روایت خواندنی دانشجویان دانشگاه آزاد از اولین تجربه‌های جهادی/ لذت خدمت با چاشنی لبخند بر دیدگان کودکان مناطق محروم

خستگی برای‌شان معنا ندارد و با وجود تمام دغدغه‌ها پای اهداف‌شان ایستاده‌اند و فقط حرکت در این مسیر می‌تواند به آنان آرامش دهد، این مسیر زندگی جهادگرانی است که در راه خدمت به همنوعان قدم برداشتند و تمام زندگی‌شان را مدیون حرکت در این راه می‌دانند.

به گزارش گروه دانشگاه ایسکانیوز، محمدرضا غلامی مدیر گروه جهادی انقلابیون به تشریح فعالیت  این گروه می‌پردازد و می‌گوید: اتفاق خیلی عجیبی نیست؛ این که دانشجو باشید و همزمان با دوران دانشجویی کار کنید؛ این روال زندگی عادی خیلی از دانشجوهاست، اما برخی دانشجوها داستانشان فرق می‌کند. مثل کسانی که وارد گروه های جهادی می شوند افرادی که مانند خیلی از دانشجوها، کار می‌کنند، اما در قبال کاری که انجام می‌دهند حقوقی نمی‌گیرند؛ در واقع این فعالیت داوطلبانه و البته نوع فعالیت انتخابی‌شان، تنها و اساسی‌ترین تفاوت آن‌ها با دیگر دوستان و همکلاسی‌هایشان است و همین تفاوت، آن ها را به یک دانشجوی جهادگر تبدیل کرده است کسانی که اتفاقات دور و برشان، برایشان مهم بوده است.

برگزاری اردوی جهادی محرومیت زدایی توسط دانشگاه علوم پزشکی آزاد تهران

اما در ادامه لحظات ناب جهادی را از زبان دانشجویانی می شنویم که در اردوهای گروه جهادی انقلابیون حضور داشته‌اند و لذت خدمت‌رسانی به مردم را چشیده‌اند.

از راهی که آمده‌ام راضی هستم

نیلوفر زاهدی ، دانشجوی کاردانی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد اسلامی داراب است. حالا او و دوستانش در شرایط تابستان گرم داراب، قید مسافرت های تابستانه را می‌زنند و به مناطق محروم داراب می‌روند. او چنین روایت می‌کند: «شب قبل از اردو از استرس خواب نرفتم فکر میکردم قراره خیلی سخت بگذره و اصلا نمی تونم با شرایط خودم سازگار بشم اما به خودم یادآوری کرده بودم که به خاطر عشق و علاقه ای که دارم باید اگر سختی و کم و کاستی هم باشه تحمل کنم. وقتی کفش ها و لباست خاکی میشه لذت می بری و بیشتر به وجود خودت فکر می‌کنی وقتی اوج صمیمیت و خنده های از ته دل بچه ها رو به خاطر چیزهای خیلی کوچک که حتی ما توی شهر بهش اهمیت نمی دادیم رو می دیدم بیشتر به حال خودم افسوس میخوردم ».

حالا نیلوفر زاهدی از شهدایی می‌گوید که اردوی جهادی را با تجدید عهد با آنها گره زده: « شهدا بزرگترین معلم اند و ما قدم در راه بزرگ معلمان تاریخ می گذاریم، باید وضو گرفت؛ همه متاع دنیایی را در شهر جا گذاشت و با نیت آبادانی و خدمت به مردم راهی شد هرچند که جهاد آن ها خیلی عظیم تر از آن چیزیست که ما انجام می دهیم اما تمام تلاش خود را در این مسیر گذاشتیم که پیرو حقیقی آن ها بمانیم»، از خانم زاهدی در خصوص همزمانی این فعالیت‌ها با درس و دوران دانشجویی پرسیدیم. او گفت: «شاید اگر پیگیر این فعالیت‌ها نبودم، می‌توانستم بیشتر درس بخوانم و دانشگاه بهتری قبول بشوم، اما واقعا از راهی که آمده‌ام راضی هستم».

حال خوبم را مدیون اردوهای جهادی هستم 

فاطمه زارعی، یکی دیگر از دانشجویان بخش آموزشی گروه جهادی انقلابیون است او دانشجوی کاردانی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد داراب است. از حس و حال لحظاتی که برای اولین بار در اردوی جهادی تجربه کرده می گوید:«من وقتی در کنار بچه ها و دوستام بودم متوجه شدم که می تونم واقعا مفید باشم می تونم حال یه نفر رو خوب کنم و تحت تاثیر رفتار خودم قرار بدم از صبح تا عصر کل وقتم رو با بچه ها گذروندم و اصلا متوجه گذر زمان نشدم این قدر قشنگ با بچه های روستا مانوس شدم که دلم می‌خواست ساعت ها حتی روزها ،کار های روزمره رو کنار بگذارم و همراه دوستانم وقتم رو در این مناطق محروم بگذرونم » خانم زارعی حالا پس از اتمام اردوی جهادی با یک تجربه جدید و لذت بخش آشنا شده که با ذوق می گوید:« در این اردو خودم را رها کردم که بتونم گیرنده عشق و محبت های کودکانه بچه هایی باشم که بی منت عشق و محبت و انرژی منتقل میکردند،خدارا شکر هم حال خوب به خودم منتقل شد هم این حال خوب رو به بچه هایی منتقل کردم که با شور و شوق کاردستی درست میکردن باانرژی فوق العاده ای بازی میکردند». 

ابوذر ابراهیمی ، از اعضای بخش دامپزشکی گروه جهادی انقلابیون است . او دانشجوی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد داراب است. ابوذر هم می‌گوید: «اردوی جهادی یعنی قرار گرفتن در شرایطی که تا حالا تجربه نداشتیم، اونجاست که تنها با کمک خدا میشه کار رو جلو برد، اونجاست که می فهمیم هیچ کاره ایم و یکی دیگه داره همه کارها رو پیش می بره». 

او در ادامه گفت: «کار دامپزشکی در تابستان بسیار گرم داراب کار سختی بود من همه نگاه های اهالی رو می دیدم و یه حس عجیبی داشتم، هر کدوم از اهالی که می دیدم فقط دعای خیر داشتن و من رو پسرم خطاب می کردند، یاد مادرم افتادم و با او تماس گرفتم و گفتم مادر یک حس آرامش بخش دارم حسی که هیچ وقت تجربه نکرده بودم، مادرم گفت همین که رفتی، قسمت شده و لیاقت داشتی که بری در راه خدا به هم نوع خودت کمک کنی، سعادتی هست». 

اما فاطمه خارستانی از دیگر جهادگرانی است که اردوی جهادی را اولین بار تجربه کرده و با اشتیاق از لحظات سپری شده خود می گوید : «معنای گمشده اخیر زندگیم را در وجود کودکانی پیدا کردم که در آن روستا با وجود امکانات کمی که داشتند بهترین خاطرات را برای خودشان رقم می‌زدند کودکانی که سرشار از استعدادهای نهفته بودند با هوش و ذکاوتی غیر قابل وصف که با کوچک‌ترین چیزها لبریز از شادی می‌شدند با کاردستی و نقاشی که کار دست خودشان بود با بازی ها و شیطنت های کودکانه شان و... و من از برق چشمانشان امید و شادی حقیقی را با تمام وجود دریافت می‌کردم و ناخداگاه این امید و شادی به من هم منتقل می‌شد و وجودم را فرا می‌گرفت».

معنای زندگی را دوباره حس کردم 

خانم خارستانی که دانشجوی کارشناسی پرستاری دانشگاه آزاد داراب است و در بخش سلامت گروه جهادی انقلابیون فعالیت می کند در ادامه می گوید: « معنای زندگی را آنجا یافتم که افراد مسنی که به مطلب پزشک می‌آمدند با آنکه مریض احوال بودن اما با روی گشاده و لبخندی کودکانه با هزار امید از زندگی و داستان‌های روزمره‌شان برایم تعریف می‌کردند و بعد از هر بار چک فشار خونشان برایم دعای خیر می‌کردند واین دعای خیر، انرژی مثبت زیادی در وجودم نهادینه می‌کرد آنقدر که گاهی اشک شادی در چشمانم جمع می‌شد معنای زندگی را وقتی دوباره حس کردم که دیدم پزشکی غیر ایرانی برای این اردوی جهادی بی‌هیچ منت و چشم داشتی در یکی از روستاهای دور افتاده در استان فارس ایران زمین برای ویزیت آمده و یکی یکی با طمأنینه بیماران را ویزیت می‌کند و خستگی برایش معنایی ندارد ». 

در این اردوها ارتباط ها بر پایه رفاقت بنا می‌شود

در ادامه گفت‌وگویی با یاسمین صبوری دانشجوی کاردانی آموزش ابتدایی و عضو بخش آموزشی گروه جهادی انقلابیون داشتیم. او چنین روایت می‌کند: «اردوی جهادی برای هر فرد تعریفی خاص دارد یکی آن را آمیزه‌ای از مهر و ایمان و عشق و برای خدمت رسانی به هم نوع در مناطق محروم می‌بیند و دیگری آن را آزمونی برای سنجش خود دیده که ببیند چقدر می‌تواند در برابر ناملایمات از نفس خود مایه بگذارد»او در ادامه از رفاقت های جهادی خود می گوید: «در این اردوها ارتباط ها بر پایه رفاقت بنا میشود و یا به مرور رفاقت ها شکل میگیرد و عمیق تر می شود و لذت کار هم در اردوی جهادی همین کار گروهی است حضور در فعالیت‌های جهادی آدم را از لحاظ روح و روانی تقویت می کند چون انجام این کارها بدون منفعت مادی است و فرد صرفا به خاطر دل خودش و آرامش روحش این کار را انجام می دهد و این حس بسیار خوبی هست که هر کسی به این حس دست پیدا کند، به این راحتی ها از انجامش دست بردار نیست ».

کیانوش زارع دانشجوی مهندسی شیمی که با مشغله کاری هم نتوانسته از حضور در اردوی جهادی بگذرد، می‌گوید: «عموم مردم با خدمات رسانی گروه های جهادی به مناطق محروم و فعالیت های عمرانی شان آشنا هستند. گروه های جهادی به حق بیشتر با خدمت رسانی عمرانی شناخته شده اند. در عین حال من همیشه علاقه مند بودم که در کنار اردوهای عمرانی، برنامه های پزشکی و دامپزشکی و فرهنگی هم تشکیل شوند و خودم هم بتوانم در قالب این عرصه ها به مردم محروم کشورم خدمت کنم»او در ادامه گفت: «تربیت و تعالی دانشجویان، یکی دیگر از اهدافی است که در اردوهای جهادی مدنظر می باشد، همین‌که این دانشجویان از زندگی و خانواده خود و دنیای مجازی دل می‌کنند و در مناطق محروم برای خدمات‌رسانی حضور پیدا می‌کنند یک کار تربیتی است که اهداف برگزاری این اردوها را تحقق می‌بخشد».

و در آخر نیلوفر ساجدی فر دانشجویی که خود را به سختی به اردوی جهادی رسانده هم اینگونه روایت می‌کند: «شب اعزام‌ به اردوی جهادی ، من با یک دندان درد بی سابقه مواجه شدم که امانم را بریده بود اما مهم نبود،دلم طاقت نمی آورد که به اردو نروم یک مینی بوس خوش رنگ که پشتش نوشته بود"نماز عشق است و دیگر هیچ"انگار آمده بود که ما رو راهی بهشت کنه و پیش بچه ها ببره ، پیش بچه هایی که در شرایطی زندگی میکردند که حتی آب شرب شیرین هم نداشتند و برای مراجعه به پزشک باید مسافت طولانی را طی می کردند و مادری که وقتی متوجه شد پزشک آمده است دستانش رو به آسمان کرد و دعای خیر داشت.اردو جهادی بهترین لحظاتیست که حال انسان را دگرگون میکند.همیشه برایم سختی های اردوهای جهادی لذت بخش بود ولی این بار بیشتر این سختی را دوست داشتم». 

انتهای پیام/

کد خبر: 1190296

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =