رحهای جوانی جمعیت، به ویژه در حوزه مسکن و واگذاری زمین، از مهمترین شعارهای دولتها برای مقابله با بحران کاهش نرخ باروری و حمایت از تشکیل خانواده بودهاند. این طرحها با هدف تسهیل ازدواج و فرزندآوری در سنین پایینتر طراحی شدهاند، زیرا جامعهشناسان معتقدند که یکی از موانع اصلی تشکیل خانواده، فقدان سرپناه امن و پایدار است. در این میان، وعده تأمین زمین ارزان یا رایگان به عنوان محور اصلی این حمایتها مطرح شده است.
اما در شهر یاسوج، مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد، به نظر میرسد این “میراث” وعده داده شده، بیش از آنکه دستاورد باشد، تبدیل به یک “سراب” اداری شده است. یاسوج، با وجود پتانسیلهای طبیعی و موقعیت استراتژیک منطقهای، همچنان با کمبود شدید واحدهای مسکونی استاندارد و معضل دسترسی به زمین برای زوجهای جوان مواجه است.
وعده اصلی دولتها در قالب قانون جوانی جمعیت، بر تأمین زمینهای شهری یا شهرکسازی برای زوجهای جوان متأهل که سن مشخصی دارند (معمولاً زیر ۳۵ سال) استوار بود. ایده این بود که با کاهش هزینه اولیه مسکن، ازدواج تسهیل شود.
نسل امروز یاسوج، نسلی است که همزمان با چالشهای ساختاری اشتغال (نرخ بیکاری نسبتاً بالا در کهگیلویه و بویراحمد) و تورم افسارگسیخته ملی دست و پنجه نرم میکند. در این شرایط، تأخیر در تخصیص زمین، به یک فاجعه اقتصادی تبدیل میشود.
در حالتایدهآل، زمین دولتی باید به سرعت تبدیل به یک دارایی مولد و امن برای خانواده شود. اما در مورد یاسوج، به دلیل مشکلات حقوقی و عدم امکان اخذ پروانه ساخت در کوتاهمدت، این قطعه زمین برای سالها به صورت یک “بدهی معلق” باقی میماند.
زمینهای جوانی در یاسوج، نه تنها به عنوان یک زیرساخت فیزیکی مورد انتظار، بلکه به مثابه یک نماد از کارآمدی یا ناکارآمدی دولتها در عمل به تعهداتشان عمل میکنند. وعدههایی که با هدف حمایت از نسل آینده مطرح شدند، به دلیل پیچیدگیهای بوروکراتیک، تعارضات اداری و کمبود نظارت میدانی، تبدیل به باری سنگین شدهاند.
اگر دولتها در اجرای دقیق و سریع وعدههای نسبتاً سادهای چون تخصیص زمین بازیرساختهای اولیه شکست بخورند، این پرسش بنیادین مطرح میشود که چگونه میتوان انتظار داشت که برنامههای پیچیدهتری چون توسعه اقتصادی پایدار منطقهای، عدالت اجتماعی یا مدیریت بحرانهای محیط زیستی محقق شود؟
جوانان یاسوج در انتظار “میراثی به نام مسکن” می باشند؛ میراثی که متأسفانه تا کنون بیش از “عقیمسازی”امیدها و برنامهریزیهای فردی آنها نبوده است. این وضعیت نیازمند پاسخگویی فوری، نه صرفاً در سطح سخنرانیها، بلکه از طریق ارائه یک برنامه زمانبندی شفاف و قابل رصد برای اراضی تخصیص یافته و رفع موانع قانونی موجود است تا اعتماد از دست رفته دوباره بازیابی شود و “جوانی” بتواند به جای انتظار برای میراث، آینده خود را بسازد.
سعیده صداقت نژاد _فعال رسانه
انتهای یادداشت/
نظر شما