فرونشست زمین در دشت زرند حالا دیگر فقط یک هشدار روی کاغذ نیست؛ واقعیتی است که هر روز، آرام و بیصدا، زیر پای مردم این منطقه اتفاق میافتد. سالها برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی، کمبود بارندگیهای موثر و تغییر اقلیم باعث شده که زمین، این سرمایه خاموش، از درون خالی شود و مثل یک قشر نازک، به سمت فروپاشی حرکت کند.
طبق گزارش رسمی سازمان زمینشناسی کشور، میزان فرونشست در دشت زرند به طور میانگین به ۴ تا ۵ سانتیمتر در سال رسیده است؛ رقمی که وقتی با میانگین جهانی مقایسه میشود، جزو مناطق بحرانی دنیا قرار میگیرد.
این پدیده نهفقط امنیت جانی و مالی مردم را تهدید میکند، بلکه به زیرساختهای حیاتی مثل راهها، خطوط لوله گاز، برق و حتی منازل مسکونی آسیب جدی میزند. ترکهایی که روی زمین در مزارع زرند دیده میشود، دیگر فقط شبیه شیارهای خشک روی خاک نیستند؛ این شکافها نشانه مرگ خاموش زمین هستند. از همین حالا هم آمار نشان میدهد حدود ۲۰ درصد شبکه آبیاری سنتی زرند تخریب شده و خطر قطعی منابع آب کشاورزی در آینده نزدیک جدیتر از همیشه است.
داستان دشت زرند از آنجا شروع شد که منابع آب زیرزمینی بدون برنامهریزی دقیق و حسابشده، برای کشاورزی، صنعت و حتی مصرف خانگی استخراج شد. در طول ۳۰ سال گذشته، سفرههای زیرزمینی منطقه با کاهش جدی سطح آب مواجه شدند؛ طوری که طبق گزارش شرکت آب منطقهای کرمان، سطح آب زیرزمینی زرند سالیانه به طور متوسط بیش از یک متر کاهش یافته است. این کاهش تدریجی، ساختار داخلی خاک را سست کرده و در نهایت منجر به فرونشستهای خطرناکی شده که دیگر قابل برگشت هم نیستند.
مسئله اصلی اینجاست که فرونشست زمین برخلاف سیل یا زلزله، اتفاقی سریع و لحظهای نیست که بتوان آن را به چشم دید؛ این پدیده، آرام و بیصدا رخ میدهد و درست زمانی که دیگر هیچ کاری از دستمان ساخته نیست، خودش را به ما نشان میدهد. زرند در یک دوراهی حساس ایستاده؛ یا باید همین حالا برای مهار این بحران دست به کار شود یا باید در سالهای آینده هزینههای سنگینی برای بازسازی زیرساختهای از دست رفته بپردازد؛ هزینههایی که به مراتب بیشتر از پیشگیری خواهد بود.
با تمام تلخی وضعیت دشت زرند، هنوز هم راههایی برای مهار بحران وجود دارد. یکی از مهمترین راهکارها، اجرای برنامههای مدیریت آب پایدار است؛ یعنی محدود کردن برداشت آبهای زیرزمینی و جایگزین کردن آن با منابع آب سطحی یا استفاده بهینه از بارندگیها. در همین راستا، پروژههایی مثل آبخیزداری و آبخوانداری در برخی نقاط استان کلید خورده که اگر به درستی در زرند هم اجرا شوند، میتوانند بخشی از سفرههای زیرزمینی را احیا کنند.
از سوی دیگر، تغییر الگوی کشت از محصولات پرمصرف به گیاهان مقاوم به کمآبی، یکی از نسخههای حیاتی برای نجات این منطقه است. در حال حاضر، طبق اعلام جهاد کشاورزی کرمان، بیش از ۶۰ درصد اراضی کشاورزی زرند به کشت محصولاتی اختصاص دارد که مصرف آب بالایی دارند؛ محصولاتی که در شرایط کمآبی آینده، اصلاً توجیه اقتصادی نخواهند داشت. بنابراین حمایت از کشاورزان برای تغییر الگوی کشت، هم به اقتصادشان کمک میکند و هم گامی مهم در حفظ منابع آب خواهد بود.
اگر روند فرونشست زمین در زرند به همین شکل ادامه پیدا کند، این منطقه در سالهای آینده با بحرانی جدیتر از تصور روبهرو خواهد شد. از دست رفتن اراضی کشاورزی، ترکخوردگی خانهها و تخریب زیرساختهای حیاتی، فقط بخشی از سناریوی تلخی است که پیش روی این شهر و روستاهای اطراف قرار دارد. طبق برآوردهای غیررسمی، اگر همین امسال اقدامات جدی صورت نگیرد، ظرف ۵ سال آینده، بیش از ۳۰ درصد اراضی قابل کشت زرند غیرقابل استفاده خواهند شد.
تبعات اجتماعی این فاجعه نیز به هیچ عنوان قابل چشمپوشی نیست. کوچ اجباری کشاورزان به شهرها، گسترش حاشیهنشینی، افزایش نرخ بیکاری و فشار بر زیرساختهای شهری، از جمله پیامدهای محتمل این بحران خواهد بود. تجربههای تلخی مثل فرونشست دشت ورامین یا دشت مهیار اصفهان باید برای زرند یک زنگ خطر جدی باشد؛ جایی که بیتوجهی به علائم اولیه، منجر به هزینههای سنگین انسانی و اقتصادی شد.
بحران فرونشست زمین در دشت زرند را نمیتوان با بیتفاوتی یا اقدامات مقطعی مدیریت کرد. این بحران، مثل یک بیماری خاموش در ریشههای زمین رخنه کرده و برای درمانش نیاز به یک برنامه بلندمدت، علمی و همراه با عزم عمومی داریم. مهار برداشتهای بیرویه از منابع آب زیرزمینی، تقویت طرحهای آبخیزداری، تغییر فوری الگوی کشت، توسعه روشهای آبیاری نوین و آموزش عمومی مردم برای مصرف بهینه آب، از گامهای ابتدایی برای جلوگیری از فروپاشی این منطقه است.
دولت، نهادهای محلی و حتی خود کشاورزان باید درک کنند که زمان شعار دادن گذشته است و عملگرایی تنها راه بقاست. ایجاد کارگروههای تخصصی در استان، سرمایهگذاری هدفمند در پروژههای احیای منابع آب، جذب بودجه ملی و بینالمللی برای پروژههای زیستمحیطی، و اطلاعرسانی شفاف درباره ابعاد بحران، میتواند بارقهای از امید برای نجات دشت زرند باشد.
*زهرا اسکندری فعال رسانهای
انتهای یادداشت/
نظر شما