در روزی گرم از روزهای ابتدایی آبان ماه، شهرستان جاسک شاهد فاجعهای بود که بار دیگر پرده از چهره فراموششده داوران فوتبال در ایران برداشت. امید شریفیمطلق، داور جوان و پرانرژی، در جریان تست داوری رسمی بر اثر گرمای شدید هوا دچار ایست قلبی شد و جان خود را از دست داد، حادثهای که نه تنها جان یک انسان، بلکه حرمت دیرینه قضاوت ورزشی را نیز در خود سوزاند. برگزاری آزمون در ساعت ۱۱ آن هم در منطقهای چون هرمزگان، تصمیمی بود که از نظر کارشناسان با هیچ منطق حرفهای یا انسانی سازگار نیست.
گرمای طاقتفرسا و عجله برای تکمیل مراحل آزمون، زمینهساز مرگی شد که حالا بسیاری آن را نتیجه مستقیم بیتوجهی ساختاری به داوران میدانند.
در فوتبال ایران، داوران همواره پیش از آن که خطایی مرتکب شوند، قضاوت میشوند. آنان در مستطیل سبز، میان فشار بازیکنان، هواداران و مسئولانی قرار دارند که گاهی خود از قاعده عدالت بیبهرهاند.
داوران با کمترین امکانات و کمترین دستمزد، اجراکنندگان عدالت در ورزشاند، اما عدالت در حق خودشان کمتر اجرا میشود.
حادثهی جاسک تنها یک مرگ نبود، نمادی از زنجیرهای طولانی از بیتوجهیهاست. در حالیکه داوران در زمین زیر گرمای آفتاب و فشار جسمی و روانی فعالیت میکنند، آنچه اغلب دریافت میکنند، توهین، بیاحترامی و بیپناهی است. صدایی ندارند و تریبونی هم برایشان ساخته نشده است.
در روزهای پس از درگذشت امید شریفیمطلق، مسابقات فوتبال در بیشتر شهرهای استان هرمزگان بدون هیچ نشانهای از احترام برگزار شد. فقط در شهرستان جاسک و یکی دو شهر دیگر استان داوران پیش از آغاز بازی با یک دقیقه سکوت یاد او را گرامی داشتند. سکوتی که اگرچه کوتاه بود، اما از بسیاری از گزارشها، اطلاعیهها و مصاحبههای رسمی، بلندتر فریاد زد.
در ساختار ورزشی کشور، داوران معمولاً آخرین حلقهی تصمیماتاند. جایی که هیچ ضمانتی برای امنیت، سلامت و احترامشان وجود ندارد. سالهاست که در جلسات رسمی بر توسعه داوری سخن گفته میشود، اما هنوز تصمیمهای ابتدایی و انسانی از انتخاب زمان صحیح آزمون تا پرداخت منظم دستمزد بر پایهی علم و مسئولیت اتخاذ نمیشود.
مرگ امید شریفیمطلق، مرگِ یک داور نبود بلکه مرگِ امید در داوری بود. مرگی که آینهی تمامنمای وضعیت داوران فوتبال در ایران شد. گروهی فداکار، بیصدا و مظلوم که حتی وقتی یکی از آنان جان میبازد، صدای اعتراضشان در ازدحام سکوت اداری گم میشود.
تا زمانی که وجدان مدیریتی در فوتبال کشور زنده نشود، این چرخهی فرسوده تکرار خواهد شد. شاید امروز نام امید شریفیمطلق در صفحات خبر نوشته شود، اما اگر پاسخی داده نشود، فردای دیگری در سایهی همان بیتوجهی تکرار خواهد شد.
* فعال رسانهای
انتهای پیام/
نظر شما