به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، انتخابات پارلمانی عراق با کشوقوسهای فراوانی همراه بود و ظاهرا قرار نیست که حاشیههای مذکور به سادگی به پایان برسد؛ حاشیههایی که با عدم استقبال و مشارکت عمومی مطلوب در آن و شائبه تقلب در نتیجه انتخابات آغاز شد و بعد از طی یک مسیر طولانی و پیچیده برای تایید نتیجه انتخابات، در انتخاب رئیس پارلمان نیز ناهماهنگی موجود را بار دیگر به تصویر کشید؛ اما این نقطه پایان بحران سیاسی اخیر در عراق نبود. تداوم اختلافات در بین جریانات سیاسی مختلف موجب شد که انتخاب رئیس جمهور در زمانی قانونی –یعنی 7 فوریه برابر با 18 بهمن- انجام نشود و تا اطلاع ثانوی به تعویق بیافتد. دلیل این امر، عدم حضور اکثریت نمایندگان در پارلمان در روز مقرر به منظور انتخاب رئیس جمهور بود؛ بر اساس اخبار منتشر شده، در روز مذکور از ۳۲۹ نماینده پارلمان عراق تنها ۵۸ نفر در پارلمان حاضر شدند.
به منظور بررسی بیشتر تحولات عراق، مصاحبهای با علی موسوی –روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل عراق- انجام شد. از نظر وی، گروههای حلبوسی، حزب دموکرات کردستان و جریان صدر که گمان میکردند انتخاب رئیس جمهوری نیز مطابق با سناریوی تعریف شده خودشان، آسان انجام خواهد شد، به سراغ انتخاب رئیس جمهور رفتند اما در اینجا اتفاقات محاسبه نشدهای روی داد که این سناریو را با چالش مواجه کرد.
متن کامل این مصاحبه بدین شرح است:
- پس از کش و قوسهای فراوان در انتخابات پارلمانی عراق و حاشیههایی که انتخاب آقای الحلبوسی به عنوان رئیس پارلمان عراق به همراه داشت، اکنون شاهد به تعویق افتادن انتخاب رئیس جمهور عراق هستیم. به نظر شما چه عواملی باعث این آشفتگی سیاسی شدهاند؟
آشفتگی سیاسی در عراق تازگی ندارد. ما بعد از هر انتخاباتی در عراق چنین آشفتگیهای سیاسی را شاهد بودیم. در سالهای 2006، 2010، 2014، 2018 چنین آشفتگیهایی را شاهد بودهایم. انتقال قدرت در عراق که دموکراسی در آن نوپا به حساب میآید و یک نیروی تعیین کننده نهایی در آن نیست، همیشه با اصطکاک، به کندی و گاهی اوقات با تنش همراه بوده است.
اما در این مورد به خصوص، انتخاب پر حرف و حدیث آقای حلبوسی از یک سو که با وجود اشکالات قانونی بسیاری که وارد میشد در نهایت در یک شیوه رایگیری بیسابقه در حالی که حدود یک سوم نمایندههای مجلس حاضر نبودند، انتخاب شد، نوع تازهای از کش مکش را در عراق نشان داد. کش مکشی که اگرچه در پس آن رگههایی از طایفهگری میدیدیدم. اما برای نخستین بار نیز شاهد بودیم که یک بخشی از جریان شیعی (نمایندگان جریان صدر) بدون هماهنگی با دیگر نیروهای شیعی عراق – در حالی که ابایی نداشتند از ساخت و پاختهای پشت پرده خود با اهل تسنن و حزب دموکرات کردستان سخن بگویند – با اهل تسنن و بخشی از گروههای کردی هم دست شد، و محمد الحلبوسی را به عنوان رئیس مجلس انتخاب کردند. اما پس از آن و در حالی که گروههای هم دست (حلبوسی، حزب دموکرات کردستان و جریان صدر) گمان میکردند انتخاب رئیس جمهوری نیز مطابق با سناریوی تعریف شده خودشان، آسان انجام خواهد شد، به سراغ انتخاب رئیس جمهور رفتند که در اینجا اتفاقات محاسبه نشدهای روی داد که این سناریو را با چالش مواجه کرد.
حزب دموکرات کردستان برای ریاست جمهوری، آقای هوشیار زیباری را نامزد کرد در حالی که بر خلاف توافقات دو دهه اخیرِ درون کردی عمل کرد و رسما دعوای درون کردی را عیان ساخت. مشکل زمانی به وجود آمد که علیه نامزدی هوشیار زیباری به دادگاه فدرال شکایت و گفته شد که چون وی در گذشته هنگامی که وزیر دارایی بوده، توسط پارلمان به دلیل فساد مالی استیضاح و برکنار شد، پس الآن صلاحیت ریاست جمهوری را ندارد. در نهایت روز یکشنبه 13 فوریه (24 بهمن) دادگاه عالی فدرال عراق به عدم صلاحیت آقای زیباری رای داد تا عملا نامزد مطرح حزب دموکرات کنار گذاشته شود.
در این میان خلاء قانونی مهلت زمان انتخاب رئیس جمهوری نیز به وجود آمده که هنوز هم ادامه دارد. چرا که مطابق قانون، رئیس مجلس باید 15 روز بعد از انتخاب رئیس مجلس نامزدهای ریاست جمهوری را معرفی و رئیس جمهور را انتخاب کند که این کار با اعلام هیئت رئیس مجلس در 7 فوریه انجام شد اما به دلیل به حد نصاب نرسیدن جلسه مجلس، رای گیری صورت نگرفت و انتخاب رئیس جمهور از دستورالعمل مجلس خارج شد و تا کنون هیچ تصمیم تازهای گرفته نشده در حالی که به نظر میرسد تخلف قانونی صورت گرفته است. تنش در حال حاضر ادامه دارد.
- اخیرا شاهد نزدیکی هرچه بیشتر عراق به عربستان سعودی هستیم و مصداق آن را میتوان در پروژه اتصال شبکههای برق عربستان به این کشور مشاهده کرد. به نظر جنابعالی این امر میتواند زنگ خطری برای ایران در خصوص روابط با همسایه غربی باشد؟
توسعه روابط هر کشوری با کشور دیگر الزاما به معنای تخریب روابط آن کشور با کشور سوم نیست. اما در این مورد به خصوص، به لحاظ اقتصادی توسعه روابط عراق و عربستان میتواند به ضرر ایران تمام شود؛ چرا که بازار برق عراق را عربستان تصاحب خواهد کرد. در این میان چون ایران با مشکلات تحریم دست به گریبان است و این مساله سبب شده تا نتواند به پولهای حاصل از صادرات برق و گاز خود به عراق به آسانی دست یابد، مشکلاتی را برای دو کشور به وجود آورده است. همچنین به واسطه عدم توسعه زیرساختهای تولید برق در سالهای اخیر در ایران به دلایل گوناگون از جمله عدم سرمایهگذاریهای جدید در بخش برق و گاز ایران، صادرات برق و گاز ایران به عراق به مشکلاتی خورده که این مساله سبب شده است عراق به سراغ کشورهای جایگزین برود که عربستان و مصر و اردن از جمله آنها هستند. پس، به لحاظ اقتصادی و با توجه به مشکلاتی که ایران در اقتصاد بین الملل به واسطه تحریمها با آنها مواجه است، از دست رفتن بازار برق عراق میتواند به ضرر ایران باشد. اما به لحاظ سیاسی، توسعه روابط عراق و عربستان الزاما به معنای دوری بغداد از تهران نیست؛ مادامی که تعریف این رابطه در چارچوب تعریفهای عربی نباشد. اگر بنا باشد توسعه روابط عراق و عربستان به معنای تقویت محور عربی در منطقه باشد و تبدیل به رقابت و حتی رویارویی با محور غیرعربی عراق شود، طبیعتا به ضرر منافع ایران تمام خواهد شد، اما اگر چنین چیزی مد نظر نباشد توسعه روابط دو کشور عراق و عربستان میتواند به ضرر ایران نباشد بلکه بر عکس میتواند ایران از آن بهرهبرداری هم بکند. کما این که شاهدیم عراق واسطه میان ایران و عربستان برای اختلافاتشان شده که به پیشرفتهای خوبی هم رسیده و انتظار میرود به نتایج بهتری هم برسد. مادامی که چنین نوع رابطهای در میان باشد، این اتفاق میتواند به سود ایران باشد. به عبارتی تعامل سه جانبه ایران – عراق – عربستان میتواند تعاملی سودمند هم برای سه کشور و هم برای کل منطقه باشد.
- آینده روابط ایران و عراق را چطور پیشبینی میکنید و به نظر شما روابط فی ما بین به چه سمتی سوق خواهد یافت؟
آینده روابط ایران و عراق به مولفههای گوناگونی بستگی دارد. تا زمانی که دولتی ضدایرانی در عراق روی کار نیامده باشد و افرادی که زمام امور را در این کشور در اختیار دارند ضدایرانی نباشند، میتوان به گسترش روابط بیش از پیش امیدوار بود. ایران و عراق مشترکات و زمینههای بسیاری برای همکاری دارند. دو طرف پروژههای مشترک بسیاری برای توسعه روابط تعریف کردهاند که پیگیری و به نتیجه رساندن آنها میتواند روابط دو کشور را بیش از پیش در هم تنیده کند. بهرهبرداری از میادین مشترک نفت و گاز، توسعه حمل و نقل ریلی و هوایی، توسعه زیرساختهای ترانزیتی جزئی از پروژههای مشترکی میتواند باشد که به توسعه روابط دو کشور کمک کند. اتصال خط آهن بصره – شلمچه اتفاق بسیار خوبی است که باید دو طرف را ترغیب کرد که مشابه این پروژهها را در دیگر مناطق مرزی دو طرف گسترش دهند، مثل در منطقه کردستان یا در منطقه کرمانشاه - خانقین. لغو روادید دو کشور، توسعه همکاریهای اقتصادی در اقلیم کردستان و در جنوب در مناطق شیعه نشین، اینها گامهای مفید و موثری برای توسعه روابط هستند. تا زمانی که فضای همکاری وجود دارد و دولتها نسبت به یکدیگر نگاه منفی ندارند، میتوان به توسعه بیش از پیش روابط امیدوار بود. در حال حاضر نگاه بسیار مثبتی در عراق نسبت به دولت آقای رئیسی وجود دارد و معتقدند که با حضور ایشان در قوه مجریه ایران میتوان به گسترش روابط بیش از پیش امیدوار بود. دولت آقای رئیسی نیز توجه ویژهای به توسعه روابط با کشورهای همسایه دارند. مادامی که چنین نگاههای مثبتی وجود دارد باید کمک کرد این نگاههای مثبت بیش از پیش تقویت شوند و اگر مشکلاتی هم وجود دارد در سایه این نگاههای مثبت این مشکلات حل شوند. مثلا باید برای توافق نامه الجزایر یک راه حل نهایی یافت. قطعا حل این مشکل میتواند خیز بزرگی در گسترش روابط دو کشور ایجاد کند. تا زمانی که فضای مثبت بر دیدگاههای دو طرف وجود دارد باید از آنها بهره برداری کرد تا به نتایج مطلوب رسید.
انتهای پیام/
نظر شما