به گزارش گروه علم و فناوری باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)؛ کامیار شیروانیمقدم متولد سال ۱۳۶۱ در خرمآباد لرستان است و تا پایان دوره دبیرستان را در این شهر گذراند. در دوره دبیرستان با کمک برادران بزرگترش با مهندسی مواد به عنوان رشتهای که میتواند قابلیتهای مواد مثل قدرت و استحکام، پایداری و وزن را تغییر دهد و آنها را کاربردیتر و مقرون بهصرفهتر کند، آشنا و به آن علاقهمند شد. به همین دلیل برای کارشناسی رشته مهندسی مواد را انتخاب کرد و در دانشگاه پلیتکنیک قبول شد. با این وجود سازمان سنجش در آن سال اعلام کرد که اشتباهی در اعلام قبولیها پیش آمده و باید برخی دانشجویان رشته مهندسی مواد پلیتکنیک از جمله کامیار بعد از گذراندن سال اول دوره لیسانس به دانشگاه تهران منتقل شوند.
مقطع کارشناسی ارشدش را نیز در همین رشته ادامه داد و بلافاصله بعد از اتمام این دوره وارد بازار کار و در چند شرکت مشاور مهندسی در پروژههای تحقیقاتی مربوط به مهندسی مواد مشغول به فعالیت شد.
در این دوره به دلیل علاقه وافر و همیشگیاش به روزنامهنگاری همزمان با کار در شرکت و کارهای تحقیقاتی در دانشگاه، حدود چهار سال در چند نشریه فعالیت کرده و حتی سه سال سردبیر یک نشریه علمی بود. در بخش نقد ادبیات، کتاب، شعر و داستان برخی روزنامهها هم محتوا مینوشت. بعد از آن به خدمت سربازی رفت در حالی که در دانشگاه هم به صورت پارهوقت تدریس میکرد.
از آنجا که همیشه در برنامهاش بود که روی نانومواد و کامپیوزیتهای جدید تمرکز کند، تصمیم گرفت که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور مهاجرت کند. استرالیا به دلیل شرایط مناسب زندگی و جایگاه مهم خانواده در سطح فرهنگی جزو اولویتهایش بود. از این رو، به همراه همسرش از این کشور پذیرش گرفتند و با بورسیه شروع به تحصیل در دانشگاه دیکین کردند.
بعد از اتمام دوره دکتری، پسادکتریاش را هم در دانشگاه دیکین در زمینه توسعه ساختارهای زمینه گرافنی انجام داد و هماکنون به عنوان محقق در موسسه Institute for Frontier Materials در پروژههای مختلف مشغول به کار تحقیق است.
در ادامه مصاحبه ما را با این محقق میخوانید:
چه دستاوردهای علمی داشتهاید؟
دوره دکتریام را در زمینه کامپوزیت شروع کردم، اما تمرکزم را به جای مواد فلزی این بار براساس علاقه و روند پیشرفت مهندسی مواد و تحقیقات در دنیا، روی فناوری نانو و نانولولههای کربنی گذاشتم. نانولولههای کربنی سالهاست که به دلیل خواص و کاربرهای مختلفش به ویژه در صنعت پزشکی و الکترونیک مورد توجه قرار گرفته است. در تز دکتریام برای اولین بار در جهان، ساختار جدیدی روی سطح نانولوله کربنی توسعه دادم که «Cheetah Skin Carbon Nanotube» نام دارد. این تحقیق با استقبال جامعه علمی مواجه شد و نتایج آن در مجله «Composites Part A» به چاپ رسید. بعد از انتشار این مقاله از چند تیم تحقیقاتی مختلف با من تماس گرفته شد تا این ساختار را برای کاربردهای مختلف آزمایش کنیم. یکی از این تیمها، یک گروه پژوهشی از لهستان بود. به این ترتیب همکاری بین دانشگاه ما و دانشگاه لهستان شروع شد و من این مواد را سنتز کردم و برایشان فرستادم و آنها این مواد را برای تصفیه آب مورد استفاده قرار دادند. به نتایج خیلی خوبی در این زمینه رسیدیم و نتیجه این تحقیق نیز در مجله «Cleaner Production» چاپ شد که در بحثهای پایداری و بهداشت آب جزو نشریات تاثیرگذار و مهم است.
در دوره دکتری که سه سال و نیم طول کشید 19 مقاله چاپ کردم که برخی از آنها مستقیما مرتبط با تز دکتریام نبود، چون دوست داشتم در فضای دانشگاه در پروژههای دیگر هم درگیر شوم. یکی از این پروژهها سنتز ساختارهای پیزو (برای تبدیل انرژی مکانیکی به الکتریکی) است که مثال بارز آن تولید برق از راه رفتن است. اکثر ساختارهای پیزو در جهان سرامیکی هستند و به همین دلیل وزن بالایی دارند که توسعه کاربردهایشان را دچار اشکال میکند. از این رو، به همراه چند محقق دیگر روی ساختار پیزوی پلیمری کار کردیم و اولین ساختار پیزوی پلیمری متخلخل کارایی بالا را با کمک گرافن طراحی کردیم. در این ساختار فقط از یک دهم درصد گرافن استفاده کردیم، ولی همین ساختار نسبت به ساختار بدون گرافن چندین برابر بیشتر برق تولید کرد. البته اضافه کردن همین میزان گرافن فرآیندی بسیار دشوار است، زیرا گرافن در مقیاس نانو است و در این مقیاس، مواد تمایل زیادی دارند که بهم متصل بشوند. ما در این تحقیق سعی کردیم که گرافن را در کل ساختار به صورت همگن پخش کنیم تا نتیجهبخشی لازم را داشته باشد.
به نتایج بسیار خوبی هم رسیدیم و از شروع این پروژه چهار ساله توانستیم چندین مقاله در مجلات معتبری مثل «Advanced Science» و «Nano Energy» چاپ کنیم. این پروژه به صورت بینالمللی بین دانشگاه دیکین و موسسه ماکس پلانک آلمان و دانشگاههای دیگر جهان انجام شد.
هماکنون روی چه پروژههایی کار میکنید؟
کار پژوهشیای که در حال حاضر با همکاری چند محقق از کشورهای دیگر انجام میدهم، استفاده از گرافن برای ساخت سطوح نانوی ضدویروس و ضدباکتری است. به طور مثال در ساخت ماسکهای صورت از یک لایه گرافن استفاده کنیم که هر نوع ویروس مثل کووید ۱۹ را غیرفعال کند.
شما روی پایایی و اقتصاد چرخشی هم تحقیق میکنید. لطفا در مورد این دو مقوله توضیح دهید.
پایداری یا sustainability توانایی وجود مداوم است. پایداری اغلب به عنوان برآوردن نیازهای حال حاضر بدون به خطر انداختن توانایی نسلهای آینده در برآوردن نیازهای آنها تعریف میشود و دارای چهار رکن اصلی اقتصادی، زیست محیطی، انسانی و اجتماعی است.
بعد اجتماعی آن به نحوه نگاه افراد و سیاستگذاران به میزان و نحوه مصرف، تفکیک زبالهها و همچنین ترغیب شرکتها و سازمانها برای تولید زباله کمتر برمیگردد. وجه دیگر این موضوع، بحث تکنیکال یا فنی آن است که باید روشهایی ارائه شود تا میزان دیاکسید کربن کمتری تولید شود، آب کمتری آلوده شود، از انرژیهای نو و تجدیدپذیر استفاده شود و روشهای مختلف کارآمدی برای تصفیه آب ارائه شود. همه این موارد زمینه کار گستردهای ایجاد میکند و به دلیل اینکه این مبحث به رشتههای مختلف وصل میشود و بینرشتهای و چندرشتهای است، با هر پیشزمینه فکری یا تحصیلی میتوان به بخشی از این موضوع پرداخت.
دو نوع اقتصاد در جهان داریم؛ اقتصاد خطی و چرخشی. در اقتصاد خطی، محصول تولید و مصرف و در نهایت دور ریخته میشود. اما در اقتصاد چرخشی، محصول تولید و مصرف میشود و به گونهای دوباره وارد چرخه تولید- مصرف میشود.
تحقیقات ما در راستای تولید موادی است که دارای طول عمر بیشتر و قابلیت بازیافت بالا باشند. به طور مثال در صنعت پوشاک، با ایجاد تغییراتی هر چند کوچک در تولید یا مصرف میتوان به سمت اقتصاد چرخشی رفت. یکی از این روشها استفاده از لیزر برای برش پارچه است که تا حد خیلی زیادی میزان ضایعات پارچه را کاهش میدهد. مثال دیگر آن، بازیابی ضایعات غذایی به جای دور ریختن آنهاست. از این ضایعات ارگانیک میتوان در ساخت کمپوست به عنوان کود کشاورزی استفاده کرد.
در واقع برای ایجاد یک اقتصاد پویا و محیط زیست سالم نیاز داریم که میزان مصرف انرژی را کاهش دهیم، مصرف ماده اولیه را بهینه و بازیابی ضایعات را افزایش دهیم و این مبحثی است که در پایایی و همچنین اقتصاد چرخهای بسیار مهم و به نوعی در همتنیده است.
چه پژوهشهایی در زمینه پایایی و اقتصاد چرخهای انجام دادهاید؟
همانطور که گفتم، در دنیای امروز میزان زباله در شهرها و کشورهای جهان به شدت افزایش یافته است و خیلی مواقع هیچ طرح و برنامهای برای کاهش یا استفاده مجدد از این مواد وجود ندارد. در این راستا، از سال ۲۰۱۶ در دوره دکتری پروژههایی را شروع کردم که بتوانم از مواد ضایعاتی ارزان، نانومواد و مواد هوشمندی تولید کنم که پرکاربرد باشند.
یکی از این پروژهها توسعه مادهای به نام «ریزلوله کربنی» از ضایعات پوشاک است که یک ساختار کربنی پرکاربرد در ابعاد میکرون به شمار میآید. این ماده را با روشی خیلی ساده ساختیم و در پژوهش مشترک با دانشگاه ماری کوری از این ماده برای خارج کردن مواد شیمیایی و دارویی از آب کثیف هم استفاده کردیم که نتایج آن در مجله «Chemical Engineering Journal» چاپ شد.
همچنین با همکاری محققانی از پژوهشگاه مواد و انرژی در ایران از این ماده برای ساخت کامپوزیتهای زمینه فلزی استفاده کردیم. این کامپوزیتها در ساخت قطعات اتومبیل میتوانند جایگزین قطعات آلومینیومی معمولی شوند، زیرا استحکام و خواص سایشی بالاتری داشته و ارزانتر تمام میشوند. این ماده حتی از نانولوله کربنی -که خیلی هم گران قیمت است- بهتر جواب میدهد. از ریزلوله کربنی همچنین در ساخت کامپوزیتهای زمینه پلیمری هم بهره بردیم که این کامپوزیتها در ساخت اتومبیل و وسایل الکترونیک کاربرد دارند.
در ادامه بر هیبرید کردن این ساختار تمرکز کردیم و در کار مشترک دیگری با نشاندن نانوذرات پایه آهن، آن را مغناطیسی کردیم. ماده به دست آمده در زمینه خارج کردن فلزات سنگین از فاضلاب و پسابها کاربرد پیدا کرد.
مقالهای هم در مورد فستفشن و تاثیر آن روی محیط زیست و سلامت انسان نوشتهام که در زمینه پایایی و اقتصاد چرخشی است و با استقبال زیادی هم مواجه شد.
چه فکری برای ضایعات پلاستیکی میتوان کرد؟
مواد پلاستیکی به دلیل خواص منحصر بهفردی که دارند، جایگزینهای محدودی خصوصا در مصارف روزمره دارند و به همین دلیل برای مقابله با افزایش پسماندهای پلاستیک تنها راه، بازیافت آن است. دو نوع بازیافت فیزیکی و شیمیایی پلاستیک در دنیا وجود دارد که روش فیزیکی آن خرد کردن ضایعات پلاستیکی و ذوب کردن و استفاده دوباره است. اما از آنجا که چرخه عمر پلاستیک محدود است، این روش در اقتصاد چرخشی گزینه خوبی نیست. به همین دلیل بحث بازیافت شیمیایی پیش میآید. در بازیافت شیمیایی به دنبال این هستیم که با استفاده از مواد شیمیایی ضایعات پلاستیکی به هر نوع و شکل آن را به گاز اولیه برای تولید پلاستیک تبدیل کنیم. این کار در روند تبیین اقتصاد چرخشی قرار میگیرد تا به پلاستیک به عنوان زباله نگاه نکنیم، بلکه آن را دوباره به مواد اولیه تولید پلاستیک تبدیل کنیم.
در این پروژه سعی کردیم روشهای تکنیکی را برای تولید گازهای لازم برای تولید پلیاتیلن را از ضایعات پلاستیکی ارائه دهیم و بیشتر تمرکزمان روی پلیاتیلن است، زیرا بزرگترین گروه مواد پلیمری به شمار میرود که در دنیا از آن برای تولید پلاستیک مثل بطریهای شیر و کیسههای بستهبندی استفاده میشود.
در اوقات فراغت معمولا به چه کارهایی میپردازید؟
بیشتر اوقات فراغتم را کتاب میخوانم و هر دفعه که به ایران میآیم، کلی کتاب با خودم میآورم. به غیر از این، عکاسی هم میکنم و گاهی هم شعر و داستان کوتاه مینویسم. اما بیشتر زمان فراغتم را با همسر و دخترم به پیادهروی و گاهی اوقات رفتن به طبیعت و جنگل سپری میکنم.
چه فیلم یا کتابهایی میبینید و میخوانید و کدام یک از آنها را بیشتر از همه دوست داشتید؟
داستان کوتاه خیلی دوست دارم؛ مثل کتابهای هاروکی موراکامی، ریموند کارور، آلیسن مونرو و جومپا لاهیری. کتابی که دوست دارم به همه پیشنهاد کنم «۵۰۰۰ سال مهندسی ایران» است که مصور و در مورد تاریخچه مهندسی و ساختوساز ایران است.
اخیرا بیشتر سریال تماشا میکنم تا فیلم .سریالها به دلیل سیرتکاملیشان و متصل بودن داستانها خیلی جذابترند. به غیر از این، به فیلمهای مستند علاقه زیادی دارم و به خاطر دخترم هم انیمیشن زیاد تماشا میکنم که آخرینش انیمیشن موزیکال ویوو بود.
از نظر شما محققان ایرانی در حوزه مهندسی مواد در چه سطحی هستند و چقدر با سطح جهانی فاصله دارند؟
دانشجوهای ایرانی به ویژه در دوره کارشناسی ارشد، از نظر تئوری خیلی قوی هستند و زمانی که به بودجه کافی، امکانات و مواد اولیه لازم دسترسی پیدا کنند، بسیار موفق عمل میکنند. ولی متاسفانه همین کمبودها باعث شده که تنوع تحقیقات در ایران محدود شود. نکتهای که خیلی باید به آن توجه شود نیاز به بازنگری در سیلابسهای (سرفصلها و فهرست موضوعات) دانشگاهی و افزایش نقش تحقیقات در مقطع لیسانس است. همچنین باید شرایط برای تعامل علمی با دیگر محققان جهان فراهم شود وگرنه کار به صورت جزیرهای در نهایت نمیتواند خیلی مثمر ثمر باشد. ایجاد دورههای مشترک تحصیلی و پژوهشی میتواند در این راستا تعریف شوند. به صورت تخصصی در زمینه مهندسی مواد نیاز به باز تعریف سیلابسها و افزایش نقش مباحثی مثل نانومواد، زیستمواد، متامواد، ساختارهای دوبعدی، پلیمرهای نو و تکنولوژیهای ساخت جدید دیده میشود. همچنین مباحث پایداری و توسعه روشهای اقتصاد چرخشی در مهندسی باید به صورت گسترده به دانشجویان آموزش داده شود.
به نظر شما نظام آموزش عالی ایران در مقایسه با استرالیا چه مزایا یا معایب و نقصهایی دارد؟
یکی از مباحث مهم در نظام آموزش عالی ایران که باید خیلی روی آن کار شود، بحث ارتباط دانشگاه با صنعت است. این ارتباط باید به گونهای شکل بگیرد که با همفکریهای مداوم، نیازهای صنعت شناسایی و توسط دانشگاهها رفع شوند.
در استرالیا، دانشگاهها بازوی تحقیقاتی صنعت به شمار میآیند و با امکانات بسیاری که دارند در رفع نیازهای صنعتی تلاش میکنند. از سوی دیگر، خود دولت هم در شکلگیری این ارتباط نقش ایفا میکند و با اتخاذ مشوقهای مالیاتی به شرکتها، آنها را علاقهمند به همکاری با دانشگاه میکند. به غیر از این، بورسهای تحصیلی دکتری با تمرکز بر پروژههای صنعتی به طور مداوم اعلام میشوند. حتی خیلی از شرکتها طرح جذب فارغالتحصیلان را در برنامه کاری خود دارند؛ به این شکل که دانشجویان بلافاصله بعد از فارغالتحصیلی از دوره کارشناسی و بدون داشتن تجربه تحقیقاتی در این شرکتها استخدام میشوند.
ارتباط خیلی خوب دانشگاه و صنعت در استرالیا باعث میشود که هم دانشگاه و هم صنعت از این همکاریها سود ببرند. در حال حاضر این اتفاق در ایران رخ نداده یا بسیار کمرنگ است.
وضعیت دانشجویانی که از ایران به استرالیا برای تحصیل مهاجرت میکنند، چگونه است؟ در مقایسه با افراد بومی آنجا از نظر علمی در چه سطحی هستند؟ نقطه ضعف دانشجوهای ایرانی در خارج از کشور چیست؟
از نظر پیش زمینه تحصیلی دانشجویان ایرانی در ردههای بالا قرار میگیرند، ولی عدم دسترسی آنها به امکانات و مواد اولیه لازم، تجربیات تحقیقاتی آنها را کمرنگ کرده که این مساله میتواند در همان چند سال اول مهاجرت رفع شود.
نکته مهم دیگر در خصوص برخی دانشجوها ایزوله بودن آنها در دوره دکتری است. در حالی که اگر این افراد با تیمهای مختلف کار کنند و در دورههای مختلف آموزشی و کنفرانسها و کارگاههای عملی شرکت کنند، تاثیر مثبت آن را روی روند پروژههایشان خواهند دید.
به نظر شما دانشجوهای ایرانی که به کشورهای دیگری مثل استرالیا برای ادامه تحصیل مهاجرت میکنند، چه مهارتهایی را باید یاد بگیرند؟
دانشجوها باید مهارت ارائه پروژه را یاد بگیرند تا بتوانند دستاوردهای علمی خود را در عرض سه تا پنج دقیقه برای مخاطب صنعتی مطرح کنند. همچنین لازم است که برای ارتقای کیفی تحقیقاتشان و ایجاد شبکه کاری موفق در کنفرانسها و ورکشاپهای مختلف شرکت کنند. تخصیص بودجه مناسب به امر تحقیق و پژوهش شاید یکی از انگیزههای اصلی مهاجرت خیلی از دانشجویان باشد، ولی باید توجه داشت که رقابت برای گرفتن فاندها و گرنتهای مختلف بسیار تنگاتنگ است و علاوه بر داشتن دانش کافی نسبت به حوزه کاری، آگاهی نسبت به اصول پروپوزالنویسی در سطوح بالا و ایجاد ارتباطات موثر با سازمانها و شرکتهای مختلف جهت آگاهی نسبت به نیازهای آنها لازم و ضروری است. همچنین ایجاد تعادل بین زندگی و کار هم دیگر عاملی است که تاثیرات روحی زیادی بر دانشجویان میگذارد و نباید کوچک شمرده شود.
به نظرتان دنیای علم و فناوری به کجا خواهد رسید؟
در زمینه پایداری پروژههای کاربردی خیلی مهمی انجام شده ولی هنوز هم پتانسیلهای زیادی برای تحقیق و پژوهش فراهم است. مثلا هنوز بالاترین میزان کارایی پنلهای خورشیدی 26 درصد است که میتواند افزایش یابد، بیش از 85 درصد ضایعات پوشاک در زمین دفن میشوند بدون اینکه پروسه بازیابی انجام شود و شرایط در حوزه ضایعات پلاستیک در کشورهای مختلف به هیچ عنوان مناسب نیست.
شاید بتوان گفت بحث نانومواد یکی از سریعترین و بهروزترین زمینههای تحقیقاتی و کاربردی است که خوشبختانه نتایج آن را در زمینههای مختلف زندگی روزمره هم میتوان به وضوح دید. به نظرم کلید موفقیت تحقیقات مهندسی مواد در آینده در تلاش برای رسیدن به پایداری با تمرکز بر توسعه مواد نو با کارایی مکانیکی، فیزیکی و شیمیایی بالا، تکنولوژی تولید پایدار و با صرفه انرژی مناسب است. در این راه توجه به پارامترهای زیست محیطی در تمامی فرآیندهای تولید، ایجاد ارتباط کارا جهت توسعه کاربردها، استفاده از مواد اولیه پایدار و توسعه فرآیند بازیابی انرژی و مواد در انتهای فرآیند تولید بسیار مهم است.
بزرگترین شکست و موفقیتتان در زندگی چه بوده؟
شکست و موفقیت شاید نتوان اسمش را گذاشت. خیلی مهم است که بتوانیم نسبت به اهداف و آمال خود روراست باشیم و تلاش کنیم روز به روز بهتر شویم. چاپ مقاله در فلان مجله یا گرفتن جایزه خیلی مهم است، ولی باید در مسیری باشد که احساس ارزشمندی را به شما منتقل کند. در حال حاضر حضور در حوزه پایداری و همچنین تحقیق در زمینه مهندسی انسان محور با تمرکز بر مشکلات و چالشهای زیست محیطی و تکنولوژیکی همان نقطهای است که نسبت به آن احساس خوبی دارم.
عامل موفقیتتان چیست؟ تا چه حد این عامل در خانواده ریشه دارد؟
به نظرم خانواده مهمترین نقش را در شکلگیری تفکر و نوع نگاه به زندگی هر انسان دارد و سبک زندگی آنها میتواند موقعیتها و شرایط لازم برای رسیدن به هر هدفی را فراهم سازد. من هم از این قضیه مستثنی نبودهام و خانوادهام به ویژه پدر و مادرو همسرم همیشه شرایط را برای حرکت به سوی جلو فراهم کردهاند و همینجا لازم میدانم برای تمام حمایتهایشان تشکر کنم.
شما هم مثل همه ما گاهی از همه چیز دلسرد و ناامید میشوید، چه کار میکنید تا به زندگی عادی برگردید؟
شکست یا دلسردی بخشی از هر کار علمی است، ولی باید کاملا مدیریت شود تا خللی در طی کردن مسیرکاری ایجاد نکند. مهمترین نکته در این زمینه این است که هر چند وقت یکبار لازم است که دوباره همه پروژه را از اول بررسی و پارامترهای مختلف تاثیرگذار را شناسایی کنیم. با تحلیل صحیح نتایج و بررسی عوامل و فاکتورهای مختلف توسط اعضای تیم پروژه موفق خواهد شد. معمولا درست زمانی که از انجام کاری خسته میشویم و میخواهیم آن را رها کنیم، تنها چند قدم با موفقیت راه باقی است.
چه توصیهای به جوانان ایرانی دارید؟ در شرایط و وضعیت موجود، چه کار کنند تا پیشرفت کنند؟
اگر به هدفی اعتقاد دارند و در مسیر رسیدن به آن پشتکار داشته و ثابتقدم باشند، دیر یا زود به آن میرسند.
بزرگترین آرزویتان برای خودتان و برای دنیا چیست؟
آرزو دارم که روزی به ایران برگردم و در زمینه مواد نو، پایایی و اقتصاد چرخشی یک شرکت تحقیقاتی- کاربردی تاسیس کنم. آرزویم برای دنیا این است که شرایطی به وجود بیاید که همه آدمهای دنیا درجهای از خوشبختی را احساس کنند.
آرزوی پدر و مادرتان برای شما چه بوده؟ آیا به آرزوی آنها رسیدهاید؟
پدر و مادرم از ابتدا مشوق و حامیام بودهاند تا مسیری را که دوست دارم دنبال کنم. فکر میکنم مسیری که انتخاب کردم همان بوده که آنها هم دوست دارند.
زمانی که در استرالیا هستید، برای چه چیزی در ایران دلتان تنگ میشود؟
مهمترین دلتنگیمان خانواده است. وقتی که شما مهاجرت میکنید بخشی از وجودتون در ایران میماند و شما هر چقدر هم که تلاش کنید این دلتنگی همراهتان خواهد بود.
دخترتان چند ساله است؟ آیا تحقیقات باعث میشود که به خانوادهتان لطمهای وارد شود؟ شما چطور مدیریت میکنید؟
چهار ساله است. کار تحقیقاتی زمان فکری زیادی از ما میگیرد؛ یعنی زمانی که در خانه هستیم، باز هم ذهنمان درگیر پروژههای تحقیقاتی است ولی با این حال سعی میکنم که لپتاپم را روشن نکنم و تمام آن زمان را کاملا در اختیار خانواده باشم.
انتهای پیام/
نظر شما