به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، رمان «یک ربع مانده به آخر» یک داستان واقعی عاشقانه عرفانی است که توسط انتشارات پایتخت به چاپ رسیده است.
فائقه درویش، خالق این اثر عرفانی هدف خود را از نوشتن این رمان، دعوت مخاطب به چالش تغییر نگرش عنوان و افزود: با توجه به اینکه همواره عواملی درونی و بیرونی در طول زندگی، انسانها را به سمت بیانگیزگی سوق میدهد، بنابراین لزوم تغییر نگرش و رهایی از چنگال بیانگیزگی بسیار حائز اهمیت است.
این نویسنده جوان ضمن تاکید بر اینکه نگاه زیبا به زندگی تنها راه تحمل سختیها و دشواریهایی است که در طول عمرمان با آنها مواجه میشویم، اظهار داشت: در این رمان اهمیت ایجاد انگیزه، کسب تجربه، تغییر نگرش و رهاشدگی در آغوش عشقی زوال ناپذیر در قالب اشعار مولانا به مخاطب گوشزد میشود.
نویسنده رمان «یک ربع مانده به آخر» ابراز امیدواری نمود، خواندن این رمان فرصتی را در اختیار مخاطب قرار دهد که در طول داستان به صورت ساده و راهبردی با اشعار مولانا و تفاسیر این ابیات نغز آشنا شود.
وی یادآور شد: این رمان با بهره گیری از کتابهایی که به شرح موضوعی مثنوی معنوی پرداختهاند از جمله کتاب «میناگر عش») اثر کریم زمانی، به ارایه راهکارهایی در مواجهه با مسائل مختلف زندگی از جمله عشق، خیانت، شادی، غم، مرگ و.... پرداخته است.
گفتنی است، فائقه درویش متولد ۱۳۶۵، کارشناس ارشد رشته روزنامه نگاری است که پس از ده سال فعالیت در حوزه رسانه از سال ۱۳۹۶ به نوشتن رمان روی آورده است. رمان یک ربع مانده به آخر اولین اثر چاپی این نویسنده محسوب می شود.
در بخشی از این اثر میخوانیم:
«رستوران رسیدیم. همان رستورانی که شهاب میگفت، بهترین رستوران شهر است. با دیدن رستورانی به این مجللی دلم گرفت. ظواهر مهمترین ملاک حتی برای بهترین رستوران شهر شدن است. ما آدمها خوب بودن یک رستوران را با ظاهر آدمهایی که در آن تردد میکنند، ارزیابی میکنیم.
دلم برای کبابی اصغر آقای سر کوچهمان سوخت. او هیچ وقت آدمهایی به این شیکی را روی صندلیهای مغازهاش ندید، هرچند من کباب اصغر آقا را با کباب هیچ جای دنیا عوض نمیکنم.
ظاهر، عبارت است از چیزی که تمام دنیای ما را با دستهای نرم و زیبا و آرامش خفه میکند، بدون اینکه کسی به او شک کند...»
انتهای پیام/
نظر شما