نیلوفر مالک نویسنده کتاب «یک قدم مانده به تو» در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز در خصوص کتابش که عاشقانه‌ای از غدیر خم است گفت: وقتی که رمان های تاریخی نوشته میشوند انواع مختلفی دارند و یکی از این انواع زمانی است که شما داستانی را دارید مینویسید و پس زمینه داستان شما یک برهه تاریخ است. برهه زمانی کتاب من هم در زمان پیامبر گرامی اسلام صورت گرفته است یعنی پس زمینه تاریخی‌اش به آن دوره برمی گردد اما داستان و شخصیت کتاب من کاملا تخیلی است.

وی ادامه داد: «زهیر» شخصیت اصلی داستان را در یمن به وجود آوردم چون اگر تاریخ را خوانده باشید حضرت علی (ع) در شش ماه قبل از حج آخر به یمن می روند برای اینکه بتوانند اهالی آنجا را که هنوز بت پرست بودند به اسلام دعوت کنند و من این شخصیت را که اهل یکی از روستاهای یمن است و این حضرت را هم دیده است در موردش صحبت میکنم. بعد توسط آن اتفاقاتی که می‌افتد با یک کاروانی که میخواهد به حج برود همراه می‌شود و البته شخصیت غیرواقعی من در حج که واقعی است قرار می‌گیرد.

مالک تصریح کرد: سال ۱۳۹۹ یعنی در زمان همه گیری ویروس کرونا با چند نفر از دوستان تصمیم گرفتیم یک گروهی تشکیل بدهیم که برای غدیرخم داستان کوتاه بنویسیم. از آن گروه تعدادی پشیمان شده و رفتند و ما فقط ۵ نفر باقی ماندیم و تصمیم گرفتیم هرکداممان یک رمان بنویسیم و اول شروع کردیم به خواندن کارهایی که درباره غدیر خم چاپ شده بود. خب در آن زمان خیلی وضعیت بد بود و کسی از منزل بیرون نمی‌رفت و گاهی من خودم می‌رفتم کتابفروشی کتاب می‌خریدم و عکس از صفحات برای بچه‌ها می‌فرستادم و خیلی کتاب ها محدود بود و من نتوانستم رمان آنچنانی درباره غدیر خم پیدا کنم که برای نوجوان باشد چون از اول هم هدفمان نوشتن برای نوجوانان بود.

وی با اشاره به اینکه تعداد محدودی کتاب و البته چندتا کار کودک پیدا کردیم و تمام آنها را خواندیم و با هم بررسی کردیم اظهار کرد: بعد از مطالعه کتاب ها شروع کردیم کتاب های مستند را بخوانیم زیار میخواستیم کارمان کاملا مستند باشد و اشتباه تاریخی درش صورت نگیرد و کارهای مستند را خواندیم و برای همدیگر صحبت کردیم و با وجو اینکه این گروه در شرایط سخت کرونایی تشکیل شد اما خیلی به یکدیگر کمک کردیم مثلا وقتی کسی مطلبی راجع به اینکه اسب‌ها چگونه رفتار می‌کنند مطلب را در گروه و در اختیار دیگران قرار می داد.

نویسنده کتاب «یک قدم مانده به تو» خاطرنشان کرد: در آن زمان همه ما طرح نوشتیم و چهار تا رمان نوشته شد که دوتا از آنها همان زمان چاپ شد. من کتابم را ناشر دیگری داده بودم که یک سال طول کشید و چاپ نشد و نهایتا قسمت شد توسط انتشارات قدیانی امسال به چاپ برسد.

وی تاکید کرد: عمدا فضایی عاشقانه به داستان دادم. نوجوان برای اینکه به خواندن چنین کتاب هایی روی بیاورد باید به آن انگیزه داد. اگه بخواهیم همان چیزهایی که قبلا نوشته شده به همان شکل بگوییم که طبیعتا برای نوجوانی امروز جذابیت ندارد. مساله عشق و محبت در شرایطی که این عشق و محبت در یک چارچوبی باشد به نظرم نه تنها مشکلی ایجاد نمی‌کند که یک ذره جذاب هم هست. عشق آن زمان را با عشق این دوره اصلا نمی شود مقایسه کرد.

مالک در پاسخ به سوالی در خصوص اینکه اینکه این داستان قابلیت ادامه دار شدن را نیز دارد و آیا برنامه ای برای نوشتن شماره های بعدی کتاب دارید یا خیر گفت: خیلی اعتقادی به ادامه دار شدن این کتاب ندارم چون در واقع میخواستم درباره غدیرخم صحبت کنم. در نویسندگی موضوعی داریم به نام سفیدخوانی که خواننده باید یک سری چیزها را برای خودش در ذهن بسازد و نیازی نباشد نویسنده همه چیز را بنویسد. به ابعاد مختلف کتاب در لفافه اشاره شده و اگر قرار باشد همه چیز مستقیم گفته شد کاری زرد از آب در خواهد آمد و نوجوان بایستی خودش آن را کشف کند و لذت کشف را ازش نگیریم.

وی در پاسخ به این سوال که اگر رچسب «رمان نوجوان» روی کتاب نباشد خواننده خیلی متوجه نمی شود این رمان برای رده سنی نوجوان است و برای بزرگسال هم می تواند جذاب باشد آیا تاکیدی داشتید که کتاب برای نوجوانان باشد؟ افزود: خودم دوست داشتم این رمان نوجوان باشد اما خیلی تفاوتی بین رمان نوجوان و رمان بزرگسال نداریم. رمان‌های بزرگسالی را می‌توانم به شما معرفی کنم که از نظر قطع و اندازه خیلی کوچک تر از کتاب من هستند و حتی گاها کتاب‌هایی هم داریم که ۴۰۰ صفحه‌ای هستند. خودم دوست داشتم رمان برای نوجوانان باشد به همین خاطر هم شخصیت کتاب را شخصیتی ۱۷ ساله انتخاب کردم و تاکید داشتم که کتاب برای نوجوان باشد و من اصلا بزرگسال نویس نیستم. برای بزرگسال باید یه کمی سخت‌تر نوشت و من این را بلد نیستم.

انتهای پیام/