در روزگاری که شتاب تحولات علمی و فنی، آموزش عالی را گاه به یک رقابت سرد و صرفاً کمی میان دانشگاهها بدل کرده، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد با برگزاری نخستین کنفرانس ملی جهتگیری الهی فرهنگی در تدریس دروس تخصصی، پیامی متفاوت و عمیق به فضای علمی کشور فرستاد. پیامی که مضمونش این بود که علم، اگر از منشأ الهی و بستر فرهنگی جدا شود، همچون آبی است که به بیابان میریزد و ثمر نمیدهد. این رویداد در عمق خود تلاشی است برای بازتعریف مأموریت دانشگاه، بازگرداندن تربیت به قلب آموزش و آمیختن تخصص با معنویت به شکلی نه شعاری، بلکه روشمند و علمی. یزد، با آن پیشینه ریشهدار در اخلاق، ایمان و تلاش جمعی، بستر طبیعی این حرکت شد؛ شهری که از دیرباز، اندیشه را در کنار عبادت و کار سخت در جان ساکنانش جاری کرده و دانشگاه آزاد اسلامی یزد نیز سالهاست کوشیده است این میراث را در رفتار علمی و فرهنگی خود امتداد دهد.
کنفرانسی که با حضور اساتید، مسئولان فرهنگی و مدیران دانشگاه و همراهی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری برگزار شد، بهدنبال آن بود که نشان دهد تدریس دروس تخصصی، از مهندسی و علوم پایه گرفته تا پزشکی و علوم انسانی، میتواند و باید محل تزریق ارزشهای الهی و فرهنگی باشد. این همان نقطهای است که تمایز دانشگاه فرهنگمحور با دانشگاه صرفاً مهارتمحور آشکار میشود. در این نگرش، استاد نهفقط انتقالدهنده فرمولها و دادهها، بلکه پرورشدهنده بینش، هویت و مسئولیت اجتماعی دانشجوست؛ بینشی که علم را در چارچوب خدمت به مردم و رضای الهی معنا میکند و تخصص را به ابزار آبادانی مادی و معنوی جامعه مبدل میسازد.
بر اساس گزارشهای منتشرشده در ایسکانیوز، این کنفرانس از آغاز بر آن بود که صرفاً در سطح سخن و کلیگویی متوقف نشود. نشستها و مقالات علمی ارائهشده در آن، به دنبال راهکارهایی عملی برای چگونگی پیوند میان محتوا و ارزش بودند؛ از مثالهای مربوط به طراحی شهری در مهندسی عمران با محور عدالت اجتماعی و حفظ محیطزیست، تا توجه به اخلاق حرفهای در رشتههای پزشکی، یا استفاده از آموزههای تاریخی و دینی در تحلیلهای علوم انسانی. این تلاش برای عملیاتیسازی یک آرمان فرهنگی، به معنای تغییر ساختار ذهنی آموزش تخصصی است، زیرا دانشجو در این مدل، تنها به دنبال عبور از امتحان ترم و ورود به بازار کار نیست، بلکه درمییابد که حرفه او بدل به بخشی از زندگی جمعی و اخلاقی یک ملت خواهد شد.
ضرورت این جهتگیری، با نگاهی به فضای آموزش امروز، آشکار میشود. جهانیسازی دانش و دسترسی بیسابقه به منابع علمی، اگرچه فرصتهای فراوان آفریده، اما خطر شکلگیری نسلی را به همراه دارد که دانش انباشته را بهخوبی فرا میگیرد، ولی پیوندش با هویت بومی و مأموریت اجتماعی ضعیف میماند. نتیجه چنین شکافی، حضور متخصصانی است که شاید در حل مسائل فنی توانا باشند اما در عرصه انتخابهای اخلاقی و فرهنگی، بیپشتوانه و بیجهت حرکت کنند. کنفرانس ملی یزد، درست در برابر این جریان ایستاده است و میگوید علم، بدون روح، تنها یک ماشین است و آموزش، بدون فرهنگ و معنویت، تربیت ناقص انسان است. این رویکرد نه یک انتخاب تزئینی، بلکه یک ضرورت برای بقا و سلامت جامعه در بلندمدت است، زیرا دانشگاهها نقش کلیدی در شکل دادن نسل تصمیمساز آینده دارند و اگر این نسل بدون پیوند با فرهنگ و ارزشهای الهی شکل گیرد، پایههای اخلاق جمعی سست خواهد شد.
یزد بهعنوان میزبان نخستین گام این مسیر، موقعیتی ویژه دارد. این شهر، نماد پیوند سنت و نوگرایی است؛ جایی که فناوری و صنعت در کنار آیینهای مذهبی و سبک زندگی بومی رشد کرده، و دانشگاه آزاد اسلامی یزد بهخوبی توانسته این همزیستی را به یکی از محورهای هویتی خود بدل سازد. برگزاری این کنفرانس، ادامه طبیعی همان دغدغهای است که در سالهای گذشته در فضای علمی و فرهنگی دانشگاه دیده شده است، از برنامههای علمی تیمهای رباتیک گرفته تا نشستهای فرهنگی و مذهبی در گرامیداشت شهدا و رویدادهای ملی. این همه، شواهدی هستند که نشان میدهند واحد یزد، دانشگاه را نه یک ساختمان آموزشی، بلکه یک فضای فرهنگی-اجتماعی زنده و مأثر میبیند.
اگرچه این رویداد تنها نخستین گام بود، اما پتانسیل آن در طراحی یک مدل ملی برای آموزش فرهنگمحور قابل توجه است. استمرار چنین حرکتی، نیازمند چند پیششرط اساسی است: اراده مدیریتی، آمادهسازی استادان و تولید منابع آموزشی که ارزشها را در متن تخصصی بگنجاند. تجربه یزد میتواند بهعنوان یک نمونه پایلوت، مسیر سایر واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی و حتی دانشگاههای دولتی کشور را روشن کند. در این مسیر، استادان بهعنوان محور اصلی تغییر، باید به این باور برسند که افزودن لایههای فرهنگی به محتوای درس نه بار اضافه، بلکه غنیسازی آموزش است؛ امری که تأثیرش در عمق جان دانشجو ماندگار خواهد شد، حتی پس از فراموشی جزئیات علمی.
این نگاه، در نهایت دانشگاه را از سکوی صرف رقابت علمی به جایگاه نهاد تربیت تمدنی ارتقاء میدهد؛ نهادی که بتواند هم پیشران توسعه علمی باشد و هم حافظ و مولد فرهنگ و اخلاق جمعی. کنفرانس ملی یزد، با ایجاد این شکاف مثبت در الگوی رایج آموزش، فرصتی فراهم کرده تا همه ما دوباره به این پرسش بنیادین بیندیشیم که دانشگاه برای چیست و محصول نهایی آن باید چه کیفیتی داشته باشد. اگر این پرسش پاسخ روشنی بگیرد و آموزش عالی ما مسیر فرهنگی-الهی خود را آگاهانه طراحی کند، امید آن میرود که آینده کشور، مملو از متخصصانی باشد که علم را برای خدمت، فرهنگ را برای انسجام و ایمان را برای معنا در زندگی خود برگزیدهاند؛ آیندهای که اولین نشانههای آن، در روزهای برگزاری این کنفرانس در یزد، در چشم و دل حاضران دیده شد، و میتواند آغازگر فصل تازهای در کتاب آموزش عالی ایران باشد.
محمد مهدی داوری
انتهای یادداشت/
نظر شما