به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، شهید دکتر محمد مهدی طهرانچی از سال 1397 ریاست دانشگاه آزاد اسلامی را عهدهدار شد و در این مدت 7 ساله تحولاتی را در ساختار و شیوه حکمرانی دانشگاه آزاد اسلامی ایجاد کرد. شهید طهرانچی در دوران مدیریت بر دانشگاه بهشتی، معاونت علمی آستان قدس رضوی، همکاری با مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست مرکز نشر دانشگاهی و... هم همواره با نگاه مدیریتی آیندهنگر و تحول خواه، توفیقاتی را کسب کرده بود.
بررسی نگاه مدیریتی شهید طهرانچی در طول دههها و سالهای اخیر یکسری شاخصه و شخصیت خاص را در مدیریت او نشان میدهد که واکاوی این نگاه مدیریتی میتواند الگویی برای مدیران آموزش عالی حتی در سطح حکمرانی کشور تبیین و معرفی کند. به همین منظور به سراغ دکتر حسین کلانتری رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان البرز و رئیس اسبق دانشگاه آزاد استان مرکزی رفتیم تا از آشنایی دیرینه و شخصیت مدیریتی شهید محمدمهدی طهرانچی بگوید. آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگوی تفصیلی ایسکانیوز با رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان البرز و واحد کرج است:
سابقه آشنایی شما با دکتر طهرانچی به چه سالی برمیگردد و چه شد که شهید طهرانچی برای همکاری با دانشگاه آزاد اسلامی به شما پیشنهاد داد؟
آشنایی من با شهید بزرگوار دکتر محمدمهدی طهرانچی به بیش از سه دهه پیش بازمیگردد؛ به سال ۱۳۶۸ در جهاد دانشگاهی دانشگاه شهید بهشتی. آن ایام، آغاز مسیری مشترک بود که در گذر سالها به پیوندی عمیق، فکری و حرفهای تبدیل شد. شهید طهرانچی از همان ابتدا چهرهای ممتاز در میان جهادگران دانشگاهی بود؛ فیزیکدانی متبحر، پژوهشگری دقیق و در عین حال مدیری اندیشهورز که دغدغه علم، فرهنگ و تمدن را همزمان در خود جمع کرده بود.
برخلاف بسیاری که یا در حاشیه علم و فرهنگ ماندند یا در پیچوخم سیاستزدگی گرفتار شدند، دکتر طهرانچی همواره در مسیر «تمدنسازی علمی» حرکت میکرد. ما در بسیاری از نشستها، پروژهها و شوراهای علمی و فرهنگی در کنار هم بودیم و همین سابقه، بستر یک اعتماد متقابل و گفتوگوی مداوم را فراهم آورد.
اما نقطه عطف تعامل راهبردی ما، از سال ۱۳۹۷ و با آغاز دوره مدیریت ایشان بر دانشگاه آزاد اسلامی شکل گرفت. ایشان با شناخت عمیق از ظرفیتهای دانشگاه آزاد و چالشهای پیشروی آن، بهدنبال تشکیل یک تیم تحولخواه، پرتلاش و دقیق بودند که بتواند ایدهها را از سطح شعار به برنامه و از برنامه به اقدام عملی برساند.
انتخاب بنده بهعنوان رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان مرکزی و سپس استان البرز، صرفاً یک انتصاب اداری نبود؛ بلکه تجلی اعتماد دیرینهای بود که بر پایه سه دهه همفکری، همکاری، تجربه و شناخت شکل گرفته بود.
ایشان بهدرستی تشخیص داده بودند که برای پیشبرد سند تحول دانشگاه آزاد، نیاز به مدیرانی است که هم با منطق دانشگاه آشنا باشند، هم ریشه در میدان علم و آموزش داشته باشند و هم از جرأت و پایداری لازم برای عبور از مقاومتهای طبیعی تحول برخوردار باشند. این نگاه ایشان به مدیریت، نگاهی شایستهسالار، عقلانی و نوسازانه بود؛ الگویی که متأسفانه در بسیاری از ساختارهای ما کمتر دیده میشود.
شهید دکتر طهرانچی نه با رابطه، بلکه با معیار اعتماد، عملکرد، و وفاداری به مأموریتهای کلان نظام علمی کشور انتخاب میکرد و همین رویکرد، شخصیت مدیریتی ایشان را از بسیاری از همعصرانشان ممتاز میکرد.|
به نظر شما محوریترین ویژگی و شاخصه مدیریتی شهید طهرانچی چه بود؟ به عبارتی شهید چه مکتب فکری و نگاهی را در عرصه مدیریت دنبال میکرد؟ در صورت امکان با ذکر مصادیق این مساله را شرح بدید؟
پاسخ به این پرسش، در حقیقت پاسخ به چیستیِ یک مکتب فکریـمدیریتی است؛ چراکه دکتر محمدمهدی طهرانچی صرفاً یک مدیر دانشگاهی نبود، بلکه یک الگوی کامل از «مدیر حکیم تمدنی» در ساختار آموزش عالی جمهوری اسلامی ایران بود.
اگر بخواهم از میان ویژگیهای متعدد ایشان یک صفت محوری را برجسته کنم، بیتردید باید به «ترکیب نادر بین عقلانیت راهبردی و شجاعت تصمیمگیری» اشاره کنم؛ خصیصهای که در کمتر مدیری، بهویژه در حوزه دانشگاه، به این توازن و تعادل دیدهام.
شهید طهرانچی هم اهل نظر بود و هم اهل عمل. هم در تراز نظریهپردازیِ علمیـفلسفی میاندیشید و هم در جزئیات میدان اجرایی وارد میشد. در عین اینکه فیزیکدانی با سابقه پژوهشی درخشان در مرزهای دانش بود، توان مدیریتیاش بهگونهای بود که در جلسات کلان سیاستگذاری، با تسلط و دقت وارد میشد و همزمان در جلسات واحدهای استانی، با دقت به مسائل زیرساختی، اداری و اجرایی رسیدگی میکرد.
از نظر شخصیتی، ایشان انسانی متواضع، خوشخلق و در عین حال عمیقاً جدی در انجام مسئولیت بود. در برابر مجاملهگویی یا کلیگویی، صراحت علمی داشت و همواره از مدیران میخواست که برای هر ادعا سند، برای هر تحلیل داده، و برای هر تصمیم پیوست فرهنگی، مالی و علمی داشته باشند. این رویکرد باعث میشد در جلسات دانشگاهی، وقتی ایشان لب به سخن میگشود، فضا از شعار خارج شده و به سمت تفکر و تدبیر سوق پیدا کند.
یک ویژگی ممتاز دیگر شهید طهرانچی، قدرت استثنایی ایشان در شنیدن و گفتوگو بود. برخلاف بسیاری از مدیران که شنیدن نظر مخالف را برنمیتابند، دکتر طهرانچی منتقدان علمی را سرمایه میدانست. یادم هست در یکی از جلسات شورای دانشگاه، فردی نسبت به برخی از روندهای اصلاحی انتقاداتی داشت. ایشان نه تنها اجازه داد آن فرد با صراحت صحبت کند، بلکه از او خواست پیشنهادات جایگزین ارائه دهد. پس از جلسه گفتند: «ما آمدهایم دانشگاه را به عقلانیت و گفتوگو بازگردانیم، نه به منیت و تکرار.»
در مدیریت تحول، دکتر طهرانچی شجاع بود، اما بیپروا نبود؛ مصمم بود، اما بیمنطق نبود. اهل تعجیل در تصمیمگیری نبود، اما در جا نمیزد. اعتقاد داشت که هر طرح تحولی باید هم در تراز تمدنی باشد و هم در تراز اجرایی قابل پیادهسازی. این همان نگاهی بود که دانشگاه آزاد را از یک نهاد صرفاً آموزشی به یک بازیگر مؤثر در حکمرانی علمی کشور تبدیل کرد.
ایران بهدرستی فهمیده بود که دانشگاه در ایران امروز، تنها جای انتقال دانش نیست، بلکه میدان ساختن آینده است. و کسی میتواند چنین آیندهای را بسازد که هم با دانش روز آشنا باشد و هم با واقعیتهای جامعه، فرهنگ و تمدن.
بهجرأت میگویم که شهید طهرانچی شخصیتی بیبدیل در میان رؤسای دانشگاههای ازاد دوره های قبل بود؛ چرا که مدیریت را نه منصب، بلکه امانتی در مسیر تحقق «علم نافع و تمدنساز» میدانست. و ما امروز وظیفه داریم این مسیر عقلانی، شجاعانه و متعهدانه را ادامه دهیم.
آیا در تصمیمات مدیریتی دکتر طهرانچی آیندهنگری و توجه به افقهای پیش رو هم دیده میشد؟
اگر بخواهیم یکی از مهمترین وجوه تمایز شهید دکتر محمدمهدی طهرانچی را نسبت به دیگر مدیران حوزه آموزش عالی کشور برشماریم، بیشک باید به آیندهنگری راهبردی ایشان اشاره کنیم. آیندهنگری برای او یک مقوله شعاری یا انتزاعی نبود؛ بلکه بخش جداییناپذیر از فرآیند تصمیمسازی و سیاستگذاری او محسوب میشد.
ایشان از همان آغاز مسئولیت، بر لزوم بازخوانی روندهای جهانی، تحولات جمعیتی، تغییر الگوهای یادگیری، تحولات فناوری، و سیر نزولی آموزشهای سنتی در سطح جهانی تأکید داشتند. در جلسات مختلف، با ارائه تحلیلهای آماری دقیق، هشدار میدادند که اگر دانشگاه آزاد اسلامی خود را از درون بازآفرینی نکند، در دهه آینده با چالشهای جدی در حوزه جذب دانشجو، کیفیت آموزشی و نقشآفرینی ملی مواجه خواهد شد.
برای مثال، در سال ۱۳۹۸ و در اوج نگرانیها نسبت به کاهش ورودی دانشجویان، ایشان نهتنها این روند را پیشبینی کرده بودند، بلکه با راهاندازی طرحهایی مانند «دانشگاه حل مسئله»، «دانشگاه نسل چهارم»، «مهارتیسازی آموزش»، و «الگوی حکمرانی استانی» تلاش کردند تا مسیر بقا و بالندگی دانشگاه را در افق بلندمدت ترسیم کنند.
از دیگر جلوههای آیندهنگری ایشان، تأکید ویژه بر تحول دیجیتال و آموزش ترکیبی بود. پیش از آنکه بحران کرونا دانشگاهها را وادار به مهاجرت اجباری به آموزش مجازی کند، دکتر طهرانچی با طراحی و اجرای زیرساختهایی مانند «آموزشیار»، «نظام ارزشیابی دیجیتال»، و «سامانههای آموزش غیرحضوری»، دانشگاه آزاد را به یکی از پیشگامان آموزش مجازی در کشور تبدیل کرده بود. در واقع، کرونا برای دانشگاه آزاد تحت مدیریت ایشان نه تهدید، بلکه بستری برای شتاب تحول بود.
دکتر طهرانچی معتقد بود دانشگاهی که صرفاً برای امروز برنامه مینویسد، در برابر آینده ناتوان است. لذا در تمامی سطوح، از طراحی سرفصلها تا ساختار مالی، از سیاست پژوهشی تا تربیت استاد، نگاه ایشان همواره معطوف به چشمانداز بلندمدت بود. بارها میفرمودند: «اگر امروز را فقط با دغدغههای امروز مدیریت کنیم، فردا را از دست خواهیم داد.»
در حوزه جذب دانشجو نیز، بهجای رقابت فرسایشی با دانشگاههای دولتی، بهدنبال تعریف ظرفیتهای جدیدی مانند آموزشهای مهارتی، میانرشتهای، فناورانه و بینالمللی بود. ایشان بر لزوم پیوند میان آموزش عالی و نیازهای واقعی جامعه تأکید میکردند و معتقد بودند تنها با این اتصال میتوان دانشگاه را از یک نهاد وابسته به شهریه به یک نهاد مسئلهمحور، کارآفرین و مولد ثروت ملی تبدیل کرد.
به بیان دقیقتر، آیندهنگری در منظومه فکری و مدیریتی شهید طهرانچی، نه فقط یک «ویژگی» که یک «اصل» بود؛ اصلی که تمامی تصمیمات کلان دانشگاه، از اصلاحات ساختاری گرفته تا توسعه محتوایی، بر اساس آن طراحی و هدایت میشد.
شهید دکتر طهرانچی چه خدماتی به ساختار دانشگاه آزاد اسلامی و آموزش عالی کشور ارائه کردند؟ بهعبارتی، دانشگاه آزاد اسلامی در زمان ریاست دکتر طهرانچی دچار چه تحولات ساختاری شد؟
شهید دکتر محمدمهدی طهرانچی را باید در شمار معماران تحول ساختاری آموزش عالی در جمهوری اسلامی ایران دانست؛ مدیری که دانشگاه آزاد اسلامی را از یک نهاد آموزشی صرف، بهسوی یک «نهاد حکمرانی علمی و تمدنی» سوق داد. ایشان بر این باور بود که دانشگاه تنها زمانی میتواند در تراز انقلاب اسلامی و تمدن نوین اسلامی قرار گیرد که از درون بازسازی شود؛ هم در سطح تفکر، هم در سطح ساختار، و هم در سطح عمل.
خدمات و تحولات ایشان را میتوان در چند محور کلان دستهبندی کرد:
الف) تحول در حکمرانی علمی و نظام تصمیمسازی دانشگاه: دکتر طهرانچی با طراحی و اجرای «نظام پایش عملکرد» (از جمله پایش آموزشی، پژوهشی و مالی) موفق شد یک الگوی شفاف و دادهمحور را جایگزین شیوههای سنتی اداره دانشگاه کند. این اقدام ضمن ارتقای پاسخگویی مدیران، سبب شد که دانشگاه بر اساس ارزیابی واقعی و دقیق تصمیم بگیرد، نه صرفاً سلایق یا مناسبات اداری.
ب) اصلاح ساختار مالی دانشگاه و گذار از وابستگی مطلق به شهریه: دکتر طهرانچی بهدرستی تشخیص داده بودند که مدل مالی شهریهمحور، در بلندمدت نهتنها پایداری ندارد، بلکه از نظر اجتماعی و علمی نیز ناکارآمد است. بنابراین، با تأکید بر ایجاد منابع درآمدی غیرشهریهای از جمله درآمدهای فناورانه، قراردادهای پژوهشی، آموزشهای مهارتی، و بهرهبرداری هدفمند از املاک و ظرفیتهای بلااستفاده دانشگاه، زمینهساز الگویی نوین در اقتصاد آموزش عالی شدند.
حتی در سالهایی که بسیاری از دانشگاهها مجبور به فروش املاک برای بقا بودند، ایشان با شجاعت علمی و تدبیر اقتصادی، مدل «تبدیل دارایی به دارایی مولد» را پیاده کردند.
ج) نوسازی محتوای آموزشی و توسعه رشتههای مهارتی و بینرشتهای: دکتر طهرانچی درک عمیقی از فاصله میان دانشگاه و بازار کار داشتند و به همین دلیل، بر مهارتیسازی رشتهها، بازطراحی سرفصلها، و توسعه رشتههای نوظهور مانند هوش مصنوعی، دادهکاوی، بیوانفورماتیک، و مدیریت حکمرانی دیجیتال تأکید داشتند. دانشگاه آزاد در دوره ایشان، پیشتاز در پذیرش تغییرات محتوایی و پیوند با نیازهای آینده کشور شد.
د) ایجاد پیوند واقعی میان دانشگاه و صنعت، جامعه و دولتی: دکتر طهرانچی دانشگاه را یک جزیره منفصل نمیدانست. برعکس، مأموریت دانشگاه را در پاسخ به مسائل واقعی جامعه تعریف میکرد. بنابراین، با ایجاد مراکز تحقیقات راهبردی استانی، مراکز رشد و نوآوری در سراسر کشور، و انعقاد قراردادهای مشترک با نهادهای دولتی و بخش خصوصی، عملاً دانشگاه را وارد عرصه «کنشگری اجتماعی و ملی» کرد.
ه.تدوین سند دانشگاه تراز انقلاب اسلامی
و.راه اندازی مدارس عالی مهارتی
ز.تقویت جایگاه استاد در سیاستگذاری
ح.اجرای عدالت آموزشی در مناطق محروم
ی.تمرکز بر علوم انسانی اسلامی
ک.عملیاتی سازی بیانیه گام دوم انقلاب در نظام دانشگاهی .و...
اما در خصوص علت برخی نقدها و مخالفتها با رویکرد تحولی ایشان نیز باید با صداقت گفت که:
• اولاً هرگونه تحول ساختاری در نهادی به بزرگی و گستردگی دانشگاه آزاد اسلامی، بهطور طبیعی با مقاومتهایی همراه است؛ بهویژه از سوی کسانی که منافع یا جایگاه خود را در وضعیت سابق تثبیت کردهاند.
• ثانیاً اصلاحات دکتر طهرانچی، برخلاف برخی مدلهای ظاهری و سطحی، ناظر به عمق ساختارها بود و این امر، نیازمند تغییر در شیوههای رایج مدیریتی، مالی، آموزشی و حتی فرهنگی بود. چنین تغییراتی، گرچه از منظر ملی و علمی لازم و مفید بود، اما گاهی با نارضایتی مقطعی همراه میشد.
• ثالثاً برخی نقدها، نه از سر نیت علمی، بلکه ناشی از بیاطلاعی نسبت به منطق تحولات یا بهرهبرداریهای جناحی بود که دکتر طهرانچی هرگز خود را وارد آنها نکرد.
با این حال، شهید طهرانچی همواره نقدهای واقعی و کارشناسی را با روی گشاده میپذیرفت و از آنها برای اصلاح بهتر مسیر استفاده میکرد. نگاه ایشان همواره این بود که دانشگاه محل تضارب افکار است و هیچ تحول پایداری بدون گفتوگوی انتقادی شکل نمیگیرد.
آیا شما در چند سال اخیر ایده و طرح تحولی در جلسات شورای دانشگاه یا بهصورت خصوصی مطرح کردید؟ واکنش شهید دکتر طهرانچی نسبت به این ایدهها چه بود؟
بله. در طی سالهای اخیر، بهویژه از زمان آغاز تدوین و اجرای سند تحول و تعالی دانشگاه آزاد اسلامی، فرصت آن را داشتهام که در جلسات رسمی شورای دانشگاه، و حتی در جلسات خصوصی با شهید دکتر طهرانچی، مجموعهای از ایدهها و طرحهای تحولی را ارائه کنم که بر مبنای تجربیات میدانی در استانهای مرکزی و البرز و با نگاه به چشمانداز گام دوم انقلاب اسلامی طراحی شدهاند.
آنچه در تعامل با ایشان همیشه برای بنده آموزنده بود، نوع مواجهه ایشان با ایدههای جدید بود: نه صرفاً شنونده، بلکه تحلیلگر، منتقد سازنده، مشوق پیگیری و راهبر عملیاتی ایدهها بودند. در میان طرحهای ارائهشده، پنج ایده بهطور مشخص با استقبال عمیق و پیگیری حرفهای ایشان مواجه شد:
۱. طرح “اکوسیستم مهارتی–فناورانه استانپایه”
این طرح مبتنی بر پیوند دانشگاه با مزیتهای اقتصادی، مهارتی و فناورانه هر استان طراحی شد؛ بهگونهای که دانشگاه از ساختار منفعل آموزش نظری خارج شود و به بازیگری فعال در زنجیره مهارتآموزی، خلق فناوری، تجاریسازی ایدهها و تولید ثروت علمی تبدیل گردد.
شهید دکتر طهرانچی پس از ارائه این طرح، در همان جلسه تأکید کردند که این الگو باید بهعنوان پایلوت ملی در استان مرکزی اجرایی شود که بر اساس آن بازار فناوری و نوآوری در شهر اراک به وسعت ۳/۶ هکتار با همکاری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ایجاد و سپس در استانهای دیگر گسترش یافت. ایشان فرمودند:
«اگر دانشگاه آزاد نتواند رابطهاش را با زیستبوم استانها بازتعریف کند، هیچ سند تحولی در عمل موفق نخواهد بود.»
۲. طرح “مثلث دانشگاه، صنعت و آموزش عمومی مهارتی”
این ایده با هدف توسعه آموزشهای کوتاهمدت هدفمند، ارتقاء سطح مهارتهای شغلی، و اتصال آموزش عالی به حوزههای عملیاتی صنعت و مدیریت شهری تدوین شد. مصادیق اجرای آن در استان های مرکزی و البرز شامل:
• دورههای ارتقاء پایه مهندسان با همکاری سازمان نظام مهندسی ،
• آموزشهای کاربردی برای شهرداران، دهیاران و مدیران شهری با همکاری استانداری و شهرداری ها و...
دکتر طهرانچی در پاسخ به این طرح با شور و هیجان خاصی تأکید کرد: «آینده دانشگاه در اتصال به حلقههای واقعی اقتصاد و آموزش عمومی است، نه صرفاً در اتاقهای دربسته آموزشی.»
۳. طرح “ایجاد شهردار دانشگاه در مراکز استانها”
این طرح که دو هفته پیش از شهادت ایشان در جلسهای حضوری مطرح شد، با هدف ساماندهی ساختار اداری، تفکیک وظایف حاکمیتی و خدماتی، و ارتقاء کارآمدی مدیریت فضای دانشگاهی طراحی شده بود.
در این الگو، واحدهایی چون خدمات شهری، نگهداری، ترافیک و حمل ونقل ، فضای سبز و... از ساختار اداری منفک و در قالب «شهردار دانشگاه» با ساختاری تخصصیتر و چابکتر سازماندهی میشدند.
شهید طهرانچی ضمن تأیید ایده، خواستار جلسهای تکمیلی در روزهای آتی شدند که متأسفانه بهعلت حادثه تلخ شهادت ایشان، آن گفتوگوی ناتمام ماند. اما همت ادامه آن بر دوش ماست.
۴. طرح راهاندازی “گلخانه هوشمند در واحد کرج”
این طرح با هدف ایجاد مزرعه آموزشی–تحقیقاتی در حوزه کشاورزی دقیق و بهرهگیری از هوش مصنوعی در کنترل شرایط اقلیمی گلخانه طراحی و اکنون در مرحله اجراست. شهید طهرانچی از این طرح بهعنوان مصداقی از «دانشگاه فناور پایدار» یاد میکردند و خواستار مستندسازی و ارائه آن در شورای کشاورزی دانشگاه شدند.
۵. طرح توسعه میکروگرین در دانشگاههای آزاد اسلامی
این ایده با تمرکز بر «کشاورزی کمزمین، کمآب و پرارزش» بهمنظور آموزش نسل جدید کارآفرینان کشاورزی تدوین شد و پس از ارائه پروپوزال آن با تأیید اولیه دکتر طهرانچی، به شورای راهبردی کشاورزی ارسال شد. اخیراً با پیگیری واحد البرز، طرح در سطح ملی به تصویب رسید و وارد مرحله اجرا خواهد شد .
البته طرح های دیگری در حوزه های مختلف مثل نان کامل ،دانشگاه و بیانیه گام دوم (فرهنگی) و...نیز با ایشان بسته شده است .
از شهید طهرانچی آموختیم که طرح داشتن فضیلت است، اما کافی نیست؛ طرح باید پیوست فرهنگی، مالی، اجرایی و آیندهپژوهانه داشته باشد. ایشان با طرحها نه از موضع بالا یا تشریفاتی، بلکه با احترام، دقت و اهتمام برخورد میکردند.
همواره تلاش میکردند ایدهها را به بلوغ برسانند، تیمسازی برای اجرای آن انجام دهند و حتی مسیر رسانهای و اعتباری اجرای آنها را هموار سازند.
بههمین دلیل، بسیاری از مدیران دانشگاهی کشور، دکتر طهرانچی را نهفقط «رئیس دانشگاه» بلکه «مربی اندیشه و عمل» میدانستند؛ مدیری که بهجای کنترل از بالا، رشد از درون را پرورش میداد.
چرا دکتر طهرانچی انقدر به احیای رشتههای کم مخاطب مثلا در گروه علوم پایه و کشاورزی توجه داشت؟
این پرسش، یکی از مسائل کلیدی در دوره مدیریت شهید دکتر طهرانچی را هدف قرار میدهد: یعنی بحران کاهش تقاضای دانشجویی در برخی رشتههای علوم انسانی، پایه یا حتی برخی از گرایشهای مهندسی. اما نکته درخشان کار دکتر طهرانچی در این بود که بهجای انفعال یا حذف شتابزده این رشتهها، با نگاهی علمی، خلاقانه و آیندهمحور، به سراغ بازآرایی ساختاری و محتوایی آنها رفتند.
دکتر طهرانچی معتقد بود: «هیچ رشتهای ذاتاً کممخاطب نیست؛ بلکه آنچه مخاطب را میکُشد، محتوا و روش آموزش ناکارآمد است.» به همین دلیل، طرحی ملی برای احیای رشتههای کمجاذبه از طریق مهارتیسازی، بازمهندسی سرفصلها، و پیوند با بازار کار تدوین و اجرایی شد.
مهمترین مؤلفههای موفقیت این برنامه:
۱. تلفیق رشتههای سنتی با مهارتهای جدید:
رشتههایی که سابقاً صرفاً جنبه تئوریک داشتند (مثل جغرافیا، فلسفه، زبان و ادبیات، علوم اجتماعی یا حتی برخی گرایشهای فیزیک و شیمی)، با مهارتهای فناورانه و نیازهای بازار تلفیق شدند.
بهعنوان نمونه:
• زبان انگلیسی عمومی به رشتههایی با تمرکز بر “زبان در تجارت بینالملل” یا “مکاتبات بازرگانی دیجیتال” تبدیل شد.
• علوم اجتماعی با رویکرد تحلیل دادههای فرهنگی، ارتباطات دیجیتال، و جامعهشناسی فضای مجازی بازطراحی شد.
• جغرافیا با تلفیق با GIS، مکانیابی هوشمند، و تحلیل فضایی به یکی از پرکاربردترین رشتههای حوزه محیط زیست و حملونقل بدل شد.
۲. تعریف رشتههای بینرشتهای جدید با ماهیت حلمسئله:
با حمایت شخص دکتر طهرانچی، بسیاری از رشتهها با رویکرد بینرشتهای توسعه یافتند. مثلاً:
• روانشناسی کسبوکار
• فلسفه تکنولوژی و اخلاق هوش مصنوعی
• علوم داده در کشاورزی هوشمند
• مدیریت آموزش در فضای مجازی
این رشتهها با استقبال خوبی مواجه شدند و در برخی واحدها به افزایش ثبتنام انجامیدند.
۳. پیوند رشتهها با اکوسیستم مهارت و کارآفرینی:
در استانهایی مانند البرز و مرکزی، رشتههای کممخاطب با مراکز مهارتآموزی، شتابدهندهها و پارکهای فناوری ارتباط پیدا کردند. پروژههای پایاننامهای صرفاً به تولید مقاله ختم نمیشد، بلکه به تولید محصول، خدمت یا طرح کسبوکار منتهی میشد.
نتیجه ملموس این سیاستها:
• در برخی استانها (از جمله البرز)، افزایش ثبتنام ۱۵ تا ۳۰ درصدی در رشتههایی که پیشتر کمتقاضا بودند گزارش شد.
• نرخ اشتغال فارغالتحصیلان در برخی رشتههای بازآراییشده، بهطور معناداری رشد کرد.
• رضایت دانشجویان از محتوای کاربردی در سرفصلهای جدید، طبق پایشهای داخلی، افزایش یافت.
• برخی واحدها با تمرکز بر همین رشتههای تحولیافته، توانستند مجدداً به مدار رشد بازگردند.
شهید دکتر طهرانچی اعتقاد داشت: «ما مأمور به حذف رشتهها نیستیم، مأمور به احیای عقلانی و تمدنی آنها هستیم. رشته دانشگاهی باید زنده باشد؛ یعنی با جامعه حرف بزند، نیازها را حل کند، و مسیر آینده را بسازد.»
نگاه شهید دکتر طهرانچی نسبت به انتقاد از عملکرد مدیریتی ایشان چگونه بود؟ آیا پذیرای نظر مخالف بودند؟
شهید دکتر محمدمهدی طهرانچی، نهتنها از منتقد نمیگریخت، بلکه نقد را یکی از مؤلفههای رشد و تعالی در نهاد علم و فرهنگ میدانست. او برخلاف برخی مدیران که هرگونه انتقاد را حمل بر تضعیف میدانند، با منش علمی و اخلاقی خود، همواره فضای گفتوگو، تضارب آرا و شنیدن صدای مخالف را بخشی از هویت دانشگاهی میدانست.
دکتر طهرانچی معتقد بود: «مدیری که از نقد بترسد، از اصلاح میگریزد. و مدیری که از اصلاح فرار کند، در مسیر انحطاط گام برمیدارد.»
رویکرد علمی و حکیمانه در مواجهه با نقد:
شهید طهرانچی همواره میان دو نوع انتقاد تفاوت قائل بود:
1. نقد علمی، مستند و دلسوزانه که با نیت اصلاح ارائه میشود. ایشان نهتنها اینگونه نقدها را میپذیرفت، بلکه شخصاً از منتقدان دعوت میکرد تا در جلسات تخصصی حضور یابند و دیدگاه خود را با جزئیات ارائه دهند.
2. نقد سطحی، مغرضانه یا رسانهای که مبتنی بر برداشتهای غیرکارشناسی یا فضاسازی سیاسی بود. در این موارد، ایشان با حفظ وقار، اما با قاطعیت علمی و منطقی پاسخ میدادند و اجازه نمیدادند نهاد دانشگاه به عرصه نزاعهای سطحی کشیده شود.
نمونهای از منش شهید در عمل:
در یکی از جلسات شورای دانشگاه، یکی از اعضای هیأت علمی نسبت به طرح تجمیع رشتهها و ادغام واحدهای زیانده، انتقاداتی جدی مطرح کرد. برخلاف انتظار، شهید طهرانچی نهتنها واکنش تدافعی نداشتند، بلکه با دقت به تمام صحبتها گوش دادند، در چند مورد نکات آن استاد را تأیید کردند و در پایان گفتند: «ما طرحی را اجرا میکنیم، اما کامل نیست. نقد شما به ما کمک میکند طرح را بهتر کنیم. حتی اگر کل آن را نپذیریم، بخشی از آن میتواند مسیر را اصلاح کند.»
فرهنگسازی گفتوگو در دانشگاه:
یکی از اقدامات محوری ایشان، نهادینهسازی فرهنگ گفتوگو و نقد در بدنه مدیریتی و علمی دانشگاه بود. ایشان تأکید میکردند که رؤسای واحدها، مسئولان گروهها و مدیران کل نباید صرفاً انتقالدهنده دستورات باشند، بلکه باید شنونده دغدغهها، تحلیلها و حتی مخالفتهای استادان، نخبگان، دانشجویان و کارکنان باشند.
به همین منظور، در دوره مدیریت دکتر طهرانچی:
• شورای گفتوگوی دانشگاهی با حضور استادان منتقد راهاندازی شد.
• نشستهای تعاملی با انجمنهای علمی دانشجویی برگزار میشد.
• مکانیزم بازخوردگیری از طرحها، بهویژه سند تحول، به صورت مستمر فعال بود.
رویکرد شهید طهرانچی در مواجهه با رسانهها و فضای عمومی:
شهید طهرانچی همواره از رسانهها میخواست که دانشگاه را نقد کنند، اما از موضع آگاهی، صداقت و دلسوزی. در مواردی که جریانهایی در فضای مجازی یا رسانهای، بدون تحلیل کارشناسی به تخریب دانشگاه یا شخص ایشان میپرداختند، واکنش ایشان بسیار متین، ولی روشن بود: «اگر دانشگاه آزاد اسلامی اصلاح شود، آینده آموزش عالی کشور اصلاح میشود. این مأموریت ماست؛ چه با تشویق، چه با فشار، چه با سکوت.»
در زمان مدیریت شما در استان مرکزی و استان البرز، چه تحولات ساختاری در حوزههای علمی، پژوهشی یا حتی مالی ایجاد شد و نقش دکتر طهرانچی در راهاندازی این طرحها و اصلاحات ساختاری چه بود؟ لطفاً بهصورت مصداقی از طرحها و ایدهها بفرمایید.
دوران مدیریتی بنده در استانهای مرکزی و البرز همزمان با دوره تحولخواهانه و آیندهنگر شهید دکتر محمدمهدی طهرانچی بود؛ دورهای که بر مبنای اسناد بالادستی نظام، سند تحول و تعالی دانشگاه آزاد اسلامی و رویکرد «دانشگاه حلمسئله و تمدنساز» طراحی و هدایت میشد. ایشان با نگاهی عمیق به ظرفیتهای بومی، بر مأموریتمحور شدن استانها تأکید داشتند و بهصورت خاص، ما را تشویق میکردند تا طرحها و اقدامات را مبتنی بر زیستبوم، صنعت، مزیت نسبی و نیازهای منطقهای بازتعریف کنیم.
استان مرکزی (واحد اراک):
واحد اراک بهعنوان یکی از قدیمیترین واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی، با تمرکز بر صنعت، کشاورزی، انرژی و آموزش مهارتی در دوران مدیریتی بنده، مسیر تحول را با حمایت مستقیم دکتر طهرانچی آغاز کرد. اهم اقدامات ساختاری و تحولی به شرح زیر است:
1. ایجاد بازار فناوری و نوآوری شهید سلیمانی
شامل ۵ سرای نوآوری در حوزههای:
• صنایع خلاق فرهنگی هنری
• سلامت کار
• نساجی
• محصولات زراعی و باغی
• فناوریهای نرم
2. ایجاد دهکده سلامت و فناوران حوزه غذا و سلامت
متشکل از مزرعه گیاهان دارویی، استخر آبزیان، مجتمع دامپروری، و زنجیره تولید لبنیات (از مزرعه تا سفره)، با کاربری آموزشی، کارآفرینانه و فناورانه.
3. راهاندازی مرکز رشد سلامت و فناوریهای نوین بیوسیستم
4. خروج از زیاندهی و دستیابی به درآمد پایدار
با اجرای نظام بودجهریزی عملکردی، ساماندهی واحدهای غیرکارآمد، و ایجاد مراکز اقتصادی در حوزه تعمیرات خودرو، تولید لباس کار، و پزشکی در منزل.
5. پروژه کاشت گیاهان روغنی در زمینهای دانشگاه
بهعنوان پروژهای فناورانه و اقتصادی.
6. ایجاد خط تولید قطعات خودرو و مرکز خدمات مکانیکی
در راستای ارتباط با صنعت و مهارتمحوری.
7. اخذ ۹ میلیارد تومان اعتبار برای بازسازی مجموعه قائممقام فراهانی و تبدیل آن به پردیس فناورانه و نوآورانه
این پروژه با حمایت معاونت علمی ریاست جمهوری و تأکید دکتر طهرانچی در دستور کار قرار گرفت.
8. تهیه سند چشمانداز استان مرکزی بر اساس مدل SWOT
9. ایجاد ۱۱ مرکز رشد در سطح استان مرکزی
که باعث تحول اساسی در حوزه نوآوری و شرکتهای دانشبنیان شد.
10. طرح ساماندهی فعالیتهای پژوهشی و فناورانه اعضای هیئت علمی
با هدف همراستاسازی پایاننامهها و پروژهها با سند تحول.
استان البرز (واحد کرج):
استان البرز در دوره مدیریت بنده و با حمایت راهبردی شهید دکتر طهرانچی، به عنوان الگوی «دانشگاه نسل سوم و چهارم» مطرح شد. اهم اقدامات ساختاری، علمی، پژوهشی و مالی عبارتاند از:
1. تأسیس ۱۱ دانشکده موضوعمحور از جمله:
• دانشکده هوش مصنوعی و فناوریهای اجتماعی
• دانشکده کشاورزی، آب و غذا
• دانشکده تمدن و مطالعات جهان
• دانشکده توسعه فناوری و کارآفرینی
2. ساخت مجتمع آزمایشگاهی و تحقیقاتی به وسعت ۳۹۰۰ مترمربع با ۵۱ آزمایشگاه تخصصی
3. راهاندازی بازار نوآوری استان البرز
با دو سرای نوآوری محصولات ارگانیک و مواد نانو، و حضور ۱۶ شرکت دانشبنیان.
4. ایجاد گلخانه هوشمند در واحد کرج
5. ساخت و توسعه کلینیک تخصصی دامپزشکی پیروز و خدمات جهادی سلامت
6. پروژههای تنوعبخشی به درآمد دانشگاه:
• دورههای مهارتی
• سرمایهگذاری در فولاد مکران
• تجاریسازی ۱۲ محصول فناورانه
• حمایت از ۳۰ استارتاپ
• رشد و تنوع بخشی درآمدهای غیرشهریهای
7. ارتباط مؤثر با صنایع استان و اجرای طرح پویش دانشجویی و مرکز TMC
8. ایجاد دفاتر همکاری بینالملل و فعالسازی دفتر کنسولی استان
9. توسعه عدالت آموزشی با راهاندازی پردیس فردیس و توسعه مراکز طالقان، هشتگرد و نظرآباد
10. ارتقای رتبه دانشگاه البرز به A+ و صعود به رتبه ۳۰ در پایگاه ISC
11. بازسازی یادمان شهدای دانشگاه در مساحت ۶۵۰۰ مترمربع
12. راهاندازی ۵ مدرسه، یک مهد، پانسیون مطالعاتی و سالن ورزشی
شهید دکتر طهرانچی، در تمامی این پروژهها نهتنها نقش پشتیبان بلکه نقش راهبر، ناظر علمی و تسهیلگر اجرایی داشت. بسیاری از طرحها با تأیید و اصلاح مستقیم ایشان اجرا شدند. وی معتقد بود: «دانشگاه باید از استانها برخیزد، نه فقط از مرکز.» و به ما مدیران استانی، اختیار، اعتماد و انگیزه داد تا فراتر از دستورالعملها، خلاقانه و متعهدانه برای تحول گام برداریم.
در پایان بفرمایید چه مواردی شخصیت مدیریتی دکتر طهرانچی را برجسته میکرد؟ مدیریت شهید مبتنی بر چه آموزهها و اصولی بود؟
شهید دکتر محمدمهدی طهرانچی را باید نه صرفاً بهعنوان یک رئیس دانشگاه، بلکه بهمثابه یک معمار تحول در آموزش عالی ایران، یک مربی اندیشه و عمل، و یک الگوی حکمرانی علمی–فرهنگی شناخت.
آنچه بیش از هر چیز در شخصیت مدیریتی ایشان برجسته بود، ترکیب بینظیر سه ویژگی کلیدی بود:
۱. نگاه تمدنی و افقنگر
۲. تفکر سیستماتیک و ساختارمند
۳. رویکرد حمایتی، مشارکتمحور و تربیتی نسبت به مدیران استانی
از همان ابتدای تدوین و اجرای سند تحول و تعالی دانشگاه آزاد اسلامی، دکتر طهرانچی این باور را به ما منتقل کردند که دانشگاه دیگر فقط جای آموزش نیست؛ بلکه نهاد مرجع تولید قدرت نرم، هویت فرهنگی، و رشد تمدنی ملتهاست. این نگاه، مسیر کاری بسیاری از ما را دگرگون کرد و باعث شد به جای مدیریت روزمره، وارد مسیر مهندسی تحولات آیندهمحور و اثرگذار شویم.
تأثیر سبک مدیریتی ایشان در روند کاری بنده:
بهعنوان فردی که مسئولیت دانشگاه آزاد اسلامی در استانهای مرکزی و البرز را عهدهدار بودم، همواره از نزدیک تحت تأثیر شخصیت الهامبخش، اما دقیق و نظاممند ایشان بودم.
شهید دکتر طهرانچی همواره میگفت: «مدیر استانی باید ایدهمحور، جامعهنگر، و مسئلهحلکن باشد. اگر استانها حرکت نکنند، مرکز فقط یک آرشیو تصمیمنامه خواهد بود.»
به همین دلیل، در طراحی و اجرای طرحهایی چون:
• اکوسیستم مهارتی–فناورانه استانپایه
• مثلث دانشگاه، صنعت و آموزش عمومی مهارتی
• شهرداری دانشگاهی
• طرح میکروگرین و گلخانه هوشمند
• بازار نوآوری شهید سلیمانی
• دهکده سلامت فناورانه
• طرح تولید نان سالم با پیوست تغذیهای
• بازآفرینی مجتمعهای آزمایشگاهی استان مرکزی و البرز
همواره از رهنمودهای ایشان استفاده کردم و نوع نگاه سیستماتیک و توسعهمحور ایشان به دانشگاه، الگوی ذهنی من را نیز تغییر داد. ایشان با همه مسئولان استانی – چه معاون باشد و چه رئیس دانشگاه – با کرامت، احترام و اعتماد برخورد میکردند، اما در عین حال، استاندارد بالا، دقت در فرآیند، و پیگیری جزئیات را هم از ما مطالبه میکردند.
مدیریت دکتر طهرانچی الهامبخش بود، نه تحکمآمیز
در جلسات مختلف، حتی زمانی که با ایشان در بحث اختلاف نظر داشتیم، هرگز برخورد قهری یا تحقیرآمیز از ایشان ندیدم. برعکس، بحث علمی، تحلیل مبتنی بر داده، و گفتوگوی مستدل را تشویق میکردند و فضای رشد عقلانی را برای مدیران فراهم میساختند.
در مواردی مانند:
• ارائه سند چشمانداز استان مرکزی بر پایه SWOT
• مدل حکمرانی دانشگاهی مبتنی بر زیستبوم استان
• برنامهریزی برای تبدیل داراییهای غیرمولد به سرمایه فناورانه
ایشان شخصاً وارد گفتوگو شدند، نظرات اصلاحی ارائه دادند، تیم تخصصی تشکیل دادند و با پیگیری مستمر، اجرای برنامهها را تسهیل نمودند.
دکتر طهرانچی در نگاه من، نماد یک مدیر تمدنساز، مؤمن به جوانان، و متعهد به پیشرفت علمی بومیشده بود. در ادبیات مدیریتی ما، کمتر میتوان شخصی را یافت که همزمان:
• در تراز تفکر کلان ملی تصمیمسازی کند،
• و در جلسات استانی و حتی بازدید از گلخانه یا کلاسهای مهارتی، با همان انگیزه و دقت حضور یابد.
همین ویژگیها بود که سبک مدیریتی ایشان را از یک «رئیس اداری» به یک «راهنما و معلم تحولآفرین» بدل ساخت.
من بهجرأت میگویم که دکتر طهرانچی نهفقط بر روند کاری بنده، بلکه بر نسل جدیدی از مدیران دانشگاهی کشور تأثیر الگوساز و ماندگار بر جای گذاشتند. یادشان همیشه زنده است، چرا که فکر و مسیرشان همچنان زنده و رو به آینده است.
انتهای پیام /

نظر شما