غار علیصدر، فاجعه تفکر تجاری ناقص بر پیکر گنجینه تاریخی

حسام رضایی*

سنگ و آب و سکوت. علیصدر آغاز یک سفر زمینی نیست. آغاز یک هبوط عارفانه است. نقطه‌ای که نور خورشید منقرض میشود و انسان به یک آگاهی اولیه باز میگردد. این مکان یک پناهگاه آرام برای زمان است. هزاران سال زمان در اینجا متوقف شده و طبیعت با حوصله‌ای باورنکردنی قلم زده است. دیوارها و سقف‌ها پرده‌هایی عظیم هستند که با صبر آب و املاح زمان نقاشی شده‌اند.

قایق ما بی صدا پیش میرود. تنها چیزی که شنیده میشود ضربان قلب آب است. هر قندیل آویزان یک درس هندسه است. هر ستون آهکی یک تندیس فلسفی. این‌ها شاهدان زمین هستند. شاهدانی که پیدایش انسان را به چشم دیده‌اند و محو شدن تمدن‌ها را نیز بی تفاوت نگاه میکنند. اینجا زمان از جنس انسان نیست. از جنس بلورین آهک است.

تالارها یکی پس از دیگری با عظمتی نفس گیر گشوده میشوند. جهان زیرین شگفت. این شکوه برای یک بازدید عجولانه ساخته نشده است. برای یک تأمل دراز مدت خلق شده. ما هنوز درکی کامل از این بنای باشکوه هستی نداریم. تنها از روی سطح آب عبور میکنیم و حس عمیق حضور را از دست میدهیم. آیا شایسته این سکوت مقدس نبودیم؟ باید هر بازدید کننده این فرصت را داشته باشد که یک ساعت تمام در یکی از تالارهای بزرگ غار بنشیند و نور فانوس ساده را بر دیواره‌های مرطوب ببیند تا بفهمد راز غار در تاریکی عمیق آن است نه در پروژکتورهای رنگی. این درک سکوت و تاریکی آغاز احترام به غار است.

اینجا درس فروتنی به انسان داده میشود. ما در برابر این ساختار عظیم طبیعی چقدر کوچک و فانی هستیم. این حس باید ستون فقرات تجربه گردشگری باشد. نه صرفاً ثبت یک عکس یادگاری.

علیصدر امروز یک معمای بزرگ مدیریتی است. یک سرمایه ملی که در ابعاد اقتصاد محلی سطح پایین تعریف شده. مشکل ما با غار فقدان زیبایی نیست. مشکل ما فقدان نگاه استراتژیک است. غار به جای تبدیل شدن به یک مرکز علمی بین المللی فعال تبدیل به یک منبع درآمد بلیط فروشی صرف شد. این تقلیل هویتی بزرگترین ظلم به آن است.

باید این واقعیت را پذیرفت. نورپردازی‌های رنگارنگ و گاه ناهنجار فقط آرایشی سطحی است. این نورها به جای برجسته کردن عظمت زمین شناسی غار شأن طبیعی آن را مخدوش میکنند. اصل داستان در این غار دانش نهفته در هر قطعه سنگ است. آب و خاک و املاح رازهای میلیاردها سال را در خود پنهان کرده‌اند. ما به جای دعوت از پژوهشگران بین المللی برای کشف این رازها برنامه‌ی تورهای پرشتاب یک ساعته را اولویت دادیم.

ظرفیت اصلی غار در کجاست؟ در هیدروژئولوژی. در زیست‌شناسی موجودات غارزی. در ژئوتوریسم آموزشی. ما نتوانستیم یک مرکز تخصصی غارشناسی در جوار این عجوبه بسازیم. این فرصت سوخته نتیجه ندیدن بلند مدت است. باید سهم گردشگری انبوه را آگاهانه کاهش میدادیم و سهم تورهای تخصصی پربازده را بالا میبردیم. تورهایی که با رعایت کامل اصول حفاظت محیطی و با تجهیزات ایمن و حرفه‌ای عمق تجربه را به بازدیدکننده ارائه کنند. این تغییر رویکرد مدیریتی تنها مسیر نجات است.

توسعه اطراف غار نیز یک درد دیگر است. معماری اطراف غار ناهماهنگ و بی‌تناسب است. تأسیسات اطراف هیچ احترامی برای اقلیم کوهستانی و اصالت محیط طبیعی قائل نیستند. این عدم هماهنگی بصری شکاف عمیق میان میراث طبیعی بکر و مدیریت شهری ضعیف را نشان میدهد. علیصدر قربانی تصمیمات شتاب زده و فاقد نگاه کارشناسی چند جانبه شد. ما قدرت حفاظت کامل را نداشتیم.

راه حل در تغییر فلسفه است. نجات غار از تخریب تدریجی نیازمند اراده‌ی فرابخشی است. باید یک کمیته‌ی دائمی حفاظت تخصصی برای این اثر ملی تشکیل شود که در آن زمین شناسان و متخصصان محیط زیست نقش اصلی را داشته باشند نه فقط مدیران اجرایی. این کمیته باید حق توقف هر گونه فعالیت آسیب رسان را داشته باشد.

ما باید الگو را تغییر دهیم. دیگر نباید به دنبال تولید حداکثری بلیط باشیم. باید به دنبال تولید حداکثری ارزش باشیم. این ارزش در تولید محتوای علمی غنی و آموزش نسلی است که بداند قندیل‌ها چقدر ارزشمندتر از پول ورودی هستند. این تغییر فلسفی شرط بقای غار است. سرمایه گذاری اصلی باید در تجهیزات پایش و ثبت محیطی و ایجاد فضاهای علمی غیر مزاحم در خارج از غار باشد.

آینده‌ی علیصدر به ما وابسته است. اگر امروز ما نفس تخریبی تجارت کور را از این محیط حساس دور کنیم غار برای هزاره‌های آینده نیز باقی خواهد ماند. باید محدودیت جدی برای تردد و نورپردازی و فعالیت‌های محیطی اطراف غار اعمال شود. این میراث سنگی سرد دعوت به گرمای تعهد ما میکند. تا بفهمیم که ارزش علیصدر به قدری بالاست که سود حاصل از بلیط فروشی ساده یک توهین تاریخی به آن است. سرمایه‌ی خاموش ما منتظر بیداری ماست.

این غار می‌تواند یک میراث آموزشی جهانی باشد. یک پناهگاه علمی و فرهنگی که تنها بازدیدکنندگان آن فقط توریست‌ها نیستند. محققان و دانشمندان نیز هستند. ما باید شأن علمی علیصدر را به او بازگردانیم. با این تعهد همدان میتواند به عنوان شهر حفاظت میراث سنگی در جهان شناخته شود. این هدف نهایی ماست.

حسام رضایی کارشناسی‌ارشد مدیریت بازاریابی و فعال رسانه‌ای*

انتهای یادداشت/

کد خبر: 1290358

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =