موازی کاری در نهادهای آموزشی بودجه‌ها را می‌بلعد/ نبود تضمین شغلی و مالی دلیل اصلی مهاجرت اساتید جوان

استاد دانشگاه گفت: تفاوت کشور ما با دیگر کشورها در این است که در آن‌ها بی‌خانمان‌ها و افراد معمولی مهاجرت می‌کنند، اما در کشور ما نخبگان هستند که می‌روند و این برای کشور به شدت آسیب دارد.

به گزارش گروه دانشگاه ایسکانیوز، مهاجرت نخبگان از ایران، این روزها به یکی از جدی‌ترین چالش‌های کشور تبدیل شده است. بسیاری از بهترین استعدادها و متخصصان جوان، بعد از سال‌ها تحصیل و کسب تجربه، تصمیم به ترک وطن می‌گیرند. نتیجه این روند، خالی شدن کشور از سرمایه‌های انسانی ارزشمندی است که سال‌ها برای تربیت آن‌ها هزینه شده است.

در گفت‌وگویی با محمد زاهدی‌اصل، عضو سابق هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی، هشدار داده شد که ایران در حال تجربه الگوی خطرناکی از مهاجرت است؛ الگویی که در آن نه تکدی‌گران و افراد معمولی بلکه نخبگان و اساتید دانشگاه‌ به دلیل عدم تضمین آینده شغلی و مالی، آرام آرام کشور را ترک می‌کنند.

محمد زاهدی‌اصل، عضو سابق هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز در تشریح دغدغه‌های نظام آموزش عالی گفت: آنچه دانشگاه‌ها، دانشجویان برتر و به‌ویژه اساتید جوان به‌حق طلب می‌کنند، تأمین امکانات، حقوق، تسهیلات تحصیلی و مزایایی است که زندگی حداقلی در شأن یک هیئت‌علمی را برایشان فراهم آورد.

وی در پاسخ به ادعای کمبود منابع از سوی مسئولان افزود: وقتی مسئولین را خطاب قرار می‌دهیم، استدلال می‌کنند که پول نداریم و تحت تحریم هستیم. ما منکر تحریم و مضیقه مالی دولت نیستیم، اما اگر قرار بر اولویت‌گذاری باشد، توجه به فرهیختگان جامعه باید یکی از محوری‌ترین اولویت‌ها باشد.

زاهدی‌اصل با اشاره به سخن اخیر رئیس‌جمهور درباره حذف نهادهای دولتی کم‌بازده بیان کرد: بر اساس این رهنمود، مسئولان باید همت کنند و برای سال پیش‌رو اقدامات جدی و عملی طراحی کنند.

این استاد دانشگاه در مورد عامل ماندگاری اساتید جوان در کشور اظهار کرد: آنچه اساتید جوان را به ماندن در کشور امیدوار می‌کند، تضمین آینده شغلی و مالی آن‌هاست. این مهم محقق نخواهد شد مگر با اختصاص بودجه کافی به دانشگاه‌ها برای جذب و نگهداشت نخبگان.

وی با تأکید بر لزوم بازنگری در تخصیص بودجه عنوان کرد: یکی از پیش‌نیازهای افزایش بودجه دانشگاه‌ها، حذف مراکزی است که با دریافت اعتبارات دولتی، نه‌تنها خروجی مطلوب و موردپسند مردم را ارائه نمی‌دهند، بلکه گاه به عاملی مشکل‌ساز تبدیل شده‌اند.

این کارشناس آموزش عالی همچنین موازی‌کاری را بلای جان سازمان‌های علمی دانست و بیان کرد: یکی از موضوعات جدی که هزینه‌های زیادی را به خود اختصاص داده موازی‌کاری در نهادهاست؛ مشکلی که نمونه آشکار آن، حجم گسترده دستگاه دولت و سهم بالای آن از بودجه است.

زاهدی‌اصل خاطرنشان کرد: برای تغییر این روند، باید اراده‌ای استوار در هیئت دولت شکل گیرد و اقدامات به آینده موکول نشود تا سخنان به عمل بدل شده و در حد شعار باقی نماند.

وی با تشبیه شرایط کنونی به جنگ اقتصادی گفت: به تعبیری می‌توان گفت در جنگ اقتصادی به سر می‌بریم و لازم است با در نظرگرفتن ملاحظات آن، اولویت‌ها را به درستی تعیین کنیم. متأسفانه در کشور ما، دانشگاه، علم و فرهنگ در میان این اولویت‌ها جایگاه شایسته‌ای ندارند.

این استاد دانشگاه بر ضرورت توجه ویژه به دانشگاه‌ها تأکید و افزود: دانشگاه‌ها محتاج توجه هستند و اساتید و دانشجویان مستعد، نیازمند حمایت‌های لازم. حتی وزیر بهداشت نیز اخیراً به ورود افراد ضعیف از طریق سهمیه به دانشگاه‌های پزشکی معترض شده‌است. پرسش اینجاست که تا کی باید شاهد چنین روندی بود و چه زمانی فرا می‌رسد که افراد لایق و مستعدان واقعی، پشت میزهای تصمیم‌گیری بنشینند؟

وی با نقد کمی‌گرایی در توسعه دانشگاه‌ها بیان کرد: نکته مهم‌تر این است که داشتن تعداد محدودی دانشگاهِ درست و حسابی، به مراتب ارزشمندتر از تعدد مراکز آموزشی مانند پیام‌نور، علمی‌کاربردی و غیرانتفاعی است.

زاهدی‌اصل با ارائه آماری تامل‌برانگیز افزود: تعداد واحدهای دانشگاهی در کشور ما به اندازه کل اروپا است و این خود نیازمند بازبینی اساسی است. بسیاری از رشته‌های دایر شده و دانشگاه‌های مجوزگرفته، واجد شرایط لازم نیستند.

این تحلیلگر مسائل آموزش عالی، مسائل را زنجیره‌وار و مرتبط دانست و گفت: این مشکلات، مجموعه‌ای به هم‌پیوسته است و اگر اصلاحات ساختاری واقعی در بدنه اداری و علمی کشور محقق شود، با صرفه‌جویی‌های حاصل از آن می‌توان به اساتید جوان و دانشجویان مستعد رسیدگی کرد، کیفیت دانشگاه‌ها را ارتقا داد و میل به مهاجرت را کاهش داد.

وی در ادامه افزود: کشور ما از بسیاری امکانات برخوردار است که با تدبیر می‌تواند بستر مناسبی برای جوانان فراهم کند. مشکل آنجاست که بسیاری از مهاجران، که در وطن خود تحصیل کرده‌اند، دیگر بازنمی‌گردند و ثمره علم آنان را دیگر کشورها می‌برند.

زاهدی‌اصل در پاسخ به این پرسش که چگونه می‌توان جوانان را به ماندن امیدوار کرد، گفت: خواسته اصلی یک استاد جوان، تأمین حداقلی معیشت است. جوانانی هستند که با وجود پیشنهادهای شغلی با درآمد بالا، همچنان تدریس در دانشگاه را ترجیح می‌دهند.

وی با بیان یک مقایسه افزود: با وجود انتظارات به مراتب بالاتر از یک استاد دانشگاه، در برخی موارد حقوق وی حتی از یک کارمند ساده نیز کمتر است. این واقعیت خود گواهی است بر عشق و علاقه‌ای که اعضای هیئت‌علمی به حرفه خود دارند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: بنابراین، باید دغدغه معیشت اساتید و معلمان با حساسیت ویژه‌ای پیگیری شود. مقصود نادیده گرفتن سایر مشاغل نیست، اما حساسیت برخی مشاغل مانند تعلیم و تربیت به حدی است که اگر دغدغه معیشت داشته باشند، از توانمندی علمی آنان کاسته شده و آسیب نهایی متوجه کشور و جامعه می‌شود.

وی هشدار داد: در چنین شرایطی، رفتن بر ماندن ترجیح داده خواهد شد. آمارها نیز نشان می‌دهد آمریکا اعلام کرده از بین کشورهایی با نرخ مهاجرت بالا، ایران از نظر خروج نیروهای متخصص و علمی در صدر قرار دارد.

زاهدی‌اصل به تفاوت الگوی مهاجرت در ایران اشاره و عنوان کرد: در دیگر کشورها نیز مهاجرت وجود دارد، اما تمایز کشور ما در این است که در آن‌ها معمولاً اقشار تکدی‌گران، بیخانمان‌ها یا افراد عادی مهاجرت می‌کنند، در حالی که در ایران این نخبگان علمی هستند که کشور را ترک می‌کنند و این برای توسعه عملی کشور آسیب‌زا است.

وی افزود: باید فریاد نخبگان را شنید. یک نخبه دانشگاهی سزاوار مسکن، امکان ازدواج و یک زندگی شرافتمندانه در شأن استاد دانشگاه است تا هم حرمت دانشگاه حفظ شود و هم مجبور به ترک وطن نشود.

این عضو سابق هیئت علمی، به پدیده کسب مدارک دانشگاهی صوری توسط برخی مسئولان انتقاد کرد و اظهار داشت: در هیچ کجای دنیا، مسئولان و مدیران رده‌بالا در حین خدمت، تنها برای کسب عنوان دکتر به دنبال اخذ مدارک دانشگاهی بالاتر نمی‌روند. کسب این القاب، معمولاً حاصل تلاش افرادی است که جایگاه اجتماعی خود را از مسیر علم‌اندوزی واقعی می‌سازند.

وی افزود: فرد یا باید به وظایف مدیریتی خود بپردازد یا به‌طور جدی دانشجو باشد. اقداماتی از این دست، شأن دانشگاه و ارزش مدرک علمی را تنزل می‌دهد.

زاهدی‌اصل درباره تأثیر ارتباط دانشگاه و صنعت عنوان کرد: بی‌تردید چنین ارتباطی می‌تواند به پویایی و امیدواری اساتید کمک کند، مشروط بر آنکه این ارتباط واقعی و مبتنی بر شایستگی باشد، نه رانتی و زدوبندی. متأسفانه در بسیاری از موارد، واحدهای ارتباط با صنعت، به میدانی برای معاملات میلیاردی تبدیل شده و نخبگان حقیقی به دلیل نداشتن رابطه، محروم می‌مانند.

این استاد دانشگاه در پایان خاطرنشان کرد: نیازهای پژوهشی کشور باید به دست اساتید فرهیخته و پژوهشگران جوان و بر اساس طرح‌های پژوهشی اصیل و رقابتی پاسخ داده شود. اگر پروپوزال‌ها بدون دخل و تصرف و پارتی‌بازی بررسی شده و بهترین‌ها به صورت عادلانه انتخاب و اجرا شوند، بی‌شک می‌توان فضای دانشگاهی را دگرگون کرد.

انتهای پیام/

کد خبر: 1290652

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =