرمِ جانان ره نبرد یعنی به درِ حرمِ جانان واصل نشد . بیچاره وادی حرم را طی کرد امّا به حرم راه نیافت . خلاصه ، عاشقی که با وجودِ سعی بلیغ نتواسته به درِ حریمِ جانان واصل گردد چون حاجیی است که قطع بیابان نموده امّا به زیارت مکه نایل نشده است . [ راهرو = کسی که راه می رود ، مراد سالک راهِ عشق است / وادی و رهِ حرم = مراد حرمِ مکه است ]

شرح و تفسیر بیت هفتم

حافظ ببر تو گویِ فصاحت که مدعی / هیچش هنر نبود و خبر نیز هم نداشت

ای حافظ تو گوی فصاحت را بربای . یعنی با نظمِ کلامِ فصیح ، گوی فصاحت را ببر . که دشمن هیچ هنر ندارد و از هنر ، خبر هم ندارد . پس با این وصف او با تو نمی تواند خصومت کند زیرا که تو پر هنری و او بی هنر . [ مدعی = در این بیت به معنی خصم آمده ]

کد خبر: 1204179

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =