پس از ناکامی های غیر منتظره و پی درپی کشورمان در المپیک 2016 بر آن شدیم که مصاحبه ای با حسین اخوت سرپرست تیم ملی فوتبال امید ایران و کارشناس مدیریت ورزش ترتیب دهیم و علت و عوامل این نتایج ضعیف را جویا بشویم.
وی در پاسخ به سوالات خبرنگار ایسکانیوز چنین پاسخ داد:
نظرتان در مورد المپیک امسال بیان کنید ؟ دلایل این ناکامی ها در بدست آوردن مدال و کسب نتایج غیر منتظره را بیان کنید؟
بهتر است ابتدا به تاریخچه حضور ایران در المپیک های قبلی اشاره کنم . در تمام اداوری که در المپیک شرکت کردیم همیشه چشم مان دنبال مدال های کشتی بود. بعد از آن نیم نگاهی به تکواندو وزنه برداری داشتیم و متاسفانه در سایر رشته ها شاید به صورت گذرا یا اتفاقی بعضی اوقات تک مدالی را کسب کردیم . برای این که بتوانیم در تمامی رشته ها کسب مدال و افتخار کنیم هیچ کار اساسی انجام ندادیم و برنامه ریزی دقیقی نداشتیم. از طرفی هم نشان دادیم که در کارهای گروهی همیشه ضعیف بودیم.ورزش های گروهی ما یا در ابتدا حذف می شد و اگر هم اتفاقی هم راه پیدا کرد در نهایت نتیجه نمی گرفت . اینها دلیل بر این نیست که ما نیرو، ظرفیت و پتانسیل آن را نداشته باشیم که در عرصه های جهانی کسب موفقیت کنیم بلکه نشان از ضعف مدیریتی ما دارد. عملا برنامه ریزی مدون و دراز مدت نداریم. باید دید قبل از اعزام تیم های ورزشی المپیک چه برنامه ریزی کردیم و قرار بود با چه برنامه و هدفی پیش برویم. اگر المپیک های دوره های قبل را مرور کنیم متوجه ی شویم که بعد از هرالمپیک بلافاصله به ساختن برنامه های رادیویی و تلوزیونی اقدام کردیم واز تعدادی کارشناس و پیشکسوت نیز دعوت شده که نقاط ضعف و قدرت ورزش مان را بررسی کنند.اما در واقعیت نتوانستیم از این نشست ها و میزگرد ها نتیجه ای حاصل کنیم و در نهایت اعلام کردیم که به دلیل کمبود وقت بحث را به یک شب و روز دیگر موکول کردیم.
اکنون دیگر زمان خورده گرفتن نیست که چرا نتوانستیم نتیجه بگیریم. اکنون دیگر پرونده المپیک بسته شده است و این برمی گردد به 4 سال قبل که برنامه ریزی انجام دادیم.
نتایج کسب شده در کشتی فرنگی را چگونه ارزیابی می کنید؟
کشتی فرنگی در چند سال اخیر در آسیا و جهان درخشید و گاها حتی از کشتی آزاد پیشی گرفت در کشتی فرنگی نتیجه ای خوبی کسب نکردیم هر چند هنگامی که دوریم نمی توانیم قضاوت کنیم که ورزشکاران ما با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند. آیا مشکل بدن سازی ،تغذیه یا حتی مشکل روحی و روانی دارند یا خیر. حتی باید بررسی شود که مشکلاتی از قبیل تمرینات آماده سازی قبل از ریکاوری و قبل از مسابقه بوده یا نه و این ها را این را باید آنهایی که کنار تیم هستند بررسی کنند.
ولی از دید عمومی ورزشی بررسی شود سوریان در این المپیک سوریان قبلی نبوده .امید زیادی به او نبود. فقط نامش بزرگ بود به عقیده من فرستادن سوریان به المپیک اشتباه بود چون یه اسطوره را سوزاندیم.
اسطوره ای که با چند مدال المپیک می توانست برای ما همیشه یادگار بماند با خاطره بد از تشک کشتی خداحافظی کرد. در نهایت همه این ها برمی گردد به مدیریت و تا هنگامی که چارچوبی مشخص برای نحوه گزینش مدیر، مربی و یک ورزشکار نداشته باشیم نتیجه اش به این جا می رسد که ما سوریان ها را می توانستیم بزرگ نگه به جای اینکه با خاطره بد از تشک کشتی وداع کند.
آیا در کشتی فرنگی بهتر نبود به جوان تر ها فرصت بدهیم یعنی اسطوره سازی کنیم؟
بله. این بهترین تصمیم بود. اگر قرار است سوریان ببازد چرا او را به المپیک فرستادیم که هم نتیجه خوبی کسب نکنیم و هم اسطوره سوزی کنیم. باید از جوان دیگری استفاده می کردیم که اگر هم باخت هم در المپیک کسب تجربه کند و هم برای سالهای بعد و المپیک بعدی آماده شود.
چرا عمر اسطوره های ما کوتاه است؟
باید زندگی ورزشی و زندگی خصوصی ورزشکاران بررسی شود و ریشه یابی شود. هر چند که قسمت اصلی آن بر می گردد به جامعه ای که در آن رشد می کنند و نحوه آموزش، بزرگ شدن و تحصیل و حتی نشت و برخواست هایشان که همه این ها بر عملکردشان تاثیر زیادی دارد.
شاید امثال علی دایی به عنوان اسطوره بسیار کم باشند. دایی می گفت من ده و نیم شب را هنوز ندیدم او حرفه ای ورزش می کرد استراحت و تغذیه حرفه ای نیز داشت. تا آخرین لحظه ای هم که توانست دوید و جنگید تا در فوتبال بماند که در این دهه اخیر ورزشکاری که طول قهرمانی او بلندمدت باشد به ندرت پیدا می شود. آن ها به جایی می رسند که زود اشباع می شوند. آموزش درست و نظارت از طریق فدراسیون و وزارت ورزش می تواند این روند را تغییر بدهد.
از طرفی بعضی از ورزشکاران نیز مشکل دارند یعنی درواقع مشکلات مادی و اقتصادی اجازه نمی دهد که آن ها دنبال بازی بروند.
برای مثال عابدینی شمشیرباز کشورمان در مصاحبه تلوزیونی خود گفت: 4 سال است که از خانوادم دور بودم و 4 سال است که فزندم را نتوانستم ببینم تا به المپیک برسم .
واقعا عجیب و ناخوشایند است .کدام ورزشکار است که چهار سال از خانواده و فرزندش دور باشد. هر چیز در جای خودش لازم است. اقتصاد، خانواده و تمرینات همه و همه در جای خود لازم و ضروری هستند. بسیاری از ورزشکاران ما دغدغه فکری معیشتی و زندگی دارند ، احسان حدادی،لیلا رجبی ، عابدینی و ..را ببینید. همگی درد مشترک دارند.
چرا ورزشکاران ما در عرصه های بزرگ مانند المپیک خودشان را از قبل بازنده می دانند؟
یکی از مواردی که در کشور ما در بحث عمل حتی تئوری هنوز جا نیفتاده است بحث روانشناسی ورزش است این مشکل فقط در المپیک نیست حتی اگر تیم های فوتبالی را هم ببینید باز این کمبود حس می شود. تیم فوتبال در سطح آسیا در رنکیک اول هست در مقابل تیم های بزرگ خیلی بازی خوبی انجام می دهند ولی تا مقابل کشورهای خلیج فارس که همه آنها را روی هم جمع کنیم به اندازه تهران ما نمی شوند می رسند از قبل نگران وارد زمین می شوند و با استرس بازی می کنند.
ما نتوانستیم از علم روانشناسی ورزشی به نحو احسن استفاده کنیم. نتوانستیم به لحاظ روحی با ورزشکارانمان کار کنیم و عکس العمل روانی آنها از لحاظ روانی به حد و مرز قابل قبول برسانیم و راهی مسابقات کنیم. المپیک جای آزمون و خطا نیست . بهترین های دنیا هم از نظر جسمی هم از نظر روانی در المپیک شرکت می کنند ما در بحث روحی و جسمی هم مشکل داریم. حتی بعضی از رشته های ورزشی نمی توانند تا آخر خط بروند و تا پایان سوت داور بازی کنند.
تا زمانی که مدیریت سنتی در ورزش ما حاکم باشد این نتایج ادامه خواهد داشت.
در نهایت شما فکر می کنید که بزرگترین مشکل تیم اعزامی المپیک چه بود؟
عدم برنامه ریزی مدون و کمبود بودجه عامل اصلی این ناکامی هاست. از نظر پزشکی، تغذیه، روانشناسی ورزشی مشکل داریم برای همین ورزشکاران ما کم می آوردند.
در نهایت باید بعد بازگشتن ورزشکاران به کشورمان کمیته ای که تشکیل شود. باید یک گروه دلسوز یک گزارش تهیه کنند و در نتیجه یک راهکار برای آن پیدا کنند.
607/601