مهدی جاننثاری، دبیر دفتر تحکیم وحدت دانشجویی در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز بیان کرد: به باور من، مکانیزم ماشه بیش از آنکه جنبه اقتصادی یا عملیاتی داشته باشد، واجد کارکرد سیاسی و روانی است. کشور ما در حال حاضر تحت شدیدترین و جامعترین تحریمها قرار دارد و عملاً ظرفیت تحریمی جدید چندانی برای طرفهای مقابل باقی نمانده است. از این رو، از منظر اقتصادی، فعالسازی این سازوکار تغییر چشمگیری در وضعیت موجود ایجاد نخواهد کرد.
ابزار فشار روانی و سیاسی دشمن
وی ادامه داد: با این حال، در حوزه دیپلماسی و سیاست بینالملل، مکانیزم ماشه ابزاری برای افزایش فشارهای روانی و مشروعیتبخشی به اقدامات خصمانه تلقی میشود. کارکرد اصلی آن نه در ایجاد محدودیتهای تازه، بلکه در تقویت فشارهای سیاسی و شکلدهی به فضایی روانی علیه کشور ماست.
جاننثاری افزود: بهعلاوه، بهصورت حقیقی ممکن است تاثیر مستقیمی بر تحریمهای جدید نداشته باشد، اما بازی روانی آن برای جامعه، بهویژه در شرایط ملتهب غرب آسیا، بسیار ملموس است. جو حاکم بر جامعه میتواند بهصورت مجازی اثر خود را بر قیمتها و رفتارهای بازار نشان دهد؛ و دقیقاً همینجا است که خلا آگاهسازی مردم به چشم میآید؛ رسانهها، نخبگان و فرهیختگان باید علم و تحلیلهای لازم را به جامعه تزریق کنند تا اثرات روانی دشمن کنترل شود.
اتحاد مقدس نباید خدشهدار شود
وی با اشاره به رهنمودهای مقام معظم رهبری عنوان کرد: فراتر از تحلیل مکانیزم ماشه، نکته مهمتری وجود دارد که به علل ایجاد چنین چالشی اشاره میکند. همانطور که رهبری تاکید کردهاند، ما قائل به ضربه زدن به «اتحاد مقدس» نیستیم و باید با اختلاف سلیقهها کنار بیاییم و اصل مقدس را دنبال کنیم. اما متأسفانه، برخی افراد که از تجربههای گذشته درس نمیگیرند و با روحیهای کاملاً مطالبهگر، همچنان به دنبال توجیه اشتباهات خود هستند و تعهدی که در قبال ۸۵ میلیون ایرانی دارند را به تمسخر گرفتهاند، نباید در مناصبی قرار گیرند که منجر به تصمیمسازی شود و باید در مقابل مردم شریف ایران خاضع باشند.
رژیم صهیونیستی؛ بزرگترین ناقض آتشبسها
دبیر دفتر تحکیم وحدت دانشجویی در ادامه خاطرنشان کرد: در تحلیل تهدیدهای امنیتی، نباید نقش رژیم صهیونیستی را نادیده گرفت؛ این رژیم بزرگترین ناقض آتشبسهاست، حتی در مواردی که توافقات آتشبس با پشتوانه مجامع بینالمللی تصویب و مکتوب شدهاند. بنابراین، احتمال جنگ و تنش پس از آتشبسها همواره بالا است.
به گفته وی، این تهدیدها از دو جنبه قابل بررسی هستند: نخست، بُعد مردمی که تحت فشار روانی ناشی از این فضاسازیها قرار دارند و بازتابهای آن میتواند در حوزه اقتصاد و سایر عرصههای اجتماعی مشاهده شود؛ و دوم، بُعد سیاسی و دیپلماسی، جایی که این گفتمان با هدف تأثیرگذاری بر اتحاد مقدسی صورت میگیرد که با هدایت رهبری شکل گرفته است.
وی تاکید کرد: در چنین شرایطی، ضرورت دارد اتحادیهها و تشکلهای مردمی تمام توان خود را در مسیر «جهاد تبیین» بهکار گیرند تا از یکسو عملیات روانی دشمنان خنثی شود و از سوی دیگر، انسجام داخلی و اتحاد مقدس تقویت گردد.
مذاکره یا اتکا به قدرت ملی؟
جاننثاری در ادامه درباره موضوع مذاکره گفت: ما بهطور اصولی مخالف اصل مذاکره نیستیم، اما پرسش بنیادین این است که آیا در شرایطی که به کشور حمله میشود، میتوان به روند مذاکره و دیپلماسی به عنوان تنها ناجی کشور اعتماد کرد؟ میدان و دیپلماسی هر دو ابزار جنگ و حفظ منافع هستند، تجربه گذشته نشان داده است که طرف مقابل از برجام خارج شده و حتی کشورهای اروپایی نیز به تعهدات خود پایبند نماندند. از همین رو، ایراد اساسی ما به دولت فعلی این است که نباید تجربه شکستخورده گذشته را تکرار کند؛ چراکه آزموده را آزمودن خطاست.
وی ادامه داد: اعتماد دوباره به طرف مقابل نهتنها خسارتهای پیشین را جبران نمیکند، بلکه کشور را بار دیگر در دام مذاکرات فرسایشی و معطلیهای پرهزینه قرار میدهد. از دیدگاه بنده، مذاکره ابزار بازی کردن با کارتهای روی میز است، به نحوی که در نهایت این بازی به نفع جامعه ختم شود. اما اعتماد به طرف مذاکرهکننده فعلی که قائل به هیچ قانون و حقوق بینالمللی نیست، عاقلانه تلقی نمیشود.
دبیر دفتر تحکیم وحدت دانشجویی گفت: مطابق با رهنمودهای رهبری، مسیر اصلی ایران در تقویت قدرت ملی تعریف میشود؛ زیرا تنها راه حفظ منافع و صیانت از کشور، قویتر شدن است و هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد.
انتهای پیام/

نظر شما