فرزاد فرهودی، متخصص روانشناسی بالینی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، پیرامون دغدغههای موجود در رشته روانشناسی گفت: افزایش پذیرش دانشجوی روانشناسی توسط دانشگاه های مختلف اعم از دولتی، آزاد و غیرانتفاعی و از طرفی نیاز محدود جامعه موجب بروز نگرانیهایی در رابطه با اشتغال در فارغ التحصیلان این رشته شدهاست؛ مخصوصا این که امروز دیگر فرصت شغلی زیادی برای مدرک کارشناسی وجود ندارد؛ البته بعضی ارگانها مانند آموزش و پرورش، بهزیستی، سازمان زندانها و دادگستری دانشآموختگان مقطع کارشناسی روانشناسی را نیز استخدام میکنند، اما این کافی نیست.
وی افزود: در مقطع ارشد، نمیتوان این را قبول کرد که فارغ التحصیل روانشناسی بیکار بماند. کسی که کاربلد باشد، دورههای لازم را گذرانده و ویژگیهای شخصیتی لازم به عنوان یک روانشناس را داشته باشد، حتما موقیعت شغلی خوبی پیدا میکند و من موارد زیادی در این خصوص طی سالیان تدریس در دانشگاه دیدهام.
به گفته فرهودی، سازمان بهزیستی تا مدتی پیش مجوز فعالیت صادر میکرد اما اخیرا صرفا سازمان نظام روانشناسی به عنوان تنها مرجع صدور پروانه فعالیت شناخته میشود. این سازمان نیز به واسطه عدم وجود هماهنگیهای مدیریتی و ضوابط اداری لازم، کارکردی را که انتظار میرفت، برآورده نساخته و بعضا دانشجویان را درگیر کاغذبازی های 6 ماهه تا یکساله میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد تصریح کرد: بعضی به مرحله مصاحبه برای اخذ مجوز ایراد میگیرند و به اینکه دانشجویان پزشکی پس از پایان تحصیل مستقیم و بدون مصاحبه وارد حوزه درمان بالینی می شوند، استناد میکنند که بنظر من خصوصا در سیتم آموزشی ایران، این یک قیاس مع الفارق است و باید توجه داشت که دانشجویان علوم پزشکی، ساعات و روزهای زیادی را در بیمارستان به کار بالینی گذراندهاند؛ بنابراین شرط مصاحبه برای صدور مجوز فعالیت لازم بنظر میرسد.
او اظهار کرد: در شیوهنامه جدیدی که دانشگاه آزاد تحت نظر معاونت بهداشت خود برای دانشجویان روانشناسی بالینی ارائه دادهاست، 60 ساعت کارورزی بیمارستانی تعریف شدهاست؛ البته اجرای آن در واحدهای گوناگون، سطح کیفی متفاوتی دارد به طوریکه بعضی موفق عمل میکنند و برخی دیگر منفعل هستند. اما به عقیده من، حتی اگر 50 درصد این شیوهنامه اجرا شود، دانشجو میتواند مهارتهای لازم و همچنین اعتماد به نفس خوبی را کسب کند.
فرزاد فرهودی ادامه داد: در مقطع کارشناسی بدلیل گستردگی علم روانشناسی و مطالبی که دانشجو باید فرابگیرد، نیازی به کارورزیهای عملی وجود ندارد. حتی شاید این 4 سال برای آموختن مباحث تئوری روانشناسی کافی نباشد. به همین خاطر هم فارغ التحصیل کارشناسی صلاحیت درمان بالینی ندارد.
متخصص روانشناسی بالینی گفت: آن چه که ما به عنوان علم روانشناسی در اختیار داریم، در حقیقت ترجمهای از آثار غربی است. این موضوع را می توان از دو بعد بررسی کرد. اول آنکه انسانها در غرب و شرق عالم، اشتراکاتی در هویت وجودی خود دارند؛ مثلا میدانیم در افسردگی، سطح فعالیت کاهش می یابد و ناامیدی در افراد ایجاد می شود و این نتیجه در همه افراد دنیا یکسان است. دومین بعد این مسئله، تفاوت فرهنگ ها و حساسیت های آسیبزای این حوزه است. مشاوران ما باید مشاوره و روش درمان خود را بر اساس فرهنگ و مختصات همان جامعه انتخاب کنند و حتی صاحبان آثار غربی نیز بر این نکته تاکید داشتهاند، برای مثال، کتابی در رابطه با پرورش جنسی کودک و نوجوان میخواندم که به سخن مولف مبنی بر لزوم تغییر روش درمان در هر جامعه متناسب با ویژگی های فرهنگی آن، رسیدم.
وی در پایان تاکید کرد: امروز گاهی مشاهده میکنیم، کسی که مشاوره خواندهاست، روانشناسی بالینی انجام میدهد و یا بالعکس؛ بنابراین در کار فارغ التحصیلان رشتههای روانشناسی و مشاوره تداخل عملی وجود دارد. حتی در اوایل این تداخل، بزرگان رونشناسی سعی کردند مانع آن بشوند اما هیچ وقت موفق نبودند و بنظرم دیگر امکان اصلاح آن بخاطر پیچیدگی های موجود ممکن نیست.
خبرنگار: حسن دانش
انتهای خبر/
نظر شما