به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، اهمیت شکلگیری چرخه دانشگاه و صنعت بر هیچکس پوشیده نیست چرا که اگر این چرخه شکل بگیرد، دانشگاه برای صنعت ارزش افزوده دارد و به توسعه کشور منتهی خواهد شد.
ایران از جمله کشورهایی است که هنوز به این چرخه دست نیافته است و روشن نیست حلقه مفقوده این ارتباط چیست. از یک طرف دانشگاهیان معترضاند که صنعت بیشتر به واردات متکی است و به سراغ دانشگاه نمیرود و از طرف دیگر صاحبان صنایع میگویند پژوهشهای دانشگاهی متناسب با نیاز آنها در صنعت نیست.
وزارت علوم اقداماتی در این راستا انجام داده است اما واقعیت این است که رابطه نابسامان صنعت و دانشگاه با تدوین و ابلاغ آییننامهها و وابسته کردن ارتقای استادان به همکاری با صنعت درست نمیشود. کارشناسان معتقدند این چرخه معیوب تنها با تغییر در ساختار دانشگاه و صنعت اصلاح میشود.
علی محمد احمدی در گفتوگو با ایسکانیوز درباره تاثیر ساختارهای اقتصادی ایران بر آموزش عالی و دانشگاه اظهار کرد: ریشه این موضوع به نقش آموزش در اقتصاد برمیگردد. وقتی که نگاه محوری آموزش در اقتصاد درنظر گرفته شود، موضوع آموزش اعم از آموزش عمومی، آموزش عالی و سایر شاخههای آموزش را هم شامل میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس با بیان این که رسالت و اهمیت آموزش عالی بعد از انقلاب پررنگتر شد، افزود: افزایش تعداد دانشگاهها، دانشجویان، تجهیزات آزمایشگاهها، ساختمانها و زیرساختهای آموزشی در این سالها قابل مقایسه با گذشته نیست.
بودجه آموزش عالی ایران کمتر از کشورهای دیگر است
وی خاطرنشان کرد: بررسی سهم بودجه آموزش عالی در ایران، پیش از پیروزی انقلاب با چهار دهه پس از انقلاب نشان میدهد که این سهم از بودجه عمومی کشور به طور قابل توجهی رشد پیدا کرده است. البته سهم آموزش عالی ایران از تولید ناخالص داخلی در مقایسه با کشورهای هم تراز از نظر جمعیت، کمتر است.
احمدی با تاکید بر این که بودجه آموزش عالی ایران پس از انقلاب رشد داشته است، گفت: برونداد این افزایش بودجه رشد تولید علم است. برای مثال جایگاه ایران از نظر تولید مقالات علمی و دستاوردهای پژوهشی و جهش در عرصههایی مانند نانو و سلولهای بنیادین رشد داشته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در پاسخ به این انتقاد که چرا هزینههای صرف شده برای آموزش عالی به اقتصاد برگشت داده نشده است، ادامه داد: ایران کشوری در حال توسعه است که تا پیش از انقلاب از نظر کمی جایگاه قابل قبولی نداشت. به همین دلیل درگام اول تا یکی دو دهه لازم بود بودجه آموزش عالی صرف گسترش کمی آن از جمله رشد دانشگاهها، ساختمانهای اداری و زیرساختهای آنها شود.
وی درآمدزایی از آموزش عالی را گام دوم دانست و تصریح کرد: پس از رشد کمی، نوبت به رشد کیفی میرسد. برای رشد کیفی باید به دنبال علم نافع بود، علمی که قدرت تجاری و رقابتی شدن داشته باشد.
چرا آموزش عالی ایران ثمرهای برای صنعت ندارد؟
احمدی با اشاره به این که برونداد سرمایهگذاری در آموزش عالی باید به شکل تنوع بخشی در تولید مشاهده میشد، افزود: این اتفاق نیفتاد چرا که دانشگاههای ایران از ابتدای شکلگیری پاسخگوی نیازهای ملموس جامعه نبودند. به عبارت دیگر، همیشه مسیر دانشگاه و جامعه جدای از هم بودند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس با بیان این که اگر صرفا سواد عمومی، تعداد فارغالتحصیلان و تعداد دانشجویان درنظرگرفته شود، ایران در مقایسه با قبل وضعیت بهتری دارد، تصریح کرد: دانشگاههای ایران نتوانستند به نیازهای جامعه پاسخ بدهند. نخست به این دلیل که ساختار دانشگاه در ایران تقاضامحور نیست یعنی دانشگاه نیازهای جامعه در حوزههای علوم انسانی، اجتماعی و صنعت را نمیبیند.
وی ادامه داد: دلیل دوم این است که صنعت ایران برای نوآوری به دنبال دانشگاه نیست چون سرمایه صنایع، معمولا دولتی بودهاند. به همین دلیل میتوان گفت ایران دارای صنعت نیست بلکه شرکتهای بزرگ دارد. برای مثال در حوزه خودرو، ایران صنعت خودرو ندارد و تنها کارخانههای خودروسازی دارد یا در صنایع فولاد، ایران صنعت فولاد نداشته بلکه واحدهای تولید فولاد داشته است.
احمدی با تاکید بر این که اگر صنعت از دانشگاه تقاضا میکرد، پل ارتباط بین صنعت و دانشگاه شکل میگرفت، گفت: در این صورت دانشگاه به سمت رفع نیازهای بخش صنعت میرفت و چرخه نوآوری و ابداع شکل میگرفت اما این اتفاق نیفتاد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به این که ماموریت اقتصاد و آموزش عالی در عصر جدید تغییر کرده است، افزود: در عصر دیجیتال و اطلاعات دیگر تعریف سواد تغییر کرده است. به این معنا یک فارغالتحصیل دانشگاهی یا عضو هیئت علمی ممکن است بر اساس معیارهای جدید بیسواد شناخته شود.
چرخه پیوستن صنعت به دانشگاه، ارزش افزوده تولید میکند
وی با تصریح بر این که دانشگاه باید بتواند همگام با سرعت تحولات، نوآوری داشته باشد، خاطرنشان کرد: اگر اقتصاد کشورهایی مانند سنگاپور، کره یا چین با عصر جدید منطبق است، به این دلیل است که آنها چرخه پیوستن صنعت به دانشگاه را شکل دادهاند و بالطبع وقتی برای آموزش عالی هزینه میکنند، این هزینه به شکل افزایش ارزش افزوده در تولید و صنعت خود را نشان میدهد.
احمدی راهکار ایجاد چرخه صنعت و دانشگاه را تغییر ساختارهای صنعت و آموزش عالی دانست و گفت: روشن است که این روزها هر کشور از چه طریقی خلق ثروت میکند اما ایران از این چرخه بیرون مانده است و تنها راه بانگری دانشگاه و صنعت است.
اگر چرخه صنعت و دانشگاه شکل نگیرد، دانشگاه ایران محصور در تولید مقاله خواهد ماند
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در پایان با بیان این که صنعت و دانشگاه باید با نیاز جهانی منطبق شوند و اگر این اتفاق نیفتد دانشگاه ایران محصور در تولید مقاله و انتقال اطلاعات خواهد ماند، اظهار کرد: پیشرفت علم با تولید مقاله در دوران جدید که اقتصاد دانشی مطرح است، اتفاق نمیافتد.
انتهای پیام/
نظر شما